هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: سالن مد جادوگری
پیام زده شده در: ۹:۳۴ جمعه ۱۳ خرداد ۱۳۸۴
#39

کارآگاه ققنوس


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۶:۲۶ سه شنبه ۸ اردیبهشت ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۷:۴۳:۱۴ شنبه ۱۲ اسفند ۱۴۰۲
از در کنار دمبول
گروه:
کاربران عضو
پیام: 911
آفلاین
ققنوس مبايلش زنگ ميزنه
ققنوس:الو
كتي:سلام ققنوس كجايي ؟
ققنوس:من تو بانك صادرات شعبه...
كتي:اونجا رفتي چيكار؟
ققنوس:از دست زاخي در رفتم
كتي:گفتم با دم شير بازي نكن
ققنوس: ببند بابا خودم مي كشمش
كتي:اين چه طرز حرف زدنه؟
ققنوس:عصاب ندارم چي ميگي؟
كتي:من يه هفته نيستم برو جاي من تو مغازه بشين
ققنوس:اگه زاخي اوومد چي؟
كتي:تو كه گفتي ميكشيش
ققنوس: ...
كتي: اگه اوومد بگو تا كتي نيوومده تو كاري نمي كني
ققنوس:باشه..اما...اه شارژش تموم شد
زاخي:چرا گريه مي كني؟
ققنوس: وااااااااااااااااااااااييييييي بزن بريم
زاخي:كجا كارت داشتم...


[size=large][color=FF0099]كتاب خاطرات من از ققنوس:[/colo


سالن مد جادوگری
پیام زده شده در: ۱:۰۷ جمعه ۱۳ خرداد ۱۳۸۴
#38

زاخاریاس اسمیتold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۴۶ سه شنبه ۷ مهر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۰:۳۶ پنجشنبه ۲۸ دی ۱۳۸۵
از قدح انديشه دومبول!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 837
آفلاین
زاخی روز بعد میاد سمت سالن مد
میرسه دم در میبینه ققنوس با چند نفر وایستادن دم در.
ققنوس:هی فسقلی با توام بیا اینجا.
زاخی:بله آقا با منید؟؟
ققنوس:آره بچه اگر یه دفعه دیگه اینجا پیدات بشه من میدونم با تو.
زاخی:بله؟؟منو تهدید میکنی؟؟
ققنوس:آره.
زاخی همون موقع زنگ میزنه به شورای ام ال ام.
زاخی:الو توماس من در خطرم گروهو بفرست.
همون موقع یه ثانیه هم نگذشت که افراد سیاه پوش گروه ام ال ام از در دیوار میریزن.
زاخی:خب جناب کاراگاه ققنوس میخوام ببینم با کی بودی؟؟
ققنوس:مااااااااااا
همون موقع د فرار در میره.
زاخی:بچه ها بکیرینش تا اونجا که جا داره بزنینش.
و خودش میره در در سالن
در بسته بود و هر چی درزد کسی باز نکرد.
دم در یه اعلامیه زده بودن:به علت فوت خواهر زن برادر دوست پسر عموی کتی بل تا فردا تعطیل میباشد.
مجبور شد برگرده فردا بیاد.



Re: سالن مد جادوگری
پیام زده شده در: ۱۲:۰۹ پنجشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۸۴
#37

کارآگاه ققنوس


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۶:۲۶ سه شنبه ۸ اردیبهشت ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۷:۴۳:۱۴ شنبه ۱۲ اسفند ۱۴۰۲
از در کنار دمبول
گروه:
کاربران عضو
پیام: 911
آفلاین
ققنوس:كتي تو چيكار كردي؟
كتي:من كاري نكردم
ققنوس:همين كه اين پسره هوغ زاخي رو راه دادي اينجا
كتي: من هركسي رو كه بخواد بياد تو راه ميدم اينجا.ايناش به تو ربطي نداره...
ققنوس:نه منظورم استخدام بوود
كتي:اوه...اونو ميگي خواستم بچه واسه خودش خوش باشه
ققنوس:من دوست ندارم كسي جاي منو بگيره
كتي:اه...تو چقدر حسوودي اضلا به كوري چشم تو ميارمش
ققنوس همون جا خودشو مي كوبه به زمين و :
كتي:وا...اين كارا چيه؟
ققنوس:به جون خودم اگه اين زاخي بياد اينجا بارفيقام واي ميستم جلو در مشتري هات رو ميپرونيم
كتي:من زنگ ميزنم كمتيه انهدام مجودات جادويي...
ققنوس:با كي بوودي آي نفس كش (ققنوس شروع مي كنه به داد زدن)آي مردم اين ميخواد بهترين مدل قرن رو از اينجا بندازه بيرون
كتي سريع يه چسب مياره و ميپيه دور منقار ققنوس
ققنوس:مييمييممييمييمييييييييييييييييييييي
كتي:زر نزن بابا
ققنوس: مم متو مي ميشم...


[size=large][color=FF0099]كتاب خاطرات من از ققنوس:[/colo


سالن مد جادوگری
پیام زده شده در: ۲۳:۲۱ چهارشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۸۴
#36

زاخاریاس اسمیتold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۴۶ سه شنبه ۷ مهر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۰:۳۶ پنجشنبه ۲۸ دی ۱۳۸۵
از قدح انديشه دومبول!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 837
آفلاین
زاخاریاس میاد تو سالن مد.
زاخی:سلام کتی.
کتی:سلام زاخی تو هم که تو همه تاپیکای من هستی تازگیا
زاخی:نتیجه گرفتم تاپیکات خیلی جالبن به هر حال میخواستم ببینم منم میتونم اینجا مد بشم؟؟
کتی:چرا که نه جوون به این خوش تیپی به درد همچین کارایی میخوره.
زاخی:پس میتونم از امروز بیام.
کتی:اوهوم.
زاخی:مرسی کتی.
==================



Re: سالن مد جادوگری
پیام زده شده در: ۱۳:۳۸ چهارشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۸۴
#35

کارآگاه ققنوس


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۶:۲۶ سه شنبه ۸ اردیبهشت ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۷:۴۳:۱۴ شنبه ۱۲ اسفند ۱۴۰۲
از در کنار دمبول
گروه:
کاربران عضو
پیام: 911
آفلاین
جادوگر تي وي ريخته توسالن مد
خبرنگار جادوگر تي وي:آقاي ققنوس اين مد جديد رو چرا روي شما اجرا كردن
ققنوس:چون اين مد مورد تاييد سازمان مد بين المللي بوده گفتن كه بايد حتما به تن يه آدم خوش تيپ بره
خبرنگار:شما هميشه انقدر متواضع هستيد
ققنوس:بله من پدرم گفته هميشه متواضع باشم
خبرنگار:ببخشيد رمز موفقيت شما كيست؟
ققنوس:اهم...كتي يه لحظه بيا ايشون كه الان ميان 1 سال دارن رو من كار مي كنن
خبرنگار:ببخشيد شما ميشه خدتون رو معرفي كنيد
كتي:بله من كتي بل هستم مدير سالن مد جادوگري
خبرنگار:ببخشيد شما واسه رداها هاي جديد هم مد خاصي در نظر گرفتيد
كتي:بله نمايش رداهاي مدرسه يك هفته مونده به بازگشايي مدارس نمايش داده ميشن
خبرنگار:ببخشيد مدل هاي شما براي رداها كيا هستند
كتي: وا... هنوز معلوم نيست تصميم ميگيرم
خبرنگار:مرسي از اينكه وقتتون رو در اختيار كا قرار داديد
كتي:خواهش مي كنم بينندگان عزيز خدا نگدار...


[size=large][color=FF0099]كتاب خاطرات من از ققنوس:[/colo


Re: سالن مد جادوگری
پیام زده شده در: ۱۳:۱۵ چهارشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۸۴
#34

کتی بل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۳۸ سه شنبه ۱۱ فروردین ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۳:۰۴ چهارشنبه ۵ مرداد ۱۳۸۴
از هاگزميد
گروه:
کاربران عضو
پیام: 108
آفلاین
سالن مد..پنجشنبه
كتي پشت تريبون ميره و شروع مي كنه..
-اهم اهم..آقايان محترم..همون طور كه اطلاع داريد امشب نوبت شماست..مد هاي جديد..
اولين مانكن كارآگاه ققنوس
ققنوس وارد مي شود..پيرهن مشكي چهارخانه قهوه اي..جديد ترين مد


تصویر کوچک شده


نفر بعدي رانه!!
فقط به اين كت و شلوار نگاه كنيد نگاه كنيد..جالب نيست؟


تصویر کوچک شده


ناگهان لاوندر وارد سالن شد...
كتي آهسته گفت :الان جاش نيست..

تصویر کوچک شده


همه جادوگران:اوه...
كتي:خب..باه بله ..قرار نبود..خب اميدوارم مد ها را بپسنديد..خواستين مانكن بشين ثبت نام كنيد خودتون نمايشنامه بنويسيد


آن روز همايون كه به عالم قفسي نيست..
اي مرغ گرفتار بماني و ببيني...


Re: سالن مد جادوگری
پیام زده شده در: ۱۲:۱۹ دوشنبه ۹ خرداد ۱۳۸۴
#33

کارآگاه ققنوس


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۶:۲۶ سه شنبه ۸ اردیبهشت ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۷:۴۳:۱۴ شنبه ۱۲ اسفند ۱۴۰۲
از در کنار دمبول
گروه:
کاربران عضو
پیام: 911
آفلاین
ققنوس وارد ميشه و با چشمك كتي رو صدا ميكنه
كتي:چي شده ؟
ققنوس:خواستم بگم مهماني يول بال برگذار نميشه به مرد اميد واهي نده
كتي :آخه چرا
ققنوس:ميگن پستش ارزشي بووده
كتي:كجاش...
ققنوس:مي گن كم مونده بود به فلتون بدين
كتي:فلتون چيه
ققنوس:چه ميدونم كرام ميگفت
كتي :خوب از همين حرف معلومه الكي بسته شده
ققنوس:آره من بايد از دوستام بپرسم فلتون چيه؟


[size=large][color=FF0099]كتاب خاطرات من از ققنوس:[/colo


Re: سالن مد جادوگری
پیام زده شده در: ۱۲:۰۵ دوشنبه ۹ خرداد ۱۳۸۴
#32

کتی بل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۳۸ سه شنبه ۱۱ فروردین ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۳:۰۴ چهارشنبه ۵ مرداد ۱۳۸۴
از هاگزميد
گروه:
کاربران عضو
پیام: 108
آفلاین
-ساحره ها و جادوگران عزيز ..كارشناسان محترم
صداي كتي بل همچون كفتري سبك بال در سالن مي پيچيد....صداي ساز ايرلندي در سالن پيچيده بود.
-همانطور كه مطلعيد جشني در پيش رو داريم ..جشن يول بال..البته من هنوز مطلع نيستم كه اين جشن مجوزش را از سازمان منكرات گرفته يا نه..اما
مد هاي جديد را ارائه مي كنيم.....
خانوم ها:..فلوئور دلاكور..پاتريشيا وينتربون...هرمايوني
فلوئور وارد شد..پيراهن ابريشمي براق آبي آسماني با صندل هايي كه بند هايش به زير زانوانش مي رسيد...
كتي بل:خانوم ها به مدل صندل ها توجه كنيد همچنين جنس اين پارچه كه ابريشم براق است...اولين مد
نفر بعدي پاتريشيا بود
پاتريشيا با دامن كوتاه سبز كم رنگ به همراه كت سبزي كه يقه بزرگ و پهني داشت..عينك درشت دور قهوه اي به چشم داشت...آهنگ انيگما principle of lust گذاشته شده بود.....
تصویر کوچک شده

patricia
كتي بل:توجه به عينك و دامن داشته باشيد اين مد دوم است............
نفر بعدي هرمايوني بود...
تصویر کوچک شده



هرمايوني با دامن سفيد كه روي زمين كشيده مي شد ..و لباس سفيد همراه آستين هايي كه از بالا گشاد مي شد...صندل صورتي پررنگي كه پاشنه بلندي داشت و مثله فلوئور بند دار بود
تصویر کوچک شده...عينك دور سفيدي به چشم هايش بود
تصویر کوچک شدهو موها براق و بلند تا زير كمرش...
كتي:به عينك.و.مدل دامن و آستين ها توجه كنيد..مد آقايان هم سري بعدي اعطا مي شود...توجه داشته باشيد براي سفارش اين مد ها پس از هماهنگي با سالن مد(اينو يادتون نره!!!!!!!!!!!!!!!)به خياطي مانيا مراجعه كنيد!
سفارشاتتونو حتما به سالن مد ارائه كنيد..با تشكر

-----------باقي عكس ها در پست بعدي!

پ.ن.درسته كه جشن به هم خورده اما سالن مد همچنان به كارش ادامه ميده


ویرایش شده توسط کتی بل در تاریخ ۱۳۸۴/۳/۹ ۱۳:۲۵:۰۵
ویرایش شده توسط کتی بل در تاریخ ۱۳۸۴/۳/۹ ۱۳:۳۱:۲۱

آن روز همايون كه به عالم قفسي نيست..
اي مرغ گرفتار بماني و ببيني...


Re: سالن مد جادوگری
پیام زده شده در: ۴:۳۱ جمعه ۲۳ اردیبهشت ۱۳۸۴
#31

سیبل ایزابل دورست


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۴۴ پنجشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۹:۴۸ دوشنبه ۹ آبان ۱۳۸۴
از هر جایی که یه کاکتوس بتونه زنده بمونه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 163
آفلاین
و جیمز با یه تبر می افته دنبال هری بقیه هم می زند.بعدش سیبل می یاد .یه مینی اسکرت زرشکی پوشیده با یه تاپ جگری کفشش هم طلاییه وقتی می خواد برگرده لباسش تغییر رنگ می ده و قرمز هاش می شند سبز و طلایی هاش می شند نقره ای.
جملگی:
سیبل یه بوس می فرسته.کتی اون ور نیاز مبرم به اب قند پیدا می کنه.بعد اون پاتریشیا با یه حرکت قشنگ سوار جارو از اون وسط رد می شه.یه شلوار برمودا ی سبز پوشیده با یه ردای نقره ای.
جملگی:
کتی که حالش بهتر شده این ورد رو زمزمه می کنه:تبریوس ظاهرنا.
کتی:از این به بعد هر کی از این ابداعات بکنه با همین تبر طرفه.
بعدش نوبت چو .اون در حالی که یه ردای تیم گردباد تاشتیل رو پوشیده بی هیچ دردسری کارشو انجام می ده.ولی وای به وقتی که نوبت هرماینی شد.اون یه ردای بنفش پوشیده که روش نشان تیم بلغارستان رو داره.
ویکتور:تو عزیز دلمی....
طرفداران تیم ایرلند:
هرماینی وقتی با این استقبال رو به رو می شه سریعا فرار می کند.اونوقت نوبت کالین می رسه که شکل یه شیر قرمز لباس پوشیده.
جملگی:
بعد فلور می یاد همه دهنا باز....بله فلور یه لباس ابی اسمانی پوشیده که روش راجر دیویس رو در حال سقوط ازاد نشون می ده .
راجر:من چی کاره بیدم؟
اونوقت دنیس می یاد یه لباس سیاه پوشیده که روش مرتب این پیام نوشته و بعد پاک می شه :پلاستیک های کهنه رو بازیافت کنید....
کتی:فکر می کردم باید یه ربطی به تیم کوییدیچ گریفندور داشته باشند
سیبل:سخت نگیر...
بعد از دنیس لاوندر می ره.یه ردا پوشیده به رنگ طلایی .روش هم یه حرف G گنده نوشتن و یه شیردال هم داره.ولی وای...پای لاوندر گیر می کند به یه جایی وشپلخ ....
رون:
کتی با تبرش اونجا ظاهر می شه.
کتی:لاوندر براون...
لاوندر در یه چشم به هم زدن در می ره در حالی که صدای برخورد تبر کتی به دیوار هنوز به گوش می رسد بعد گیلیدروی می یاد که ردای طلایی پوشیده و شلوار نقره ای.
دخترها: :bigkiss:
------------------------
ادامه دارد
------------------
ببخشید یکم بی ربط بود.اخه تیم کوییدیچ گریفندور؟....همون کوییدیچه دیگه



Re: سالن مد جادوگری
پیام زده شده در: ۱۴:۳۶ سه شنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۴
#30

کتی بل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۳۸ سه شنبه ۱۱ فروردین ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۳:۰۴ چهارشنبه ۵ مرداد ۱۳۸۴
از هاگزميد
گروه:
کاربران عضو
پیام: 108
آفلاین
عجب غوغا و همهمه اي توي سالن بر پا بود..به مناسبت نزديك شدن مسابقات 4 جانبه سالن مد تصميم گرفته بود كه مد اين هفته مخصوص تيم كوييديچ گريفيندور باشه..
كتي:خب خب آماده اين
نه!!
كتي:چي شده؟
جيمز:تا وقتي هري اينجاست من تو سالن قدم نمي زنم....
اي بابا..
جيمز جان ..مسايل خانوادگيتونو زير سقف خودتون حل كنين...اينجا سالن مده ..
اندروميدا:جيمز بي خيال حالا كه همه بچه هاي گريفيندور هستن بگذار هري هم باشه ديگه...
جيمز:اااااا از كي تا حالا هري اومده جستجو گر شده...
ناگهان از پشت بلند گوي سحر آميز گفته شد:
و اينك به افتخار تيم كوييديچ.....گريفيندور
كتي در حاليكه سراسيمه شده بود با التماس به بچه ها نگاه كرد و گفت:
جيمز خواهش مي كنم...
و همه به طرف سالن رفتند.
جمعيت:
اليشيا از همه جلوتر داخل رفت و بعد از اون نوبت جيمز يود..بنا به دلايلي هري آخر از همه راه افتاد
جمعيت با ديدن هري منفجر شدن
هوراااا هري اومد تو گريفيندور...
ناگهان هري در حاليكه دست هايش را براي جمعيت تكان مي داد متوجه شد بسته اي سفيد رنگي روي زمين افتاد
جيمز:هري.............مي كشمت....
كتي:اوه نه!!
لاوندر:عجب صحنه اي...يكي عكس بگيره!


آن روز همايون كه به عالم قفسي نيست..
اي مرغ گرفتار بماني و ببيني...







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.