سلام به دوست خوب قشنگم. تکلیف برات آوردم!
تکلیف:۱- منو قانع کنین که به شانس نیاز داریم. و جواب به شانس نداریم، پذیرفته نیست.( ۶ نمره)
اوه خدای من! ( یه چیزی، وقتی نوشته بودی: بچه های وفادار هافل، من جزوشون نبودم! بودم؟ آخه من خیلیم وفادار نیستم. شوخی کردم رز گوگول. من همیشه طرفدار تو بودم.)
۱- ببین، ما معجونو قبلا درست کرده بودیم. خب با توجه به این،ما الان اصلا یادمون نمیاد. بعد بر فرضم یکیمون یه موادشو یادش بیاد، اونوقت چی؟ یعنی با یه مواد معجون درست کنیم؟شاید یکی یادش بیاد.اما ممکنه با پاتیل هکتور، قاطی گرفته باشه. یا اگر خودتم یه کمک بکنی و ما هم یادمون بیاد، باید خیلی شانس بیاریم و ریسک کنیم که یهو توی صورتمون منفجر نشه!
۲-یه عکس از خودتون در کلاس خفن معجون سازی، برام بیارین. منو خوب بکشین، نمره ی اضافه داره.(۳ نمره)
۲- خودت می دونی که همه چطورین! اما شاید من کمی از اونا معقول تر باشم...
فقط نظاره گر باش ۳- رز چرا دیر اومد؟(۱ نمره)
شاید من که هم گروهیتم، بهتر بدونم که کجا رفتی! شوخی بود. هیچکس نمی تونه یه دقیقه ی بعد تو رو حدس بزنه!
خب... ۱-ممکنه رفته باشی دستشویی. ۲- رفته بودی کسایی که نیومده بودن سر کلاست رو، خفه کنی. ۳- همه جا رو مثل کلاست، با ویبره، داغون کنی. ۴- هافلی ها رو خوشحال کنی و یه معجون ویبره مجانی بهشون بدی!
و آخرین نظریه :
هر کیو تو راهرو می دیدی. می گفتی:" راهو اشتباه می ری! کلاس معجون سازی از این طرفه." بعدش بقیه یه فحشت می دادن و می رفتن.