هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: **آموزش جادوي سياه تخصصي!**
پیام زده شده در: ۱۲:۴۲ چهارشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۸۴
#61

مایکل کرنر old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۵۵ شنبه ۲ مهر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۴:۲۰ سه شنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۳
از دفتر کارآگاهان !
گروه:
کاربران عضو
پیام: 162
آفلاین
1. کدام افسون علامت شوم فوق مرگبار ایجاد می کند؟
الف- اسپکتو سرپنسورتیا ب- سکتوم سمپرا ج- استاپفی د. اکسپکتو مرسموردر*

2. کدام یک توسط سالازر اسلیترین در اعصار دور به وجود آمده است؟
الف- اکسپلیارموس ب- براکیوم ایمندو ج- اکسپکتو اوبلیوایت* د- هیچکدام

3. کمک افسون دیموس کدام یک از حالت های زیر را سبب می گردد؟
الف- افزایش قدرت* ب- افزایش سرعت افزایش قدرت و سرعت د. افزایش سرعت با کمی قدرت

4." رانتا هیلبیت" اهل کدام کشور بود و کدام یک از کمک افسون های زیر را اختراع کرد؟
الف- ایتالیایی، اکسپکتو ب- افغانی، دیموس ج- رومانیایی، دیموس* د- هیچکدام

5. افسون " سرپنسورتیا" به تنهایی چه کاربردی دارد؟
الف- اژدها ایجاد می کند ب- مار افعی ایجاد می کند ج- خلع سلاح می کند د- هیچکدام*

6. لقب سلطان جادوی سیاه متعلق به کدام یک از این هاست؟
الف- تام ریدل( لرد سیاه)* ب- بلاتریکس لسترانج ج- لوسیوس مالفوی د- هیچکدام

7. در صورت ادقام معجون مرکب با معجون مرگ چه بلایی به سر مصرف کننده می آید؟
الف- می میرد* ب- آسیبی نمی بیند ج- از شدت زشتی صورت وحشت کرده و میمیرد د- هیچکدام

8. "ویپرا ایواناسکا" چه کاربردی دارد؟
الف- خلع سلاح ب- بستن دست و پا* ج- آتش زدن مهیب و شیطانی د- هیچکدام

9. اجرای افسون "اکسپکتو براکیوم" موجب چه چیزی می گردد؟
الف- سلامتی 100% انسان ب- هیچ اثری ندارد* ج- آتش گرفتن و سوختن انسان د- هیچکدام

10. در صورتی که بخواهید حریف را در دوئل فقط زخمی کنید، کدام یک بهتر است؟
الف- سکتوم سمپرا* ب- اکسپلیارموس ج- استاپفی د- هیچکدام

11. مخترع افسون" سکتوم سمپرا" کدام یک می باشد؟
الف- تام ریدل( لرد سیاه) ب- سیوروس اسنیپ* ج- سالازر اسلیترین د- مهتاب شیطون

12. اجرای کدام یک از افسون های زیر بسیار سخت است؟
الف- اکسپکتو مرسموردر* ب- آواداکداوارا ج- براکیوم ایمندو د- هیچکدام

13. افسون" اکسپکتو امابیولاس" آیا می تواند با هر افسونی ادقام شود؟
الف- خیر ب- بلی ج- فقط با بعضی افسون های خاص* د- بستگی به تمرکز دارد

14. ایواناسکا ضد افسون کدام یک است؟
الف- سرپنسورتیا* ب- براکیوم ایمندو ج- اجی مجی لاترجی د- هیچکدام

15. کدام یک از افسون های زیر حین اجرا کردن بر اثر قدرت بالا ما را بیهوش می کند؟
الف- اساپفی ب- پتریفیکیوس توتالس ج- اکسپکتو مرسموردر* د- هیچکدام

16. افسون "واندر ولد" چه کاربردی دارد؟
الف- خلع سلاح ب- پرتاب گلوله های آتشین* ج- زخم فوق سوزناک مرگبار د- هیچکدام

17. چنگال های نامرئی گرگ با چه افسونی به وجود می آید؟
الف- ناکس رادولفوس* ب- ریکتو سمپرا ج- سکتوم سمپرا د- هیچکدام

18. کمک افسون prixioتوسط کدام یک اختراع شده است؟
الف- سالازر اسلیترین ب- آرتماس ویتیوس* ج- لرد گریندوالد د- هیچکدام

19. افسون Prixio Alarte Ascendare به چه معناست؟
الف- گرگ شب* ب- قدح رویا ج- فرازیدن و صعود مرگبار د- هیچکدام

20. کاربرد افسون" MARJORE LGNATIUS" چیست؟
الف- آتش زدن ب- ناپدید شدن ج- رازدار بودن* د. هیچکدام


تصویر کوچک شده














کارآگاه و بازرس ویژه
----------


Re: **آموزش جادوي سياه تخصصي!**
پیام زده شده در: ۲۱:۵۷ چهارشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۸۴
#62

ادی ماکایold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۲۳ یکشنبه ۶ آذر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۸:۰۲ دوشنبه ۲۱ تیر ۱۳۸۹
از كوچه پشتي عمه مارج اينا !
گروه:
کاربران عضو
پیام: 536
آفلاین
. کدام افسون علامت شوم فوق مرگبار ایجاد می کند؟
د. اکسپکتو مرسموردر

2. کدام یک توسط سالازار اسلیترین در اعصار دور به وجود آمده است؟
ب- براکیوم ایمندو

3. کمک افسون دیموس کدام یک از حالت های زیر را سبب می گردد؟
ج- افزایش قدرت و سرعت

4." رانتا هیلبیت" اهل کدام کشور بود و کدام یک از کمک افسون های زیر را اختراع کرد؟
الف- ایتالیایی، اکسپکتو

5. افسون " سرپنسورتیا" به تنهایی چه کاربردی دارد؟
د- هيچكدام

6. لقب سلطان جادوی سیاه متعلق به کدام یک از این هاست؟
الف- تام ریدل( لرد سیاه)

7. در صورت ادغام معجون مرکب با معجون مرگ چه بلایی به سر مصرف کننده می آید؟
ج- از شدت زشتی صورت وحشت کرده و میمیرد

8. "ویپرا ایواناسکا" چه کاربردی دارد؟
ج- آتش زدن مهیب و شیطانی

9. اجرای افسون "اکسپکتو براکیوم" موجب چه چیزی می گردد؟
د- هیچکدام

10. در صورتی که بخواهید حریف را در دوئل فقط زخمی کنید، کدام یک بهتر است؟
ج- استاپفی

11. مخترع افسون" سکتوم سمپرا" کدام یک می باشد؟
ب- سیوروس اسنیپ

12. اجرای کدام یک از افسون های زیر بسیار سخت است؟
الف- اکسپکتو مرسموردر

13. افسون" اکسپکتو امابیولاس" آیا می تواند با هر افسونی ادغام شود؟
ج- فقط با بعضی افسون های خاص

14. ایواناسکا ضد افسون کدام یک است؟
الف- سرپنسورتیا

15. کدام یک از افسون های زیر حین اجرا کردن بر اثر قدرت بالا ما را بیهوش می کند؟
ج- اکسپکتو مرسموردر

16. افسون "واندر ولد" چه کاربردی دارد؟
ب- پرتاب گلوله های آتشین

17. چنگال های نامرئی گرگ با چه افسونی به وجود می آید؟
الف- ناکس رادولفوس

18. کمک افسون prixio توسط کدام یک اختراع شده است؟
ب- آرتماس ویتیوس

19. افسون Prixio Alarte Ascendare به چه معناست؟
الف- گرگ شب

20. کاربرد افسون" MARJORE LGNATIUS" چیست؟
ج- رازدار بودن


جي.كي رولينگ نقاش مصري قرن پنجم هجريه


Re: **آموزش جادوي سياه تخصصي!**
پیام زده شده در: ۸:۵۴ چهارشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۸۷
#63

جیمز  پاترold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۵۲ یکشنبه ۲۷ آذر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۵:۴۸:۲۹ جمعه ۱۵ دی ۱۴۰۲
از دهکده هاگزمید
گروه:
کاربران عضو
پیام: 204
آفلاین
ترم تابستان

جلسه اول

پرفسور پاتر در حالی که با گوی زرینش بازی می کرد به سمت در کلاس رفت. در کلاس را باز کرد و با دیدن دانش آموزانی که پشت در صف کشیده بودند به شوق آمد. اما اصلا به روی خودش نیاورد. با لحن خشکی گفت: بیاین داخل.
دانش آموزان در حالی که در گوش یکدیگر پچ پچ می کردند وارد کلاس شدند.

پرفسور به جلو کلاس رفت و گفت: می بینم که تعداد زیادی برای کلاس تشویقی آموزش جادوی سیاه تخصصی اومدین.
نمی دونم چه قدر از شرایط این کلاس ها خبر دارین به هر حال باید بهتون بگم که هر کس تکالیفش رو تو این کلاس خوب انجام بده و نمره 30 رو از من بگیره من 5 امتیاز هم تشویقی به اون می دم. البته فکر نکنین که کار خیلی آسونی هست بلکه کاملا برعکس نمره 30 گرفتن از من خیلی سخته مگر دانش آموزانی که سر کلاس واقعا حواسشون رو جمع کنن.
او در میان دانش آموزان قدم می زد و ادامه داد: من اینجا بهتون یاد می دم چه طور خودتون رو در مقابل قوی ترین افسون ها حفظ کنین و چه طوری قوی ترین افسون ها رو استفاده کنین.
دانش آموزان که به وجد آمده بودند شروع به تشویق و کف زنی کردند اما پرفسور ناگهان با یک حرکت چوبدستی حواس همه را جمع خود کرد. ناگهان جملاتی بر روی تابلو نوشته شد:

1-جلسه اول: آموزش جادوی سیاه تخصصی: دفاع از خود و ضد افسون ها.

2-جلسه دوم: آموزش جادوی سیاه تخصصی: ساخت ورد های سیاه به کارگیری و اصول مبارزه با دشمن.

3-جلسه سوم: آموزش جادوی سیاه تخصصی: پیشرفته ( عملی ).

4-جلسه چهارم: امتحان نهایی.



پرفسور بلند گفت: همانطور که رو تابلو نوشتم امروز بحث درسمون دفاع از خود و ضد افسون ها هستش. کسی می تونه بگه ضد افسون چی هستش؟

دانش آموزی از انتهای کلاس دستش را بلند کرد.

پرفسور پاتر: اسمتون؟

دانش آموز: پرسی ویزلی هستم. ضد افسون ها به طلسم هایی می گن که قدرت مخرب ندارن بلکه فقط می تونن از ما در مقابل طلسم های شوم دفاع کنند. به عنوان مثال می تونیم به طلسم سپر مدافع اشاره کنیم.

پرفسور: درسته، تعریفت تقریبا درست بود . البته لازمه بگم که ضد طلسم ها می تونن قدرت تخریب هم داشته باشن. کسی می تونه بگه ضد طلسم ها به چند دسته تقسیم می شن؟

یکی از دانش آموزان اسلایترین دستش را بالا برد.

پرفسور گفت: اسمتون؟


-: دراکو هستم. دراکو مالفوی. ضد طلسم ها به سه دسته تقسیم می شن. 1- ضد طلسم های مقدماتی. 2- ضد طلسم های میانی. 3- ضد طلسم های پیشرفته.

-: کاملا درسته. امروز ضد طلسم های پیشرفته رو بررسی می کنیم. ضد طلسم های پیشرفته ضد طلسم هایی هستند که می تون ما را در مقابل تمامی طلسم ها به جز طلسم های نا بخشودنی دفاع کنن. که از مهم ترین آن ها موارد زیر هستند.
جیمز چوبدستیش را حرکت داد و اسم چند طلسم بر روی تخته ظاهر شد:

1-اِما تولوس === طلسمی که با اجرای آن یک دیواره محافظ در اطراف شما به وجود می آید و از برخورد طلسم با شما جلوگیری می کند. توجه داشته باشید با هر بار بر خورد طلسم به این دیواره محافظ از قدرت آن کم شده و شما باید با اجرای دوباره آن دیوار را تقویت نمایید.

2- آمارینوس === که به سپر طلایی معروف است. در مقابل شما سپری به رنگ طلا ایجاد نموده و از برخورد طلسم به شما جلوگیری می کند.

3-این پندیوس === که به ضد طلسم شوم معروف هست کارش این هست که طلسم هایی که به سمت شما شلیک می شود را جذب خود می کند و شما می توانید در نهایت آن را به حریفتون بر گردانید. این طلسم در نزدیکی حریفتون منفجر شده و تمام طلسم هایی رو که جذب کرده پس می زند.

4-اِسانـتا ماندونیا === که قدرت مند ترین ضد طلسم هست و حتی طلسم هایی که کارشون تخریب ضد افسون ها هست هم نمی تونن رو این ضد افسون اثر بگذاره.


پرفسور که خواندن مطالب روی تابلو را تمام کرده بود گفت:
توی نامه ای که از مدرسه دریافت کردین سه تا کتاب رو واسه درسم معرفی کرده بودم امیدوارم همه رو گرفته باشین. لازمه بهتون بگم که همه اینها تو کتاب ( راز زندگی جاودانه یک رویا ) هستش می تونین واسه کسب اطلاعات بیشتر فصل 25 تا 28 کتاب رو مطالعه کنین و اما حالا همتون برید آن طرف کلاس و دو به دو آماده تمرین شوید. هربار یکی از شما طلسم اکستوملیوس رو که یکی از قوی ترین طلسم های بیهوش کننده هست اجرا می کنه و طرف مقابل باید با یکی از ضد افسون هایی که یاد گرفته آن طلسم رو دفاع کنه. یادتان باشه اگه نتونین طلسم رو دفاع کنین بیهوش می شوید و مدت زیادی به خواب می روید. خیلی خوب حالا با شماره 3 شروع کنین. 1 ... 2 ... صدای زنگ به گوش رسید و بچه ها شاد در حالی که به پرفسور خسته نباشید می گفتند به بیرون رفتند.



تکلیف جلسه بعد

یک نمایشنامه بنویسید و در آن دوئل خود و یک جادوگر سیاه را توضیح دهید و در آن از ضد افسون ها استفاده کنید.


ویرایش شده توسط جیمز پاتر در تاریخ ۱۳۸۷/۵/۲۳ ۹:۰۱:۴۸

تصویر کوچک شده


Re: **آموزش جادوي سياه تخصصي!**
پیام زده شده در: ۱۴:۵۳ پنجشنبه ۲۴ مرداد ۱۳۸۷
#64

گراوپold3


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۸:۳۳ شنبه ۵ مرداد ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۵:۳۲ یکشنبه ۲۴ شهریور ۱۳۸۷
از لای ریشای هاگرید!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 156
آفلاین
کوچه ناکترن از همیشه خلوت تر بود.
صدای جیرینگ جیرینگ تابلو های مغازه ها ، در سکوت شب وهم آلود بود.
ماه ، انوار نقره ای رنگش را با ملایمت بر کوچه ی خلوت و تاریک و مه گرفته می تاباند.

دو جادوگر درست رو به روی یکدیگر ایستاده بودند و به یک دیگر خیره شده بودند.

یکی از آنها قوی هیکل ، چهارشانه و قد بلند بود. غول سیه چرده ای بود که خط ریشش تا روی استخوان گونه اش میرسید و بافه ای موی سیاه و پرکلاغی روی یقه اش افتاده بود .

دیگری مثل ایتالیایی ها سبزه رو بود و چشمهای سیاه رنگ و مات غریبی داشت که همراه با اندکی چپی چشم ظاهر بسیار شرارت باری به او می بخشید.

مرد سیه چرده و غول پیکر با صدایی خشک و گرفته گفت : گویل! بیشتر از این نمیتونی به حریم مردم تجاوز کنی! من اجازه همچین کاری رو بهت نمیدم! مثل اینکه یادت رفته اربابت دیگه نیست و شما مرگ خوارها دیگه یک عده آدم های بیکار و تحت تعقیب هستید!

دیگری که گویا گویل نام داشت با صدایی که بیشتر ظرافت زنانه داشت گفت : وتو هم خوب گوش کن فلچر! دفعه ی آخرت باشه که به من توهین کردی!
سپس چوبش را یک حرکت سریع بیرون آورد و فریاد کشید : کروشیو!

فلچر نیز کمی از گویل نداشت ، سریع تکانی به خود داد و فریاد زد : آمارینوس!

هاله ای طلایی رنگ که بیشتر به سپر سیصد و شصت درجه شبیه بود ، دور ماندانگاس ایجاد شد و طلسم بلافاصله بعد از برخورد ، کمانه کرده و به سطل آشغالی در کنار کوچه خورد و واژگون شد.

گویل اینبار طلسمی مرگ بار تر را روانه ی فلچر کرد.
_ آواداکاداورا!

فلچر این بار نیز طلسم را دفع کرد.
_اِسانـتا ماندونیا
دوباره طلسم به ضد طلسم خورد این بار فقط برق کوچکی در هوا بر جای گذاشت.

این بار نوبت فلچر بود که جبران کند ، چوبش را به طرف گویل گرفت و طلسمی را روانه گویل کرد.

گرگوری گویل ، واژگون در حالیکه طناب پیچ شده بود در میان زمین و هوا معلق شده بود.
فلچر پوزخندی زد و با صدایی که به راحتی میشد رضایت را از آن حس کرد گفت : خوب خوب خوب! مثل اینکه این دفعه باختی! حالا اینجا صبر کن تا من برم و کارآگاهای وزارت رو خبر کنم.

و با این حرف با صدای تقی غیب شد و گویل را با چهره ی برافروخته اش تنها گذاشت.


[img align=right]http://signatures.mylivesignature.com/54486/280/4940527B779F95


Re: **آموزش جادوي سياه تخصصي!**
پیام زده شده در: ۱۹:۱۲ پنجشنبه ۲۴ مرداد ۱۳۸۷
#65

باب آگدنold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۵۸ پنجشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۸:۳۹ جمعه ۱۳ آبان ۱۳۹۰
از گروه همیشه پیروز گریفیندور
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 527
آفلاین
کلبه خرابه از میان تاریکی سر برآورده بود.بجز آتش،هیچ نشانه ای از زندگانی دیده نمیشد.نور شعله های رقصان آتش در نگاهش سوسو میزدند.با دستان بیجانش چوب دستی خود را در دست گرفته بود.سرش هچنان به پایین خم شده بود.موهای ژولیده اش،بر جلوی چشمانش آویزان بودند.شعلهای آتش در باد بهاری پایکوپی میکردن و صدایشان،سکوت جنگل را درهم میشکست.


به آرامی سرش را بالا برد و باری دیگر،به شعله های آتش چشم دوخت.لحظه ای که روزها در انتظارش بود با آمدن وی به این کلبه فرا رسیده بود و تا چند دقیقه دیگر،این امید و احساس که وی هنوز زنده است از بین میرفت.سعی داشت برای آخرین بار به آتش،که صورتش را نورانی کرده بود نگاه کند و بعد وارد کلبه شود.و سرانجام این لحظه فرا رسید.لحظه تلخ جدایی.

...

به آرامی در کلبه را باز کرد.به داخل کلبه کوچک و خرابه خیره شد.بجز یک صندلی قدیمی،یک میز و چند استکان شکسته،چیز دیگری به چشم نمیخورد.با دیدن صندلی،قلبش تند تر از قبل به طپش افتاد.خود میدانست که این اتفاق،بخاطر صندلی نیست بلکه بدلیل فردیست که بر روی آن نشسته است و گویا،فرد نیز انتظار وی را میکشد.

...

چشم در چشم روبروی یک دیگر ایستاده اند.بیرمق چوبش را در دست گرفته است.گرچند سرآخر این نبرد را میداند ولی باید جنگید.
کمرش را کمی برای شخص خم کرد و نبرد شروع شد!
لبخند بیروحی بر لبان فرد مقابل نشست.لرد ولدمورت چوبش را اندکی بالاتر برد و شعله ای سوزان را به طرفش روانه ساخت.با امید اینکه لحظاتی بیشتر به زندگی خود ادامه دهد، چوبش را بالا برد و فریاد کشان ورد آمارینوس را فریاد کشید.
دیواری طلایی رنگ در مقابلش ظاهر شد و با این کار،شعلهای لرد به وی برخورد نکردند.لرد چرخی دیگر به چوبش داد.برق قرمز رنگی در چشمانش دیده شد و سپس افسونی آبی رنگ را با سرعت به سویش رها کرد.وقت زیادی برای فکر کردن نداشت.با آخرین توان خود ضد افسون اِما تولوس را فریاد کشید و دیواری را در جلوی خود ظاهر ساخت.نفس زنان به لرد خیره شد.تا دقایقی از طلسمهای وی آسوده بود.اما هر دو میدانستند که این آسودگی،تا دقایقی بیش زمان نمیبرد.

چند اشعه مرگ بار به دیوار برخورد کردند و این،باعث از بین رفتن دیوار شد.لرد لبخند کمرنگی زد و وردی سبز رنگ را روانه وی کرد.
گویا احساس نموده بود که وقتش فرا رسیده است.چوب خود را به زمین انداخت و شاهد مرگ خود شد.سیریوس بلک نیز مرده بود و لرد ولدمورت باری دیگر پیروز شد.

سایه لرد مستدام.




Re: **آموزش جادوي سياه تخصصي!**
پیام زده شده در: ۱۳:۱۳ شنبه ۲۶ مرداد ۱۳۸۷
#66

آلفرد بلکold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۲۷ پنجشنبه ۱۴ تیر ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۲:۴۰ جمعه ۱۲ خرداد ۱۳۹۱
از دیروز تا حالا چشم روی هم نذاشتم ... نمی ذارم
گروه:
کاربران عضو
پیام: 466
آفلاین
باران قطرات درشتش را روی صورت رهگذر های بی چتر فرو می ریخت . تاریکی پس از غروب در سرمای زمستانی اندکی خوف ناک بود . وحشت در دل ها جوش می زد ، زیرا ولدومورت حمله های مکرر شبانه را شروع کرده بود .

هاگزمید هر لحظه که می گذشت ، خلوت تر می شد . پس از یک ساعت تنها ساکنین خیابان مردی آبی پوش و گربه ای خیابانی بودند . مرد بدون مقصد خیابان اصلی را چند بار طی کرد ؛ گویی منتظر کسی بود . خشم در چشمانش از همیشه بیشتر به چشم می خورد ، درست بود که مراقب تالار اسرار وزارت بود ولی این ناحقی بود که برای این زن بچه اش را از دست داده بود ؛ هر بار که به همسر و بچه هایش فکر می کرد اشک از چشمانش سرازیر می شد .

دعوت کردن مرگخواران به جنگ بسیار وحشتناک بود اما با آموزش هایی که برای مراقب تالار اسرار شدند دیده بود شاید می توانست چند تن از آن ها را به جهنم بفرستد ؛ یا حداقل خودش کشته می شد و به خانواده اش می پیوست .

سکوت خلوت شب با صدای پاق ظاهر شدن دو شنل پوش ، شکست .

- ایمپدیمنتا !
- پروتگو .

سعی کرد ولین طلسم را او روانه کند اما ظاهرا مرگخواران سریع تر بودند . دو مرگخوار بگونه ای نا جوان مردانه طلسم هایشان را پشت سر هم روانه می کردند .

- کروشیــــ
- اکسپلیار موس !
- اکسپلیار موس

توانسته بود یکی از آن ها را خلع سلاح کند اما خود او هم توسط همان طلسم ولی از طرف دیگر مرگخوار خلع سلاح شد . به دنبال چوبش دوید در حالی که مرگخوارچوبدستی به دست هم نیز با طلسم جمع آوری چوبدست همکارش را فرا می خواند.

توانست چوبدستش را به دست بیاورد اما دوباره با همان دو مرگخوار چوبدستی به دست رو به رو بود . هوای سرد به شدت وارد ریه هایش می شد و آن ها را می سوزاند . سعی داشت یکی از قویترین ضد طلسم هایی را که بلد بود به یاد بیاورد ؛ ان را برای مقابله با آن دو نیاز داشت .

- استیوپیفای !
- اکسپلیار موس .
- دیفندو .
- کانفرینگو

اخگر های فراوانی با هم برخورد می کردند و به اطراف کمانه می کردند ، هیچکس از خانه هایش بیرون نیامده بود تا ببیند این سر و صدا از چیست ؟ زیرا دیگر به این چنگ ها و قتل های شبانه عادت داشتند . بیشتر به ذهنش فشار آورد ، احتمالا یادش آمده بود .

- این پندیوس !
سپری خاکستری رنگ در جلوی چوبدستش ظاهر شد ، آن را به طرف دشمنانش گرفت . مرگخواران که تا حال چنان چیزی ندیده بودند به فرستادن انواع طلسم های شوم شروع کردند .

- سکتوم سمپرا !
- کانفرینگو !
- دیفندو .
- استیوپیفای .

مرگخواران دیگر از روانه کردن طلسم دست برداشتند ، چون در کما تعجبشان تمامی طلسم ها و نفرین ها به سپر جذب می شدند . با این وقفه سپر خود کار عکس العمل نشان داد و وردها را به طرف صاحب هایشان برگرداند .

یکی از مرگخواران غرق در خون و دیگر بیهوش روی زمین افتاده بود . آلفرد هم آسوده از گرفتن انتقام خانواده اش به طرف وزارت آپارات کرد تا با کاراگاهان برای فرستادن این ها برگردد .



Re: **آموزش جادوي سياه تخصصي!**
پیام زده شده در: ۲۱:۰۵ دوشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۸۷
#67

پرسی ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۱۸ سه شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۸:۴۶:۴۳ یکشنبه ۳ دی ۱۴۰۲
از تو میپرسند !!
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 3737
آفلاین
یک نمایشنامه بنویسید و در آن دوئل خود و یک جادوگر سیاه را توضیح دهید و در آن از ضد افسون ها استفاده کنید.


- اممم ... مطمئنی پپسی ؟ ... امم چیزه ، پیرسی ... یعنی پیری

پرسی که با جدیت چوبدستیش را مقابلش گرفته بود و آماده دوئل بود ، بدون اینکه ذره ای لرزش در صدایش محسوس باشد ، قاطعانه گفت : بله مطمئنم ! البته من عادت ندارم کسی رو توی بحث تحقیر کنه ، برای من دوئل ملاک هست اسنیپ !

سوروس اسنیپ که با دقت دسته ای از موهای چرب و چیلی اش را از روی بینی عقابی اش کنار میزد ، مثل همیشه پوزخند زنان گفت : خوبه ! خوشحالم که پیشرفت کردی ویزلی ! البته از کسی که توی یه خانواده اصیل به دنیا اومده ، انتظاره کمتری نمیرفت ! ولی خب ...


هوا بشدت سرد بود و همه دانش آموزان به درون قلعه هجوم برده بودند تا بتوانند خودشان را گرم کنند و آن دو اکنون در محوطه هاگوارتز با فاصله چند متر از یکدیگر ایستاده بودند و با نفرت به چهره یکدیگر خیره شده بودند . هیجان انگیز بود ، حتی برای موجودات اطراف هاگوارتز ، چرا که برقک ها بدون توجه به برق وسایل آهنی که از درون قلعه دیده میشد ، محو آن دو شده بودند و موجودات دریایی هم برای اولین بار آواز گوش خراششان را قطع کرده بودند تا شاهده مبارزه آن دو باشند و با اینکه باد میوزید ، ولی درختان جنگل ممنوعه هوشیارانه منتظر آغاز دوئل آن دو بودند !


سوروس لبخند سردی زد و در پی آن فریاد زد : بزار با یه طلسم ساده شروع کنیم ، استیوپفای !

پرسی بدون آنکه جنبشی داشته باشد ، زمزمه کرد : آمارینوس ! در عرض زمانی کوتاهتر از یک لحظه ! صفحه طلایی رنگی مقابلشان تشکیل شد و طلسم اسنیپ را در بر گرفت ! اسنیپ که چشم هایش بازتر از قبل شده بود ، در حالی که سعی داشت لبهایش بیش از قبل از هم فاصله نگیرد ، گفت : سپر خوشگلیه ویزلی ، ولی خب ! و فریاد زد : واندر ولد !

پرسی باری دیگر ، دستش را چرخاند و زمزمه کرد : اساندا ماندونیا !

گلوله آتش نسبتا بزرگی که حاصل از این طلسم بود ، به سمت اسنیپ برگشت و البته او هم توانست با دزدیدن به موقع سرش از سوخته شدن موهای دوست داشتنی اش جلوگیری کند ! در همان حال پرسی پوزخند زنان گفت : من فکر میکردم اربابت طلسم های کاربردی تری بهت یاد داده باشه اسنیپ !

درب قلعه لحظه ای باز شد و صدای هیاهوی دانش آموزان بیش از پیش در نظرشان جان گرفت و در عرض چند لحظه با بسته شدن آن از بین رفت ؛ فیلچ بود که همراه خانم نوریس داشتند به آن سمت می آمدند . اسنیپ که حاضر نبود خودنمایی مقابل سرایدار وفاداره مدرسه را از دست بدهد ، گفت چرا منتظری ویزلی ، خیله خب من شروع میکنم ! و فریاد زد : اکسپکتو براکیوم !

پرسی نیز خواست آن را دفع کند و گفت : این پندیوس ! ولی در همان حال اسنیپ باری دیگر فریاد زد : سکتوم سمپرا !

گیج کننده بود ، ولی کاری از دستش بر نمیاد ، سعی کرد خودش را به سمتی پرت کند ، ولی فشاری که ضد طلسم به او وارد میکرد ، مانع از این شد ، پرتوی سرخ رنگ وارد پایش شد و بعد از چند لحظه ، قطرات شفاف خونش نقش زیبایی روی زمین حک کرده بود !

اسنیپ نزدیک آمد و بعد از چند پوزخند مکرر ، ضد طلسمش را خواند و به سمت فیلچ حرکت کرد .

فیلچ که نفس نفس میزد ، خطاب به او گفت : پروفسور ! پروفسور ! وزیر میخواد با شما صحبت کنه !


چای هست اگر مینوشی ... من هستم اگر دوست داری


Re: **آموزش جادوي سياه تخصصي!**
پیام زده شده در: ۱۲:۲۸ سه شنبه ۲۹ مرداد ۱۳۸۷
#68

گابریل دلاکور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۰۰ سه شنبه ۲۴ مهر ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۶:۳۳ دوشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۰
از يت نكن! شايدم، اذيت نكن!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 708
آفلاین
پرسش ها همگانی ! ---- سایت !

کاربر گرامی : ببخشید چطوری میتونم عضو شم تو سایت ؟
مدیر : شما عضوی عزیزم !
کاربر گرامی : سلام ببخشید مزاحم شدم ، چطور میتونم وارد ایفای نقش شم !
مدیر : بوقی تو که عضو ایفای نقش هستی !
کاربر گرامی : میخواستم برم توی گریفندور چون توش عضوم مثینکه ، نمی دونم باید کجا برم !
مدیر : انجمن ها رو باز کنید توی فروم تالار خصوصی گریفندور که زیرش با قرمز نوشته اند برید !
کاربر گرامی : سلام میخواستم پست بزنم باید چی کار کنم ؟
مدیر : گزینه ی پاسخ رو بزنید متن رو پر کنید بعد ارسال کنید !
کاربر گرامی : میخواستم از سایت خارج شم ؛ اکانتم باز میمونه ؟
مدیر : نه ! برو گم شو ..!

.
.
.
.
چند ساعت بعد !
مدیر : ببین ؛ میشه من ازت یک سوال بپرسم ؟ چرا نمیای پیشم من تورو ببینمت !
کاربر گرامی : ایول ، چطوری باید بیام ؟
مدیر : !

==== در جوار مدیریت ! ==== ( کوفتش شه! منم میرم تو پرسش های همگانی میشینم میپستم بلکه مدیرا من رو دیدن ! )
- ببین میدونی اسم اینی که اینجا روی صورت من هست ، چیه ؟
- دهن ...
- خوبه ... بعد میدونی این دهن وقتی سرویس میشه ، چی میشه ؟
- میره دنبال بچه های مدرسه ؟
- نه؛ مگه مینیبوسم؟ ... ببین ، دهن اصلا کی سرویس میشه ؟
- نمیدونم والا !
- خب حالا ببین ... یکی مثله تو هست کاربر گرامی ، که هی میاد این پرسش ها همگانی سوال میپرسه ! الان دهن من رو نگاه کن سرویس شده ؛ چرا ! از دست سوال ها تو ...
- !

مدیر دست به کمر روبروی کاربر گرامی ایستاده بود . کاربر گرامی مدتی فکر کرد و تازه متوجه شد که نباید اون همه سوال میپرسیده .

- بوقی فهمیدی حالا چرا احساس میکنم سرویس شدم ؟
- بله ! چون نمیتونید ببینید که من این همه مغزم کار میکنه و سوال دارم .
- دقیقا ، پس برو گمشو از سایت بیرون تا با یه ورد مخوف بلاک آی پیت نکرده ام !
- شما یه چیزی میخورید اگه این کارو بکنید ، من فقط سوال کردم . به قول شاعر ؛ سوالت اگر دانی و پرسی سوال است ... چی بود؟ نه، سوال نپرسیدنت میشود خطا .. یه هم چین چیزایی !
- !


مدیر دست در جیب شلوارش فرو برد و آنرا محکم بیرون کشید . آنرا این جا منظور همان چوبدستی است ! آنرا بلند کرد و به سوی دماغ کاربر گرامی نشانه رفت .

- هیمممم .. بحث شد بحث دوئل ! ایول !
- بله که دوئله . بلاکیوس !
- اِما تولوس ...

دیواری محافظ در برابر کاربر گرامی کشیده شد .

- نه خیر ، مثینکه تو دلت حذف شناسه میخواد .. حذفیوس شناسه ایوس!
- آمارینوس !

پرتوی سرخ رنگ شلیک شده از چوبدستی مدیر ؛ نابود شد ! مدیر با عصبانیت فریاد کشید :
- اصلا میدونی چیه ؛ الان میکنمت کاربر عضو ! کاربر عضویوس ... !
- نه... من ایفا دوست داشتم ! نا مرد ... این پندیوس !

عله با عجله از کنار افسونش که به سوی خودش آمده بود جاخالی داد . وای لو دادم که مدیر کی بود !

- بوقی دفعه ی آخرت بودا ! خیلی عصبانی شده ام ... بلاک آی پی ایوس !
- اِسانـتا ماندونیا !

کاربرگرامی به آن منظره خیره ماند . وردش عله را ترکاند و تکه پاره هایش روی دیوار پاشید . و تنها زخم و منو ی مدیریتش سالم ماند .

کاربر گرامی : ایول نابودش کردم ! من خیلی خوبم و گولاخم! میرم حذب عضو شم..! اما چجوری؟



[b]دیگه ب


**آموزش جادوي سياه تخصصي!**
پیام زده شده در: ۱:۵۶ چهارشنبه ۶ شهریور ۱۳۸۷
#69

جیمز  پاترold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۵۲ یکشنبه ۲۷ آذر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۵:۴۸:۲۹ جمعه ۱۵ دی ۱۴۰۲
از دهکده هاگزمید
گروه:
کاربران عضو
پیام: 204
آفلاین
ترم تابستانی
جلسه دوم

آموزش جادوی سیاه تخصصی: ساخت ورد های سیاه به کارگیری و اصول مبارزه با دشمن.

پروفسور پشت میزش نشسته بود و طبق معمول با گوی زرینش بازی می کرد .
نگاهی به ساعتی که روی میزش بود کرد. ساعت دوازده عقربه داشت. از جایش برخاست، شنلش را روی دوشش گذاشت در کلاس را باز کرد و گفت: سریعتر بیاین داخل. زود باشین. زودتر.
پادما پتیل در گوشی به دوستش گفت:joke: : به نظر می رسه پرفسور پاتر امروز خیلی عصبانی هست.
پرفسور سریع به سمت جلو کلاس رفت و گفت: همونطور که می دونین امروز چگونگی ساخت و به کارگیری وردهای سیاه رو داریم و اصول مبارزه با دشمن. درس این جلسه خیلی مهم هست. یادتون نره که آخر ترم از همین درس ها ازتون امتحان می گیریم.
پرفسور گچی را که در دست داشت به طرف مالفوی پرتاب کرد و داد زد: مالفوی! خفه شو!
پرفسور چوبدستیش را حرکتی داد و نوشته های زیر بر روی تابلو ظاهر شد.

ساخت وردهای سیاه:
ساخت وردهای سیاه یکی از پیچیده ترین و مشکل ترین مباحث در اموزش شماست. برای اینکار شما باید کتاب اصول مقدماتی ورد سازی رو خوانده باشید. این دومین کابی هست که واسه این درس می خواستیم. توی کتاب نوشته: ابتدا نوع کاری رو که طلسم قرار انجام بده در ذهنتون مجسم کنید. مهم ترین نکته اینه که اگه نتونید تصویر کاملی از کاری که طلسم قرار انجام بده رو تو ذهنتون مجسم کنید اون وقت چوبدستی پس می زنه و شما به شدت زخمی می شوید پس دقت کنید. بعد از این کار چوبدستیتون رو طوری تکون بدین که دوست دارین اونجوری طلسم رو انجام بدین در واقع شکل حرکت چوبدستی رو مشخص کنید و به طور هم زمان با اون کلمهای رو بگید که می خواین طلسم با گفتن او انجام بشه، در واقع ورد مورد نیاز برای اجرای طلسم رو مشخص کنید.

به کارگیری طلسم های سیاه:
یعنی اجرای آن ها به نحوی که مطلوب ترین اثر ممکن را داشته باشد.
برای این کار شما باید تمام حواس خود را جمع کنید، قدرت خود را متمرکز سازید و ذهن خود ا از هر چیز دیگری خالی کنید و سپس طلسم را اجرا نمایید.

اصول مبارزه با دشمن:
در اصول مبارز با دشمن اولین قدم این هست که شما وردها را ذهنی اجرا کنید، یعنی بدون این که ورد رو به زبان بیارید اون رو اجرا کنید. این کار به شما کمک می کنه تا شمایک گام از حریفتون جلوتر باشید.
سرعت عمل رو از حریفتون بگیرید، یعنی سریعتر از اون وردها رو بفرستید.
همیشه به چشم های حریفتون نگاه کنید و اثری از ترس رو در صورتـتون نشون ندین.
در طول مبارزه ذهن خود را چفت نگه دارید. این کار باعث می شه حرکات شما غیر قابل پیش بینی باشه.
سعی کنید ذهن حریفتون رو بخونید و حرکاتش رو پیش بینی کنید. در صورتی که حریفتون ذهنش رو چفت کرده بود، وقتی که یک طلسم بهش برخورد کرد وارد ذهنش بشین و ذهنش رو بخونید.

همه بچه ها به نوشته ها خیره شده بودند که ناگهان پرفسور فریاد زد: منتظر چی هستین سریع یادداشتشون کنین.
حالا برای اینکه آماده بشین چندتا طلسم و بهتون معرفی می کنم.
کسی هست که بتونه چند تا طلسم شوم به نام ببره؟
دست دانش آموزی در انتهای کلاس بلند شد.
جیمز: بگو آقای ویزلی.
ویزلی: سکتوم سمپرا. این یه طلسم شوم هست.
جیمز: درسته و تا اونجا که من می دونم سوروروس اون رو اختراع کرده.
-: خوب کس دیگه ای هست؟ ...

بفرمایید دوشیزه پارکینسون.
پارکینسون: خوب این یه طلسم سیاه هست، اما تو مبارزه استفاده نمی شه.
-: بگو.
-: مورس موردر.
-: درسته این یه طلسم سیاه هست و اجراش هم خیلی سخته. این طلسم رو فقط مرگ خواران اجرا می کنن، توجه داشته باشین که هرکس این طلسم رو اجرا کنه از سوی وزارت خونه به شدت مجازات می شه. پس دیگ درباره اش صحبت نکنید.
پرفسور چوبدستیش را حرکتی داد و نوشته های زیر جایگزین نوشته های پیشین شد:
لیست طلسم های شوم:
اکامانداتینوس.
لامینو.
آمیکوس اسپریوس.
تـنا مانا رمین.پرفسور خواندن وردها را تمام کرد و به بچه ها گفت: خیلی خوب، فکر کنم واسه امروز براتون بسته. فقط یادتون باشه فصل 1 تا 15 کتاب خون آشام سیاه رو بخونید.
می تونید ......
ناگهان صدای بنگ بلندی به گوش رسید و تکه های چوب در همه جای کلاس پراکنده شد. همه دانش آموزان شروع به جیغ زدن کردند که ناگهان پرفسور فریاد زد: ساکت شین.
جیمز به سمت جایی که صدا از آنجا به گوش رسیده بود دوید. پرسی ویزلی با صورتی پر از خون بر روی زمین افتاده بود. تمام دستهایش تاول زده بود.
جیمز گفت: ای پسره احمق حتما داشتی طلسم لامینو رو امتحان می کردی! آره؟
آن گاه چوبدستیش را بیرون کشید و آن را بر روی زخم های پرسی حرکت داد و زیر لب چیزی را زمزمه می کرد که شبیه یک آهنگ بود.
زخم های صورت پرسی بسته شد بود و دیگر خون ریزی نداشت.
پرفسور پاتر گفت: رون ویزلی و هرمین گرنجر، هرچه سریعتر اون رو به درمانگاه برسونیدو به خانم پامفری بگید بهش جوشونده گیاه خاص با آویشن وحشی بده :pint: . سریع.
سپس از جایش برخاست و رو به بقیه گفت: به بقیه تون هم هشدار می دم. اجرای این طلسم ها در مدرسه اکیداً ممنوع هست. حالا تا بیشتر از این خراب کاری نکردین برید بـیرون.

تکلیف جلسه بعد
نمایش نامه ای بنویسید و در آن: فکر کنید در سالن گروه خود نشسته اید و می خواهید وردی بسازید و آن را در جلسه بعد در کلاس اجرا نمایـید. چگونگی ساخت وردتان را توضیح دهید.


تصویر کوچک شده


Re: **آموزش جادوي سياه تخصصي!**
پیام زده شده در: ۲:۱۹ چهارشنبه ۶ شهریور ۱۳۸۷
#70

جیمز  پاترold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۵۲ یکشنبه ۲۷ آذر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۵:۴۸:۲۹ جمعه ۱۵ دی ۱۴۰۲
از دهکده هاگزمید
گروه:
کاربران عضو
پیام: 204
آفلاین
خوب به سلامتی تدریس جلسه دوم هم انجام شد.
حالا نوبت زدن امتیازات و نقد پست هاهست. امتیازات جلسه اول به شرح زیر هست:
****************************
به گراوپ از راونکلاو :
پستت بد نبود اما به نظر می رسه تو اصلا درس رو نخوندی. چون اگر می خوندی باید می دونستی که طبق درس ارائه شده هیچ ضد طلسمی نمی تونه جلوی طلسم های نا بخشودنی ( آواداکداورا – کروشیو و طلسم فرمان) را بگیرد. و تو در تکلیفت طلسم های نابخشودنی رو با ضد طلسم ها دفاع کردی!
تو پستت از شکلک استفاده کن.
در ضمن در توصیف صحنه ها ضعیف عمل کردی.

امتیاز: 24
****************************
به باب آگدن از گریفیندور :
پستت خوب بود اما به نظر می رسه تو هم مثل گراوپ درس رو نخوندی. چون اگر می خوندی باید می دونستی که طبق درس ارائه شده هیچ ضد طلسمی نمی تونه جلوی طلسم های نا بخشودنی ( آواداکداورا – کروشیو و طلسم فرمان) را بگیرد. و تو در تکلیفت نوشتی چند اشعه مرگ بار ( طلسم آوادا کداورا ) به ضد طلسم اما تولوس بر خورد کرد و دیوار رو از بین برد در حالی که دیوار نمی تونه جلوی طلسم رو بگیره و طلسم از دیوار می گذره.
از شکلک استفاده کن.
در ضمن در توصیف صحنه ها خوب عمل کردی.

امتیاز: 28
****************************
آلفرد بلک از راونکلاو:
پست خوبی بود. موضوع عالی انتخاب کردی و خوب پروراندی. از شکلک استفاده کن.

30 امتیاز  پست
5 امتیاز  تشویقی ( چون پستت امتیاز کامل گرفت )
35 امتیاز  مجموع
****************************
به پرسی از گریفیندور:
خوب نوشته بودی فقط سعی کن بیشتر از شکلک استفاده کنی در ضمن من تو تدریسم گفتم : اسانتا ماندونیا نه : اساندا ماندونیا.

30 امتیاز  پست
5 امتیاز  تشویقی ( چون پستت امتیاز کامل گرفت )
35 امتیاز  مجموع
****************************
به گابریل دلاکور از راونکلاو :
پستت اصلا ربطی به تکلیف نداشت. من گفتم نمایش نامه ای بنویسید و در آن با یک جادوگر سیاه مبارزه کنید و در نمایشنامه از ضد طلسم ها استفاده کنید. نگفتم که با مدیر سایت مبارزه کنید.
اما از نظر استفاده از شکلک خوب بود.

امتیاز: 20


****************************
****************************
در مجموع:
گریفیندور:
28+35=63 تقسیم بر 5 = 12.6 رند شد به 13

هافلپاف:
شرکت کننده ای نداشت.

اسلایترین:
شرکت کننده ای نداشت.

راونکلاو:
20+35+24=79 تقسیم بر 5 = 15.8 رند شد به 16


ویرایش شده توسط جیمز پاتر در تاریخ ۱۳۸۷/۶/۶ ۷:۳۴:۱۳
ویرایش شده توسط جیمز پاتر در تاریخ ۱۳۸۷/۶/۶ ۱۶:۴۷:۳۷

تصویر کوچک شده







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.