نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر
نسخه موبایل
یك ساعت بعد:
-بله پروفسور.
دامبلدور دستی بر ريش بلندش كشيد و گفت: *
-هاهاها... مدتی بود به اين تام رودست نزده بودم... موهاهاها
دامبلدرور محكم بر ميز كوبيد به طوری كه آب درون ليوان بر صورت ريموس پريد و ريموس با يك سيلی بر گوش كينگزلی عقده اش را خالی كرد و كينگزلی نيز محكم بر پشت ريموس كوبيد كه باعث شد دو متر به هوا بپرد
نتيجه اين كار چيزی جز نگاه خشمگين دامبلدور و كفگيری كه توسط مالی به چشمش خورد در بر نداشت.
به نظرش کار های مرد چوپان یه کم مشکوک می زد.یه کم سرش رو خاروند و همون جا وایساد تا بز ها برن تو.بعد با یه تریپ میتی کمانی وارد اتاق میشه تا بتونه اونا رو غافلگیر کنه
-آروم باشین لوتین.نه چیز، لوپین!
...فصل مفصل کتک نصیب بز ها به خصوص آبر کنه!
-سلام ریمی!چه طوری جونیور؟صفا میکنی؟
رز هم که تا حالا داشت گوش میکرد وارد معرکه میشه و دو سه بار سعی میکنه تا گریه کنه ولی هر چه قدر زور زد اشکش در نمی اومد!( :دی)
در همین حال سر و کله ی یه نفر از پشت در های بیمارستان به چشم می خورد!آسپ با دیدن اون به وحشت افتاده بود و داشت ناخن هاش رو تا ته می جوید!
رز بلافاصله غش میکنه و میفته بغل آسپ!ولدی هم سعی میکنه که بتونه مرگخوارا رو تو یه اتاق 3*4 قایم کنه!
گفت: بله من رئیس جدید مرگخوار ها هستم: " لرد بارتی " حالا این
ولدمورت تحط طلسم فرمان گوشه ای نشسته بود
که مرگخواری که اون نزدیکی بود (بلیز) و برای همین کار (یعنی ساکت کردن هر کی مشکوک بود که موضوع رو فهمیده)اون جا ایستاده بود . با یک ورد جیمز رو بیهوش کرد(به دلیل درست اثر نکردن آواداکداورا بر روی این خانواده از این ورد استفاده کرد).و بعد او را با خود غیب کرد.
تره ور این جا بمون و مراقب اینا باش الان من بر می گردم (و بعد به سنت مانگو آپارات می کنه.)
