هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





پاسخ به: كلاس نجوم و ستاره شناسي
پیام زده شده در: ۹:۰۶ جمعه ۲ اسفند ۱۳۹۲

محفل ققنوس

تد ریموس لوپین


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۸:۳۰ سه شنبه ۱۰ مهر ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۲۲:۵۵ پنجشنبه ۲۲ تیر ۱۳۹۶
از دور شبیه مهتابی‌ام.
گروه:
محفل ققنوس
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 1495
آفلاین
1. اگر کرم چاله ای در اختیار شما می گذاشتند، شما به کدام مکان و زمان سفر می کردید؟!10

استاد اجازه! میشه جواب این سوالمون پر از اشک و ناله و اینا باشه؟ بهر حال ما توله گرگ یتیم ننه بابا ندیده‌ایم و از بچگی هی دیدیم بچه‌های مردم با ننه بابا بزرگ میشن همیشه عقده‌ی ننه بابا به دلمون مونده!
خو ما اگه یه کرم چاله‌ای سفر کننده داشتیم، سوارش می‌شدیم و سفر میکردیم به ۱۹ سال قبل تا ننه بابامون زنده بمونن! میرفتم اونجا که بابامون به ننه‌مون میگه تو بمون بالا سر بچه من برم بجنگم!( و بعد ننه‌مون هم پیچوند و بچه رو تنها ول کرد خونه و خودش رفت بجنگه و تا دو روز ما تک و تنها بی آب و دونه تو خونه بودیم! )... هوووم.. الان که فکرشو میکنم می‌بینم خیلی هم صلاحیت تربیت دسته گلی مثل ما رو نداشتن و کلا جفتشون خیلی اهل پیچش بودن و ما شاید اگه زیر دستشون بزرگ میشدیم، یکی می‌شدیم مثل مورفین و از تو جوب باید جمع میشدیم، هر چند که الانم یه جوری مثل مورف شدیم با این کلاه مسخره ولی تو جوب نیفتادیم!

بهرحال این همه ذکر مصیبت گفتیم ولی تکلیف باید انجام بشه.. پس همون "سفر میکردیم به ۱۹ سال قبل تا ننه بابامون زنده بمونن! میرفتم اونجا که بابامون به ننه‌مون میگه تو بمون بالا سر بچه من برم بجنگم!" و بهشون میگفتم نرین و نجنگین و بمونین سر خونه، زندگی بچه‌تون!

2.نظریه ای برای چیره شدن بر تمام سختی های ورود به کرم چاله ارائه کنید! (استفاده از ابزاری مثل زمان ثابت کن و این جور چیزا هم مشکلی نداره!) 12
برای ورود موفقیت‌‌‌آمیز و بدون دردسر به کرم چاله‌ای مثل ورود به هر جای دیگه‌ای، احترام متقابل شرط اوله! به این صورت که وقتی بهش نزدیک میشین، لبخند گرم و واقعی بزنین اینطوری ، بعد صمیمانه سلام کنید و حالشو بپرسین و خودتون رو معرفی کنین... رسمی هم نباشین بگین مثلا منم منم، تد ریموس لوپین... گرگ گرگان!
عوضش بکین، سلام سلام.. من تدی‌ام... توله گرگی‌ام واسه خودم. میشه سوار شما بشم؟
بعد وقتی بهتون در باغ سبز نشون داد، بپرین سوار بشین و بریم به مقصد‌هاتون! این تجزیه شدن هم به خاطر بی احترامی به کرم چاله‌ایه وگرنه وقتی هواشو داشته باشین، اونم هواتونو داره!

3.آیا ورود به کرم چاله به این همه دردسر می ارزد؟ چرا؟8
این مشنگا یه ضرب‌المثلی دارن که میگه، وسیله هدف رو توجیه میکنه! شایدم برعکس بود! ..بهرحال! معنیش چیه حالا؟ یعنی اینکه وسیله و هدف با هم میشینن حرف میزنن و همدیگه رو توجیه میکنن. حالا چطوری؟
هاا... شما فرض کن که ماموریت خعلی گنده‌ای برای اربابت داری و مثلا باید بری اون شبی که عله زنده موند، زنده‌اش نذاری! اینجا درسته که هدف خیلی بزرگی از دید مغز تاریکت داری، آمّا در مجموع وسیله توجیه نمیشه چون زنده به اون شب نمیرسی که بخوای ماموریتو انجام بدی پس نه واسه خودت خوبه، نه اربابت!
اما مثلا ما می‌خوایم بریم یه گندی زدیم تو قدیمو جم و جور کنیم و ترجیح میدیم که بمیریم ولی از بالای ابرها و در کنار حوری‌ها ببینیم که دنیای قشنگ‌تری ساختیم!
اینجا تازه معنی اون ضرب‌المثله نمود پیدا میکنه، بعله!

سوال امتیازی:
شما تا صبح خوابتان برد؟ اگر نبرد چه کار کردید؟ :دی

ما که کلا شبا بیداریم تا صبح و روز می‌خوابیم..عینهو دراکولا! وقتی ما هم بیداریم، کسی جرئت نمیکنه بخوابه از ترس جون. ما هم مطمئن شدیم کسی بیدار نمونه و هی تهدید کردیم که بخوابین وگرنه یه لقمه چپتون میکنم!


تصویر کوچک شده


پاسخ به: كلاس نجوم و ستاره شناسي
پیام زده شده در: ۱:۵۲ جمعه ۲ اسفند ۱۳۹۲

لینی وارنر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۵۳ شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۱۹:۱۵:۰۶ جمعه ۲۴ فروردین ۱۴۰۳
از رو شونه‌های ارباب!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 5472
آفلاین
1. اگر کرم چاله ای در اختیار شما می گذاشتند، شما به کدام مکان و زمان سفر می کردید؟!10

دورانی که آدمای اولیه بودن! اونوخ آتیش ساختن و اینارو بشون یاد میدادم، اونام نه تنها کلی کیف میکردن تازه میگفتن من چه آدم خفنی ام و کلی ازم تقدیر به عمل میاوردن و تو تاریخ ثبت میشدم و اینا.

حالا اصن فک نکنین اینا خنگ بودنا، تازه برعکس خیلی هم به نظرم باهوش بودن. زبان اختراع کردن! کلی چیزای خفن دیگه که الان پیشرفته ش دست مائه. کلی فک کردن تا همین وسایل اولیه ی زندگیمونو کشف کردنا! کم چیزی نیست حقیقتا!

میگفتم ... نه تنها ازشون ساخت زبانو یاد میگرفتم و ازایده های مختلفی که به ذهنشون میزد و چیز اختراع میکردن استفاده میکردم، تازه خودمم کمی از آموخته های ساده مو مثل همون آتیش زدن با سنگ چخماقو بشون یاد میدادم و از دیدن لبخند و ذوق و شوقی که تو چهره شون پدید میومد کیف میکردم و هم فول آو فان میشدم، هم ثبت تاریخی میشدم.

حالا چرا اختراعات اونا و ایده هایی که منجر به این اختراعات میشد برام جالبه و همین موارد تو زمان حال برام اونقد جذابیت ندارن، جوابش ساده ست!

چون اختراعات اونا تو مغز من میگنجه و بدون فرمول ریاضی و فیزیک و به مخ فشار وارد کردن میفهمم اونا چطوری به کجا رسیدن و راحت میشه درکشون کرد و تازه خودتم یکیشو بسازی، اما الانیا کلی فرمول داره که ... نذارین ادامه بدم خواهشا!

خلاصه اینکه باهاشون درخت نوردی میکردم، مث تارزان از اینور به اونور پرواز میکردم، از دست یوزپلنگ می گرخیدم، شیر شکار میکردم و اینا. تازه زندگی گروهی تو جنگل رو هم تجربه میکردم که خودش جذابیتای زیادی داره.

همین دیه! اینطوری هم تجربیات جدید کسب می کردم، هم با طرز فکرشون آشنا میشدم، هم خودم مخترع خفن میشدم، هم ثبت جهانی میشدم. جالب نی؟

2. نظریه ای برای چیره شدن بر تمام سختی های ورود به کرم چاله ارائه کنید! (استفاده از ابزاری مثل زمان ثابت کن و این جور چیزا هم مشکلی نداره!) 12

افزایش ِ فوق ِ زیاد ِ سرعت!

بله همینه! شما تو تدریستون فرمودین سرعت باز و بسته شدن کرم چاله ها فوق العاده زیاده، خب ما هم به همون نسبت سرعتمونو افزایش میدیم تا مرلینی نکرده نصفمون لای کرم چاله نمونه و از وسط دو تیکه شیم و به فنا بریم و اطمینان حاصل کنیم به سلامت ازش عبور میکنیم.

با این افزایش سرعت میتونیم بر سرعت زیاد کرم چاله غلبه کنیم و عبور سالممون از اون رو تضمین کنیم. حالا اینکه بعدش و درون کرم چاله چه بلایی سرمون میادو فقط مرلین داند و بس. شما از ما عبور خواستین، ما هم شرح دادیم!

حالا چطوری میشه سرعتو زیاد کرد؟ یکی از راهاش اینه که از چندین جادوگر و ساحره ی خبره دعوت به عمل بیاریم و ازشون بخوایم که همزمان ورد ِ افزایش ِ سرعت رو رومون اجرا کنن. اینطوری میتونیم اون سرعت ِ فوق العاده ای که نیازه رو به دست بیاریم و با خیالی آسوده وارد کرم چاله شیم.

اما باید حواسمون باشه که این وردارو به موقع انجام بدیم، یعنی قشنگ تخمین بزنیم کی قراره این کرم چاله هه وا شه و در فرصت مناسب وارد عمل شیم و بگیم این وردو رومون اجرا کنن.

از طرفی باید مکان دقیق ِ باز شدن کرم چاله رو هم محاسبه کنیم که بدونیم وقتی سرعت گرفتیم دقیقا به کدوم ور حمله ور شیم که دقیقا از توی کرم چاله در بیایم و یکراست از وسطش رد شیم و وارد اونور ِ دنیا و اونور ِ زمان شیم.

دومین راه اینه که ردبول بلک بول مصرف کنیم چون همونطور که همه میدونین و حتی مشنگا هم بهش معتقدن، ردبول به آدم بال میده بلک بول به آدم سرعت میده. میتونیم چندین بلک بول بزنیم تو رگ و اون زمانی که میدونم کرم چاله وا میشه تو مکان مورد نظر باشیم و وقتی کرم چاله باز شد، د ِ بدو که رفتیم!

سومین ایده اینه که یوزپلنگی رو رام کنیم. حالا یا مثل اهلی کردن اسب ازش استفاده کنیم تا رام شه و به ما سواری بده، یا یه جوری طلسم فرمان روش اجرا کنیم تا مطیع ما بشه.

اینطوری سوار بر یوزپلنگ ِ افسانه ای میشیم و به تاخت به درون کرم چاله شیرجه میزنیم. اما خب! این کار خودش خیلی ریسک داره. ممکنه اندازه کرم چاله کوچیک باشه و با وجود یوزپلنگ یکم گنده شیم و نصفه نیمه بتونیم خودمونو از کرم چاله رد کنیم، بنابراین به فنا میریم و تیکه میشیم! حالا از وسطم نشد از کمر ممکنه تیکه شیم، یا پامون بره خودمون بمونه یا ...

3. آیا ورود به کرم چاله به این همه دردسر می ارزد؟ چرا؟8

نه حقیقتا!

والا! دروغ چرا خب؟

دوستان و خانواده و فامیل و رفقا (یعنی مدیونین اگه فک کنین اینا خیلی هم معنی بودن!!!) و اینارو ول کنیم واسه یه سفر تو زمان و مکان و اونم تازه اگه بشه و اگه نشه بدبختیم و اگه بشه کاره بس ریسکیه و ممکنه تجزیه شیم و به فنا بریم و ...

اصن خیلی دردسر داره. تازه به فرض مطمئن باشی 100% از اونجا رد میشی و به سلامت از تو کرم چاله رد میشی و میرسی اونور و به مکان و زمان مورد نظر میرسی، بدون اون ملتی که بالا ذکر شدن میخوای تو زمان ِ مثلا دایناسورا چه غلطی کنی؟

یا پیش آدم و حوا بری بگی چند منه؟ اصلا به فرض به دوران انسان ها بریم یا حتی آینده، خب تک و تنها چه غلطی کنیم؟ یه روز حال میکنیم، دو روز حال میکنیم، خب بعدش چی؟

میگی دوست جدید پیدا میکنی؟ نمیشه آقا نمیشه! اگه دوران قدیم بری که اصلا طرز فکرت باشون متفاوته و با هم آبتون تو یه جوب نمیره. الان با چند دهه اختلاف سنی با پدر و مادر، نوجوانان عصر ما کلی زجر میکشن، بعد تو اون زمان میخوای حرفتو به کی بفهمونی؟

تازه تو تکنولوژیت جلوتر از قدیمیاس ممکنه حرصت بگیره چرا مثلا نمیتونی از گوشی عزیزت استفاده کنی و هندزفری بذاری و آهنگ گوش بدی یا حتی جادوگران بیای!

آینده هم بری همینه! اونا تو تکنولوژی بسی پیشرفت کردن و جلو رفتن، بعد تو عینهو خنگا فقط میتونی بشون زل بزنی و کف کنی که واااااو اینا چیه که اینا دارن؟

خلاصه اینکه تا رسما راه عبور و خروج(!) از کرمای چاله کشف نشده و مطمئن نیستیم هروقت بخوایم میتونیم بریم و هروقت بخوایم میتونیم برگردیم، راه نداره! ما دردسرشو به جون نمیخریم.

1سوال امتیازی: شما تا صبح خوابتان برد؟ اگر نبرد چه کار کردید؟ :دی

خوابمان نبرد! با یک سری دوست پایه دور هم جمع شدیم رفتیم برف بازی تا صبح! یک عده غیر پایه هم هی غرغر میکردن که نکنین از این کارا باو خواب بسی ارزشمنده و خرابش نکنین و یه گوشه ای بگیرین بکپین!

در نهایت دم دمای صبح خوابیدیم!




پاسخ به: كلاس نجوم و ستاره شناسي
پیام زده شده در: ۲۳:۱۳ چهارشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۲

رز ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۲۴ پنجشنبه ۱۳ آبان ۱۳۸۹
آخرین ورود:
۲۱:۱۰:۱۱ پنجشنبه ۱۶ آذر ۱۴۰۲
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 1473
آفلاین
1. اگر کرم چاله ای در اختیار شما می گذاشتند، شما به کدام مکان و زمان سفر می کردید؟!10


من می رفتم به دوره ی مزوزئیک و به محل پاریس فعلی.
یعنی واقعا برام جالبه که اون زمان ها این شهر چه شکلی بوده. مثلا دایناسوراش عاشق بودن؟ دایناسوراش با فرهنگ بودن؟
دایناسورِ توریست زیاد داشته؟ آب و هواش مثل الان تقریبا همیشه ابری بوده؟
کلا دایناسور ها موجودات بسیار جالب توجهی هستن! مزیتشون هم بر اژدها ها اینه که آتیش از دهنشون بیرون نمیاد. برای همین میشه یه دست درست و حسابی سواری گرفت ازشون.
بعد ترجیح میدادم انقدر توی همون زمان ها بمونم تا ببینم جدی جدی چرا این بنده خدا ها منقرض شدن!
اگه این کارو بکنم خودمم منقرض میشم البته
پشیمون شدم به محض اینکه عامل کشنده رو از دور دیدم غیب شم و برگردم به زمان حال! ابنجوری بهتره!

2.نظریه ای برای چیره شدن بر تمام سختی های ورود به کرم چاله ارائه کنید! (استفاده از ابزاری مثل زمان ثابت کن و این جور چیزا هم مشکلی نداره!) 12

به نظر من یکی از بهترین کارایی که میشه کرد اینه که با یه جادو سایز خودمونو کوچیک کنیم. خیلی کوچیک. در حد یه الکترون مثلا! خب بعد میتونیم با سرعت بسیار زیاد وارد کرم چاله بشیم. و اون طرف کرم چاله مجددا خودمونو بزرگ کنیم. این کار، واقعا کارِ کاربردی ای میتونه باشه.
اما اگه سرعت کرم چاله بیش از اون چیزیه که با این روش هم بشه ازش رد شد، بهتره با جادو یه سپر ایجاد کنیم.
البته دور خودمون نه. برای اینکه نمیشه همین جوری با جون خودمون امتحانش کنیم که ببینیم کار میده یا نه که!
سپر رو وسط دهانه ی کرم چاله ایجاد کنیم. در این صورت دیگه در کرم چاله نمیتونه باز و بسته بشه و ما میتونیم عبور کنیم.
و نظریه ی سوم... احیانا دکمه ای چیزی ندارن اینا؟ دست مرلینه؟ مرلین رشوه قبول نمیکنه؟


3.آیا ورود به کرم چاله به این همه دردسر می ارزد؟ چرا؟8

بستگی داره که برای ورود چه انگیزه ای داشته باشیم.
مثلا برای من نمی ارزه. چون یه بچه هشت ساله، نه گذشته ی خفنی داشته که بخواد تغییرش بده، نه آینده ی خاصی مد نظرش هست که بخواد چک کنه!
ولی برای کسایی که خیلی خفنن، مثلا لرد سیاه، خیلی چیز مفیدی میتونه باشه. تا یه هورکراکس نابود شد، برگردی گذشته از نابودیش جلوگیری کنی. فک کن! :



ارباب جان، جان جانان اند اصلا!






پاسخ به: كلاس نجوم و ستاره شناسي
پیام زده شده در: ۱:۲۵ سه شنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۲

لودو بگمنold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۰۲ دوشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۱۹:۵۷ جمعه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۷
از در عقب، صندلی جلو!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 1316
آفلاین
1. اگر کرم چاله ای در اختیار شما می گذاشتند، شما به کدام مکان و زمان سفر می کردید؟!10

خانوم ما اول به این فکر افتادیم که بریم به دوران کودکی و نوجوانی ارباب و در کنار وجود مقدس ایشون باشیم و بهشون خدمت کنیم ... بعد دیدیم اولا ارباب ممکنه مارو به جا نیارن که یار باوفا و دست راستشون میباشیم و بزنن نابودمون کنن! بعدم از طرفی ارباب اصن نیاز به کسی نداشتن و به تنهایی به اینجا رسیدن و کلا از همه چیز و همه کس بینیاز میباشن!

گزینه بعدی که به ذهنمون رسید این بود که به مدت اندکی پیش از تولد پشم الدین دامبل برگردیم و یه دعوایی بین پدر و مادرش راه بندازیم که اصن از تولد همچین موجودی جلوگیری کنیم! بعد به این نتیجه رسیدیم که بالاخره همه که نمیشه به اندیشمندی ارباب باشن، موجودات جاهل و نادانی هم باس باشن که مایه تفریح بقیه باشن، در ضمن ریش آلبوس منبع غنی از گونه های گیاهی و جانوری میکروسکوپیک و ماکروسکوپیک مانند شپش و خزه و ... میباشه که حیفه اصن.

در نهایت ایده ای بس موذیانه به ذهن متروکمون رسید و اونم این بود که برگردیم به دقایقی قبل از بیگ بنگ، بعد مرلین که خواست ترقه بندازه تو اون جرم مترمکز کوچولو که کل جهان الان رو تشکیل میده جلوش رو بگیریم و یه سطل آب هم خالی کنیم روش که عمرا نترکه! بعد اونوقت جهان اصن تشکیل نمیشه در نتیجه ما وجود نخواهیم داشت که بریم و اون سطلو خالی کنیم و در نتیجه جهان به وجود میاد و ما میریم و سطل رو خالی میکنیم و جهان به وجود نمیاد و در نتیجه ... یک دور باطل و پارادوکس به وجود میاریم توی دنیا که همه چیز هنگ کنه


2.نظریه ای برای چیره شدن بر تمام سختی های ورود به کرم چاله ارائه کنید!12

خوب در اولین مرحله برای یافتن کرم چاله از ورد "اکسیو وُرم چاله!" استفاده میکنیم. این از پیدا کردنش! در مرحله بعد به محض باز شدن در به سبک ایستگاه مترو کیفی کفشی دستی پایی سری چیزی ول میدیم لای در که در گیر کنه و بسته نشه، بعد خودمن خیلی ریلکس وارد میشیم و میشینیم. با توجه به روش ذکر شده نیازی به سفر به فضا هم نیست. دیگه مشکلی نمیمونه ... ها؟ میمونه؟ به اتم تجزیه میشیم؟ برو خانوم! برو ما رو از تجزیه شدن نترسون! برو از مرلین بترس! ما ملتی هستیم که در مترو و صف سبد کالا و شام هیئت و غیره به ذرات زیر اتمی و حتا انرژی هم تجزیه میشیم و اعضای بدنمون با نفرات مجاور جابجا میشه و آخ نمیگیم! صدامون در نمیاد! شما مارو از تجزیه به اتم میترسونی؟


3.آیا ورود به کرم چاله به این همه دردسر می ارزد؟ چرا؟8

این سوال به موارد بسیاری بستگی داره ... تو کرم چاله شام هم میدن؟ شام چی میدن؟ وسط راه نگه میدارن برا نماز؟ (این خیلی مهمه!) جاهای قشنگ جاده نگه میدارن عکس بگیریم واسه اینستا؟ سیگار میشه کشید یا دخانیات ممنوعه؟ فیلمم میزارن؟ وای فای داره؟ از همه اینها مهم تر اینه که صندلی بغلی متعلق به کی باشه! یه ساحره ی خوشگلی دافی پریزادی چیزی باشه ... صدالبته که میارزه


شما تا صبح خوابتان برد؟ اگر نبرد چه کار کردید؟ :دی

ما دیدیم کیسه خواب و پتو کم فرستادن دنبال پارتنر مناسب میگشتیم که از پتوی مشترک استفاده کنیم، خوشبختانه خوب پارتنری هم نصیبمون شد و تا صبح بیدار بودیم


هیچی به هیچی!
تصویر کوچک شده


پاسخ به: كلاس نجوم و ستاره شناسي
پیام زده شده در: ۲۳:۰۴ جمعه ۱۸ بهمن ۱۳۹۲

فلور دلاکورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۰۴ چهارشنبه ۸ تیر ۱۳۹۰
آخرین ورود:
۸:۰۹ جمعه ۶ دی ۱۳۹۸
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1024
آفلاین
در یـــک شـــب سرد زمستانی، در آن هنگام که از شـــدت بارش برف و ســرما، هــمـه کلــاس ها تعطیل شده بودند و در تمامی تالار ها دانش آموزان دور شومینه نشسته و می لرزیدند، پروفسور دلاکور با بــی رحــمــی تمام در برج نجوم، در صد متری هاگوارتز، منتـظر نشسته بود!

همانطور دانــش آموزان بخت برگشته بــا بینی های ســرخ و دست های سر شده و حال خراب و دماغ جاری، وارد کلاس می شدند فلور شروع کرد:
- از اونــجــای که یکی از دانش آموای گرام اعتراض فرمودند که مـن کم تدریس می کنم و بیشتر به داســتــان ها می پردازم. امروز قراره یه تدریس خیلی جدی در مــورد مبحث این هفته، کرم چــالــه ها، داشته باشیم!

سپس با آهی از سر نارضایتی ادامه داد:
- اگـــه بخوایم کرم چــالــرو به زبان ساده تعریف کنیم، میتونیم بگیم کرم چاله ها یــک نوع پــل بین دو فضا و زمان مختلف هستن! مثلا برای رفتن به دورترین سیــاره اســبـقِ منظومه شمسی ، پلوتو، با چنین پلی فقط به کسری از ثانیه وقت نیاز داریم در حالی که در دنیای واقعی تا رسیدن به پلوتو ما فسیل شدیم... یا حتی میشه در زمان هم با چنین پلی سفر کرد.. گذشته یا آینده!
ســپـــس بــا لبخندی از آن نوع لبخند ها که فقط یک پروفسور هنگام ضـــدحال زدن بر لب دارد، رو به دانش آموزان مشتاقی که به سفر در زمان فکر می کردند، گفت:
-البته در حــقـــیــقت کرم چاله ها، تا به حال توسط کسی رویت نشدن! پس در نتیجه کسی تا حالا سفر بین فضا زمانیو با چنین پلی تجربه نکرده!

ناگهان لبخندی ضـــدحالانه تر روی لب هایش نشست و ادامه داد:
-تــــــازه، جدا از اون که وقتی که شما وارد کرم چاله میشین به اتم های خودتون تجزیه میشین، کرم چاله چنان با سرعت باز و بسته میشه که کسی نمیتونه بره توش...! تازه اینا همه بدونه دردسره این موضوعه که شما باید یه سر هم به فضا بزنین تا بتونین به کرم چاله برسین!

در همین هنگام ناگهان پاترونوسی به شکل شیر ظاهر شد و با صدای استرجس ،مدیر مردمی و عادل (!)، گفت:
-متاسفانه به علت بارش برف تمامی راه ها بسته شده... باید تا صبح منتظر بمونین همون جا! کیسه خواب براتون می فرستیم!

فلور با عصبانیت چشم غره ای به پاترونوس استرجس که میان هوا محو می شد کرد و رو به دانش آموزانی که در همه حال اعتراض می کردند گفت:
- درس امروز تمومه... کی میاد با من هیزم جمع کنیم تا صبح یخ نزنیم؟!

تکالــــــــــیــــــــف:
1. اگر کرم چاله ای در اختیار شما می گذاشتند، شما به کدام مکان و زمان سفر می کردید؟!10
2.نظریه ای برای چیره شدن بر تمام سختی های ورود به کرم چاله ارائه کنید! (استفاده از ابزاری مثل زمان ثابت کن و این جور چیزا هم مشکلی نداره!) 12
3.آیا ورود به کرم چاله به این همه دردسر می ارزد؟ چرا؟8


سوال امتیازی:
شما تا صبح خوابتان برد؟ اگر نبرد چه کار کردید؟ :دی


بار دیگر سایتی که دوست می داشتم. :)


پاسخ به: كلاس نجوم و ستاره شناسي
پیام زده شده در: ۲۱:۳۴ جمعه ۱۸ بهمن ۱۳۹۲

فلور دلاکورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۰۴ چهارشنبه ۸ تیر ۱۳۹۰
آخرین ورود:
۸:۰۹ جمعه ۶ دی ۱۳۹۸
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1024
آفلاین
"امتـــیـــازات کلاس نجــوم و ستــــاره شناسی"

اسلیترین:
هرپوی کثــیــف: 26
بــا امید دیدن اسلیترینی های بیشتر تو کلاس! ^_^

جمع کل: 9


ریونکلاو:
مرلیــن: 30
مرلین کبـــیـــر! اوه! مگه من جرئت دارم به شما کمتر از سی بدم؟! O_o

لینی وارنر: 30
حـــسادتم گل کرد! بوقی، تو چرا همیشه سی می گیری؟! :((

دافنه گرینگراس: 28
گشــنت بود وقتی داشتی تکلیف می نوشتی؟ :دی
راستشو بگو!:دی

جمع کل: 30


هافلپاف:
پروفســور تـافتی: 28

هلگــــا هافلپـــاف: 30
فوق العاده! ^______^

جمع کل: 20


گـــریفــنــدور:
دابـــی: 26
^_^


ویرایش شده توسط فلور دلاکور در تاریخ ۱۳۹۲/۱۱/۱۸ ۲۱:۴۴:۴۴

بار دیگر سایتی که دوست می داشتم. :)


پاسخ به: كلاس نجوم و ستاره شناسي
پیام زده شده در: ۱۸:۲۶ چهارشنبه ۱۶ بهمن ۱۳۹۲

رومیلدا وین old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۲۵ دوشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۰
آخرین ورود:
۲۱:۱۰ جمعه ۲۷ تیر ۱۳۹۳
از بیکران دور در روزگار نور در شهر بی عبور زیر درخت مهر
گروه:
کاربران عضو
پیام: 157
آفلاین
1. الهه ی ماه را لطف کرده و توصیف کنین!8 نمره

الهه ماه در یونان نام دیگرش دایانا بود که الهه ماه و جنگل است زنی بوده زیبا دل فریب رخی همچو ماه درخشان این الهه همیشه همراه و کمک رسان کسانی بود که در شب 14 و یا در جنگل به دنیا می آمدند


2. شب چهاردهم است و ماه در آسمان نیست، دنیا را در رولی توصیف کنید!12 نمره


شب بود آسمان تاریک پشت پنجره ها ستاره باران بود ولی چیزی کم بود ماه ناپدید شده بود ...
هری که به این آسمان ستاره باران بی ماه نگاه میکرد به این می اندیشید که ماه کجاست آسمان ابری نبود پس ماه کجا بود؟
فکرش را با صدای نه چندان آرامی تکرار کرد :
- ماه کجاست ؟
هرمیون که بر روی کاناپه لم داده بود و لاک قرمز را با دقت به ناخنش میزد با این حرف هری حواسش پرت شد و گوشه ناخنش لاکی شد و با بلند شدنش به تکرار حرف هری پرداخت :
-ماه ؟ مگه میشه نباشه ؟ برو کنار ببینم
هرمیون سرش را در چهارچوب پنجره به دنبال ماه درخشانه 14 به اطراف چرخاند ولی اثری از آن ماه نقره فام در آسمان ظلمانی آن شب نبود ...
هری با حسی نظیر بالا آمدن از آبی عمیق نفس های عمیقی کشید و چشمانش را بست
هرمیون نگاهی به هری کرد و گفت :
-اوی انگار چی شده حالا یه ماه کم شده خودش پدیدار میشه چرا اینجوری نفس میکشی ؟
هری چشمانش را گشود :
-استاد گفته ماه که ناپدید بشه بلا ها یرمون میاد
هرمیون با قیافه ی جدی گفت بذار ببینم امروز چندوم است ؟
هری :
- چه فرقی میکنه ؟
- بگو کار دارم
- امروز 12.11.2014 است
هرمیون بشکنی زد و گفت فهمیدم ! من چند وقت پیش خونده بودم که ماه گرفتگی پیش میاد پس امروز همون روزه نگران نباش و بشین نوشیدنی بخور
هری که دلش آشوب بود ولی برای آرام شدنه خودش هم که شده به او اعتماد کرد ولی ناگهان
باد شرو به وزیدن گرفت و چهارچوب پنجره ها شرو به لرزیدن کرد ناگهان پنجره باز شد و باد گزنده همچون خنجری بود که صورتشان را میخراشید ولی یکهو آب و هوا تغییر کرد و دانه های برف در مجاور پنجره پیچ و تاب میخوردنند ناگهان زمستان شد هری و هرمیون چشمانشان از حدقه بیرون زده بود و به صحنه بیرون مگاه میکردنند هری گفت :
-استاد گفته بود که وضعیت آب و هوا تغییر میکنه !! دیدی ماه گرفتگی نبود بیچاره شدیمـــــ
ناگهان هوا گرم شد و خبری از برف نبود گرما به حدی شد که آن 2 نای نفس کشیدن نداشتند که یکهو هری خیسه آب شد ...
-چیه چی شده؟ من کجام ؟ ماه ؟ هوا ؟ گرما ؟
چی میگی هری خواب بودی ماه چیه ؟ گرما کجا بود بچه ؟
این صدای هرمیون بود که آب ریخته بود بر روی هری زیرا او در خواب دست و پا میزد و کمک میخواست
-پس همش خواب بود ؟
-آره خواب بود.
هری دوید و از پنجره بیرون را نگاه کرد ماه در جای خودش بود و مثل هر شب درخشان و زیبا .

3. چرا ماه چنین تاثیری روی موجودات مختلف دارد؟10 نمره

ارتباط فیزیولوژیک مستقیمی میان انسان و ماه وجود دارد . تغییر موقعیت ماه نسبت به زمین، مستقیماً میزان جاذبه و روشنایی شب را تحت تاثیر قرار می‌دهد و این تغییرات نیز بر رفتار تمام موجودات زنده از جمله انسان تاثیر می‌گذارد.


چشمانت را

به مناظره دعوت می کنم


پاسخ به: كلاس نجوم و ستاره شناسي
پیام زده شده در: ۱۱:۳۹ سه شنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۲

هلگا هافلپاف


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۵۳ جمعه ۱۹ مهر ۱۳۹۲
آخرین ورود:
۱:۱۴ جمعه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۳
از اون بالا اکبر می آید!!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 211
آفلاین
1. الهه ی ماه را لطف کرده و توصیف کنین!8 نمره

گفتی الهه ی ماه، یاد شعر اون مرحوم افتادم.
میگه:
آه ای الهه ی مـــــــــاه، با دل من بســـــــــــاز
کاین غم جانگـــــــــداز، برود ز بـــــــــــــرم

گــــــــــــر، دل من نیاســـــــــــود، از گناه تو بـــــــــــود
بیا تا ز ســــــــــــر، گنه ـت گــــــــــذرم



همونطور که شاعر می فرماید، اساساً الهه ی ماه بانویی کمر باریک، لب قلوه ای، ابرو کمون، چشم عسلی، سوسن خانوم! میخوام بیام در خونتون... و بسیار بسیار شبیه به ما می باشند.

2. شب چهاردهم است و ماه در آسمان نیست، دنیا را در رولی توصیف کنید!12 نمره
( در تدریس گفتم چه اتفاقاتی میفته، میتونین از همونا استفاده کنین!)

- مـــَـــــــ مــــــَــــــن!
- چته جیمز؟ چرا عر می زنی؟
- ماه نیست! گم شده!

جینی رفت و از پنجره نگاهی به آسمون انداخت و گفت:
- علــــــــه!
- چته خانوم؟ تو دیگه چرا عر می زنی؟

جینی:
عله:

جینی:
عله:

جینی:
عله:

دوفشس پسسس تــخخ!!!
(افکت خورد شدن قابلآما، تابه و ظروف پیرکس توی سر عله!)

*پروفسور، این خشونت بیش از حد هم از مشکلات نبودن ماهه ها!

در لحظه ای که پسری که زنده ماند رو به احتضار بود، تدی از پله ها با قیافه ی پایین اومد.
جیمز سریع به سمتش رفت و گفت:
- تدی چرا تو گرگ نشدی؟ چرا واسه من قیافه ـت رو مثل بوزینه می کتی؟

تدی دستش رو روی سینش گذاشت و با صدای شبیه به آلن دلون گفت:
- آه جیمز! من نفس های آخرم را می کشم. خداحافظ رفیق!
- اوی بی شعور استاد گفت مرگ تدریجی! چرا جوگیر میشی تو آخه؟ پاشو بینم. نری سمت نور ها یهو؟!

در این لحظه بود که صدای ووووویییییژژژژژ مانندی شروع به نزدیک شدن کرد. جیمز رفت دم پنجره تا ببینه جریان چیه.
- شهاب ســــنـــــگ!

در این لحظه بود که شهاب سنگی وارد حلق جیمز شد و جیمز ترکید و متعاقباً خونه ی عله اینا هم ترکید و نسلشون منقرض شد!

3. چرا ماه چنین تاثیری روی موجودات مختلف دارد؟10 نمره

والا نمی خوام پشت سر کسی حرف بزنم ولی همش زیر سر این الهه ی ماهه!
باورت بشه که یه الهه ی بخیل و حسودیه که نگو.
اصن نمی خوام راجع به کسی حرف بزنمــــا ولی یکی نیست بگو آخه به تو چه که میری آدم گرگینه می کنی؟
البته هر کی زندگی خودشو داره ولی کلاً یک الهه ی نچسب و بیخودیه این الهه ی ماه که نگو.

حالا ما کاری به کسی نداریم. راجع به کسی حرف نمی زنیم اصن.




پاسخ به: كلاس نجوم و ستاره شناسي
پیام زده شده در: ۱۴:۲۷ یکشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۲

پروفسور تافتی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۰۸ پنجشنبه ۱۵ فروردین ۱۳۹۲
آخرین ورود:
۱۷:۴۳ چهارشنبه ۶ فروردین ۱۳۹۹
از آمدنم نبود گردون را سود!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 88
آفلاین
1. الهه ی ماه را لطف کرده و توصیف کنین!8 نمره

الهه ماه خوگشل و بلند گیسو و پر حرارت و خفنز و بینی عملکرده میباشن! به شدت ناز و صاحب ِ لباس ِ باز و دانای راز و دارای غاز میباشن! سلــنا جان ِ من به شدت داف و بر قله قاف و کمر صاف و زیر لحـاف میباشن!

فقط منتظرن که ما هم همراهشـان زیر لحـاف باشیم! جسارت به مقدسات فقط نباشه استاد .

2. شب چهاردهم است و ماه در آسمان نیست، دنیا را در رولی توصیف کنید!12 نمره

جزر وارد ِ مد شد و مد وارد ِ جزر شد و دماغ شبیه خرطوم گشت و خرطوم شبیه هواپیما شد! تد ریموس لوپین پودر شد و لردولدمورت دود شود و پروفسور تافتی شوت شد. ملت به اغما رفتن و اغما به ملت رفت و هوا تاریک شد و تاریک هوا!

یک پسربچه توی یک کلبه کاه گلی نشسته بود و مگس میپراند و مادرش را نگاه میکرد که عقربی را توی قابلمه میچپاند، با لحنی ترسیده و لرزیده و زردیده پرسید:
- مادرجان! جهان را چه شده است که؟

مادرجان رفت جهان را نگاه کند، اما جهانی که ماه نداشته باشد عصبی میشود، لات میشود، میکشد، میخورد، میبـرد... جهان گرفت مادرجان را و از وسط نصفش کرد! بچه ترسید و خیس شد و بنفش کرد و جر خورد و واجر خورد و الی آخر.

ملت تازه فهمیدند چه شده! ماهی در آسمان نبود! همه چیز قاطی شده بود! قاطی همه چیز شده بود! نویسنده توی باغ نبود، باغ توی نویسنده بود، دریا آمده بود توی خشکی، ماهی رفته بود بالای درخت، تشک رفته بود روی لحاف، ردا آمده بود روی شرت، تنبان رفته بود زنجان، مکزیک زلزله آمده بود، شـــبـــ چاهاردهم آمده بود، ولی ماه نیامـده بود .

3. چرا ماه چنین تاثیری روی موجودات مختلف دارد؟10 نمره

چون ماه عظمت دارد، شوکت دارد، حشمت دارد... لاکن بقیه عظمت ندارند، شوکت ندارند، حشمت ندارند. اگر کسی طلب ِ عظمت و حشمت و شوکت بفرماید، باید از ماه بفرماید، فلذا ماه نیز اجابت خواهد کرد این عظمت و شوکت و حشمت را.

هستی از بنیان مدیون ماه است، فلذا ما نیز بایستی مدیون ماه باشیم، اگر هستی مدیون است، من نیز هستم، همه نیز هستیم، و همین شکل ِ درست قضیه است.

همه باید برگردیم به دامان ِ ماه و در دهان ِ ضد ِ ماه بزنیم، که تفکر ما، هویت ِ ما، اصالت ما، هر چه دارد از این ماه دارد.



پاسخ به: كلاس نجوم و ستاره شناسي
پیام زده شده در: ۱۸:۵۷ شنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۲

دافنه گرینگراسold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۴۱ پنجشنبه ۸ تیر ۱۳۹۱
آخرین ورود:
۲۲:۵۴ چهارشنبه ۱۱ فروردین ۱۳۹۵
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 1174
آفلاین

1. الهه ی ماه را لطف کرده و توصیف کنین!8 نمره


الهه ماه، یکی از الهه های ترسناک و جالب ـه. چون از پنیر درست شده و بسیار خوشمزه تشریـف داره و تو افـسانه ها اومده که هر وقت یکی امتحانش کنه؛ پیروش می شه و دلش می خواد اون رو بیشتر بخوره. الهه ماه از یک پنیـــر خیلی خیـــلی مرغوب درست شده که تو دنیا وجود نداره و تنها نمونه ـش خود ماه ـه.

الهه قصه ما کلا لباسش هم از جنس پنیر تبریزی ـه و چون یک خورده غربی تشریف دارن؛ بخاطر این تهاجم های فرهنگی اون رو بدون روسری نشون می دن که در واقع این طور نیست و اون همیشه روسری بنفشی از جنس پنیر چکیده روی سرش داره. جالبه که بدونین اون آب دهن نداره و دوغ می ریزه!

2. شب چهاردهم است و ماه در آسمان نیست، دنیا را در رولی توصیف کنید!12 نمره
( در تدریس گفتم چه اتفاقاتی میفته، میتونین از همونا استفاده کنین!)


ماه کجاست؟ سوال این رول. ماه ناپدید شده. کل دنیا داره ناهموار می شه. گرگینه ها واسه خودشون هالووین راه انداختن و دم درا می رن و کیسه کیسه ومپایر می خورن. تازه، ما زیر دریا گیر کردیم. اِِ... آتلانتیس ِ نامرد. تمام این مدت این جا قایم شده بودی؟

چرا ما قدر ماه رو نمی دونستیم؟ الان نیل و باز بیچاره کجان؟ این بشر عقده ای یک بار آدم فرستاد ماه، این ماه خانوم قهر کرد. وای... دنیا چقدر بهم ریخته شده. این صدای چیه من می شنوم؟

- اهه! گرگینه ماده مقدم تره. بفهم پیرمرد! با اون کیف زنت هم نزن تو سرم.
- می گم این خونش منفی ـه. من رو مود ای مثبتم. بفهم نفهم.
- گوسفند می خــــــوام!
- دماغم می خاره...

وای... چقدر ماه خوب بود! الان دارم قل می خورم. ماه خوشگلم! کجایی؟ برگرد گوساله! اگه برنگردی خورشید کوتوله می شه و بعد سیاه تر و سیاه تر و بعد می میره.

[ متلک میان رولی: مثلا من می دونم کوتوله سیاه چیه!]


ماه جون... برگرد... باز تو رفتی این قمر های بقیه سیاره ها خودشون رو گرفتن. همین امروز و فرداست که آیو و کالیستو بجنگن و منظومه خورشیدی شپلق بشه... بی جنبه نباش... برگرد...

* این بیشتر نیایش نامه بود.

3. چرا ماه چنین تاثیری روی موجودات مختلف دارد؟10 نمره


عایا شوما به قدرت true love اعتقاد داری؟ خب، شما مسلما باید بدونی که که این ماه، در واقع تخم یک دایناسور بسیار زیبا و بزرگ بوده که الان رفته جاهای دیگه. این دایناسور، کلی خاطر خواه داشت. اما آخر سر که معلوم شد که خودش خاطر خواه یکی دیگه ـست؛ باز هم طرف دار هاش رو از دست نداد که کلا این جمله نشون می ده که خیلی همه دوستش داشتن. این دایناسور بنفش پوست بود و همسرشون که چه عرض کنم؛ بی اف ـشون (!) نارنجی پوست که با هم خوب، اون جور که هر هیپوگریف توله ای می دونه؛ سفید می شن و خلاصه، بچشون حالا دیگه داره الان ها از تخم بیرون می آد و برای همینه که این هم پنیر داره.

خب، همه اینا نشون می ده چرا. همه گفتن وقتی مامان بچه این قدر خوشگل بود؛ خودش چرا نباشه و برای همین همه فقط منتظرن نظرش رو جلب کنن و ازش تاثیر بگیرن که این بزرگ شد؛ ازش خوششون بیاد.

برای همینه که این همه تاثیر داریه! همه، از دریا گرفته تا گرگینه ها عاشق اینن!

دروغ چیه استاد...


تنها گیاهِ سیاهِ فتوسنتز کننده ی بدون ریشه ی گرد، با ترشح مواد گازی سیاه از واکوئلش. چرا ایمان نمی آورید؟







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.