سلام دوستان عزیز
با توجه به بازگشایی سایت، شورای ویزنگاموت به اطلاع میرساند که در دوره مسدود بودن سایت این شورا اقدام به جمع بندی و تهیه خلاصه از سوژه های تقریبا فعال و با کیفیت در آخرین روزها (پیش از مسدود شدن) برای انجمن
"شهر لندن" کرده است. این سوژه ها از نظر این شورا ارزش ادامه دادن و حتی جذاب تر شدن نیز دارند و به حوصله تفریح هر چه بیشتر اعضای عزیز نیاز دارند. به جهت آسان تر شدن کار کنترل و مدیریت ناظران محترم این انجمن و همچنین آسانی تفریح ایفای نقش برای اعضای عزیز و محترم ایفای نقش که قصد ادامه سوژه های مناسب را دارند، این خلاصه ها را در این جا درج می کنیم.
عنوان تاپیک:
سالن ورزش های ماگلی[spoiler=خلاصه سوژه]وزير كار سالن را كه به دليل رفتن كاركنانش تعطيل شد به لودو سپرد و لودو هم سعي کرد يك ورزشي پيدا كند كه مثل دفعات قبل از ماگل ها شكست نخورند. روفوس به فكر مديتيشن و يوگا افتاد و تصميم گرفتند كه هم كلاسش را برگزار كنند و هم مسابقات آن را كه كسب درآمد خوبي داشته باشند. سپس بحث انتخاب نام برای تیم یوگا مطرح می شود و به این نتیجه می رسند که نام چندان اهمیت ندارد و موضوع مهم تر گول زدن ماگل ها با بهره از جادو و افسون است تا آنها را تنها به پرواز در بیاورند و البته توجه چندانی هم به خطر آگاهی وزارت سحر و جادو نمی کنند. در نخستین جلسه این کلاس تنها دو ماگل چاق مراجعه کردند و لودو کار تدریس پرواز با "زور زدن" را در برنامه تدریس قرار داد و البته موفق شد تا با نیرنگ و علامت دادن پنهانی باعث شود روفوس از افسون "وینگاردیوم له وی یوسا" برای بلند کرد دو شاگرد بهره بگیرد اما طلسمش خطا میرود و باعث می شود گلدانی در سر یکی از شاگردان خرد گردد اما لودو موفق شد قضیه را برای دو شاگرد این چنین توجیه کند که انرژی اولیه حاصل از پرواز آنها این گلدان را جذب کرده و این دروغ باعث امیدواری دو شاگرد ماگل شد. در میان زنگ تفریح دو شاگرد ماموری از وزارت خانه زنگ سالن ورزش را می زند. لودو در ابتدا وحشت می کند و تصورش آن است که افسون روفوس روی شاگرد ماگل علامت و آگاهی به وزارت خانه داده اما بر خلاف تصورش مامور می گوید که تنها از جانب وزیر آمده که فعال شدن دوباره سالن را جویا گردد. لودو نیز با خیال راحت می گوید که سالن با ورزش جدیدی به نام "یوگا" راه اندازی شده است. اما چیزی که باعث شد تا لودو دوباره ناامید شود حرف مامور وزارت خانه بود که گفت احتمالا تا یک ساعت دیگر با شخص وزیر برای بازدید از سالن ورزش های ماگلی مجددا مراجعه خواهد کرد و از لودو خواست تا حضور وزیر از تعطیل کردن کلاس خودداری نماید. بحث میان لودو و روفوس برقرار می گردد و به شدت دنبال چاره می گردند تا اینکه لودو بلاخره فکری به سرش می زند و به روفوس می گوید که بهترین راه بهره گیری از "طلسم فرمان" است...[/spoiler]
عنوان تاپیک:
بیمارستان سوانح جادویی سنت مانگو[spoiler=خلاصه سوژه]نام دکتر ویلیام جونزرت چندین بار متوالی از بلندگوهای بیمارستان طنین می انداخت اما دکتر جونزرت همچنان در دفتر قدیمی خود نشسته بود و با اشتیاق خبر مربوط به مفقود شدن هیلاری سیمپسون (وکیل پایه یک امور جادوگران) را میخواند. همزمان با رسیدن با متن پایانی این خبر نیز لامپ دفترش خاموش شد اما همچنان چوبدستی خود را روشن کرد تا پایان خبر را بخواند و در همان لحظه با صحنه عجیبی در دفترش روبه رو شد. لرد سیاه به همراه ایوان روزیه و روفوس اسکریم جیور (وزیر سحر و جادو) در دفترش ظاهر شدند. چیزی که این دیدار را رقم میزد چیزی جز گیس های بلند لرد سیاه نبود که به طرز عجیب و غیر طبیعی ای بلند شده بودند. این گیس ها را هرچقدر که کوتاه تر میکردند، بیشتر رشد می کرد و بلند تر می شد. حقیقتا این موضوع به سبب آرزوی لرد سیاه در شب آرزوها بود که برآورده شد اما فراتر از حد ! لرد سیاه و یارانش دکتر ویلیام جونزرت را تهدید می کنند که برای او نیز همانند هیلاری سیمپسون (وکیل پایه یک امور جادوگران) که مفقودش کردند، سرنوشتی شوم بسازند. از این جهت به او یک روز فرصت دادند تا راه حلی برای از بین رفتن موهای لرد سیاه پیدا کند. دکتر جونزرت پس از نیم ساعت تاخیر نسبت به اعلان بلندگوی بیمارستان واکنش نشان میدهد و با تلاش جهت حفظ خونسردی به بخش سوانح جادویی میرود. در آنجا پرستاری به نام آکوآ وضعیت یک اسکوئیب را تشریح می کند که در جشنی خانوادگی برای اثبات آنکه اسکوئیب نیست از جادو استفاده می کند و سپس دچار توهم می شود و از مردی با گیس های بلند حرف میزند. تصور پرستار آکوآ به کارگیری طلسم روی اوست. دکتر جونزرت دستور بستری اسکوئیب را می دهد و از پرستار آکوآ پرسید به چه شکل می شود از شر موهایی که هر چی کوتاه شان میکنیم ولی باز رشد می کنند خلاص شد. آکوآ نیز کتاب مراقبت از موهای جادویی را پیشنهاد کرد. دکتر جونزرت کتاب مذکور را از کتابخانه دفترش یافت اما با مطالعه آن نتوانست راه حلی پیدا کند. در این حین نیز تا صبح کابوس لرد سیاه و اتمام وقت و اجرای طلسم مرگش را در رویا می دید و صبح هنگامی بیدار شد که تنها تا شب برای یافتن راه حل گیس های لرد سیاه زمان داشت...[/spoiler]
عنوان تاپیک:
ویلای بزرگ آباء و اجدادی بلک[spoiler=خلاصه سوژه]پس از مدت ها لرد ولدمورت به همه مرگخوارها مرخصی يك روزه ای داد تا در مهمانی قصر خانوادگی بلك ها شركت كنند و برای مبارزه های در پيش رو، كمی تجديد قوا كنند. سر ميز شام روفوس از مسابقات انتخابی بهترین های شطرنج جادوگران خبر می دهد و به لرد سیاه پیشنهاد شرکت در مسابقه را داد. اما لرد پیشنهاد روفوس را مضحک دانست و گفت که حتی ناجینی نیز از پس شطرنج بازان بر می آید. در این حین جد لرد (سالازر اسلیترین) به لرد می خندد و می گوید که باسیلیسک شاید اما ناجینی نمی تواند از پس چنین کاری بر بیاید و حرف در این مورد اغراق است. در این حین لرد و سالازر چوبدستی کشیدند تا وارد نزاع شوند اما لودو میان آن دو می آید و پیشنهاد می کند تا در فرصتی چند روزه لرد سیاه و ناجینی برای شرکت در این مسابقات انتخابی تمرین کنند. اسنیپ کار تمرین ناجینی را بر عهده می گیرد اما با خوف از او نمی تواند اقدام به کیش و مات او کند و آموزشی را برایش مطرح نماید. از سوی دیگر هم دالاهوف نیز وظیفه آموزش لرد را بر عهده می گیرد اما درست با مشکلات اسنیپ در برابر ناجینی مواجه می شود و این در حالیست که مسابقات نزدیک تر می شوند...[/spoiler]
عنوان تاپیک:
ماجراهای کاشت مو[spoiler=خلاصه سوژه]دامبلدور و اعضای محفل موفق به اختراع یک شامپوی جدیدی می شوند که ظاهرا در مرحله اول موجب خوش حالتی فوق العاده موها می شود اما بعد از مدتی موجب کچل شدن و ریزش موها می گردد. گذشته از این دو مورد، ویژگی شاخص این شامپو آن است که تصاویر پیرامون افراد را نیز از طریق فرستنده جادویی عجیبی برای دامبلدور می فرستد. از این محفلی ها مقدار زیادی از این شامپو را در دسترس مرگخواران قرار می دهند و مرگخواران بدون اطلاع به طور بی رویه از آن استفاده می کنند و تصاویر حالت های مختلف آنها برای محفلی ها ارسال می گردد. در این بین روفوس به عنوان جاسوس در میان محفلی ها شاهد ماجرا است و وظیفه دارد تا گزارش کاملی به لرد سیاه ارائه دهد. عملکرد و حرکات عجیب روفوس توجه و کمی هم شک محفلی ها را برانگیخت... [/spoiler]
توجه: هیچ اجباری از جانب شورای ویزنگاموت بر ناظرین انجمن و اعضای محترم ایفای نقش برای ادامه دادن سوژه های مذکور نیست و اجازه و اختیار ایجاد سوژه ی جدید همچنان برای اعضای و ناظرین وجود دارد. هدف تنها اطلاع رسانی بود تا در صورت تمایل نسبت به تکمیل سیر داستانی این سوژه ها اقدام شود.
با آرزوی توفیق روز افزون برای ناظرین محترم
و لحظاتی خوب و سرگرم کننده برای اعضای محترم
شورای ویزنگاموت