هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: اعضاي محفل، از جلـــــــــــــــــــــــــــو نظام!
پیام زده شده در: ۱۱:۱۱ دوشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۰

گلرت گریندل  والد


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۳۰ یکشنبه ۱۴ آذر ۱۳۸۹
آخرین ورود:
۲۲:۴۵ سه شنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۵
از تو خوشم میاد.
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 298
آفلاین
1. به صورت کوتاه و اجمالی یک معرفی از خود داشته باشید و از نور و سفیدی شخصیتتان برای ما بگویید:

من گلرت گریندل والدم. رفیق فابریک قدیم آلبوس دامبلدور. بعدش شیطون گولم زد و رفتم سیاه شدم و یه مدتی هم با لرد ولدمورت کار می کردم. اما بعد با یه اتفاق خیلی جالب که می تونید شرحشو اینجا بخونین توبه کردم و تسلیم آلبوس دامبلدور شدم و بعد از تحمل حبسم حالا بارقه ی نور های سفید ازم میاد. حالا می خوام برای نابودی لرد ولدمورت بجنگم.


2. شرط اول مبارزه با هر دشمنی، اینست که او را خوب بشناسیم! به صورت خلاصه و اجمالی اطلاعات خود را از دشمن اصلی ما یعنی لرد ولدمورت بگویید.

اول این که چوبدستیش خیلی وله. زارت و زارت کروشیو می زنه.
بعد هم این که از خیلی بدش میاد و می تونیم با استفاده از این تا مرز نابودی شکنجه اش بدیم. چیز های دیگری هم هست که باید به طور خصوصی بگم.

3. در راستای سوال قبل، ویژگی بارز تام ریدل(ملقب به ولدمورت) از دیدگاه شما چیست؟

هیچ وقت هیچ دوستی نداشته.

4. همان طور که میدانید بردن نام ولدمورت مرا از لحاظ روحی و روانی به شدت ارضاء میکند! این یکی از مصداق های شجاعت یک محفلیست، اکنون شما بگویید آیا از بردن این نام وحشت دارید یا خیر و آیا میتوانید این کار بنده را تحمل کنید، سپس برای محکم کاری امر ثبت نام سه بار نام او را ببرید!

نه بابا این چیزایی که برای شما آرزوه برای ما خاطرست. ما قبلاً ولدمورت می گفتیم ولی حالا دیگه میگیم تامی. اصلاً یکی از روش های شکنجه دادنش اینه که تامی صداش کنی بعد که نگات کرد یابو آب بدی بگی با یکی دیگه بودم.

5. به صورت غیر اجمالی () کمی از خصوصیات مثبت و شجاعت ها و فداکاریهای این بنده حقیر بگویید تا مشخص شود درباره رهبر گروهتان چه قدر اطلاعات دارید (همون پاچه خواری کنیده دیگه)

ای تام کش. ای ریدل کش، ای ولدک کش، ای سوسک کش، حشره کش ای مگس کش. چطور بود؟

6. در آخر پس از دکر تعداد تکه های کفن یک میت جادوگر یک صلوات فرستاده تا شیاطین از شما دور شوند و سپس وارد شوید!

بستگی به میتش داره. اگه تام ریدل باشه کفن نمی خواد. می کننش تو گونی. اگه آلبوس دامبلدور رفیق فابریک خودم باشه، کفن 3 تیکه ی طلا باف می خواد. 1 تیکه برای پایین تنه. 1 تیکه برای بالا تنه و 1 تیکه هم برای ریش مبارک.

مرلینهم صل علی دامبلدور و آل دامبلدور


درود بر تو! امیدوارم همواره بر توبه خودت باقی بمونی و تاپای جان در راه محفل بجنگی.
البته یک سری اطلاعات از رسوایی های اخلاقی جوونیت شنیدم که بهتره بیای تو تا خصوصی راجع بهش صحبت نیم


ویرایش شده توسط هری جیمز پاتر در تاریخ ۱۳۹۰/۳/۲۳ ۱۴:۲۷:۱۹

میون یه مشت مرگخوار/ زیر علامتی شوم
توی خ�


Re: اعضاي محفل، از جلـــــــــــــــــــــــــــو نظام!
پیام زده شده در: ۹:۵۳ دوشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۰

پرسیوال دامبلدور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۲۱ چهارشنبه ۴ خرداد ۱۳۹۰
آخرین ورود:
۹:۵۱ دوشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۷
از این همه ریش خسته شدم!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 317
آفلاین
البته من که نباید فرم پر کنم و این رو بی حرمتی به خودم میدونم اما چه کنم که نوه هام گفتن باید پرکنی....
1
-بنده سر پرسیوال دامبلدور از قدرتمند ترین جادوکاران سفید تمام اعصار هستم امسال وارد 284سالگی خواهم شد.من توانستم در سن 49سالگی درجه ی جادوکاری رو از وزارت سحر و جادوی اروپای شرقی اخذ کنم(کاری که آلبوس در 103سالگی موفق به انجامش شد).من در تمام دوران زندگیم نگذاشتم اندکی لکه ی سیاهی بر وجود سفید مردم جامعه ام بیفتد زیرا به زندگی پاک و سرشار از عدالت و آزادی و آزادگی اعتقاد دارم.مناسب مختلفی رو بر عهده داشتم که از مهمترین اونها میشه به موارد زیر اشاره کرد:
الف-دبیرکل سازمان ملل متحده جادوگری در پنج دوره ی متوالی
ب-ریاست ویزنگاموت بین الملل(دادگاه لاهه)در هفت دوره ی متوالی
ج-رییس شورای همکاری خلیج فارس در دو دوره متوالی
د-وزیر سحر و جادو در یک دوره و ریاست کل سازمان اسرار در چهار دوره ی متوالی
ه-مدرس ویژه ی دوره های فوق تخصصی کاراگاهی در بیست و شش دوره ی متوالی
و-معاون هاگوارتز و مدرس درس بررسی طلسم های باستانی
و....
(معرفی اجمالی تر....بنده تا یک ماه پیش یاکسلی بودم و از یاران اون کچل بی ریخت....اما توبه کردم و به طور کامل با سپیدی بیعت کردم)
2
-تام ماروولو گنزالس ریدل متولد دهکده ی لیتل هنگلتون از پدری مشنگ و مادری ساحره...مادر او پس از به دنیا آمدنش بدلیل فشار فقر او را به پرورشگاه سپرد...در پرورشگاه بود که خود بزرگ بینی و عقده ی حقارت او بروز داد و خود را رهبر همه فرض می کرد و با استفاده از قدرت جادویی هنوز کنترل نشده اش بسیاری از بچه ها را درصورت مخالفت تحت شکنجه قرار میداد...توسط پسرم آلبوس به هاگوارتز فراخوانده شد....پس از دوران تحصیل بدلیل وابستگی بسیار عمیق میان او و هاگوارتز چند بار درخواست تدریس داد اما رد شد...ناگفته نماند که درهمان حال در حال کسب علم!جادوی سیاه نزد گلرت گریندل والد بود و گروه اولیه ی مرگخواران را نیز تأسیس کرده بود...پس از رد آخرین درخواست تدریسش توسط آلبوس او با استفاده از طلسمی باستانی (که راینجا مجال تفسیرش نیست)درس معهود را طلسم نموده به نحوی که هیچ استادی بیش از یک سال نمی تواند در این درس تدریس کند....او پس از تمام این اتفاقات نام پدر مشنگش را حذف کرده و به قول خودش نام با ابهت لرد ولدمورت را بر خود نهاد و به طور علنی مخالفت خود را با رژیم حاکم نشان داد...او درراستای جاودانه سازی وجود کثیفش تلاشهای بسیاری کرد و در عین حال راحت ترین و پرخطر ترین راه را که همان جان پیچ باشد برگزید.جان پیچ های او عبارتند از:1-هری2-نجینی3-دفترچه خاطرات4-انگشتر5-قاب آویز6-فنجان7-دیهیم(تاج)

3-ویژگی بارز ولدمورت خودبزرگ بینی و عقده ی حقارت است که باعث می شود ولدمورت خود را برتر از هر فرد دیگری بداند...البته خود رایی و یک دندگی او هم زبانزد است.

4-شنیدن نام ولدمورت برای من به منزله ی یک لطیفه ی بامزه است و باعث خنده ام می شود...با کار شما هیچ مشکلی ندارم و شما میتوانید هر چقدر که خواستید با گفتن این نام مسخره مرا بخندانید.

5-خانواده ی پاتر به شجاعت معروفند...پدربزرگ پدر شما ریچارد پاتر در جنگ های بسیاری علیه زورگویی های حکام خونریز جادوگر شرکت کردند و در همه حال برنده بودند.این طبیعی است که شما هم مایه هایی از وجود ایشان را داشته باشید.شما در مواجهه با مخاطرات از خود شجاعت بسیار نشان دادید و باعث شدید که خودتان بر ترس غلبه کنید و قدم در وادی ریسک بگذارید.مبارزه ی شما برای دور نگه داشن سنگ جادو از ولدمورت در سن یازده سالگی نشان از قدرت و شجاعت ذاتی و عقیده ی پاکتان دارد....مبارزه ی شما برای نجات عشقتان از چنگال پلیدی ها و سیاهی ها در سن 12سالگی نماد غیرت و مردانگی است که در وجودتان متبلور است که همه را به وجد آورده است......ایثار و از خود گذشتگیتان در مقابله با مظهر سیاهی آن ولدمورت کثیف و نجات جان بشریت آن قدر قوی بوده که بر وجود ما نیز سایه انداخته است.....ما به تو افتخار می کنیم.

6-سه تکه-پنج تکه-با زیارت-بدون زیارت-متبرک-معمولی و انواع دیگر...صلوات(فرستادیم)



پرسیوال عزیز، پست های شما متاسفانه هنوز به سطحی که بتونید وارد محفل بشید نرسیده. اگه مرلین بخواد شاید در آینده در خدمتتون باشیم!


ویرایش شده توسط هری جیمز پاتر در تاریخ ۱۳۹۰/۳/۲۳ ۱۵:۳۳:۳۵

پیرم و گاهی دلم یاد جوانی می کند....
تو روح هرکی بد برداشت کنه









دامبلدور
یک دامبلدور
یک دامبلدور دیگر
من یک دامبلدور دیگر هستم
پیر آزرده دلی در انتظار بوسه ای از اعماق ته قلب


Re: اعضــــاي محفل!........از جلو نظام!
پیام زده شده در: ۹:۴۹ دوشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۰

آقای اولیواندرold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۵۷ پنجشنبه ۱۱ فروردین ۱۳۹۰
آخرین ورود:
۶:۰۸ شنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۳
از رائیل
گروه:
کاربران عضو
پیام: 227
آفلاین
به به...چشمان به جمال محفل روشن شد....درود بر هری و استرجس که این نور امید را در دل ما افروختند !



1. به صورت کوتاه و اجمالی یک معرفی از خود داشته باشید و از نور و سفیدی شخصیتتان برای ما بگویید:

بنده الیواندر پیر(اما جوان دل) هستم...در فکر این بودم که محفل بلا شک به یک چوبدستی ساز ماهر نیاز خواهد داشت
ترجمه: یعنی مام میخواییم بیایم تو محفل




2. شرط اول مبارزه با هر دشمنی، اینست که او را خوب بشناسیم! به صورت خلاصه و اجمالی اطلاعات خود را از دشمن اصلی ما یعنی لرد ولدمورت بگویید.

کچل....بی مو .....طاس...(که هر سه تاش یه دونس!)
مثل این که شایع شده میخواد بره پیوند دماغ بکنه اما پولش نمیرسه
مثه ماست میمونه...البته یه کم هم بد ظاته
(نقد کننده ی خیلی ماهریه)





3. در راستای سوال قبل، ویژگی بارز تام ریدل(ملقب به ولدمورت) از دیدگاه شما چیست؟

هیچ چیز نداره که براش تلاش کنه....اون یه بی همه چیزه




4. همان طور که میدانید بردن نام ولدمورت مرا از لحاظ روحی و روانی به شدت ارضاء میکند! این یکی از مصداق های شجاعت یک محفلیست، اکنون شما بگویید آیا از بردن این نام وحشت دارید یا خیر و آیا میتوانید این کار بنده را تحمل کنید، سپس برای محکم کاری امر ثبت نام سه بار نام او را ببرید!

ولدمورت....ولدک....ولدی کچل....خوب شد....شما م بگو:
ولد بی مو....بی دماغ....بی دست و پا خریداریم



5. به صورت غیر اجمالی () کمی از خصوصیات مثبت و شجاعت ها و فداکاریهای این بنده حقیر بگویید تا مشخص شود درباره رهبر گروهتان چه قدر اطلاعات دارید (همون پاچه خواری کنیده دیگه)

ای شجاع شجاعان...ای دلیر دلیران...آنچنان در بحر تو ماندم که نمیدانم چه گویم.....آه ه ه ه ....آن عینکت دلم را جر وا جر میکند.....آن چوبدستی پر ققنوس حقا که برازنده ات است( خوب بود؟)



6. در آخر پس از دکر تعداد تکه های کفن یک میت جادوگر یک صلوات فرستاده تا شیاطین از شما دور شوند و سپس وارد شوید!

7 تیکس.....چون یه عدد جادویی بسی قوی است!

با تشکر
آرکوس الیواندر


** من قبلا هم پیام زدم...اونم بخونین بد نیست!**




درود بر شما الیوندر عزیز.
فعالیت شما در ایفای نقش خیلی زیاد نبوده اما همون پست های اندک نشون میده که شما قدرت خوبی در این زمینه دارین!
خوش اومدین، البته اول یه چند تا ابر چوبدتی برا اعضای محفل بسازین بعد بیاین تو که لازمشون میشه


ویرایش شده توسط آقای الیواندر در تاریخ ۱۳۹۰/۳/۲۳ ۹:۵۰:۲۹
ویرایش شده توسط آقای الیواندر در تاریخ ۱۳۹۰/۳/۲۳ ۹:۵۲:۲۱
ویرایش شده توسط هری جیمز پاتر در تاریخ ۱۳۹۰/۳/۲۳ ۱۴:۴۸:۴۶
ویرایش شده توسط هری جیمز پاتر در تاریخ ۱۳۹۰/۳/۲۳ ۱۴:۵۰:۳۳


Re: اعضاي محفل، از جلـــــــــــــــــــــــــــو نظام!
پیام زده شده در: ۹:۴۶ دوشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۰

سدریک دیگوریold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۱۳ جمعه ۲۰ خرداد ۱۳۹۰
آخرین ورود:
۲۱:۴۰ دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵
از این طرف
گروه:
کاربران عضو
پیام: 200
آفلاین
1. به صورت کوتاه و اجمالی یک معرفی از خود داشته باشید و از نور و سفیدی شخصیتتان برای ما بگویید:

سدریک دیگوری هستم.آدم خوب و خوش قیافه ای هستم. در دوره 4 هری به او خیلی کمک کردم مثلا راز تخم اژدها را به او گفتم.سپس هم با چوب ولدمورت (هیچ ترسی از ان ترسو ندارم) کشته شدم.

2. شرط اول مبارزه با هر دشمنی، اینست که او را خوب بشناسیم! به صورت خلاصه و اجمالی اطلاعات خود را از دشمن اصلی ما یعنی لرد ولدمورت بگویید.

آدمی ترسو زشت که همه ی یاررانش را ترسو بار آورده مثلا:پتی گرو.و همه چیز را می خواهد از راه جنگیدن بدست آورد ولی همچین باید و شاید قدرت درست و حسابی ندارد و همیشه شکست می خورد.پدرش مشنگ بوده و مادرش هم یک ساحره و چون پول کافی برای نگهداری او را نداشتند به یتیم خانه رفت.سپس دامبلدور او را مدرسه خودش اورد و در گروه اسلیترین افتاد.


3. در راستای سوال قبل، ویژگی بارز تام ریدل(ملقب به ولدمورت) از دیدگاه شما چیست؟

ترس و حسادت نسسبت به هری و دامبلدور

4. همان طور که میدانید بردن نام ولدمورت مرا از لحاظ روحی و روانی به شدت ارضاء میکند! این یکی از مصداق های شجاعت یک محفلیست، اکنون شما بگویید آیا از بردن این نام وحشت دارید یا خیر و آیا میتوانید این کار بنده را تحمل کنید، سپس برای محکم کاری امر ثبت نام سه بار نام او را ببرید!

اصلا نمی ترسم و میگویم:ولدمورت ولمورت ولدمورت خیلی خیلی ترسو است

5. به صورت غیر اجمالی( ) کمی از خصوصیات مثبت و شجاعت ها و فداکاریهای این بنده حقیر بگویید تا مشخص شود درباره رهبر گروهتان چه قدر اطلاعات دارید (همون پاچه خواری کنیده دیگه)

من چون تازه واردم چیز زیادی از شما نمی دانم ولی حتما آدم خیلی خوبی هستید که رهبری گروه محفل ققنوس را بر عهده دارید.

6. در آخر پس از دکر تعداد تکه های کفن یک میت جادوگر یک صلوات فرستاده تا شیاطین از شما دور شوند و سپس وارد شوید! :
فکر کنم دو تاست اخه ان ها ادم هستند دیگه. :



سدریک عزیز، شما هنوز فعالیتی در ایفای نقش نداشتید که من بتونم سطح رول های شما رو ببینم! اجازه بدید شاید یه ذره دیرتر به این گروه پیوستید!


ویرایش شده توسط سدریک دیگوری در تاریخ ۱۳۹۰/۳/۲۳ ۱۰:۳۵:۲۴
ویرایش شده توسط هری جیمز پاتر در تاریخ ۱۳۹۰/۳/۲۳ ۱۴:۳۲:۵۳



Re: اعضــــاي محفل!........از جلو نظام!
پیام زده شده در: ۴:۵۳ دوشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۰

هری جیمز پاتر old09


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۳:۴۷ یکشنبه ۸ خرداد ۱۳۹۰
آخرین ورود:
۱۸:۵۶ شنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۱
از بردن نام ولدمورت لذت میبرم!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 113
آفلاین
به نام خالق نور!

با سلام به همه ی دوستان سفید مفید و نورانی خودم (با یادی از مرحوم پرسی ویزلی )

ملت غیور جادوگر، ظاهرا چند مدتی که ما نبودیم آن کچل سیاسوخته، آن بی دماغ پدرسوخته، آن چشم قرمز جانپیچ اندوخته، آن آدمکش بیدل(بدون دل!)،آن تامی کوشولوی ریدل، هوا ورش داشته که انگار کسیست اما همانطور که من بار ها تاکید کرده ام وقت او یک قاتل سریالی کله پوک بیش نیست. پس همه برای مقابله با او و نوکران چکمه لیسش متحد شوید و با پر کردن فرم زیر به ما بپیوندید تا آنان را از صحنه روزگار محو کنیم. حتی شما که روزی پیرو او بوده اید نیز میتوانید توبه کنید و با ما یار شوید.




1. به صورت کوتاه و اجمالی یک معرفی از خود داشته باشید و از نور و سفیدی شخصیتتان برای ما بگویید:


2. شرط اول مبارزه با هر دشمنی، اینست که او را خوب بشناسیم! به صورت خلاصه و اجمالی اطلاعات خود را از دشمن اصلی ما یعنی لرد ولدمورت بگویید.


3. در راستای سوال قبل، ویژگی بارز تام ریدل(ملقب به ولدمورت) از دیدگاه شما چیست؟


4. همان طور که میدانید بردن نام ولدمورت مرا از لحاظ روحی و روانی به شدت ارضاء میکند! این یکی از مصداق های شجاعت یک محفلیست، اکنون شما بگویید آیا از بردن این نام وحشت دارید یا خیر و آیا میتوانید این کار بنده را تحمل کنید، سپس برای محکم کاری امر ثبت نام سه بار نام او را ببرید!


5. به صورت غیر اجمالی () کمی از خصوصیات مثبت و شجاعت ها و فداکاریهای این بنده حقیر بگویید تا مشخص شود درباره رهبر گروهتان چه قدر اطلاعات دارید (همون پاچه خواری کنیده دیگه)


6. در آخر پس از دکر تعداد تکه های کفن یک میت جادوگر یک صلوات فرستاده تا شیاطین از شما دور شوند و سپس وارد شوید!





توضیح: این فرم برای اعضای جدید است، اعضای قدیمی اگر دوست نداشتند فرم پر کنند میتوانند فقط با یک پخ به بنده اعلام همکاری با گروه کنند.


ولدمورت یک قاتل سریالی کله پوک بیش نیست!


Re: اعضاي محفل، از جلـــــــــــــــــــــــــــو نظام!
پیام زده شده در: ۴:۴۴ دوشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۰

كينگزلی  شكلبوت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۳۲ شنبه ۲۱ دی ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۹:۳۱ پنجشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۱
از ن، لايه ای كه زمين را فرا گرفته!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 842
آفلاین
به !


1.چند ساعت در هفته می توانید در خدمت محفل ققنوس و عملیات های آن باشید؟

نمی‌دونم، پنج دقيقه خوبه؟

۲. اگر در محاصره همه جانبه باشید، کدام یک از روش های دفاعی زیر را برای جلوگیری از نفوذ مرگخواران به منزل شخصی خودتان استفاده خواهید کرد تا زمانی که یاران محفل برسند؟ (تست هوش ! )

گزينه‌ی پنجم ، اصلا" به اين مسئله توجه نمی‌كنم كه يه عده‌ی كثيری منو محاصره كردن، بلكه به اين مسئله توجه می‌كنم كه از هر طرف كه دلم بخواد می‌تونم حمله كنم !

۳. در عملیات های انتحاری به تمامی اعضای بیرونی بدن شما بمب های جادویی حاوی افسون های آواداکداورا و کروشیو وصل می گردد و شما را به درون اماکن پر از مرگخوار و مدیر می فرستیم تا ضمن انفجار و تکه تکه کردن خویش، جمع زیادی از نیروهای پلید را با فدا کاری خویش نابود سازید. لازم به ذکر است که در صورت انجام این کار تابلوی نقاشی و مجسمه شما در تالار شهدای محفل قرار خواهد گرفت و خانواده ی شما نیز تا سه چهار نسل تامین خواهد شد. آیا حاضرید در عملیات های انتحاری شرکت کنید؟


خير!

۴. می دانید که مدیران همگی متحد لرد سیاه هستند. اگر مدیری شما را تنها گیر بیارد و نتوانید از افسون آنتی بلاک استفاده کنید، بی شک به جزایر بالاک خواهید رفت. آیا در جزایر بالاک همچنان برای محفل ققنوس تا پای جان با نگهبانان جزیره می جنگید؟

بله!


۵. لطفا شیوه مرگ لرد سیاه و سقوط منوی مدیریت و متحدان وی را در حد یک پاراگراف رول یا قصه یا عبرت نامه یا مشابه آن توصیف فرمایید !

هری ولدی رو كشت، بعدش منوها از شدت حيرت مديرها از دستشون افتاد و متحدانشون همه جميعا" سكته كردن.

اينم يه سری جملات تكون دهنده كه اين‌قدر قشنگن و ادبی و عبرت آلود كه الآن دهن همه‌تون داره به توليد كف می‌پردازه .

شاد باشيد!





درود بر تو ای بزرگمرد نورانی محفل! خوش آمدی به دامان ما! البته من که دامن ندارم برو ببین شاید استرجس داشته باشی بری تو دامانش
میبینم که انقدر حول بودی نزاشتی من فرم بزارم فرم قدیمو پر کردی! اشکالی نداره جونیور

تایید شد


ویرایش شده توسط هری جیمز پاتر در تاریخ ۱۳۹۰/۳/۲۳ ۵:۰۵:۴۳


Re: اعضــــاي محفل!........از جلو نظام!
پیام زده شده در: ۱۹:۴۰ یکشنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۰

پرسیوال دامبلدور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۲۱ چهارشنبه ۴ خرداد ۱۳۹۰
آخرین ورود:
۹:۵۱ دوشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۷
از این همه ریش خسته شدم!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 317
آفلاین
بابا....
آلبوس....
پسرم....
بابا به قربون اون خنده هات بره.....
کجا بودی عزیزم؟....
دلم برات یه ذره شده بود
بابا....
امروز ناهار آبگوشت داریم....
ساعت چند میای خونه؟
بیام دنبالت؟
قربون دستات سر راهت چهار پنج تا نون سنگک هم بگیر
آخه داش آبرت با بچه هاش هم هستن....
به آریانا هم گفتم بیاد ولی گفت تدریس داره....
باباجون

منو تو محفل قبول میکنی دیگه!

اگه قبول نکنی پسرم به طلسم عاق والدین دچار میشی پسرم....

پس من دیگه خیالم راحت باشه دیگه.....

بسه دیگه بلند شو برو پول تلفن زیاد میشه!

ظهر زودبیا خیلی مهمون داریم


پیرم و گاهی دلم یاد جوانی می کند....
تو روح هرکی بد برداشت کنه









دامبلدور
یک دامبلدور
یک دامبلدور دیگر
من یک دامبلدور دیگر هستم
پیر آزرده دلی در انتظار بوسه ای از اعماق ته قلب


Re: اعضــــاي محفل!........از جلو نظام!
پیام زده شده در: ۱۹:۱۲ یکشنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۰

فرانک لانگ باتمold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۳۵ پنجشنبه ۱۷ تیر ۱۳۸۹
آخرین ورود:
۱۵:۲۸ سه شنبه ۲۷ دی ۱۳۹۰
از از دنیای مردگان
گروه:
کاربران عضو
پیام: 23
آفلاین
1.چند ساعت در هفته می توانید در خدمت محفل ققنوس و عملیات های آن باشید؟
نیم ساعت

۲. اگر در محاصره همه جانبه باشید، کدام یک از روش های دفاعی زیر را برای جلوگیری از نفوذ مرگخواران به منزل شخصی خودتان استفاده خواهید کرد تا زمانی که یاران محفل برسند؟ (تست هوش !

گزینه ی ب

۳. در عملیات های آنتحاری به تمامی اعضای بیرونی بدن شما بمب های جادویی حاوی افسون های آواداکداورا و کروشیو وصل می گردد و شما را به درون اماکن پر از مرگخوار و مدیر می فرستیم تا ضمن انفجار و تکه تکه کردن خویش، جمع زیادی از نیروهای پلید را با فدا کاری خویش نابود سازید. لازم به ذکر است که در صورت انجام این کار تابلوی نقاشی و مجسمه شما در تالار شهدای محفل قرار خواهد گرفت و خانواده ی شما نیز تا سه چهار نسل تامین خواهد شد. آیا حاضرید در عملیات های آنتحاری شرکت کنید؟

به ریش مرلین قسم که بله

۴. می دانید که مدیران همگی متحد لرد سیاه هستند. اگر مدیری شما را تنها گیر بیارد و نتوانید از افسون آنتی بلاک استفاده کنید، بی شک به جزایر بالاک خواهید رفت. آیا در جزایر بالاک همچنان برای محفل ققنوس تا پای جان با نگهبانان جزیره می جنگید؟

بله

۵. لطفا شیوه مرگ لرد سیاه و سقوط منوی مدیریت و متحدان وی را در حد یک پاراگراف رول یا قصه یا عبرت نامه یا مشابه آن توصیف فرمایید !رو در روی لرد سیاه ایستاده بودم و با تنفر به او نگاه می کردم ناگهان او نعره زد آوداکداورا من هم طلسم

اختراعی خودم را به کار بردم. طلمی به نام آیستا پاستا ناگهان دایرهی قرمز رنگی بالای سرم پدیدار

شد و هر طلسمی که لرد سیاه به من روانه میکرد وارد آن دایره می شد تااینکه کمی خسته شدم پس

دایره را منفجر کردم و به این صورت هرطلسمی که او به من زده بود ۲ برابر شده و به او اصابت کردند و

به این ترتیب لرد سیاه پس از سال ها از اریکه ی قدرت سرنگون شد


گودریک گریفندور معتقد بود:
اصالت بدون شجاعت مایه ننگ و کوشش بدون فداکاری باعث تفرقه و دانش بدون تواضع شروع تکبر است.


Re: اعضــــاي محفل!........از جلو نظام!
پیام زده شده در: ۱۸:۲۲ شنبه ۱۴ خرداد ۱۳۹۰

جرج.ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۳:۲۵ یکشنبه ۲۱ فروردین ۱۳۹۰
آخرین ورود:
۱۱:۵۳ پنجشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۱
از یه جایی که اصلا انتظارشو نداری!!!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 121
آفلاین
خب منم می خوام محفلی شم عیبی که نداره؟خب پس بریم سراغ

پستا همین هاست امیدوارم راضی کننده باشن:اینواین
(البته بگم اولیه در واقه دو قسمته پشت سر همه دومیش یه ذره بالاتره.)
خب سوالات:
1.چند ساعت در هفته می توانید در خدمت محفل ققنوس و عملیات های آن باشید؟
خب فکر کنم 4 الی 5 ساعت که صد درصد بازم متغیره اما کم نیمی
ذارم!
۲. اگر در محاصره همه جانبه باشید، کدام یک از روش های دفاعی زیر را برای جلوگیری از نفوذ مرگخواران به منزل شخصی خودتان استفاده خواهید کرد تا زمانی که یاران محفل برسند؟ (تست هوش ! )

خب مسلما گزینه دوم اجرای طلسم.
۳. در عملیات های انتحاری به تمامی اعضای بیرونی بدن شما بمب های جادویی حاوی افسون های آواداکداورا و کروشیو وصل می گردد و شما را به درون اماکن پر از مرگخوار و مدیر می فرستیم تا ضمن انفجار و تکه تکه کردن خویش، جمع زیادی از نیروهای پلید را با فدا کاری خویش نابود سازید. لازم به ذکر است که در صورت انجام این کار تابلوی نقاشی و مجسمه شما در تالار شهدای محفل قرار خواهد گرفت و خانواده ی شما نیز تا سه چهار نسل تامین خواهد شد. آیا حاضرید در عملیات های انتحاری شرکت کنید؟

صد در صد.
۴. می دانید که مدیران همگی متحد لرد سیاه هستند. اگر مدیری شما را تنها گیر بیارد و نتوانید از افسون آنتی بلاک استفاده کنید، بی شک به جزایر بالاک خواهید رفت. آیا در جزایر بالاک همچنان برای محفل ققنوس تا پای جان با نگهبانان جزیره می جنگید؟

شک به دلتون راه ندید قطعا!
۵. لطفا شیوه مرگ لرد سیاه و سقوط منوی مدیریت و متحدان وی را در حد یک پاراگراف رول یا قصه یا عبرت نامه یا مشابه آن توصیف فرمایید !

ولدمورت پس از سالها دوباره رودروی کسی ایستاده بود که از او نفرت داشت اما آن شخص هری نبود،دامبلدور هم نبود،آن شخص جرج

ویزلی بود!ولدمورت فریاد زد:آوداکداورا!وافسونی سبز به سمت جرج فرستاد جرج با کمال بی خیالی ایستاد تا اینکه طلسم به او رسید و

بعد طلسمی راکه اختراع کرده بود را اجرا کرد:آِیینه ایو!طلسم ولدموزت به آِِِِِیینه اصابت کرد بعد رگشتو صاف به خودش خورد و اورا از پا در

آورد.(طلسم اختراعی!؟آره منظورم تقریبا همون کاریه که شاهزاده دورگه کرده بود:سکتوم سمپرا!یاتون اومد؟پس فکر نکنم اختراع طلسم

خیلی سخت باشه نه؟)


یه بزرگی(فرد یا جرج ویزلی) میگه:بخند تا دنیا بروت بخنده!([color=006600][font=Arial]صبر �


Re: اعضــــاي محفل!........از جلو نظام!
پیام زده شده در: ۱۰:۰۹ شنبه ۱۴ خرداد ۱۳۹۰

آقای اولیواندرold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۵۷ پنجشنبه ۱۱ فروردین ۱۳۹۰
آخرین ورود:
۶:۰۸ شنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۳
از رائیل
گروه:
کاربران عضو
پیام: 227
آفلاین
چه جالب .....محفل بی صاحاب شده...
تو رو خدا نیگا کن...مردم با چه امیدی میان پست میزنن.

ما هم از جمله ی بیکارانیم پس میایم پست میزنیم!

*************
اینم رول های ما

اولی
دومی

۱. چند ساعت در هفته می توانید در خدمت محفل ققنوس و عملیات های آن باشید؟

1ساعت در روز های عادی
3 ساعت در روز های تعطیل!



۲. اگر در محاصره همه جانبه باشید، کدام یک از روش های دفاعی زیر را برای جلوگیری از نفوذ مرگخواران به منزل شخصی خودتان استفاده خواهید کرد تا زمانی که یاران محفل برسند؟ (تست هوش ! )

الف) ریختن پودر مرگخوار کش در میان درز های شیشه و درب ها
ب) کار گذاشتن افسون های دفاعی و مرگبار
ج) گروگان گرفتن زن و بچه خود به شکل نمایشی در برابر مرگخواران
د) کار گذاشتن چرخ گوشت درونی روی دستگیره درب ها



۳. در عملیات های انتحاری به تمامی اعضای بیرونی بدن شما بمب های جادویی حاوی افسون های آواداکداورا و کروشیو وصل می گردد و شما را به درون اماکن پر از مرگخوار و مدیر می فرستیم تا ضمن انفجار و تکه تکه کردن خویش، جمع زیادی از نیروهای پلید را با فدا کاری خویش نابود سازید. لازم به ذکر است که در صورت انجام این کار تابلوی نقاشی و مجسمه شما در تالار شهدای محفل قرار خواهد گرفت و خانواده ی شما نیز تا سه چهار نسل تامین خواهد شد. آیا حاضرید در عملیات های انتحاری شرکت کنید؟

اوممم....با این که خود کشی گناه بزرگیه....باشه قبوله به یه شرطی که یه بدل برام جور کنین!!!



۴. می دانید که مدیران همگی متحد لرد سیاه هستند. اگر مدیری شما را تنها گیر بیارد و نتوانید از افسون آنتی بلاک استفاده کنید، بی شک به جزایر بالاک خواهید رفت. آیا در جزایر بالاک همچنان برای محفل ققنوس تا پای جان با نگهبانان جزیره می جنگید؟

آره بابا میجنگم...چه سوالایی میپرسینا!! والا!



۵. لطفا شیوه مرگ لرد سیاه و سقوط منوی مدیریت و متحدان وی را در حد یک پاراگراف رول یا قصه یا عبرت نامه یا مشابه آن توصیف فرمایید !


ناگهان چوبدستی از دستان نحیف و استخوانی اش سقوط کرد . نگاه خیره اش یه چشمان استاد پیشینش افتاد....سر انجام هم به دست او کشته شده بود!
قطره اشکی از چشمان آلبوس دامبلدور فرو ریخت.به آرامی چوبدستی اش را پایین آورد . چوبدستی ای که هنوز در اثر پرتاب طلسم مرگ داغ بود.به آرامی گفت:
تام...تو میتونستی خوب باشی ولی نخواستی...مجبورم کردی....برو به جهنم شیطان عوضی!


ویرایش شده توسط آقای الیواندر در تاریخ ۱۳۹۰/۳/۱۴ ۱۰:۳۲:۲۸
ویرایش شده توسط آقای الیواندر در تاریخ ۱۳۹۰/۳/۱۴ ۱۰:۳۵:۳۳
ویرایش شده توسط آقای الیواندر در تاریخ ۱۳۹۰/۳/۱۴ ۱۰:۳۶:۵۶







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.