1. به صورت کوتاه و اجمالی یک معرفی از خود داشته باشید و از نور و سفیدی شخصیتتان برای ما بگویید:
سدریک دیگوری هستم.آدم خوب و خوش قیافه ای هستم. در دوره 4 هری به او خیلی کمک کردم مثلا راز تخم اژدها را به او گفتم.سپس هم با چوب
ولدمورت (هیچ ترسی از ان ترسو ندارم) کشته شدم.
2. شرط اول مبارزه با هر دشمنی، اینست که او را خوب بشناسیم! به صورت خلاصه و اجمالی اطلاعات خود را از دشمن اصلی ما یعنی لرد ولدمورت بگویید.
آدمی ترسو زشت که همه ی یاررانش را ترسو بار آورده مثلا:پتی گرو.و همه چیز را می خواهد از راه جنگیدن بدست آورد ولی همچین باید و شاید قدرت درست و حسابی ندارد و همیشه شکست می خورد.پدرش مشنگ بوده و مادرش هم یک ساحره و چون پول کافی برای نگهداری او را نداشتند به یتیم خانه رفت.سپس دامبلدور او را مدرسه خودش اورد و در گروه اسلیترین افتاد.
3. در راستای سوال قبل، ویژگی بارز تام ریدل(ملقب به ولدمورت) از دیدگاه شما چیست؟
ترس و حسادت نسسبت به هری و دامبلدور4. همان طور که میدانید بردن نام ولدمورت مرا از لحاظ روحی و روانی به شدت ارضاء میکند! این یکی از مصداق های شجاعت یک محفلیست، اکنون شما بگویید آیا از بردن این نام وحشت دارید یا خیر و آیا میتوانید این کار بنده را تحمل کنید، سپس برای محکم کاری امر ثبت نام سه بار نام او را ببرید!
اصلا نمی ترسم و میگویم:
ولدمورت ولمورت ولدمورت خیلی خیلی ترسو است5. به صورت غیر اجمالی(
) کمی از خصوصیات مثبت و شجاعت ها و فداکاریهای این بنده حقیر بگویید تا مشخص شود درباره رهبر گروهتان چه قدر اطلاعات دارید (همون پاچه خواری کنیده دیگه)
من چون تازه واردم چیز زیادی از شما نمی دانم ولی حتما آدم خیلی خوبی هستید که رهبری گروه محفل ققنوس را بر عهده دارید.
6. در آخر پس از دکر تعداد تکه های کفن یک میت جادوگر یک صلوات فرستاده تا شیاطین از شما دور شوند و سپس وارد شوید! :
فکر کنم دو تاست اخه ان ها ادم هستند دیگه. :
سدریک عزیز، شما هنوز فعالیتی در ایفای نقش نداشتید که من بتونم سطح رول های شما رو ببینم! اجازه بدید شاید یه ذره دیرتر به این گروه پیوستید!