هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





كلاس دوئل
پیام زده شده در: ۴:۰۳ سه شنبه ۲۱ تیر ۱۳۸۴
#68

زاخاریاس اسمیتold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۴۶ سه شنبه ۷ مهر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۰:۳۶ پنجشنبه ۲۸ دی ۱۳۸۵
از قدح انديشه دومبول!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 837
آفلاین
زاخی:من با کی تمرین کنم؟؟؟
پروفسور:خاک تو سرت نتونستی کسی رو پیدا کنی؟؟؟
زاخی:نه...من دنبال کتی میگردم...
پروفسور:کتی که تمرینش تموم شد...
زاخی:هوووم....چی داداش؟؟؟؟....
پروفسور:حالا نمیخواد غیرتی بشی....بیا با خود من تمرین کن...
زاخی:اوکی...پروفسور...
زاخی:ايلاس پوس!
پروفسور:دیفندو.......آفرین زاخی قدرتت زیاده سخت بود دفاع کردنش....



Re: كلاس دوئل
پیام زده شده در: ۱۲:۵۹ دوشنبه ۲۰ تیر ۱۳۸۴
#67

چو چانگ


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۵۰ دوشنبه ۱۵ تیر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۵:۲۷ دوشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۷
از کنار مک!!!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1771
آفلاین
چو: بچه ها كي با من ميشه؟
پسرا:
چو: اليور تو ميشي؟!
اليور: من؟ باشه!
اليور : اول تو بكن!
چو: من چيرو بكنم؟
اليور: هان؟ يعني اول من ميكنم تو طلسم مدافع رو اجرا كن!
چو:
اليور: ايلاس پوس!
چو: ديفندو!
طلسما بهم ميخورن و به دو طرف نميرن!
چو و اليور:
هري: ااااا همون صحنه! تو گورستان! !!!!!!!!
دانش آموزان: چي؟ بگو بگو چي شد اونجا؟؟؟؟
هري:
جيمز: اينجا چه خبره!؟
هري: بابايي...فكر ميكنم يه چيز چوبدستيا مشتركه!
چو: نكنه چوبدستي تو هم منقار هيپوگريف داره؟
اليوئر: نه بابا! مال من تار موي تكشاخ داره!
چو: مال منم داره!
همه:
جيمز: چو! بيا بگير با چوبدستي من كارتو بكن!
چو:
اليور: ايلاس پوس!
چو: ديفندو!
اليور: چو...اين چيه تو مغزت؟ تو ميخواستي منو از تيم كوييديچ دربياري؟؟؟
چو: هان؟ من غلط بكنم!
اليور:
چو: اصلا تو چرا رفتي تو مغز من؟ مگه خودت ناموس نداري؟ من ديفندو ميكنم تو نياي باز تو ميپري وسط!
اليور:
چو: اصلا يدفعه ديگه ميكنيم! يه بار ديگه بياي تو مخ من ميزنم داغونت ميكنم!
اليور:
اليور: ايلاس پوس!
قبل از اون: چو: ديفندو!
اليور: بكش كنار! ميخوام برم تو! د بكش كنار ديگه!
چو:
اليور: حالا تو بيا!
چو: ايلاس پوس!
اليور: ديفندو!
چو: ببينم، تو ميخواستي ميز پروفسورو اتيش بزني؟؟؟؟
اليور:
جيمز:
اليور:
چو: يه بار ديگه!
اليور:
چو: ايلاس پوس!
اليور: ديفندو!
چو:
چو: پروفسور! من يه در ميبينم! كه اليور جلوش واستاده!
جيمز:


ویرایش شده توسط چو چانگ در تاریخ ۱۳۸۴/۴/۲۱ ۸:۰۸:۱۱

[b][font=Arial]«I am not worriedHarry,» 
said Dumbledore
his voice a little stronger despite
the freezing water
«I am with you.»[/font]  [/b]


Re: جلسه پنجم
پیام زده شده در: ۱۲:۵۰ دوشنبه ۲۰ تیر ۱۳۸۴
#66

الیور وود


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۰۶ یکشنبه ۱ آذر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۴:۳۹ سه شنبه ۵ اردیبهشت ۱۳۸۵
گروه:
کاربران عضو
پیام: 325
آفلاین
الیور این دفعه با کتی همگروه میشه
کتی:ایلاس پوس
الیور:چی بود؟ آهان دیف اما دیر شده بود.
کتی:خیلی راحت شکست خوردی
الیور
کتی:
الیور:یه بار دیگه
کتی:باشه و به سرعت میگه ایلاس پوس
الیور:دیفند اما بازم دیر شده بود
کتی:
الیور:اصلآ تا 3 نشه بازی نشه.یه بار دیگه
کتی:باشه.ایلاس پوس
الیور:دیفندو
جیمز:بچه ها ببینید الیور بآلاخره موفق شد.خوب بود
حالا کتی تو دفاع کن



بدون نام
جیمز: خب. اول از همه 8 امتیاز به کتی بل میدم چون طلسم ایلاس پوس رو خیلی خوب اجرا کرد.
کتی:
جیمز یواشکی: 5 امتیاز هم به تو میدم استیو! انگوجیوت حرف نداشت!
استیو:
جیمز: خب. قصد ما در این کلاس دوئل اینه که طلسما رو بر اساس کاربردی که در دوئل دارن یاد بگیریم. جلسه پیش طلسم ایلاس پوس رو تمرین کردیم که کمک میکنه طلسم بعدی حریف رو حدس بزنیم. ایلاس پوس ضد طلسم نداره. یعنی وقتی بهت برخورد کرد دیگه کاری نمیتونی بکنی جز اینکه منتظر وایسی تا اثرش تموم شه. برای مقابله با ایلاس پوس دو راه هست که در هر دو سرعت عمل شرطه!
اولین راه یه طلسم مدافع هست. دیفندو!
همه: دیفندو!
جیمز: خب. امروز فقط رو همین راه اول کار میکنیم. باید به سرعت قبل از اینکه ایلاس پوس بهتون برخورد کنه این طلسم رو اجرا کنین. حالا باز هم همون گروههای دو به دو بشین و تمرین کنین. یکیتون ایلاس پوس بفرسته و اون یکی دفاع کنه. اولش یه کم سخته اما تمرین کنین درست میشه.



Re: كلاس دوئل
پیام زده شده در: ۱۳:۳۰ چهارشنبه ۱۵ تیر ۱۳۸۴
#64

کتی بل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۳۸ سه شنبه ۱۱ فروردین ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۳:۰۴ چهارشنبه ۵ مرداد ۱۳۸۴
از هاگزميد
گروه:
کاربران عضو
پیام: 108
آفلاین
كتي: ايلاس پوس
پروفسور پاتر: هي كتي بل شريكت كيه كه رو هوا ميگي ايلاس پوس؟
كتي ...خب ...هي خب من با لاوندر تمرين مي كنم
لاوندر: هي كتي بل بگير كه اومد ايلاس پوس...
لاوندر: اوپسس ..چه چيزايي مي بينم...
كتي بل: پروفسور جيمز اين انصاف نيست ..اين طلسم هيچ ضد طلسمي نداره؟؟؟اينطوري كه همه ذهن مارو مي خونن؟
پروفسور: آي كيو...واسه چي مي گم شريكتو خودت انتخاب كني واسه اينكه لو نري
كتي :لاوندر چي ديدي؟
لاوندر:زيادي به خودت اميد دادي توي تيم رات نمي دن...
كتي:اي دروغ گو ...من كه ..اصلا بگير ايلاس پوس
لاوندر :اي نامرد ..چي ديدي؟
كتي:ها ها پيام امروز به اندازه كافي خبرنگار داره ديگه به تو احتياج ندارن.
لاوندر:نخير آقا من استعداد دارم ....خونشو دارم بگير:ايلاس پوس

--تا وقتي استاد ضد طلسمو نگين بين بچه ها دعوا راه ميافته!


آن روز همايون كه به عالم قفسي نيست..
اي مرغ گرفتار بماني و ببيني...


Re: جلسه چهارم
پیام زده شده در: ۹:۵۰ چهارشنبه ۱۵ تیر ۱۳۸۴
#63

استيو هالف


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۱۵ یکشنبه ۷ تیر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۹:۰۷ چهارشنبه ۶ شهریور ۱۳۸۷
گروه:
کاربران عضو
پیام: 131
آفلاین
استیو با عجله خودشو به کلاس میرسونه
استیو:این دفه دیگه دیر نکردم
استیو وارد کلاس میشه / جیمز هنوز نیومده
استیو: آخیش اجب مردی هستی جیمز گل گل گل
جیمز وراد کلاس میشه:
تمرین کنیین سعی کنین ذهن همدیگرو بخونین
جیمز: استیو به موقع اومدی برو با ساتانيكا رو در رو وایسا و ذهن همدیگرو بخونین
استیو:
ساتانيكا: استاد این منو
جیمز : ساکت
استیو در مقابل ساتانيكا قرار میگیره
استو: شروع کنیم
استیو در حالی که سعی میکنه ورد رو به زبون بیاره هز چی میکنه ورد یادش نمیاد / جیمز هم داره اونا رو نگاه میکنه
استیو(به ارامی) :چی کار کنم آهان یادم اومد
استیو:انگورجیو

ساتانيكا :
جیمز:
همه:
سانتانیکا شروع به باد شدن کرد همه اعضای بدنش متورم شدند
جیمز:اسسسسسسسسسسسسستتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتییییییییییییییییییییییییییییییییییییوووووووووووووووووووووووووووووو
استیو:
جیمز: تو آدم بشو نیستی چقدر گذشت کنم دیگه دیگه باید یه حال حسابی از تو بگیرم برو دفتر مدیر بعد از اونم بیا دفتر خودمدیگه اوضاع حال گیریه یه جریمه برات بنویسم که حالت جا بیاد
جیمز رو به الیور :برو به مادام پاپی پامفری بگو بیاد ببینم چه میکنه نگاه کن کیه طلسم کرد نور علی نوره



Re: جلسه چهارم
پیام زده شده در: ۱۷:۵۰ دوشنبه ۱۳ تیر ۱۳۸۴
#62

الیور وود


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۰۶ یکشنبه ۱ آذر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۴:۳۹ سه شنبه ۵ اردیبهشت ۱۳۸۵
گروه:
کاربران عضو
پیام: 325
آفلاین
الیور و چو با هم تمرین میکنن.
الیور شروع میکنه:ایلاس پوس
بعد از مدتی
چو : تو ذهن من چی بود؟
الیور:چیز خاصی نبود فقط نگران انتخابات بودی.



بدون نام
در کلاس
ساتانیکا: وای! تو رو خدا خوب تمرین کنید. وگرنه شلغم گندیده میشین!
چو: برو بابا! این به فکر شلغمشه!
زاخاریاس: کی میتونه این همه ملق بزنه؟
در باز شد و جیمز وارد شد.
چو: برپا!
همه: روز به خیر پروفسور پاتر!
جیمز: چه مودب شدین امروز!
زاخاریاس: پروفسور جان مادرت ملق نزنیم!
ساتانیکا: تو رو خدا ما رو به شلغم تبدیل نکنید!
جیمز: شلغم چیه؟ ساکت بینم!
همه: :-|
جیمز: خب! ملق و شلغم و این حرفا نیست. امروز میخوایم روی طلسم فلور کار کنیم!
همه:
فلور: :"->
جیمز: خب اول همه تکرار کنید. ایلاس پوس!
همه: ایلاس پوس!
جیمز: خب. حالا دو به دو وایسین و با استفاده از این طلسم ذهن همدیگه رو بخونید! و بعد ببینین که درست خوندین یا نه! هر کس بتونه 5 بار این طلسم رو درست اجرا کنه 10 امتیاز میگیره. شروع کنید.
جیمز: یه چیز دیگه: آنستوس!
چو: پروفسور این چه طلسمی بود؟
جیمز: این طلسم راستگویی بود. الان دیگه کسی نمیتونه الکی بگه!
همه:



Re: كلاس دوئل
پیام زده شده در: ۱۵:۰۸ پنجشنبه ۹ تیر ۱۳۸۴
#60

ساتانيكا


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۵۲ سه شنبه ۳۱ خرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۵:۲۴ چهارشنبه ۲۳ فروردین ۱۳۸۵
گروه:
کاربران عضو
پیام: 105
آفلاین
ساتانيكا : (بابغض) پرفسور
پرفسور بلك :بله ( زير لبش باز اين لوس آه)
ساتانيكا:پرفسور ميتونم خواهش كنم به جاي شلغم چيز ديگه اي انتخاب كنيد من خيلي از شلغم بدم مياد اونم از نوع گنديدش
پرفسور: متاسفم دوشيزه ملوني اينجا مدرسه است نه هتل بعدشم شما اگه خيلي نگراني خوب تمرين كن تا دچار مشكل نشي
ساتانيكا: آخه پرفسور حتي اگه من تمرين كنم بقيه كه به شلغم تبديل ميشن من رو اذيت ميكنن (خيلي لوس ) پرفسور لطفا....
پرفسور: دوشيزه ملوني داريد مجبورم ميكنيد كه از گروهتون امتياز كم كنم ها در ضمن الان ساعت تفريح و من مي خوام برم استراحت كنم اگه بگذازيد
ساتانيكا:آخه......
پرفسور:آخه نداره دهه مجبرم نكن كم كنم .......برو ديگه


ارادتمند-ساتانيكا ملوني


Re: جلسه دوم
پیام زده شده در: ۱۴:۳۶ پنجشنبه ۹ تیر ۱۳۸۴
#59

فنریر گری بکold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۵۰ یکشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱۵:۲۳ دوشنبه ۱۱ آبان ۱۳۸۸
از شب تاريك
گروه:
کاربران عضو
پیام: 351
آفلاین
جلسه ی سوم
سیریوس وارد میشه:ساکت!...هوی با توام ساکت
_این بالاخره اومدید
سیریوس:بگو پرفسور بالاخره اومدید
_آهین..
_آهین نه بله 10 امتیاز از گروهت کم شد
سیریوس: خوب دانش آموزان عزیز امروز ور مثل روزهای دیگه چوب های جادوتونرو بذارید توی کیفاتون چون باهاشون کاری ندارم و ما این جلسه به آمادگی بدنی شما می پردازیم میدونید اونم به صورت ماگلی
همه:
_خوب اینایی که میبیند دیبیله
هرمیون:دنبل
سیریوس:همونه نمیدونم دنبل. اونها از روی زمین ور دارید دستاتون رو باز بسته کنید بفهمم کسی از جادو برای بلند کردن اینها استفاده کرده بعد مجازلتش میکنما
نیم ساعت بعد
_پرفسور مردیم ما
سیریوس:فک کنم بستون باشه.حالا بریم ده دور دور زمین کویئدیچ بدوید معلم کوئیدیچ تون کیه چرا شما ها رو انتقدر شول ویل بار اورده
زاخا:چون به ما فقط پرواز کردن رو یاد داده ما که ماگل نیستم الکی خودمون رو خسته کنیم.
یک ساعت بعد
سیریوس بدویید فقط پنچ دور زدیم
دلن دلن دلنگ
_آخ جون زنگ تفریح
_تا حالا از شنیدن زنگ تفریح انقدر خوشحال نشده بودم
سیریوس:صبر کنید کجا میرید واستید جلسه بعد من با شما پشتک زدن رو یاد میدم خوب تمرین کنید چون من طرفتون طلسم میفرستم باید جاخالی بدید.اگه نتونید متاسفانه به یه شغلم گندیده تبدیل میشید


وقتي به دنيا مي آيم:سياهم
وقتي بزرگ مي شوم:سياهم
وقتي مريض مي شوم:سياهم
ولي تو
وقتي به دنيا مي آيي:صورتي هستي
وقتي بزرگ مي شوي:سفيد
وقتي مري







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.