هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۱۳:۴۱ یکشنبه ۱۲ شهریور ۱۳۸۵

مایکل آنجلو


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۰۹ سه شنبه ۱۸ بهمن ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۸:۴۸ یکشنبه ۲۷ آبان ۱۳۸۶
از اینجا تا شیراز راه درازیست!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 154
آفلاین
1. ادامه نمایشنامه و بیان اینکه چه بلایی سر هدویگ اومد ؟! (15 امتیاز )



لبخند خبيثانه اي روي لب هاگريد نقش بست
دود همه جا رو پر كرده بود به طوري كه چيزي ديده نمي شد
هاگريد به اميد اينكه كله ي هدويگو كرده بود زير آب ( بهتر بگم ، زير آتيش ) اومد از بقلش رد بشه اما....
هدويگ تريپ آرنولدي از آتيش و دود ها بدون اينكه حتي يه پرش هم بسوزه اومد بيرون و فك هاگريد افتاد پايين
هاگريد اژدها شو به طرف پايين هدايت كرد تا بره فكشو بياره
در همين حين هدويگ هم كه طبق معمول ديالوگشو فراموش كرده بود شروع كرد به حفظ كردن
هاگريد دوباره برگشت بالا و مات و مبهوت به هدويگ خيره شد
هدويگ : ژوهاهاها
و كارتي رو به طرف هاگريد پرت كرد
روي كارت نوشته شده بود:
پرهاي صد در صد نسوز
با كمترين امكانات بهترين خدمات را ارائه مي دهيم
همراه با جايزه
با خشي ببلي تفاوت را احساس كنيد
همراه با نصب رايگان و 360 ثانيه ضمانت

هاگريد يه نگاه به هدويگ انداخت يه نگاه به كارته بعد به هدويگ نزديك شد
_ هدي جووون قربونت برم چقدر تو ماهي ... ا ... چيزه ... اينجا ريش نسوزم مي فروشن؟!!!... از اونايي كه سرژ داره ها... هي مياد پز مي ده
_ راست وگويي؟!!! ( قيافه ي داوودي)
_ جان تو!!!
_
_ اصلا جون گراپي بابا !!!
_
_
و در حالي كه دستشون رو انداخته بودن گردن هم به سوي شركت خشي ببلي( تبليغ ) به راه افتادن







2. سه مورد از قوانین ژوییدیچ را وصف کنید ! ( 5 امتیاز )


1_ هنگام انجام خطا بايد كاملا مراقب بود تا شخص مورد نظر كاملا مصدوم شود
2_ وقتي داور كارت زرد را نشان داد با انواع فحشهاي باناموسي و بي ناموسي جوابش را بدهيد
3_ در مرحله ي آخركه داور به كارت قرمز متوصل مي شود شما با يك سوت بچه هاي محله ي خود را خبر كرده و به صورت گروهي همراه با ابزاري مانند: چوب ، چماق ، دسته بيل و... به جان داور بيفتيد


3. دلیل ارزشی بودند پست رو بگید ! ( 5 امتیاز )


البته بايد اين سوال ارزشي رو از هاگريد پرسيد
البته هاگريد مطمئنا انكار مي كنه
البته اگه دو تا چك بخوره اعتراف مي كنه
البته......

4. علت کم شدن 100 امتیاز از اسلایترین و اضافه شدن 100 امتیاز به گریفیندور چی بود ( 5 خط طنز ) ( 5 امتیاز)

1_ چون هاگريد گريفيه
2_ چون من اسلايتريني هستم
3_ چون سرژ هافپافيه
4_ چون اكتاويوس پير ريونكلاويه
5_ از شماره يك تا پنج را دوباره بخوانيد


تحقق بخشیدن به افسانه ی شخصی یگانه وظیفه ی آدمیان است.
[size=medium]همه چیز تنه


Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۱۲:۲۵ شنبه ۱۱ شهریور ۱۳۸۵

دنیسold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۱۲ شنبه ۱۲ فروردین ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۱:۴۷ چهارشنبه ۳ مهر ۱۳۹۲
از هافلپاف
گروه:
کاربران عضو
پیام: 809
آفلاین
1- ادامه نمایشنامه و بیان اینکه چه بلایی سر هدویگ اومد ؟! (15 امتیاز)

هدويگ مثل هميشه پرهاي سفيد و عزيزشو از دست ميده. وشبيه يك گوله خاكستر بر مي گرده تا با گراوپ بازي كنه ،اما گراپ يكي مي زنه رو سرش و تركيب خاكستر ها بهم مي خوره و پودر ميشه و خاكستراي هدويگو باد مي بره.

2-سه مورد از قوانین ژوییدیچ را وصف کنید ! ( 5 امتیاز (

1:اعتراض ممنوع
2:داور كشي آزاد.
3:ورود ازدهاي زير يك ماه ممنوع.


3-دلیل ارزشی بودند پست رو بگید ! ( 5 امتیاز(

زيرا هاگريد علاقه ي فراواني به ازدها داره و به زور و به هر صورت ارزشي ممكنه ازدها را وارد قضيه مي كنه.

(4-علت کم شدن 100 امتیاز از اسلایترین و اضافه شدن 100 امتیاز به گریفیندور چی بود ( 5 خط طنز ) ( 5 امتیاز

براي اينكه الكتو نمي دونست هاگريد معلم و پسر خاله بازي در آورد و همچنين يكي از كانديداي وزارت بود.
دليل اون يكي هم اينه كه هاگريد يه نگاه ميندازه به گراوپ و:جــــــــــــــون...جيــــــــــــــگرتو...
و قيافه معصوم و دوست داشتني گراوپ را ميبينه و ....


قدرت رولو ببين توي سبك من، تعظيم كرد توي دست من
پس تو هم بيا رول بزن با سبكم، ميخوام شاخ جوجه رولرا رو بشكنم




Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۱۷:۴۳ پنجشنبه ۹ شهریور ۱۳۸۵

دارن الیور فلاملold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۵۱ دوشنبه ۳ بهمن ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۲:۳۹ چهارشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۸۶
از میدان گریملود شماره ی 12
گروه:
کاربران عضو
پیام: 290
آفلاین
1. ادامه نمایشنامه و بیان اینکه چه بلایی سر هدویگ اومد ؟! (15 امتیاز )


شرمنده پروفسور حال نمايشنامه نويسي ندارم فق مي گم چه بلايي سر هدي اومد.

بيچاره هدويگ بدبخت فلك زده خونه ويرونه خونه بدوشه خلاصه همه چي جاخالي داد و هيچيش نشد.
هگر دوباره سر اژدها رو گرفت و خواست كه گلوله رو پرتاب كنه كههدويگ با نوك حمله ور شد و هگر و اژدها رو با نوك داغون كرد.
گراوپي كه غيرتي شده بود گفتكآي نفس كش.هدويگو ميگيره و اينجوريش مي كنه.



2. سه مورد از قوانین ژوییدیچ را وصف کنید ! ( 5 امتیاز )

1.روپايي با اژدها.
2.مشت + آبدولياچگي با اژدها.
3.انداختن گلوله ي توپ آتش با اژدها.


3. دلیل ارزشی بودند پست رو بگید ! ( 5 امتیاز )

دليل ارزشي بودن پست اينه كه صاحبش ارزشيه.همين.

4. علت کم شدن 100 امتیاز از اسلایترین و اضافه شدن 100 امتیاز به گریفیندور چی بود ( 5 خط طنز ) ( 5 امتیاز )

ها چون هگر از زماني كه هيپوگريفه به دراكو حمله كرد.كلا با اسلي ها پدر كشتگي داره و براي اينكه دقشونو دربياره و همچنين قهرماني گريفو قطعي قطعي بكنه اينكارو كرد.
چون خودش گريفيه براي همين 1000 امتياز اضافه كرد.واين دليل محكمي براي اينكاره.در آخر هم من مطمئنم قاتل مقتولو كشته.(اين تيكه ي آخرش مربوط به فيلماي پليسي بود و ربطي به ماجرا نداشت)


[i][size=small][color=3333CC]هيچ وقت نگوييد كه اي كاش زندگي بهتر �


Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۱۶:۲۱ پنجشنبه ۹ شهریور ۱۳۸۵

روبیوس هاگریدold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۲۳ جمعه ۲ تیر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۷:۲۳ جمعه ۱۹ تیر ۱۳۸۸
از يه ذره اون ور تر !‌ آها خوبه
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 334
آفلاین
امتیازات جلسه ی پنجم :

تدریس : پرفسور بلرویچ

گریفیندور :

لوییس لاوگاد : 26
دارن الیور فلامل : 27
استرجس پادمور : 28
هدویگ : 29
نویل لانگ باتم : 23

اسلایترین :

بلیزا زابینی : 30
دراکو مالفوی : 24
هوکی :23
مایکل آنجلو : 22
رابستن لسترنج : 18

ریونکلا :

مک بون پشمالو : 8 امتیاز
یونا : 21
اکتاویوس پیر : 23
آنیتا دامبلدور : 22

هافلپاف :

آناکین استنبز : 19 امتیاز
دنیس : 13 امتیاز
ورونیکا ادونکور : 23

مجموع امتیازات :

گریفیندور : 133 امتیاز
اسلایترین : 117 امتیاز
ریونکلا : 74 امتیاز
هافلپاف : 55 امتیاز



امتیاز ها با کمال دقت داده شده اما در صورت بروز مشکلی با پیام شخصی اطلاع دهید !


شناسه قبلیم
اگه میخواین سوابقمو بدونید حتما یه سر به اطلاعات اضافی من بزنید !


Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۱۶:۰۴ پنجشنبه ۹ شهریور ۱۳۸۵

روبیوس هاگریدold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۲۳ جمعه ۲ تیر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۷:۲۳ جمعه ۱۹ تیر ۱۳۸۸
از يه ذره اون ور تر !‌ آها خوبه
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 334
آفلاین
امتیازات جلسه ی چهارم :

تدریس : پرفسور بلرویچ

گریفیندور :

استرجس پادمور : 26
هدویگ : 29
جسیکا پاتر : 28
دارن الیور فلامل : 27
مریدانوس : 25

اسلایترین :

بلیز : 28
ایگور کارکاروف : 19
دراکو مالفوی : 23

ریونکلا :

آنیتا دامبلدور : 23
هپزیبا اسمیت : 22
کریچر : 25

هافلپاف :

آناکین استنبز : 18
دنیس : 14
ورونیکا ادونکور : 25

مجموع امتیازات :

گریفیندور : 135 امتیاز
اسلایترین : 70 امتیاز
ریونکلا : 70 امتیاز
هافلپاف : 57 امتیاز



امتیاز ها با کمال دقت داده شده اما در صورت بروز مشکلی با پیام شخصی اطلاع دهید !


شناسه قبلیم
اگه میخواین سوابقمو بدونید حتما یه سر به اطلاعات اضافی من بزنید !


Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۱۱:۲۸ پنجشنبه ۹ شهریور ۱۳۸۵

روبیوس هاگریدold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۲۳ جمعه ۲ تیر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۷:۲۳ جمعه ۱۹ تیر ۱۳۸۸
از يه ذره اون ور تر !‌ آها خوبه
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 334
آفلاین
همه بر روی چمن های محوطه ی هاگوارتز نشسته بودند و در این اندیشه بودند که مثه جلسات قبل فعلآ معلم ندارند .
بینز که شاگرد زرنگ کلاس بود بعد از گذشت سه هفته هنوز در حال کار کردن با وزنه ها بود اون طرف زاخی که لنگی به گردن داشت تسبیح میچرخوند یک سری داشتند نون بیار کباب ببر بازی میکردند و گراپ کوچولو با هدویگ ( تناسب اندام دو نفر )
در حال بازی اتل متل توتوله بودند !
گراپ در حالی که فریاد اوء اوء سر داده بود : هدویگ گنده بک از هیکل کوچکولو گوگولی من سو استفاده میکنی محکم میزنی رو پام من هگر میخوام! و فریاد اوء اوء اون تمام محوطه ی هاگوارتز رو پر کرده بود با این حرف گراپی توجه همه به غیبت هگر کوچولو جمع شد ! ( هیکلمم کوچولوئه )
صدایی وحشتناک از طرف آسمان به گوش می رسید همه به آسمان خیره شدند موتوری در آسمان پیدا بود فریاد های شکایت از همه برخاست : بعد از سه جلسه کلاس برگشته اونم با سوژه ی تکراری !
موتور با صدی فراوان به زمین نشست و همگان به راننده خیره شدند اون چه کسی بود ؟ حدس بزنید ! نه نمیتونید ! آره هگرید بود ! از کجا فهمیدی ؟!
هگرید از موتور پیاده شد الکتو دستی به شونه ی هگرید زد و گفت چطوری هگر کوچولو !
هگر پس گردنی محکمی به او زد و صد امتیاز از اسلایترین کم کرد : من خشنم من از این به بعد معلمتونم ! من عصبانیم ! من وحشتناکم ! و چهره اش به گراپی افتاد و 100 امتیاز به گریفیندور تعلق داد !
درس امروز ژوییدیچ با مانست همراه با پاور لیفتینگ !
ژوییدیچ دیگه چیه ؟
کوییدیچی که به جای جارو از اژدها استفده میشه !
و به قفسی پر از اژدها اشاره کرد و همه فریاد کشیدند !
هگرید در حالی که سوار یکی از اژدها ها شده بود وزنه ای حمل میکرد و وزنه میزد همه به دو تیم تقسیم شده بودند هگرید سرخگون رو به دست داشت هدویگ جلوی هگرید را سد کرد و هگرید اول با هدویگ دست داد و اونو دعوت به بازیه جوان مردانه کرد و قصد رد شدن از هدویگ را کرد ولی او ممانعت میکرد و هگرید هم لبخندی زد و کله ی اژدها را به طرف هدویگ گرفت و اژدها گوله ای آتشین به طرف هدویگ روانه کرد ................

سوالات !

1. ادامه نمایشنامه و بیان اینکه چه بلایی سر هدویگ اومد ؟! (15 امتیاز )
2. سه مورد از قوانین ژوییدیچ را وصف کنید ! ( 5 امتیاز )
3. دلیل ارزشی بودند پست رو بگید ! ( 5 امتیاز )
4. علت کم شدن 100 امتیاز از اسلایترین و اضافه شدن 100 امتیاز به گریفیندور چی بود ( 5 خط طنز ) ( 5 امتیاز )


شناسه قبلیم
اگه میخواین سوابقمو بدونید حتما یه سر به اطلاعات اضافی من بزنید !


Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۱۳:۵۴ سه شنبه ۷ شهریور ۱۳۸۵

shayan


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۲۳ دوشنبه ۳ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۶:۰۰ سه شنبه ۲۵ دی ۱۳۸۶
از tehran
گروه:
کاربران عضو
پیام: 8
آفلاین
بلرویچ که در انبار جارو ها افتاده بود داشت فکر می کرد که شماره ی چند بود.
ناگهان در باز شد و نویل به داخل اومد. ناگهان بلرویچ نویل را گرفت و
5895،5894،5893
نویل: ولم کن بابا من اومدم نجاتت بدم
یهو بلرویچ شروع کرد به مرتب کردن لباس نویل
نویل:بسسسه،باید زودتر بریم.
دوتایی از اونجا خارج شدند. و به زمین برگشتند. ناگهان مایکی جلوشو گرفت:کجا،کجا؟
بلرویچ:مایکی! نویل چند بودم؟
نویل:با این بلایی که سرت اومد. هنوز آدم نشدی؟
بلرویچ: نه! هی هی هی
مایکی:بچه ها اومد.
----------چند ساعت بعد-----------
مایکی:7963
بلر:7964
هدویگ:7965
ادامه دارد...

1- یک دلیلش این بود دومین دلیلش این بود که شنواییشون رو از دست داده بودند.
2- خیلی موثره،آی بازوام
3- با یک پله توپ رو از بالا سرش رد می کنه
4-صبر می کنه وقتی جاسم رسید یک جاخالی و پق



Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۱۶:۵۸ یکشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۸۵

رابستن لسترنجold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۳۶ چهارشنبه ۲۳ فروردین ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۸:۵۲ یکشنبه ۲۰ آبان ۱۳۸۶
از آمپول می ترسم !!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 646
آفلاین
ادامه نمایشنامه . ( 10 امتیاز )
ملت :
بلرويچ :
ملت دوباره تمرينو از سر گرفتند
بعد از مدتي بلرويچ گفت چهارصد و لگدي به هدويگ زد آن گاه دهانش را باز كرد تا عدد بعدي را بگويد كه
ملت :
بلرويچ گفت : هدويگ نه...500 امتياز از گريف كم مي شه....الكسا چي كار مي كني؟ 500 امتياز ازريونكلا كم شد.... بليز از تو توقع نداشتم...500 امتياز از اسلي...بليز چاقويش را در آورد و بر گلوي بلرويچ گذاشت و با چوب دستيش قلب بلرويچ را نشانه گرفت و گفت : 500 امتياز چي؟
بلرويچ من من كنان گفت : اضافه بشه به اسليترين.
بليز خنده اي كرد و پيروز مندانه به جمع اسلي ها پيوست . گريفندوري ها كم كم معناي حرف بلرويچ را درك كردند توماس جانسون گفت : يعني چه اصلا اين چه وضعشه!
بلرويچ گفت : هميني كه هست!
توماس : كه اين طور!
سپس به سوي بلرويچ هجوم برد و دهانش را به زور باز كرد و مقدار زيادي قرص ـ در دهانش فرو كرد و او را با دختر هاي گريف و ريون تنها گذاشت
______________________
2 ساعت بعد بلرويچ بيدار شد و خود را درون انبار جارو ها با وضع اسفناكي يافت ...


سوال 1 : به نظر شما چرا دانش آموزان کلاس ، دیگر هیچ نگفتند و صدایی از آنها در نیامد ؟ آیا دلیلش توان پایین دانش آموزان بود ؟ ( 5 امتیاز )
يكي از دلايلش توان پايين دانش آموزان بود و دليل دوم اين بود كه آن ها به دليل توان پايين از شدت تمرين براي مدت كوتاهي قدرت شنوايي خود را از دست دادند


سوال 2 : آیا تمرین این جلسه برای تقویت پشت بازو هم موثر است ؟ آگر نه چرا ؟ اگر بله چرا ؟ ( 5 امتیاز )
بله كاملا موثر است به خاطر نيروي فرازميني و ماور الطبيعه اين گونه است


در مصافی تک به تک شما با حریفتان قرار دارید . این حریف گراوپی است ؟ چه میکنید ؟ ( 5 امتیاز )
سعي مي كنم توپ را از ميان پاهايش رد كنم و به تور دروازه بچسبانم


در مصافی تک به تک ، جاسم کوافل به دست از دور دستها به سمت نور ممد در حال حرکت است ، سرعت جاسم چیزی بین 2 الی 180 مایل در ساعت است . نور ممد باید چه بکند ؟ ( 5 امتیاز )
يه آواداكداواراي شيرين براي جاسم بفرستد




Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۱۴:۳۰ یکشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۸۵

مایکل آنجلو


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۰۹ سه شنبه ۱۸ بهمن ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۸:۴۸ یکشنبه ۲۷ آبان ۱۳۸۶
از اینجا تا شیراز راه درازیست!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 154
آفلاین
1_ادامه نمایشنامه . ( 10 امتیاز )
بلر: 1400 .... 1401 .... 1402 ....آخ
يه نگاهي به دور برش انداخت هيچكس نبود
_ 1403.... آييييي
بلر هر لگدي كه به هدي ميزد خودشم دردشو احساس مي كرد
_ 1404 .... آخ واي آي
برگشت پشت سرشو نگاه كرد و چيزي نديد جز.... مايكل آنجلو
مايكي: ا ... چيزه .... ديدم همه دارن مي زنن لگده رو ... گفتم شايد رسمه
بلر:
مايكي:
بلر:
مايكي:
بلر:
مايكي:
بلر:
مايكي:..... الفرار
بلر: شوخي شوخي با پروفسور بلرويچم شوخي.... من پروفسورم .... من سيفيدم .... من خفنم .... من ناظرم ....من حالتو مي گيرم
بلر بدو مايكي بدو بلر بدو مايكي بدو
===== نيم ساعت بعد =====
بلر : 5890 .... 5891....5892
مايكي در حالي كه اشكش دراومده بود : آقا اجازه غلط كرديم ... آقا اشتباه كرديم .... آقا به بابامون نگيد .... آقا تو رو خدا
بلر: حرف نزن... زود باش .... تكون بخور...هنوز پنج هزارتاي ديگه مونده


سوال 1 : به نظر شما چرا دانش آموزان کلاس ، دیگر هیچ نگفتند و صدایی از آنها در نیامد ؟ آیا دلیلش توان پایین دانش آموزان بود ؟ ( 5 امتیاز )
نه خير دليلش توان پايين بلرويچ بود چون اون بود كه صداها رو نمي شنيد
به بچه ها چه


سوال 2 : آیا تمرین این جلسه برای تقویت پشت بازو هم موثر است ؟ آگر نه چرا ؟ اگر بله چرا ؟ ( 5 امتیاز )
بله خيلي به شدت موثره
ولي اين تمرين يه اشكال داره اونم اينه كه ديگه چيزي از آدم باقي نمي مونه چه برسه به پشت بازو


- در مصافی تک به تک شما با حریفتان قرار دارید . این حریف گراوپی است ؟ چه میکنید ؟ ( 5 امتیاز )
خير ...در واقع عمرا ....گراپي؟!!!
من عاقل تر از اين حرفام كه بخوام با گراپي در بيوفتم
به احتمال زياد حريف من سوسكه
كه با استفاده از پيف پاف يا دمپايي يا هر چيزي كه دم دستم بود از جمله هدي چون رعد بر فرق سرش فرود مي آيم


در مصافی تک به تک ، جاسم کوافل به دست از دور دستها به سمت نور ممد در حال حرکت است ، سرعت جاسم چیزی بین 2 الی 180 مایل در ساعت است . نور ممد باید چه بکند ؟ ( 5 امتیاز )
با خيال راحت به كشيدن سيگار برگ و خواندن روزنامه يا كار هاي عقب افتاده اي كه دارد بپردازد
چون فاصله زياد بوده شما درست نديديد اون جاسم نبوده بلكه كورممد بوده كه با سرعت به سمت نور ممد ميرفته به خاطر همين كورممد يا وسط راه پاش گير ميكنه به يه چيزي با مخ ميره تو زمين يا به راحتي از بقل نورممد رد ميشه


تحقق بخشیدن به افسانه ی شخصی یگانه وظیفه ی آدمیان است.
[size=medium]همه چیز تنه


Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۱۹:۴۶ شنبه ۷ مرداد ۱۳۸۵

ورونیکا ادونکورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۱۸ یکشنبه ۴ تیر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۴:۲۲ دوشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۰
گروه:
کاربران عضو
پیام: 404
آفلاین
نمایشنامه:
بلرویچ بدون کوچک ترین اعتنایی رو به دانش آموزان فریاد می زد: سیزده هزار و پانصد و هفت!
این بار هم مانند گذشته هیچ صدایی از کسی برنخاست!.. بلرویج چهره اش را منقبض کرد و دوباره به کار خود ادامه داد: سیزده هزار و پانصد و هشت!
سرش را بالا آورد و به تعدادی زیادی از شاگردانش که هر کدام به نحوی روی زمین ولو شده بودند، خیره شد.
برای آخرین بار سعی کرد چیزی نگوید؛ به همین خاطر ادامه داد: سیزده هزار و پانصد و نه!
دیگر طاقت بلرویچ به تنگ آمد. دستانش را آزاد کرد و آن ها را خوددارانه به کمر زد، سپس با تمام وجود نعره کشید: بلند شید وگرنه نور ممد رو صدا می کنم!
در همان لحظه بلرویچ دانش آموزان هراسانش را می بیند که با چهره ای مضطرب سعی در بلند شدن دارند. با آخرین سرعت در حال برخاستن و ادامه ی ورزش به ظاهر پایان ناپذیر بلرویچ می شوند.
بلرویچ پوزخندی شیطانی می زند و به کار خود ادامه می دهد: سیصد هزار و پانصد و ده!
در همان لحظه همگی در کمال تعجب صدای زمخت فردی را می شنوند که می گفت: غلط گفتی!
هیکلی تنومند جلوی چشمان همه ظاهر می شود؛ هیکلی که مو را بر اندام سیخ می کند.
بلرویچ با خوشرویی می گوید: سلام چراغعلی..!
جعبه ای در دستان چراغعلی خود نمایی می کرد. همگی به آن زل می زنند. هنگامی که چراغ متوجه نگاه های سنگین بچه ها می شود، در جعبه را باز می کند. مقدار زیادی شیرینی درون آن هویدا می شود.
چراغ یکی از ابروهایش را بالا می اندازد و رو به بلرویچ و بچه ها با همان صدای کلفتش می گوید: بفرمایین شیرینی گل محمدی!
بچه ها نگاهی به هم می اندازند و با سرعت به طرف شیرینی که به تازگی نامش تغییر یافته بود، یورش می برند.
در همان لحظه بلرویچ نیشش را تا بناگوش باز می کند و می گوید: هی کجا؟ تا چهار ده هزار باید بریم!
دیگر تنها صدایی به گوش رسید، صدای آه و ناله ی بچه ها و خنده ی بی دلیل چراغعلی بود! ( به خدا من هیچ طنز ننوشته ام!)

سوال اول:
بلرویچ همیشه تمرین های سخت به دانش آموزانش می ده و سختگیری زیادی هم در انجام دادن اون ها می کنه؛ بنابراین خستگی ناشی از این تمارین هم همواره با دانش آموزان همراهه... این بار هم به دلیل حدود سیزده هزار تمرینی که به اون ها داده شده بود، همگی خسته شده بودند، اما این نمی تونه دلیلی برای پایین بودن سطح توان بچه ها باشه..!

سوال دوم:
هم آره و هم نه... اون جایی که باید دست دور سر بچرخه می شه پشت بازو است، اما اونی که پا رو باید آورد بالای سر تمرین پشت بازو به حساب نمی یاد. این که باید با دست چپ به صورت طرف مقابل مشت زد می شه تمرین پشت بازو اما لگد زدن با پا نمی شه... اما در کل می شه گفت که تمرینی برای پشت بازو هم به حساب می اومد!

سوال سوم:
چنین موجوداتی رو راحت می شه گول زد؛ 1- مثلاً اگه توی بازی کوییدیچ باشه می شه به راحتی جاروش رو خم کرد؛ چون جارویی برای هیکل اون وجود نداره... 2- اگه چوبدستی داشته باشم اون رو تو چشش فرو می کنم... 3- چماق مدافعان تیم مقابل رو کش می رم و می کوبم تو سرش... 4- اگر هم نشد گولش زد کوافل رو به آسانی تقدیمش می کنم!

سوال چهارم:
1- اگه دنبال دردسر نباشه می تونه راحت دروازه رو براش باز کنه 2- از روی جارویش آویزان شه و مانع از وارد شدن توپ به دروازه بشه. 3- پنج شش نفری جلوی دروازه رو سد کنن. 4- یکی دم جاروش رو از پشت بگیره. 5- دیگه کارش نمی شه کرد بذار بیاد تو دیگه..!


اگر یک فرد انسان، واحد یک بود ، آیا یاز یک با یک برابر بود؟!
[b][s







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.