لطفا سوژه و توضیحاتش رو با دقت بخونین. سوژه دوئل گیبن و آیلین پرنس:
معجون!توضیح: شما احتیاج به معجونی دارین. این معجون رو یا از آرسینوس جیگر میگیرین، و یا از سیوروس و یا از هکتور. فقط دقت کنین که این معجون یکی از سه معجون شانس، عشق و تغییر شکل نباشه. معجون میتونه با هر کاربردی که شما براش تعیین کنین تهیه بشه.
برای ارسال پست در
باشگاه دوئل ده روز(تا دوازده شب شنبه 14 آذر)فرصت دارید.
زیبا بمیرید!
__________________________
نتایج:نتیجه دوئل فلور دلاکور و ادی کار مایکل: امتیاز های داور اول:
فلور دلاکور: 26 امتیاز – ادی کار مایکل: صفر امتیاز
امتیاز های داور دوم:
فلور دلاکور: 25 امتیاز – ادی کار مایکل: صفر امتیاز
امتیاز های داور سوم:
فلور دلاکور: 25 امتیاز – ادی کار مایکل: صفر امتیاز
امتیاز های نهایی:
فلور دلاکور: 25 امتیاز – ادی کار مایکل: صفر امتیاز
برنده دوئل:
فلور دلاکور!-میاد. الان میرسه و انتقاممو میگیرم.
فلور دلاکور با اضطرابی واضح چوب دستیش را لای انگشتانش میچرخاند. اخم هایش را در هم کشیده بود. کمتر پیش می آمد کسی فلور را با اخم های در هم کشیده ببیند ولی آن روز همه چیز متفاوت بود.
-نباید درگیر احساساتم بشم.منم دلم نمی خواست به کسی آسیب برسونم. ولی کاری که اون کرد غیر قابل بخششه.
به خواهر کوچکترش فکر کرد. چهره معصومش را تصور کرد در حالی که بی حرکت روی تختی در سنت مانگو خوابیده بود. و به ادی فکر کرد. دوست قدیمیش.
ادی هیچوقت کنترل زیادی روی حرکاتش نداشت وآن روز هم شوخی بی مزه اش از کنترل خارج شده بود.
سپر مدافع زیبایی که دست فلور بود میتوانست طلسم ادی را دفع کند...ولی در حین خنده و شوخی، چوب دستیش کمی لغزیده بود و طلسم درست به پیشانی گابریل بی گناه برخورد کرده بود.
گابریل زنده بود...ولی بی صدا و بی حرکت. و کسی نمی دانست کی قرار است بیدار شود.
-بیخودی منتظر نباش. نمیاد.
صدا را به خوبی میشناخت. صدای مادرش بود. خسته و ناامید.
-نمیاد فلور. و خوشحالم که نمیاد. بعد از گابریل نمیخواستم تو رو هم از دست بدم.
فلور به طرف مادرش برگشت. با لحنی مصمم و تهدید آمیز جواب داد:
-ما گابریلو از دست ندادیم مامان. از دست نمیدیم. اون زنده اس. ولی ادی...چرا نمیاد؟ جا زد؟
مادرش سری تکان داد.
-دستگیر شد. طلسمی که بکار برده خطرناک بود و از اون روی یه بچه زیر سن قانونی استفاده کرده. صبح بردنش آزکابان و سریع محاکمش کردن. انگار اونا هم دنبال فرصتی بودن از شرش خلاص بشن. تبعید شد. امیدوارم دیگه هرگز نبینمش. بیا بریم پیش خواهرت.تنهاش گذاشتم. میدونی که...از تنهایی میترسه.
__________________________________
نتیجه دوئل اورلا کوییرک و دای لوولین:امتیاز های داور اول:
اورلا کوییرک: 25 امتیاز – دای لوولین: 26 امتیاز
امتیاز های داور دوم:
اورلا کوییرک: 24 امتیاز – دای لوولین: 26 امتیاز
امتیاز های داور سوم:
اورلا کوییرک: 24 امتیاز – دای لوولین: 26 امتیاز
امتیاز های نهایی:
اورلاکوییرک:24 امتیاز – دای لوولین: 26 امتیاز
برنده دوئل:
دای لوولین!وقت دوئل رسیده بود. هر لحظه ممکن بود حریفش سر برسد.
اورلا نگران بود. برای این نگرانی دلیل خوب و قانع کننده ای داشت. نمی دانست چه کسی و به چه دلیلی او را دعوت به دوئل کرده. با دریافتن این موضوع که هنوز چند دقیقه فرصت دارد، نامه ای مچاله شده از جیب ردایش بیرون آورده و شروع به خواندن کرد.
مدت زیادی گذشته. ولی من فراموش نکردم. ساعت دوازده تو پارک می بینمت.
داینامه به همین کوتاهی بود.
-تو کی هستی؟چی رو فراموش نکردی؟ چرا آرزوی مرگ منو میکنی؟
جوابی پیدا نکرد.در ذهنش طلسم های مدافع را مرور کرد. و قوانین دوئل را.او هرگز دوئل نکرده بود.
-تعظیم میکنم.آماده میشم. با سه شماره به طرف حریفم...
-پخ!
"پخ" واژه مناسبی برای آن موقعیت نبود. دای کمی دیر متوجه این موضوع شد. یعنی وقتی که اورلا از جا پرید و بادستپاچگی به طرف او برگشت.
-آواداکداورا!
ولی دای خوش شانس بود. برای این که قبل از اجرای طلسم جایش را عوض کرده بود.نمی فهمید چرا اورلا اینطور از او استقبال کرد. طلسم مرگ؟ ظاهرا قضیه جدی بود.
-استوپفای!
این یکی به هدف خورد. اورلا روی زمین افتاد و دای با تعجب بالای سرش ایستاد.
-بعد از این همه سال اومدم دیدنت.نمیفهمم. چرا باید اینقدر عصبانی باشی؟ فکر میکردم اصلا منو یادت نمیاد.
دای درست فکر میکرد. اورلا آنقدر او را فراموش کرده بود که نام کوچکش چیزی جز تهدید به مرگ را برایش تداعی نکرده بود.