برو باییه تویه سالن مد
کتی بل: دوستان سریع تر بجنبین دیگه
فلور: آه کتی من عاشق اینجام اینجا بابه منه خیلی دیر اینجارو پیدا کردم آه از دستم رفت آره از دستم رفت
فلور همون طور تو رویایه خودش غرقه
کتی: فلللللللللللللللللورررررررررررررررر
فلور: اوه کتی بزار یاد روزایه خوشه زندگیم افتادم
کتی: واقعا که مثلا فردا جشنه و تو نشستی
و می ره که سره یکی دیگه داد بکشه
فلور در رویا غرقه یاد پاریس می یوفته با سالن مدش آخ که چه جالب بوده
مادام ماکسیم: فلور یک نامه امده ماله تو هستش
فلور: من؟
می پره و نامه رو می گیره از کی بوده اوه بله بیل / بیل ویزلی
فلور:
مادام ماکسیم":
زیر لبی می گه پسر قحط بود!!!!!
ناگهان صدایه جیغ فلور بلند می شه
همه ی کسانی که تو سالن هستن بر می گردن طرف فلور
فلور: اوه بدبخت شدیم
کتی: هوم چی شده ؟
فلور: خبر رسیده حاجی می خواد بیاد اینجا!!!!!!!!
کتی: اونه دوستان سریع مادام رزمتا اون تابلو رو بردار تابلو حاجیه رو بزار بدو
فلور بلند شو اون ضبط رو بردار بودو
سالن رو با روبان سیاه تزیین می کنم
هوم شکم برو لباس مثل حاجی بپوش
گیلدی : کتی یعنی چی مثلا سالن مد ها
کتی: از امروز به بعد مد یعنی مد حاجیوس
زنان با لباس حاجیوسه که خودم حالا طرحشو می ریزم
و مردان لباس حاجیوس
گیلدی: اوووووووووووو چه جالب همه حاجیوسی
فلور:
همه: