هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   2 کاربر مهمان





کلاس آموزش جادوی سیاه به سبک باستانی
پیام زده شده در: ۱۵:۱۳ جمعه ۱۶ مرداد ۱۳۸۸
#69

ترورس


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۰۱ دوشنبه ۵ مرداد ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۱۵:۱۸ چهارشنبه ۱۶ تیر ۱۳۸۹
از این سبیل ها خوف نمی کنی یابو !
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 209
آفلاین
1-چهار ترجمه ی نوشته ی روی سنگ با توضیحات کامل برای هر ترجمه را بنویسید! ( 16 امتیاز)


اولین ترجمه: باشد تا روزی که سرنوشت حقیقت را از دل این سنگ همچون خنجری خونین ازاد کند.
معنی ترجمه: این سنگ حقیقتی دارد چه در درون چه در برون که روزی که مقدر باشد پدیدار خواهد شد و احتمالا این حقیقت ، حقیقتی سیاه و نا امید کننده است .

دومین ترجمه: شایسته است این سنگ که پایه است بدست سرنوشتش رهانیده شود.
معنی ترجمه: این سنگ پایه چیزی اساسی و بزرگ است که احتمال میرود همین جهان افرینش باشد و کسی که این سنگ را استفاده میکند یا خود سرنوشتست یا فردی که سرنشت ان را سزاوار بهره برداری از این سنگ میدهد.

سومین ترجمه:رمز ندانستن وجودیت بشریت ، کلماتی از پس این سنگست.
معنی ترجمه: ما انسان ها راز های زیادی را در مقابل افرینش موجودات میبینیم که طبق این نوشته این رازها توسط ان سنگ نگاه داری میشود و درسترس چیزی جز سرنوشت نیست.

چهارمین ترجمه:این سنگ سیاهیست برای ظهور تاریکی در برابر نوری کدر.
معنی ترجمه:مرلین در زمان خودش با جادوگر سیاهی مبارزه میکرد ، جادوی مرلین از اب تامین میشد و جادوگر سیاه از ماه و اسمان ؛ مرلین این جادوگر سیاه را با طلسمی ساده شکست داد و طبق این نوشته این سنگ رازهای نهفته همان جادوگر پلید است که امید داشته با کمک این سنگ یا باز گشتی دوباره داشته باشد یا در روز موعودش دوباره سیاهی را پراکنده کند.


2- سه قدرت سیاه دیگر سنگ را بنویسید! (15)

- سنگ از موجودیت درونش حفاظت میکند و هیچ چیزی جز سرنوشت توان مقابله با سنگ را ندارد.
-سنگ روحی دارد که احتمالا شتانیست و این روح توانایی تسخیر دیگر روح ها را دارد.
-سنگ در بعضی مواقع حساس و ضروری توانایی تاثیر بر روی ماه و ستارگان را دارد و در بعضی مواقع که خیلی نامحسوس است توان تغییر اندکی در سرنوشت را داراست.

نکته مهم : سنگ همیشه و در همه حال به دنبال حفظ موجودیت درونش میباشد و هر استفاده ای که از توانایی هایش می کند در جهت خواسته های موجودیت درون است.


خدا يكي ؛ زن يكي ، يكي !

"تا دنیا دنیاست ابی مال ماست / ما قهرمانیم جام تو دست ماست"


Re: ���� ����� ���� ��� ������� �Ș �������
پیام زده شده در: ۱۳:۱۷ جمعه ۱۶ مرداد ۱۳۸۸
#68

پروفسور پومانا اسپراوت old56


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۲۷ چهارشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۱۵:۴۳ جمعه ۲۳ دی ۱۳۹۰
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 103
آفلاین
1-چهار ترجمه ی نوشته ی روی سنگ با توضیحات کامل برای هر ترجمه را بنویسید! ( 16 امتیاز)

ترجمه ی 1:سنگ جادویی جادوگر کش با قدرت های خفن
این ترجمه به زبان های ایرانی,فرانسوی,انگلیش,آفریقایی هستش.این سنگ را هر کس به مدت 5 دقیقه دستش بگیرد می میرد به صورتی که جرقه می زند و بدن طرف را می سوزاند

ترجمه ی 2:سنگ جادویی نور گیر MADE IN CHINA

این ترجمه به زبان ترک,غول ها,چین و اردبیل هستش و در روز یه طلسم خواصی دارد که فقط بهترین جادوگر دنیا بلد است و اگر آن را به این سنگ بزند همه جا تاریک می شود حتی شمع ها هم خاموش می شود و تاریکی مطلق همه جا را می گیرد

ترجمه ی 3:سنگ کبود زهر خار دار

این ترجمه ش یه ذره بی معنیه و به 7 زبان مختلف ترجمه شده است.قدرتمند ترین جادوگر دنیا فقط می تواند این را اجرا کند طوری که این سنگ به رنگ کبود در می آید و خار های ذهر دار درمی آید که در بعضی از آنها زهر و در بعضی دیگر اسید سولفریک هستش که در مواقع لازم اسید سولفریک را به اطراف می پاشد . بعدش خ ودتان می دانید سر طرف چی پیش می آید!

ترجمه ی 4:سنگ نامرئی

اینم دیگه توضیح می خواد؟این سنگ در مواقع حساس کسی که می خواهد نامرئی شود یا از چشم کسی پنهان شود این سنگ را در دستش می گیرد و می گوید: اکسچریوک راس سپس هم خودش و هم سنگ نامرئی می شوند


2- سه قدرت سیاه دیگر سنگ را بنویسید! (15)

اول:زهر این سنگ فقط یک پاد زهر دارد که آن به شدت کم یاب است آن پاد زهر آب دهان ققنوس هستش

دوم:ضد ضربه هستش حتی از الماس هم سفت تره

سوم:می توانید بزارید وسط مخفیگاه دشمن و قوی ترین جادوگر دنیا را بیارید و آن طلسم مخصوص را بزند و اسید به همه طرف بپاشد(اسید به اندازه ی 7 متر پخش میشود)


دیدگاه هر کس نشان


کلاس آموزش جادوی سیاه به سبک باستانی(یکی عنوان رو درست کنه دیگه!)
پیام زده شده در: ۱۲:۴۰ جمعه ۱۶ مرداد ۱۳۸۸
#67

دراکو  مالفوی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۳۲ دوشنبه ۱۸ خرداد ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۱۸:۳۳ سه شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۸۸
از دحام!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 117
آفلاین
1- چهار ترجمه ی نوشته ی روی سنگ با توضیحات کامل برای هر ترجمه را بنویسید! ( 16 امتیاز)

نکته مهم پیش از بیان ترجمه ها:اگر این سنگ را بچرخانیم میتوانیم نوشته ها را ترجمه کنیم.دشواری این کار به این علت است که بعد از هربار چرخاندن نوشته به زبان خاصی ترجمه میشود.

ترجمه 1(اگر سنگ را از همان زاویه عکس ببینیم.): سپاس و ستایش از آن مرلین باد که گر او را نستایی گزندِ سِحرِ سیه تمام هستی به تو رسد.
در این ترجمه به مرلین پرستی و آسلامی بودن جادوگر صاحب سنگ پی میبریم.

ترجمه 2 ( اگر سنگ را 90 درجه بچرخانیم.):قسم بر قدرت مرلین و قسم بر اقیانوسی که این عزیز را در آن یافتی.گر این را بی درنگ به دست خاندان اسلیترین بسپری تو را زینهار دهد،ولیکن گر این را نزد خود نگاه داری ،چنان گزندی به تو رسد که نتوانی از جای برخیزی!
متن از این زاویه خواننده را تهدید میکند تا در صورت آشنایی با افرادی از خاندان اسلیترین،فورا سنگ را به دست آن ها برساند تا از طلسم شومی که سنگ دارد در امان بمانند.اما اگر شخصی که این را یافته بسیار فضول باشد و اطاعت نکند هیچ اتفاقی نخواهد افتاد و او میتواند از ترجمه بعدی آگاه شود.این متن صرفا برای این است که سنگ زودتر به دست اسلیترینی ها بیفتد.

ترجمه 3 (اگر سنگ را 180 درجه بچرخانیم.): ای ساحر بدسگال!آگاه باش که عاقبت تو چیزی جز سِحر سیه نیست!ولیکن گر از ما اطاعت ورزی راز این قطعه را با تو خواهیم گفت.بدین جهت آن را روی سینه بگذار و چوبت را به سمت اسمان گیر.گر از ما باشی راز را خواهی یافت.
در این نوشته جادوگر قدرتمندی که این سنگ را ایجاد کرده میخواهد بداند شخصی که تا این جا توانسته مطالب نوشته شده را بخواند چه هدفی داشته.بدین منظور طلسمی اختراع کرده که اگر نیت او مطابق نیت سالازار نباشد هنگامی که چوبدستی را به سمت آسمان بگیرد و سنگ را روی سینه اش بگذارد،فورا کشته خواهد شد!

ترجمه 4 (اگر سنگ را 270 درجه بچرخانیم.):ما یافتیم که تو از مایی و این چنین تو بر این راز،کامگار گشتی!بر تو آفرین گوییم!حال گر این قطعه را رو به عدو برگیری،بی درنگ به پیش مرلین خواهد شتافت!در پناه مرلین و زیر سایه سالازار باد و باشی!
در آخرین متن قدرت اصلی این سنگ فاش میشود که برای آگاهی بیشتر از آن به سوال 2 مراجعه فرمایید!

2- سه قدرت سیاه دیگر سنگ را بنویسید! (15)
1-همان طور که در ترجمه ها نیز گفته شد یکی ازقدرت های این سنگ این است که اگر آن را روی قفسه سینه بگذاریم و چوبدستی را به سمت آسمان بگیریم ،در صورتی که قصد پلیدی از پیدا کردن راز این سنگ نداشته باشیم کشته خواهیم شد!
2- اگر سنگ را رو به روی شخصی بگیریم،بعد از چند ثانیه طلسمی از خود ساطع میکند که فرد منفجر میشود.(در ترجمه آخر به این مطلب اشاره میشود)
3- در صورتی که قطعه ای از سنگ که کنده شده(همان طور که در عکس مشاهده میکنیم) سرجایش قرار گیرد،خاصیتی مثل سنگ جادو پیدا میکند.

------------------------------
ضمنا خاله،قواص درست نیست!غواص درسته!آی!چرا...میزنی؟!آی!


منم سالم بودم
حالا خوب نگاه کن
اعصاب که ندارم
داره دکتر میزنه با چوب رو زانوم


تصویر کوچک شده


Re: ���� ����� ���� ��� ������� �Ș �������
پیام زده شده در: ۲:۱۹ جمعه ۱۶ مرداد ۱۳۸۸
#66

نیمفادورا تانکسold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۳۳ شنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۰:۱۸ جمعه ۳۰ مرداد ۱۳۸۸
از ریش مرلین آویزون نشو
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 93
آفلاین
1-چهار ترجمه ی نوشته ی روی سنگ با توضیحات کامل برای هر ترجمه را بنویسید! ( 16 امتیاز)
ترجمه اول: سنگ جادويي خفنز سالازار كبير، با قدرت هاي فرا سياه. دست نزن كه ميميري!
اين ترجمه به دو دليل نميتواند منظور نويسنده باشد: 1- سالازار كبير نبوده و صغير بوده، كبير هلگاست. 2- كسي با دست زدن به سنگ نمرده است

ترجمه دوم: سنگ سياه سم ساز مهلك كشنده ضد جادوگر. ساخت اجنه!
اين ترجمه احتمال دارد درست باشد و اجنه آن را ساخته باشند تا در جنگ با جادوگر ها از قدرت هاي آن استفاده كنند. اما نكته مشكوك اين است كه طبق 893 كتاب تاريخ و 2647 كتاب متون باستاني اجنه زبان هاي باستاني را نميشناسند و در ضمن اجنه در ساخت فلز ماهرند نه سنگ.

ترجمه سوم: زهرسنگ! مهلك، كشنده، وحشتناك، فاجعه آور و خفنز. غير فاني و جاويدان!
اين ترجمه درباره خصوصيات سنگ توضيح ميدهد و به احتمال 50 درصد ترجمه درست اين است.

ترجمه چهارم: جان پيچ(هوركراس) سالازار اسليترين، بنيان گذار هاگوارتز. باشد تا يك اسليتريني غيور به اين وسيله او را بازگرداند تا جهان را از شر خون فاسد ها و مشنگ ها پاك سازد!
اين ترجمه كه از همه هولناك تر ميباشد اين سنگ قدرتمند را جانپيچ اسليترين ميداند و 50% احتمال مي رود كه درست باشد(كه خداكند نباشد)

2- سه قدرت سیاه دیگر سنگ را بنویسید! (15)

1. از سنگ زهري مرگبار ميگيرند كه هيچ پادزهري ندارد
2. در صورت اصابت طلسم باعث انفجار شديدي ميشود، البته خود سالم ميماند.
3. با هيچ ضربه يا طلسمي صدمه نميبيند.
4. در صورت مجاورت طولاني با بدن شخص را در دم ميكشد.


هلگا معتقد بود ...
« هوش و علم ، [color=FF0000]شجاعت و غلب�


Re: ���� ����� ���� ��� ������� �Ș �������
پیام زده شده در: ۱۸:۴۱ دوشنبه ۵ مرداد ۱۳۸۸
#65

بلاتريكس لسترنج


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۸:۱۱ دوشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۹:۲۹ جمعه ۲۸ اسفند ۱۳۹۴
از ما هم شنیدن...
گروه:
کاربران عضو
پیام: 705
آفلاین
جلسه ی سوم آموزش جادوی سیاه به سبک باستانی:


هرمیون اظهار نظر کرد:
- من توی شصت و دو کتاب ریاضیات جادویی و هفتصد و نه تا کتاب وابسته به کتاب ریاضیات جادویی و هشتصد کتاب که نویسندش که همون نویسنده ی کتاب ریاضیات جادوییه خوندم که دو دو تا میشه چهار تا! هیچ شکی هم توش نیست لانگ باتم!

نویل کاغذ های سیاه شده را به طرف هرمیون پرتاب کرد و آهی کشید:
- ولی این برگه ها ثابت می کنن که دو دو تا میشه هشتا!

هرمیون ناامیدانه آهی کشید. در طرف دیگر کلاس لونالاوگود سعی می کرد که با لحن کشدار صحبت کند:
- می دونی لینی، من و پاپا دیروز رفتیم لندن! با این که از مشنگ ها خوشم نمی آد، اما اونا برنامه های جالبی دارن! ما دیروز رفتیم سینما...پاپا برام چیپس خرید و خب می دونی خیلی خوش گذشت.

لینی که متوجه حرف های لونا نشده بود، دستش را زیر چانه اش گذاشت و مژه هایش را برهم زد:
- اوه! ما هم پییروز رفتیم سینما چون ماما حالش بد بود و ما وسط لندن بودیم. برای همین لازم شد که ماما رو توی سینما بستری کنیم!

-

- چیه؟ چرا تعجب کردی لونا؟! البته دررابطه با فرهنگ تو نمیشه چیزی گفت! مگه نمی دونی سینما جای پفک خوردن نیست؟! اصلا" می دونی سینما کجاست یا فقط حرفشو می زنی؟!! سینما بیمارستان مشنگیه دیگه!

لونا سعی کرد آرام باشد و به این فکر کند که لینی قبلا" خیلی بهتر حدس می زد. سپس سعی کرد که آرام و شمرده، "سینما" را برایش شرح دهد.

درست در لحظه ای که نویل و هرمیون در حال بحث بودند، در کلاس باز شد و بلاتریکس لسترنج وارد کلاس شد، به طرف صندلی شکسته اش رفت و شنلش را روی صندلی انداخت. نفس ها در سینه حبس شد و به جز صدای هرمیون که سعی می کرد، " دو دوتا" رو برای نویل توجیه کند، صدای دیگری به گوش نمی رسید! بلاتریکس با عصبانیت به هرمیون خیره شد و زیر لب غرید:
- دوشیزه گرنجر! 20 امتیاز به خاطر این بی توجهی از گریفندور کم میشه. می تونی بشینی!

هرمیون آهی کشید و روی صندلی اش نشست! جیمز سیروس دستش را بالا برد:
- پرفسور، می خواستم بگم که ما به بابامون گفتیم که شما به ما چی درس می دید. بابامون هم گفت که درس شما خیلی بده و در اولین فرصت با مدیر مدرسه صحبت می کنه!

بلاتریکس دندان هایش را روی هم سایید:
- کروشیو بچه! حرف نزن و به تخته نگاه کن!

انگشت جیمز بار دیگر بالا رفت:
- اما پرفسور، من نمی تونم تمرکز کنم! چون یویوم همین الان توسط پرنده ی ساختگی دراکو دزدیده شد!

بلاتریکس با عصبانیت کروشیوی دیگری به طرف جیمز فرستاد. کلاس در سکوت عجیبی فرو رفته بود و نفس هیچکس در نمی آمد! بلاتریکس چوب دستی اش را بیرون کشید و بلافاصله نوشته هایی روی تخته هویدا شد:
- خب، امروز بر خلاف دو جلسه ی قبل، قرار نیست که درمورد قتل و این مسایل صحبت کنیم! امروز ما می خوایم، داستان طلسمی رو بگیم که بیست سال پیش پیدا شد! بیست سال پیش، هنگامی که قواص های مشنگ در زیر دریاهای خروشان در حال جستجو بودند، به قطعه سنگی برخوردند که با هیچ ابزاری قابل خرد شدن نبود! این سنگ به دلیل نوشته ی عجیبی که بر روی آن حک شده بود، بسیار مرموز شناخته شد! اما مشنگ ها با علم محدودی که دارند، سر از کار سنگ در نیاوردن و آن را به موزه سپردند! یکی از جادوگران، سنگ را سه سال پیش از موزه ای در لندن دزدید و در سینمای لندن پنهان کرد.

لونا به لینی نگاهی کرد و دستش را بالا برد:
- ببخشید پرفسور، سینما چیه؟

بلاتریکس چند ثانیه به فکر فرو رفت و سرش را تکان داد و گفت:
- سینما، همونجاییه که مشنگا، ماشین هاشون رو توش پارک می کنن! بعضی ها چرا اینطوری نگاه می کنن؟! سینما همینه دیگه!

کسی جرات نکرد که توضیح اضافه ای بدهد و بلاتریکس با اعتماد به نفس ادامه داد:
- بعد از اون سنگ رو پیش چند تا از استادان مشهور در ترجمه ی طلسم ها بردند و متوجه شدند که این طلسم به خاطر چهار زبان متفاوتی که قابل ترجمست، دارای چهار معنی متفاوت نیز هست! این سنگ دارای قدرت جادویی خاصی نیز هست که میشه گفت به خاطر تولید سم کشنده اش قدرت جادوی سیاه داره! این سنگ به جز این سم کشنده سه قدرت سیاه دیگر نیز دارد! سنگ در حال حاضر اینجاست. مجبور شدم چند تا از کروشیو های ازرشمندمو به جای این سنگ به صاحب موزه ی جادوگری هدیه کنم! این هم سنگ! من از کلاس میرم بیرون و شما فرصت دارید که سه دقیقه با دقت به سنگ نگاه کنید! بعد باید چهار ترجمه ای که فکر می کنین درسته رو با توضیحات کامل برای جلسه ی آینده بنویسید! بعد از سه دقیقه، دراکو سنگ رو برمیداره و بهم بر می گردونه! درضمن فراموش نکنید که ظاهر این سنگ شبیه تکه نانه و به هیچ عنوان نباید اونو به عنوان نان مصرف کرد، چون ممکنه دندوناتون بشکنه! واضحه دوشیزه براون؟!

لاوندر سرخ شد و بلاتریکس با خونسردی چوب دستی اش را در جیب ردایش گذاشت. سپس شنلش را پوشید و از کلاس خارج شد. بعد از خروج بلاتریکس، همه ی چشم های موجود در کلاس به طرف سنگ برگشت و به نوشته ی عجیب روی سنگ خیره شد!

_________________________________________________________

تکالیف:


هردو غیر رول هستند:

1-چهار ترجمه ی نوشته ی روی سنگ با توضیحات کامل برای هر ترجمه را بنویسید! ( 16 امتیاز)

2- سه قدرت سیاه دیگر سنگ را بنویسید! (15)

توجه : تکلیف اول 16 امتیاز دارد که یک امتیاز آن، امتیازی می باشد!


وقتی شب برمی خیزد
دنیا را در خود پنهان می کند
در تاریکی غیرقابل رُسوخ
سرما بر می خیزد
از خاک
و هوا را آلوده می کند
ناگهان...
زندگی معنایی جدید به خود می گیردl


Re: کلاس جادوی سیاه فوق پیشرفته سبک باستانی
پیام زده شده در: ۲۲:۴۹ جمعه ۲ مرداد ۱۳۸۸
#64

بلاتريكس لسترنج


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۸:۱۱ دوشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۹:۲۹ جمعه ۲۸ اسفند ۱۳۹۴
از ما هم شنیدن...
گروه:
کاربران عضو
پیام: 705
آفلاین
امتیازات جلسه ی دوم کلاس جادوی سیاه فوق پیشرفته ی سبک باستانی


گریفندور: 28 امتیاز

تايبريوس مك لاگن:5 + 24= 29 امتیاز

یک امتیاز کم کردم از قسمت رولت! رولت خیلی عالی بود اما بهتر بود دیالوگ هم داشت! فضاسازی خیلی خوب بود اما به خاطر این که نوشتت به شدت نیاز به دیالوگ داشت و از دیالوگ استفاده نکردی مثل یک گزارش شده بود بیشتر تا توصیف یک قتل! با اینحال همونطور که گفتم متن رولت عالی بود!

آبرفورث دامبلدور : 5+ 23= 28 امتیاز

دو امتیاز از قسمت رولت کم شد! علایم نگارشی درست بود اما منظم نبودند! جملات کوتاه و بلند پشت سر هم و میشه گفت نامنظم پشت سر هم می اومدند که باعث میشد مدام استپ هایی زده بشه که از زیبایی پست بکاهه! بعضی جاها از کلمات مناسبی استفاده نکرده بودی که در حقیقت نمیشه گفت مناسب نبودند...بهتره بگم با جملت همخونی نداشتند!


برتا جورکینز : 5+22=27

سه امتیاز از قسمت رولت کم شده! اول از همه به خاطر علایم نگارشی نامناسب! خیلی جاها هم که از علایم نگارشی اصلا" استفاده نکرده بودی! دوم به خاطر سوژت! توی متن تدریس گفته شده بود که دلیل کشته شدن نامزد اترک اینه که ، اترک به خاطر انتقام به سوی نامزدش حمله ور شده...اما سوژه ی پست شما چیز دیگه ایه! کلمات نامناسبی که با جمله همخوانی نداشتن هم در بعضی از قسمت های پستت دیده میشد!


راونکلاو: 27 امتیاز

ویولت بودلر: 5+ 24= 29 امتیاز

یک امتیاز از قسمت رولت کم کردم! کلمه ی "واقعا" که اورده بودی یکی از مهمترین دلایلش بود! دلیل دیگش هم دیالوگ ها بودن! این سبکی که دیالوگ نوشتی نمی گم غلطه، اما بهتره که با علایم نگارشی مربوط به دیالوگ ها، دیالوگ ها رو نشون بدی! یکی دو جا هم کلمه هایی دیدم که به هیچ عنوان به جملت نمی اومد و یکمی جمله هارو نازیبا می کرد! اما سوژه رو توی رولت خوب پیش برده بودی!

لیسا تورپلین: 5+ 23= 28 امتیاز

دو امتیاز از قسمت رول کم شده! اول از همه به خاطر رعایت نکردن نظم علایم نگارشی! دوم هم به خاطر سوژه! همونطور که در متن تدریس گفته شده بود، اترک برای انتقام گرفتن سراغ نامزدش رفته بود و اونو کشته بود! اما در این پست ...کشته شدن جنی..بیشتر به دلیل جنون وحشیانه ی اترکه که تشنه ی خونه! نه به خاطر انتقام!

لونا لاوگود: 5+ 18=23

هشت امتیاز کم کردم از قسمت رولت! کلمات نامناسب در بین جمله ها به شدت بی نظمی به وجود آورده بود! علایم نگارشیت بعضی جاها نامناسب بودن! رولت بیشتر شبیه یک گزارش سریع بود تا توصیف یک جنایت و عدم وجود دیالوگ و فضاسازی کافی از زیبایی پستت کم کرده بود!


هافلپاف: 26 امتیاز

مری فریز باود: 5+ 21= 26

از قسمت رول امتیاز کم شده! چرا این قدر سوژه رو سریع پیش برده بودی؟! متنت نیاز به دیالوگ داشت...که متاسفانه دیالوگ نداشتی! اسم های اشاره در خیلی از موارد اشتباه به کار برده شده بود! انگار خیلی سریع نوشته بودی چون اشتباهات تایپی هم در متن رولت زیاد بود!

پیوز: 5+23= 28

خیلی خیلی تند پیش برده بودی سوژه رو! سوژه جای کار داشت ولی متاسفانه زود تمومش کرده بودی! فضاسازیت خیلی خوب بود اما جملات هم کمی مبهم بودند!

لورا مدلی: 5+ 18= 23

اولا" که غلط های املایی داشتی! دوما" سوژه رو خوب تحلیل نکرده بودی...جملات بیشتر کوتاه بودن و این درحالی بود که بهتر بود از جملات بلند هم استفاده می کردی...بعضی جاها جملات مرتب نبودند...یعنی جمله بندیت اشکال داشت. سوژه رو هم خیلی تند پیش برده بودی..در حالی که سوژه، سوژه ای بود که جای کار داشت. به متن تدریس هم دقت نکرده بودی که گفته بودم نامزد اترک، به خانواده ی اترک اطلاع داده بود که اترک به جادوی سیاه علاقه مند شده...این یکمی توی پستت اختلال ایجاد کرده بود که به خاطر این که پستت به متن تدریس نزدیک بود...امتیازی کم نکردم!


اسلیترین: 17 امتیاز

نارسیسا مالفوی: 5+20= 25 امتیاز

5 امتیاز از قسمت رول کم شده! اول از همه پاراگراف بندی...دوم علایم نگارشی که مناسب نبودند! سوم علایم نگارشی که منظم استفاده نشده بودند. چهارم سوژت! در حقیقت در متن تدریس گفته شده بود که اترک برای انتقام میره سراغ نامزدش و اونو به قتل می رسونه. اما از رولت اینطور برداشت کردم که اترک برای این که خونش عشقش در رگ هاش جاری بشه میره سراغ نامزده و می کشتش! یکی دو جا هم نامنظم بودن جمله ها!

رابستن لسترنج: 5+22= 27 امتیاز

از قسمت رول امتیاز کم کردم! دیالوگ ها...بهتر بود از علایم نگارشی مربوط به خودش استفاده می کردی! علایم نگارشی نا منظم بودند...سوژه رو هم تند پیش برده بودی! میشد بیشتر روش کار کرد!






گریفندور: 29+28+27 :3 = 28 امتیاز

راونکلاو: 29+28+23 :3 = 26.66 روند میشود: 27 امتیاز

هافلپاف: 28+26+23 :3 = 25.66 روند میشود: 26 امتیاز


اسلیترین: 25+27 : 3= 17.33 روند میشود: 17 امتیاز


وقتی شب برمی خیزد
دنیا را در خود پنهان می کند
در تاریکی غیرقابل رُسوخ
سرما بر می خیزد
از خاک
و هوا را آلوده می کند
ناگهان...
زندگی معنایی جدید به خود می گیردl


Re: ���� ����� ���� ��� ������� �Ș �������
پیام زده شده در: ۲:۲۱ جمعه ۲ مرداد ۱۳۸۸
#63

لورا مدلیold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۳:۴۶ یکشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۲:۵۶ سه شنبه ۲۹ اسفند ۱۳۹۶
گروه:
کاربران عضو
پیام: 298
آفلاین

1- با بررسی در کتاب های قدیمی جادوگری، بگویید که طلسمی که attracproud کشف کرد چیست و چه کاربردی دارد؟


با بررسی کتاب هایی نظیر «زندگی جادوگران سیاه» و «سیاهترین و خشنترین طلسم ها » سرانجام تونستم این طلسم رو پیدا بکنم. این طلسم یک طلسم بوده که باعث میشده قوی ترین احساس هرکسی بروز بکنه. یعنی اگر کسی عشق در وجودش خیلی قوی بوده عشقش بروز میکرده و یا اگر درد زیاد بوده دردش و ...

در مورد این شخص چون این شخص نفرت توی وجودش خیلی زیاد بوده و چون اون لحظه داشته توی آینه نگاه میکنه و خودش رو میدیده این دو احساس با هم قاطی شده و باعث شده که طلسم نفرت رو روی خودت بروز بده که به صورت کشته شدن خودش در اومده ...

در کل اینکه اون قصد خودکشی نداشته ولی به خاطر نفرت شدید وجودش اینطور شده

تکلیف دوم:

تکلیف



Re: ���� ����� ���� ��� ������� �Ș �������
پیام زده شده در: ۰:۲۷ جمعه ۲ مرداد ۱۳۸۸
#62

پیوز قدیمی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۲۱ جمعه ۲۵ اسفند ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۳:۳۸ پنجشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۹
از توی دیوارای تالار هافلپاف
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1511
آفلاین
1- با بررسی در کتاب های قدیمی جادوگری، بگویید که طلسمی که attracproud کشف کرد چیست و چه کاربردی دارد؟

اترکپرود از مرگ متنفر بود، او میدانست که بدترین شکنجه برای هرفرد آگاهی از مرگ است، و آگاهی از زمان مرگ. در بعضی کتابها آمده است که او طلسمی را ابداع کرد که افراد را با شکنجه میکشد ، اما این اصل داستان نیست ...

بر اساس منابعی معتبر مشخص شده است که طلسم اترکپرود نوعی طلسم مرگ تدریجی بود که با ورد «ایندینتیو» عملی میشد.این طلسم باعث میشد که فرد در عرض 2 ماه به طور تدریجی به مرگ نزدیک شود و در طول این دو ماه هر روز صحنه مرگ خود را در ذهنش ببیند. اترکپرود قصد داشت همه آنهایی را که سرنوشت شومی برای او رقم زده اند با این طلسم مجازات کند اما عمر او کفاف کافی برای اینکار نداشت.


2- صحنه ای که attracproud نامزدش را به قتل رساند را توصیف کنید!

تصویر کوچک شده


ویرایش شده توسط پیوز در تاریخ ۱۳۸۸/۵/۲ ۲:۲۳:۲۱

هلگا معتقد بود ...
« هوش و علم ، شجاعت و غلبه بر ترس و حتی نجابت و وقار به وسیله سختکوشی قابل دسترسیه ! »


تصویر کوچک شده






A Never Ending Story ...


Re: ���� ����� ���� ��� ������� �Ș �������
پیام زده شده در: ۱۱:۵۵ پنجشنبه ۱ مرداد ۱۳۸۸
#61

مری فریز باود


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۴۴ چهارشنبه ۱۶ مرداد ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۳:۲۹ جمعه ۱۵ مرداد ۱۳۹۵
از زیر عذاب
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1014
آفلاین
1.

طلسمی رو که این جادوگر کشف کرد ، وردی بود که از آوداکداورا هم خطرناکتر بود ، بدین دلیل که این طلسم فقط در یک لحظه فرد را از روحش جدا کرده و در حقیقت بعد از گذشت لحظاتی آن را راحت میکند.
اما طلسم franseevarz که بعدها به نام این جادوگر ثبت شد ، روح را با درجاتی بسیار از خشانت و انزجار از جسم جدا میکند ، به طوری که در لحظه‌ی خروج چنان زجری بر فرد وارد میشود که هرگز تا آن موقع آن را تجربه نکرده است .
بعد از جدا گشتن روح نیز او میتواند از هر دو یعنی جسم و روح بر اساس مقاصد خود استفاده کند زیرا هر دوی انها تحت سلطه او قرار میگیرند .

می گویند بعدها یکی از جادوگران نیز چنین طلسمی را بر روی ساحره ای انجام اد که عاشق وی بود اما او به جادوگر تمایلی نداشت و ساحره سالیان سال به وی خدمتی همراه ذلت کرد . با جسم خود او را شاد و با روحش مقاصدش را اجرا میکرد .

2.
بوقی تاپیک به تکلیف نمیخوردا ، یا من نفهمیدم

تکلیف


خداحافظی در اوج یا خروج فوج فوج... مسئله این است!


پیام زده شده در: ۱۳:۰۹ شنبه ۲۷ تیر ۱۳۸۸
#60

لونا لاوگود


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۳۲ سه شنبه ۶ فروردین ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۰:۴۵:۴۹ پنجشنبه ۱۶ فروردین ۱۴۰۳
از خرس مستربین خوشم میاد!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 706
آفلاین
1:
لیندراوت:
نام این طلسم به ندرت در کتاب های کهن و غیر کهن یافت میشود، یا اگر هم نام این طلسم را بنویسند به صورت برعکس مینویسند دلیل آن هم این است که چون Attracproud آن را در آینه امتحان کرده است اینگونه مینویسند.

این طلسم هنگامی که به فردی برخورد میکند، به محض برخورد طلسم با فرد شکم فرد را از هم میدرد و دل و روده و قلب و ... او را به بیرون پرتاب کرده و سپس تبدیل به خاکستر میکند، چشمان فرد در کاسه شروع به آتش گرفتن میکند و دستانش تبدیل به سنگ و سپس تمام بدنش سرتاسر تبدیل به سنگ میشود که رگهای آن در سنگ هنوز جریان دارد، یا به نوعی فرد هنوز زنده است و دارای هوش و حواس.

2:
تکلیف دوم!


Only Raven !


تصویر کوچک شده







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.