ادامه نمایشنامه کلاس . ( 10 امتیاز (
ولی افسوس که بلرویچ ، در مواقعی که استرسش زیاد میشه ، مغزش از کار می افته . برای همین یادش رفت فرمون رو بچرخونه و مستقیم بسمت اون عده از شاگردان با فرهنگ و مغرور کلاس رفت .....
در حین رفتن به سمت اونها ، در حالی که خیره به اونها می نگرسیت ، متوجه شد که همه با وازلین و انواع روغن های چرب ساخت قزوین (
) دستاشون رو چرب کردن و آماده ی پذیرایی از پروفسورشون هستن ! البته شایان ذکر هستش که در همه ی اقشار جامعه ، چه با فرهنگ و چه بی فرهنگ ، قزوینی پیدا میشه !! تو هاگوارتز هم استثناء نبود !
خلاصه ، با شور و هیجان سمت بچه ها میره و طوری با اون ها گرم و صمیمی میشه که همه حال میکنن با این بلرویچ که عجب جوات بامرامی هستش و این گونه بود که همه می فهمن که همه ی جوات ها با مرامن ولی حیف که اجازه ی فعالیت بهشون نمیدن !!
به عجله در حالی که گرد و خاک روی رداش رو می تکونه ، برمی گرده و به سمت جلوی دانش آموزان میره و رو به اون ها بر می گرده و دستاش رو از دو طرف باز می کنه و به اون ها تعظیم می کنه ....ولی تعظیم همانا و سوزش مجدد همانا !!
بعد از گذشت این بی ناموسی ها ، بلرویچ به سمت بچه ها میره و از دیدن چهره ی جدیدی در بین اون ها بسیار متعجب میشه و با صداهای متنوعی ، شادی خودش رو نشون میده ...
- ممممعععع ! زاخاریاس اسمیت ؟ ایول ایول ! کجا بودی تو جوات !؟ هنوزم خاله بازی می کنه ؟
ولی وقتی کاملا دقیق میشه و میبینه که نصف ساحره های کلاس ، دور اون نشستن ، جواب سوال خودش رو پیدا می کنه !!
میاد و دستی روی سر زاخی می کشه و میگه :
- آره ... یادش به خیر ! قبلا یادته با هم جوات بازی می کردیم ؟ آخی ... حیف شد ! حالا دیگه شما افتادی تو کار خاله بازی ، منم تو کار مدرسه و درس و کوفت و زهره مار و موتور براوو و بوق ! بد دوره زمونه ای شده !
در همون حال ، پروفسور کوییرل که از دور شاهد این همه بی ناموسی و انواع مختلف خاله بازی بود ، به سمت بلرویچ میاد تا اون رو تنبیهی جانانه کنه !!
چه ارزشی !!!
سوال 1 : با توجه به نمایشنامه این جلسه ، آیا موتور براوو بهتر است یا جوب جارو ؟ توضیح دهید .( 5 امتیاز )
موتور براوو از همه لحاظ بهتر است ، در زیر به دلایلی اندک بسنده می کنیم !
1 – وسیله است همچون یک دوست که هرگز خراب نمیشود ، ولی اگر خراب شود ، دوستی را از یادت می برد !
2 – وسیله ای هستش ، مختص جوات ها و با مرام ها ! به علت حضور در بین آنان ، این وسیله توصیه می شود .
3 – دردسر تمیز کردن و شستشو نداره ، یک بارون میاد خودش تمیز میشه !!
4 – مورد تایید همه ی ارگان ها و سازمان های مختلف است !
5 – شخص با مرامی مثل بلرویچ ، اون رو تایید می کنه !!
سوال 2 : مشخصات چوب جاروی استاندارد ؟ ترجیحا ساخت قزوین ( 5 امتیاز )
در سال های اخیر ، جارو های زیادی ساخته شده که به گفته ی مردم عزیز قزوین و سراسر ایران ، هیچ کدام به نرمی و لطافت و راحتی جاروی قزوین نبوده . طوری که شاهد صدور بی اندازه ی اون ها به کشور های خارجه و بیگانه نیز هستیم !
مواردی که این جارو ها نسبت به جاروهای مشابه سر تر می نامید ، عبارتند از :
1 – صافی چوب جارو که نشیمن گاه را اذیت نمی کند !!
2 – داشتن سرعت و نرمی و روان بودن حرکت در مسیرهای طولانی
3 – با این سرعت بی نظیر ، چشم هم کودک و پسر بچه ای را خیره می کند !!!
4 – بزرگ و جادار است و به راحتی می توان روی آن 10 پسر بچه را سوار کرد !
سوال 3 : ابعاد ، حجم و وزن دقیق کوافل ، اسنیچ و بلوجر ها در کوییدیچ ؟ ( 5 امتیاز (
** سرخگون یا کوافل ، در گذشته از اتصال چند تکه چرم به یکدیگر ساخته میشد که بسیار ضعیف عمل می کردند . در سال های بعد ، حدود سال 1900 ، به فکر ساختن توپی افتادند که بتوان آن را سالم به مقصد رساند و هم چنین بزرگ باشد . زیرا توپ های گذشته یا سالم به مقصد نمی رسیدند یا به دلیل کوچکی و در رفتن تووپ ، اصلا به مقصد نمی رسیدند .
امروزه کوافل را کوچک تر کرده اند و همچون توپ یک ورزش ماگلی ، به اسم فوتبال ، یک تکه و بدون درز است . دلیل این کار این است که توپ در مسیر حرکت خود ، قوس پیدا نکند و بتواند مستقیم به راه خود ادامه دهد . قطر امروزی این توپ ، 30 سانتیمتر است . وزن کمی دارد تا به راحتی بتواند جابجا شود . حجمی معادل حجم یک توپ پلاستیکی میگیرد که بسیار مورد استفاده در کوچه ها می باشد .
** اسنیچ ، که توپی است دارای بال و پر طلایی و مفاصل پر قدرت که می تواند به راحتی جابجا شود و در همه جهت ها حرکت کند . این توپ حدود 5/5 سانتیمتر قطر دارد و دلیل این قطر کم این است که باید این توپ در دست جا شود و نتواند به آزادی حرکت کند . وزنی آن تقریبا برابر 75 گرم می باشد که وزنی متعادل است و دلیل این انتخاب وزن به این دلیل است که دلیل خاصی ندارد !!!
** بلوجر ها یا توپ های بازدارنده ، یکی از خشن ترین توپ ها در این بازی هستند . این توپ ها که جنسشان از آلیاژ اهن و سرب است که استحکام چشمگیری برای آن به وجود می آورد . دلیل استفاده از این آلیاژ این است که در گذشته ، به قدری توپ ها را محکم ضربه می زدند که توپ ها اکثرا غر میشدند و مسیری که در مسابقه می رفتند کج میشد و نمی توانستند کار خود را به خوبی انجام دهند . این دو توپ ، هر کدام به قطر حدود 13 سانتی متر و رنگ سیاه آن ، کاملا در زمین آزاد بوده و روی بازیکن خاصی تمرکز نمی کنند .
سوال 4 : انواع چماق هایی که در مسابقات کوییدیچ استفاده میشود ؟ از خار دار گرفته تا دیجیتال ؟ همراه با توضیحات . ( 5 امتیاز )
در گذشته ، از چوب های درختان که به صاف و صوف شده بود استفاده می کردند . این چوب ها قدرت و استحکام خوبی داشتند ولی در دست مدافعین راحت نبود و این باعث می شد که مدافعین بعد از مدتی دست از بازی بکشند و خونی را که از دستشان آمده بود تمیز کنند ! این چماق ها دارای خارهای تیزی در ناحیه ای بودند که مدافعین آن ها را از آنجا می گرفتند ! ( نکته : این اولین نمونه ی خود آزاری در بین جادوگران بود الیته تا اون جایی که اطلاع داریم ! )
بعد ها ، که جادوگران و مدافعین سوسول و با فرهنگ به جمع بازیکنان کوییدیچ پیوستند ، این چماق ها کم کم از دور خارج شد و به عدم پیوست ، سپس چماق های دیجیتال جای آن ها را گرفت که دارای یک عدد منوی مدیریت در ناجیه تحتانی بود که با آن منو ، می شد بر روی فرد خاصی تمرکز کرد و تا انتهای بازی ، آن فرد را کاملا خرد و خاکشیر کرد !