هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۱۳:۱۸ دوشنبه ۱۹ تیر ۱۳۸۵

مرگخواران

بلیز زابینی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۳۸ جمعه ۲۵ شهریور ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۲:۵۷:۴۲ سه شنبه ۲۱ فروردین ۱۴۰۳
از یخچال خانه ریدل
گروه:
ایفای نقش
مرگخوار
کاربران عضو
پیام: 1708
آفلاین
ادامه نمایشنامه :

بلرویچ با سرعت به سمت ملت پیش میرفت و ملت هم به این حالت مونده بودن چی کار کنن . ناگهان بلیز میپره وسط جمعیت .
بلیز : ملت ملت اینجا رو تخلیه کنین .
بلافاصله ملت شروع به جنب و جوش میکنن و جاده رو تخلیه میکنن
بلرویج در حال بوق زدن :
ملت از سر راهم برین کنار .
همه ملت دانش آموز با حرکات ماتریکسی به کنار میروند و بلرویچ از بینشون رد میشه . و از اون ور محوطه میره بیرون .
بلرویچ فریاد زنان :
تا جلسه بعد خدا نگه دار !!!
ملت : بای بای !!!

-----------------------------------


- سوال 1 : با توجه به نمایشنامه این جلسه ، آیا موتور براوو بهتر است یا جوب جارو ؟ توضیح دهید .( 5 امتیاز )


چوب جارو . چون که هم سریعتره . هم اینکه مشکل ترمز کردن نداره . ولی طبیعیه که هر آدم جواتی یه موتور رو ترجیح میده . حالا میخواد موتور گازی باشه میخواد هالی دیویسون باشه فرقی نمیکنه


- سوال 2 : مشخصات چوب جاروی استاندارد ؟ ترجیحا ساخت قزوین ( 5 امتیاز )


1- این جارو دارای قابلیت دو نفر میباشد
2- از جذابیت های این جارو اینه که خیلی چست و چابک و همچنین خیلی شیطونه !!!
3- وقتی داره از بالای شهر قزوین رد میشه شاید یه دفعه ای برعکس شه و شما رو رو هوا رها کنه
4- این جارو مطابق با ویژگی های آسلامی طراحی شده .


- سوال 3 : ابعاد ، حجم و وزن دقیق کوافل ، اسنیچ و بلوجر ها در کوییدیچ ؟ ( 5 امتیاز )


اسنیچ : 100 گرم . دارای قطر هشت سانتی متر ، حجم 196/86 و طلایی رنگ میباشد . جنسشم طلاییه

بلوجر : توپی برای ناکار کردن حریف با ده کیلو وزن و شتاب فوق العاده . دارای قطر بیست سانتی متر و حجم 124/6 میباشد . جنسشم آهنیه

کوافل : توپی قرمز رنگ اندازه توپ فوتبال با این تفاوت که روی هواست . قطر سی سانتی متر و حجم 3452 سانتی متر


سوال 4 : انواع چماق هایی که در مسابقات کوییدیچ استفاده میشود ؟ از خار دار گرفته تا دیجیتال ؟ همراه با توضیحات . ( 5 امتیاز )


اگر بازی DQ داشته باشه در اون صورت تنها باید از چماقهای عادی استفاده کرد وگرنه خطاست . اما اگر بازی DQ نداشته باشه اون وقت دیگه از نو چماقی میشه برای بازی استفاده کرد .

انواع چماق ها :

چماق چوبی : برای بازی جونمردانه
چماق فلزی : برای همون بازی جوان مردانه و گاهی اوقات تو سر و کله هم زدن
چماق خار دار : چماقی که مثل جوجه تیغی و معمولا در بازی های بدون DQ برای زدن هم استفده میشود .
چماق دیجیتالی : دیجیتالم کجا بود این چماق قادره قدرت و سرعت ضربه رو اندازه بگیره
چماق زیر خاکی : اولین چماق موجود در جهان است که ساخت و شخص شخیص مرلینه
چماق دو سر : چماقی که دارای دو سر هست و در آن واحد میتواند بر رو بازدارنده ضربه بزند
چماق با سر نیزه : برای جنگ های تن به تن به خصوص در جام های جهانی که اغلب پر از درگیری میباشد
چماق کنترل از راه دور : شخص چماق خودش رو پرتاب کرده و با وسیله ای آن را کنترل میکند .
چماق جاسوس : این چماق به اعضای اون یکی تیم نفوذ کرده و سعی میکند تاکتیکهای ن تیم را بدست آورد
چماق برقی : قبل از بازی اونا رو باید شارژ کرد . اونوقت در هنگام بازی خیلی مخوفن
چماق با جلوه های ویژه : دارای دوربینی هست که تمام صحنه ها رو فیلم برداری میکنه




Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۰:۰۴ دوشنبه ۱۹ تیر ۱۳۸۵

جسیکا پاتر old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۱۵ یکشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۲:۱۶ جمعه ۴ اسفند ۱۳۹۶
از تالار قحط النساء گریف!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1540
آفلاین
یاهو




- ادامه نمایشنامه کلاس . ( 10 امتیاز )
و پروفسور همچنان بوق میزد ...
قان ...قام .... بــــــــــــــــــــــــــوق
موجوداتی مثل ققی و هدی که بال داشتن سریع به پرواز در آمدن و بقیه ی دوستان ارزشی نیز به تقلید از آنها سوار بر جادوهایشان شده و به کمک پروفسور رفتن !
ققی و هدی که مکمل یکدیگر در این حادثه بودند دو طرف درای بلرویچ را گرفتن و و با نوک خود وی را هدایت میکردند.
چند دقیقه بعد*
پ.بلر در حایل که داشت درای خاکی شو پاک میکرد و از توی جیب سمت چپش بال های هدی رو در می آورد گفت:
_ اهم...اهم ... خب دوستان کجا بودیم؟؟؟
ملت دانش آموز:
پ.بلرویچ جاروی خودش رو از روی ترکه ی براووش بیرون کشید و رو به بچه ها که چهار صفه صد و چند نفری رو تشکیل داده بود کرد و گفت:
_ شانس آورین بچه ها !
هدی و ققی و بقیه ی دوستان بلرویچ: یا ریش مرلین !
بلرویج:
و به این ترتیب ماجرای موتور بوقی پ.بلرویچ تبدیی به سوژه ای
شده بود که تا ساعتی باعث خندیدن بچه ها میشد!

- سوال 1 : با توجه به نمایشنامه این جلسه ، آیا موتور براوو بهتر است یا جوب جارو ؟ توضیح دهید .( 5 امتیاز )
بستگی داره شما چی دوست داشته باشین ولی با توجه به نمایشنامه موتور وسیله ی بهتری است زیرا:
نوعی کلاس محسوب میشود که هر کسی توان خریدن این وسیله را ندارد !
میتوان در حمل و نقل استفاده شود ( دونفر عقب + راننده) ضمنا میتونیم خرید هم کنیم واسه خونواده و اینا ...
ولی جارو دارای تعادل کمتریه! یعنی تا به باد بخوره یه وری میشی ، می افتی تو حوض نقاشی !
و...

- سوال 2 : مشخصات چوب جاروی استاندارد ؟ ترجیحا ساخت قزوین ( 5 امتیاز )
دارای نشان gh در انتهای جارو نرسیده به جارویش!
دارای سرعتی چست و چابک که بازیکن به نرمی و نازکی میتواند روی آن بنشیند!
تایید شده توسط استادان و متخصصانه این حرفه مانند: کوییرل و برادر حمید!
بزرگترین ویژه گی که دارد این است که ساخت وطن است و نماد خودکفایی ملت در ساخت وسایل ورزشی مانند چوب جارو !

جادار زیبا و مطمئن نیز میباشد!

- سوال 3 : ابعاد ، حجم و وزن دقیق کوافل ، اسنیچ و بلوجر ها در کوییدیچ ؟ ( 5 امتیاز )
کوافل: داری 100گرم وزن و رنگی قهوه ای سوخته و شکلی دایره مانند که شبیه به توپ فوتبال در بازی مشنگی می باشد!
بلوجر: شبیه به گرز است که برای زدن حریف و همینطور کوافل استفاده می شود دارای قطری به طول 19+1=20 سانتیمتر است و وزنی تقریبا سنگین !
اسنیچ: یا گوی زرین که در بازی کوییدیچ از ارزش خاصی برخوردار است ، وزنه دقیقی ندارد فوقش 5 یا 7 گرم در کل بسیار سبک است ! شکلی دایره مانند که بالهایی برای پرواز دردو طرف دارد همینطور رنگی طلایی دارد!

سوال 4 : انواع چماق هایی که در مسابقات کوییدیچ استفاده میشود ؟ از خار دار گرفته تا دیجیتال ؟ همراه با توضیحات . ( 5 امتیاز )
در قدیم به علت کمبود امکانات و فناوری و استفاده نکردن از انرژی هسته ای 200 تومن بسته ای!...و غیره از کوافل پیشترفته خیلی کم استفاده میشد و اغلب دارای درز کوچکی بالای چماق قرار داشت که با باز کردن زیب میتوانست پنچه بکس خارج شده و مستقیم به شکم یا صورت طرف برخورد میکند اما حالا ، به دلیل ارتقاع سطح مسابقات تیم های مختلف از چماق هایی استفاده میکنند که به وسیله ی سنسور (sensor)هایی که در داخل چماق و همینطور دستبند بازیکن قرار دارد با زدن یک دکمه علاوه بر هدف گرفتن طرف مقابل میتوان اطلاعات زیادی در مورد عملکرد مسابقه نیز بدست آورد همینطور میتوان با زدن بی حسی به طرف در اثر برخورد به چماق مدتی از بازی دور نگه داشته باشیم!







Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۲۰:۳۴ یکشنبه ۱۸ تیر ۱۳۸۵

ورونیکا ادونکورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۱۸ یکشنبه ۴ تیر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۴:۲۲ دوشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۰
گروه:
کاربران عضو
پیام: 404
آفلاین
نمایشنامه:
آن دسته از دانش آموزان مغرور که دست هایشان را دور کمرشان قلاب کرده بودند، به محض دیدن بلرویچ که مستقیم به سمت آن ها می آمد، یکصدا فریاد کشیدند: نـــــــــــــــــــــــــــــــــــه!
با این حال هیچ یک از آن ها از جایگاهشان تکان نخوردند. صدای فریاد بلرویچ هم به گوش آن ها می رسید. باز هم هیچ حرکتی نکردند.
بلرویچ ملتمسانه می گفت: برید کنار...
هیچ اتفاقی نیفتاد. بچه ها هنوز در کنار یکدیگر به چشم می خوردند وحرکتی از خود به جا نمی گذاشتند.
بلرویچ همچنان با موتور براوو خود به آن ها نزدیک می شد. اما به نظر می رسید که آن ها از اتفاقی که هر لحظه نزدیک بود به وقوع بپیوندد، واهمه ای نداشتند؛ البته فریاد های مکرری می کشیدند، ولی چهره شان لبریز از آرامش خاطر بود.
بلرویچ دیگر فاصله ی کمی با آن ها داشت... حالا دیگر خیلی نزدیک شده بود...
در همان لحظه صدای انفجاری بزرگ در فضا شنیده شد. بلرویچ روبروی شاگردان مغرورش روی زمین ولو شده بود و موتور براوو اش در چند متری او مشاهده می شد. هنوز چرخ هایش حرکت می کردند. به نظر می رسید اگر آن را درست سر جایش قرار می دادند، دوباره حرکت می کرد.
بلرویچ با صورت روی زمین افتاده بود. چهره اش دانش آموزانش را به خنده واداشته بود. او غرولند کنان روی پاهایش ایستاد و سعی کرد اوضاع را عادی جلوه بدهد.
در حالی که نفس نفس می زد و لبخندی بر لبانش نقش بسته بود، گفت: خب... خودتون می دونین که... این چیزا... پیش میاد... دستانش را از هم باز کرد و ادامه داد: ولی خب... این رو هم باید بگم... که این براوو...
در همان لحظه شاگردانش با چهره ای مضطرب به پشت بلرویچ اشاره کردند. یکی از آن ها با نگرانی اخطار داد: پروفسور مواظب باشین!
بلرویچ چهره در هم کشید و به پشت سرش نگاه کرد. با دیدن صحنه ای که جلوی چشمانش بود از شدت خشم صورتش برافروخته شد.
یکی از شاگردان ارزشی او با شیطنت خاصی در حال درست کردن موتور براوو بلرویچ بود. از آن جایی هم که چرخ های آن هنوز در حال چرخیدن بود، موتور شروع به حرکت کرد.
بلرویچ قبل از این که بتواند کاری کند، طعمه ی موتور براوو مورد علاقه اش شد. حرکت آن قدر سریع بود که کاری از دستش برنیامد.
بعد از گذشت یکی دو ثانیه، موتور به شدت با بلرویچ برخورد کرد. و این بار او به چندین متر آن طرف تر پرت شد.
او این بار دیگر نتوانست از جای خود بلند شود، یا حتی تکانی کوچک بخورد. برخورد او آن قدر شدید که دیگر توانی برایش باقی نمانده بود. شاگردانش نیز با حالتی بهت زده به او خیره شده بودند، اما کسی کاری برای او انجام نمی داد. چند نفر از آن ها در حال نخودی خندیدن و چند نفر در حال ریسه رفتن بودند. افراد دیگر نیز ناباورانه به پروفسور خود که نقش بر زمین شده بود، نگاه می کردند.
بلرویچ ناله کنان زیر لب زمزمه کرد: براوو... ازت بدم...
در همان لحظه صدایی حرف بلرویچ را قطع کرد. آن صدا که بسیار دلنشین بود، می گفت: و این است سرانجام شیطان صفتان!

سوال اول:
خب مسلماً چوب جارو بهتره؛ چون موتور براوو می تونه خطرات زیادی داشته باشه. مثلاً: 1- همون طور که تو نمایشنامه خوندیم ممکنه ترمزش از کار بیفته. 2- هر لحظه ممکنه آتیش بگیره. 3- به سوخت نیاز داره. 4- زیادی جواد است... با همه ی این ها چوب جارو بهتر از موتور براوو است. هر چند که خود اون هم مشکلات دیگه یی رو در بردارد.

سوال دوم:
یک چوب جارو استاندارد باید خصوصیات زیادی داشته باشه. از جمله: 1- سرعت اون خیلی کم نباشه تا کسی که روش در حال پروازه عصبانی نشه و روی هوا اون رو به دو نیم تقسیم نکنه؛ به عبارتی باید سرعت اون متعادل و یا در حد امکان بالا باشد. 2- زیادی بلند و یا زیادی کوتاه نباشه تا هر کسی با هر جثه ای روی اون جا شه. اگر زیادی بلند باشه اون کسی که جثه ی کوتاهی داره از روی اون می افته و اگر زیادی کوتاه باشه اون کسی که جثه ی بزرگی داره توش جا نمی شه. 3- قطر دسته اش نباید زیاد باشه؛ در واقع جارو نباید خیلی کلفت باشه در غیر این صورت مشکل ایجاد می کنه. 4- دسته ی اون باید راحت باشه و طلسمی که روش به کار گرفته شده باید قوی باشه. 5- دسته اش نباید هموار باشد؛ یعنی باید پستی و بلندی داشته باشه تا باعث راحتی شخص شه / فعلاً همین اطلاعات رو در اختیار دارم!

سوال سوم:
کوافل: همان طور که می دونیم کوافل به صورت یک توپ است و توپ ها هم حالت دایره ای شکل دارند. قطر کوافل ها بدون شیار حدود 12 اینچ است. از این طریق با استفاده از محاسبات ریاضی می تونین حجمش رو تخمین بزنین. و فکر می کنم که این توپ ها از چرم ساخته شده اند. پس نمی تونن وزن زیادی داشته باشن.
اسنیچ: اسنیچ به اندازه ی یک گردو است. پس ابعاد اون رو خودتون می تونین حدس بزنین. وزن دقیقش هم در دسترس نیست ولی فقط این رو باید بگم که نمی تونه وزن زیادی داشته باشه... اما خب وزن کمی هم نمی تونه داشته باشه. پس از همین جا نتیجه می گیریم که وزنش حد فاصل میان این دو یعنی متوسط است.
بلوجر ها: بلوجر ها توپ هایی هستند که از کوافل ها کوچک تر هستند و از آهن ساخته شده اند. از این جهت وزن زیادی دارن. قطر اون ها هم حدود 10 اینچ است. حالا حجم اون رو خودتون حساب کنین دیگه!

سوال چهارم:
در ابتدا چماق ها خیلی بی کلاس، سنگین و زشت بودند اما با گذشت زمان با کلاس شدند و تقریباً می شد اون ها رو تو دست نگه داشت. بعد هم با پیشرفت کردن علم جادوگری و فرهنگ کوییدیچ چماق ها (اگه یه اسم دیگه بود بهتر بود) به صورت دیجیتالی در اومدند و کلاً بگم که می شد تحملشون کرد.


اگر یک فرد انسان، واحد یک بود ، آیا یاز یک با یک برابر بود؟!
[b][s


Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۱۲:۱۹ یکشنبه ۱۸ تیر ۱۳۸۵

زاخاریاس اسمیتold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۰۹ پنجشنبه ۱۵ تیر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۳:۰۱ جمعه ۱۷ شهریور ۱۳۸۵
از اون بالا دختر میایَ !
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 106
آفلاین
ادامه نمایشنامه کلاس . ( 10 امتیاز (

ولی افسوس که بلرویچ ، در مواقعی که استرسش زیاد میشه ، مغزش از کار می افته . برای همین یادش رفت فرمون رو بچرخونه و مستقیم بسمت اون عده از شاگردان با فرهنگ و مغرور کلاس رفت .....
در حین رفتن به سمت اونها ، در حالی که خیره به اونها می نگرسیت ، متوجه شد که همه با وازلین و انواع روغن های چرب ساخت قزوین ( ) دستاشون رو چرب کردن و آماده ی پذیرایی از پروفسورشون هستن ! البته شایان ذکر هستش که در همه ی اقشار جامعه ، چه با فرهنگ و چه بی فرهنگ ، قزوینی پیدا میشه !! تو هاگوارتز هم استثناء نبود !
خلاصه ، با شور و هیجان سمت بچه ها میره و طوری با اون ها گرم و صمیمی میشه که همه حال میکنن با این بلرویچ که عجب جوات بامرامی هستش و این گونه بود که همه می فهمن که همه ی جوات ها با مرامن ولی حیف که اجازه ی فعالیت بهشون نمیدن !!
به عجله در حالی که گرد و خاک روی رداش رو می تکونه ، برمی گرده و به سمت جلوی دانش آموزان میره و رو به اون ها بر می گرده و دستاش رو از دو طرف باز می کنه و به اون ها تعظیم می کنه ....ولی تعظیم همانا و سوزش مجدد همانا !!
بعد از گذشت این بی ناموسی ها ، بلرویچ به سمت بچه ها میره و از دیدن چهره ی جدیدی در بین اون ها بسیار متعجب میشه و با صداهای متنوعی ، شادی خودش رو نشون میده ...
- ممممعععع ! زاخاریاس اسمیت ؟ ایول ایول ! کجا بودی تو جوات !؟ هنوزم خاله بازی می کنه ؟
ولی وقتی کاملا دقیق میشه و میبینه که نصف ساحره های کلاس ، دور اون نشستن ، جواب سوال خودش رو پیدا می کنه !!
میاد و دستی روی سر زاخی می کشه و میگه :
- آره ... یادش به خیر ! قبلا یادته با هم جوات بازی می کردیم ؟ آخی ... حیف شد ! حالا دیگه شما افتادی تو کار خاله بازی ، منم تو کار مدرسه و درس و کوفت و زهره مار و موتور براوو و بوق ! بد دوره زمونه ای شده !
در همون حال ، پروفسور کوییرل که از دور شاهد این همه بی ناموسی و انواع مختلف خاله بازی بود ، به سمت بلرویچ میاد تا اون رو تنبیهی جانانه کنه !!
چه ارزشی !!!

سوال 1 : با توجه به نمایشنامه این جلسه ، آیا موتور براوو بهتر است یا جوب جارو ؟ توضیح دهید .( 5 امتیاز )

موتور براوو از همه لحاظ بهتر است ، در زیر به دلایلی اندک بسنده می کنیم !
1 – وسیله است همچون یک دوست که هرگز خراب نمیشود ، ولی اگر خراب شود ، دوستی را از یادت می برد !
2 – وسیله ای هستش ، مختص جوات ها و با مرام ها ! به علت حضور در بین آنان ، این وسیله توصیه می شود .
3 – دردسر تمیز کردن و شستشو نداره ، یک بارون میاد خودش تمیز میشه !!
4 – مورد تایید همه ی ارگان ها و سازمان های مختلف است !
5 – شخص با مرامی مثل بلرویچ ، اون رو تایید می کنه !!

سوال 2 : مشخصات چوب جاروی استاندارد ؟ ترجیحا ساخت قزوین ( 5 امتیاز )

در سال های اخیر ، جارو های زیادی ساخته شده که به گفته ی مردم عزیز قزوین و سراسر ایران ، هیچ کدام به نرمی و لطافت و راحتی جاروی قزوین نبوده . طوری که شاهد صدور بی اندازه ی اون ها به کشور های خارجه و بیگانه نیز هستیم !
مواردی که این جارو ها نسبت به جاروهای مشابه سر تر می نامید ، عبارتند از :
1 – صافی چوب جارو که نشیمن گاه را اذیت نمی کند !!
2 – داشتن سرعت و نرمی و روان بودن حرکت در مسیرهای طولانی
3 – با این سرعت بی نظیر ، چشم هم کودک و پسر بچه ای را خیره می کند !!!
4 – بزرگ و جادار است و به راحتی می توان روی آن 10 پسر بچه را سوار کرد !

سوال 3 : ابعاد ، حجم و وزن دقیق کوافل ، اسنیچ و بلوجر ها در کوییدیچ ؟ ( 5 امتیاز (

** سرخگون یا کوافل ، در گذشته از اتصال چند تکه چرم به یکدیگر ساخته میشد که بسیار ضعیف عمل می کردند . در سال های بعد ، حدود سال 1900 ، به فکر ساختن توپی افتادند که بتوان آن را سالم به مقصد رساند و هم چنین بزرگ باشد . زیرا توپ های گذشته یا سالم به مقصد نمی رسیدند یا به دلیل کوچکی و در رفتن تووپ ، اصلا به مقصد نمی رسیدند .
امروزه کوافل را کوچک تر کرده اند و همچون توپ یک ورزش ماگلی ، به اسم فوتبال ، یک تکه و بدون درز است . دلیل این کار این است که توپ در مسیر حرکت خود ، قوس پیدا نکند و بتواند مستقیم به راه خود ادامه دهد . قطر امروزی این توپ ، 30 سانتیمتر است . وزن کمی دارد تا به راحتی بتواند جابجا شود . حجمی معادل حجم یک توپ پلاستیکی میگیرد که بسیار مورد استفاده در کوچه ها می باشد .
** اسنیچ ، که توپی است دارای بال و پر طلایی و مفاصل پر قدرت که می تواند به راحتی جابجا شود و در همه جهت ها حرکت کند . این توپ حدود 5/5 سانتیمتر قطر دارد و دلیل این قطر کم این است که باید این توپ در دست جا شود و نتواند به آزادی حرکت کند . وزنی آن تقریبا برابر 75 گرم می باشد که وزنی متعادل است و دلیل این انتخاب وزن به این دلیل است که دلیل خاصی ندارد !!!
** بلوجر ها یا توپ های بازدارنده ، یکی از خشن ترین توپ ها در این بازی هستند . این توپ ها که جنسشان از آلیاژ اهن و سرب است که استحکام چشمگیری برای آن به وجود می آورد . دلیل استفاده از این آلیاژ این است که در گذشته ، به قدری توپ ها را محکم ضربه می زدند که توپ ها اکثرا غر میشدند و مسیری که در مسابقه می رفتند کج میشد و نمی توانستند کار خود را به خوبی انجام دهند . این دو توپ ، هر کدام به قطر حدود 13 سانتی متر و رنگ سیاه آن ، کاملا در زمین آزاد بوده و روی بازیکن خاصی تمرکز نمی کنند .

سوال 4 : انواع چماق هایی که در مسابقات کوییدیچ استفاده میشود ؟ از خار دار گرفته تا دیجیتال ؟ همراه با توضیحات . ( 5 امتیاز )

در گذشته ، از چوب های درختان که به صاف و صوف شده بود استفاده می کردند . این چوب ها قدرت و استحکام خوبی داشتند ولی در دست مدافعین راحت نبود و این باعث می شد که مدافعین بعد از مدتی دست از بازی بکشند و خونی را که از دستشان آمده بود تمیز کنند ! این چماق ها دارای خارهای تیزی در ناحیه ای بودند که مدافعین آن ها را از آنجا می گرفتند ! ( نکته : این اولین نمونه ی خود آزاری در بین جادوگران بود الیته تا اون جایی که اطلاع داریم ! )
بعد ها ، که جادوگران و مدافعین سوسول و با فرهنگ به جمع بازیکنان کوییدیچ پیوستند ، این چماق ها کم کم از دور خارج شد و به عدم پیوست ، سپس چماق های دیجیتال جای آن ها را گرفت که دارای یک عدد منوی مدیریت در ناجیه تحتانی بود که با آن منو ، می شد بر روی فرد خاصی تمرکز کرد و تا انتهای بازی ، آن فرد را کاملا خرد و خاکشیر کرد !



Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۸:۴۳ یکشنبه ۱۸ تیر ۱۳۸۵

هپزيبا اسميتold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۷:۴۸ چهارشنبه ۱ تیر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۴:۵۱ چهارشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۸۸
از از جهندم سياه همسادتونم نمي شناسي؟؟؟؟؟؟
گروه:
کاربران عضو
پیام: 998
آفلاین
ادامه نمايشنامه كلاس
بلرويچ با موتور گازي مدل 54 به طرف دانش آموزان پيش مي رفت و دانش آموزان مغرور نيز همانجا ايستاده بودند
بلرويچ : ده برين كنار وگرنه از كلاس من اخراجين ها
چيزي تا برخورد بلريچ با بچه ها نمانده بود كه استاد گرام روش رو كرد به بچه ها ي ايستاده و به اسميت گفت : دختره ي بي ... به خاطر غلط املايي ات كه اسم منو اشتباه نوشتي 10 امتياز از هافل كم مي شه .
و درست در آخرين لحظه برخورد موتور شريف با دانش آموزان مغررو پروفسور جارويي از خورجين موتور گازيش مي كشه بيرون و پرواز مي كنه به آسمان
بلرويچ : به خودم فقط مي خواستم موتورم خراب نشه وگرنه هيچ ترسي نداشتم
دانش آموزان كه از پرواز استادشون همراه موتور گازي به هيجان اومده بودن فرياد شادي سر مي دن بلرويچ هم كه جو مرام بچه مدرسه اي ها گرفته بودش متوجه نشد داره كجا مي ره و بومب يهو برمي خورد به ديوار قلعه مدرسه و مي افتد پايين
همه بچه ها دور جارو و موتور و استاد درب و داغونشون جمع شده بودن كه بلرويچ فرياد زد : ده نالوتي خودم رو مي انداختي با اين نمايشنامت به موتورم چي كار داشتي حالا كه دلم واسه بوق نازش تنگ مي شه چي كار كنم ؟ و شروع مي كنه به نوازش موتور گازي درب و داغونش

سوال 1 : با توجه به نمایشنامه این جلسه ، آیا موتور براوو بهتر است یا جوب جارو ؟ توضیح دهید .( 5 امتیاز )
موتور براوو از جهت دوكاره بودنش بهتره هم كلاس داره هم سرعت در ضمن صداي بوق و قام قام براوو م يارزه به همه دنيا هوم ادماي بامرام ازش استفاده مي كنند ولي خوب بعضي جاها كه نمي شه جارو بهتره پس نتيجه مي گيريم براوي بهتره كه تو خورجينش يه جارو باشه
مشخصات چوب جاروی استاندارد ؟ ترجیحا ساخت قزوین ( 5 امتیاز )
جاي دو نفر را دارد
به راحتي مي توان هنگاه پرواز با جاروي مارك قزوين به كارها و امور روزانه و شبانه رسيدگي كرد
هوم قيمتش
به خواهرام مي دن
ضمانت پس از فروش هم داره (از نوع فيلم سرعت )
مي شه عمودي هم سوارش شد

: ابعاد ، حجم و وزن دقیق کوافل ، اسنیچ و بلوجر ها در کوییدیچ ؟ ( 5 امتیاز )
كوافل : سي سانتي متر بدون درز كه جادو شده با سرعتي كمتر از نيروي جاذبه زمين به سمت پايين حركت كنه تا مهاجم ها راحت گيرش بيارن
بلوجر : از كوافل كوچكتر است جنس آن آهن است ولي از عناصر ديگر نير جديدن در آن استفاده ميشه تا يك كم نرم تر بشه و شتاب دار تر
اسنيچ : اندازه ي مرغ زرين ساخته شده و سرعتي برابر با همان مرغ دارد (مرغ زرين اندازه گردو مي باشد )
انواع چماق هایی که در مسابقات کوییدیچ استفاده میشود ؟ از خار دار گرفته تا دیجیتال ؟ همراه با توضیحات . ( 5 امتیاز )
ابتدا گرز هايي بودند كه بسيار خطرناك بودن و به زنجير بسته مي شدند . و با كم تر شدن خار هاي چماق هاي امروزي شكل گرفتند كه با توجه به حجمشان وزن كمتري دارند .


پنهان شده ام

پشت ابر چشمهايم...

باران در اتاق من است...

خالي هاي اتاقم را

از تصوير زنده ي نامش پر مي كن


Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۲۱:۲۸ جمعه ۱۶ تیر ۱۳۸۵

گلوری گرنجر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۳۱ چهارشنبه ۳۰ شهریور ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۲:۲۶ یکشنبه ۲۶ آذر ۱۳۸۵
از خوابگاه دختران گریفیندور
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 176
آفلاین
- ادامه نمایشنامه کلاس . ( 10 امتیاز)

پروفسور با تمام قدرتی که داشت پایش را روی ترمز فشار می داد اما افسوس که نمی گرفت.
یکدفعه:
آی دردم اومد.چه موتور سوار ماهری
این صدای ورونیکا ادونکور بود که داشت از درد به خود م پیچید.
بچه های گریفیندوری که عاقل بودند و به کنار رفته بودند اسلایترینی ها و هافلپافی هایی را که با غرور له شده بودند مسخره می کردند.
هرمیون:راهب چاق رو نگاه کن گلوری.از نظر من حالا شده پاره ی چاق
گلوری:اون یکی رو زیر دست و پا له شده فکر کنم باید بره درمانگاه از معجون جوش دهنده ی استخوان استفاده کنه.آخی حتما شب سختی خواهد داشت!!!!!!
پروفسور بلند شد و خاک هایی که روی کت تازه ی جیرش نشسته بود پاک کرد.
پروفسور بلرویچ:اه!خب من از همه ی اون هایی که له شدند عذر می خوام.واقعا..................
راهب چاق:داشتی ما رو می کشتی با اون موتور لکندرت
پروفسور در عوض حرف زشتی که راهب چاق به او زد یک سیلی نثارش کرد و به او فهماند که نباید به استاد خود بد و بیرا بگوید.
پروفسور بلرویچ:خب بچه ها می تونیم بریم توی کلاس.
بچه ها:پروفسور هوا خوبه بهتر نیست همین جا درس بخونیم؟
پروفسورکنه.امروز باید توی کلاس باشیم.
همه روانه ی کلاس شدند.پس از یک ساعت حرف زدن زنگ کلاس به صدا در آمد و همه ی بچه ها با سرو صدای بلندی به همراه یاد داشتی از تکالیفشان از کلاس شماره ی 12 هاگوارتز خارج شدند.

************************************************
- سوال 1 : با توجه به نمایشنامه این جلسه ، آیا موتور براوو بهتر است یا جوب جارو ؟ توضیح دهید .( 5 امتیاز )

دسته جارو:
1-نیمبوس 2007 دارای سرعتی زیاده
2-امکان سوار شدن چند نفر رو داره
3-کم تر خراب می شه
4-به ندرت در چاله چوله می رود
5-کم مصرف است و بنزین نمی خواهد
--------------------------------------------------------------------------
- سوال 2 : مشخصات چوب جاروی استاندارد ؟ ترجیحا ساخت
قزوین ( 5 امتیاز )


1-آرم
2-دزد گیر مجیک جارو(مجانی)
3-10 سال گارانتی
4-داشتن ته جارو از جنس دم ماهی کراس جادویی(نیمبوس ها فقط)
5-درست عمل کردن جارو در بازدید اولیه
-------------------------------------------------------------------------
- سوال 3 : ابعاد ، حجم و وزن دقیق کوافل ، اسنیچ و بلوجر ها در کوییدیچ ؟ ( 5 امتیاز )

کوافل:30 سانتیمترکه بعضی هاشون کم تر هم می شن که در واقع استاندارد نیستند.

بلوجر:20 سانتیمتر که البته از 18 تا 20 س داره.اما در واقع 20 بهتره

اسنیچ:اسنیچ تقریبا اندازه ی یک تخم مرغ شانسیکوچیکه که وضنش هم 10 گرمه



-------------------------------------------------------------------------

[size=x-large]- سوال 4 : انواع چماق هایی که در مسابقات کوییدیچ استفاده میشود ؟ از خار دار گرفته تا دیجیتال ؟ همراه با توضیحات . ( 5 امتیاز )



چماق هایی که تا الان در بازی ها هستند به جای کارت قرمز و کارت زرد هستند در ابتدا این چماق ها خارهایی داشتند که یا به رنگ قرمز و یا به رنگ زرد رنگ می شدند اما با پیشرفت علم جادوگری این چماق ها به صورت صفحه ی دیجیتالی درآمدند و با نشان دادن رنگ لیمویی به عنوان خطا و رنگ قرمز به نشانه ی اخراج استفاده می شود.


ویرایش شده توسط گلوری گرنجر در تاریخ ۱۳۸۵/۴/۱۷ ۱۷:۰۴:۰۲


Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۷:۳۷ جمعه ۱۶ تیر ۱۳۸۵

استرجس پادمور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۵۳ شنبه ۷ خرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۹:۳۰ دوشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۰
از یک جایی!
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 3574
آفلاین
- ادامه نمایشنامه کلاس . ( 10 امتیاز )

(نكته:ادامه ي نمايشنامه هم طنزه)
و اين گونه شد كه...
پروفسور اومد به سمت يكي از اون بچه ها با فرهنگ و کمالات ...
پروفسور گفت :
اگه نري كنار امتياز كم ميكنم از گروهت !!!
شاگرد:نه برادر ما كم نمياريم!!!
پروفسور :
به هر صورت بلر داشت نزديك ميشد به شاگرده....
بوم!!!
يك عدد بلوجر اومد توي موتور براووي بلر و باعث شد چرخش بچرخه و بره سمت يكي ديگه از دانش آموزان!!!
اون يكي پرروتر از اين يكي بود...مستقيم اومد جلو و دستاشو باز كرد و گفت:
من براي خودكشي آمادم!!!
پروفسور با دهان باز گفت:
بچه جون خود كشي يعني چي ...ميخواي خود كشي كني برو توي جوب اين كارو بكن!!!
بچه از جاش تكون نخورد....پروفسور هم شروع كرد ....
موتور داشت مستقيم ميرفت به سمت اون...بوم....بازم يك بلوجر مياد به سمتش و مسيرشو عوش ميكنه اين بار به سمت پنجره!!!
بلر: كمك....كمك....
موتور مستقيم ميره به سمت پنجره و ....
شيش....
بلر از پنجره ميره پايين
همه:شي شي شيشه شكست!!!
بلر در پايين:جلسه ي بعد شيشه رو حاليتون ميكنم فعلا...آي.....اوخ...واي

بنده:

- سوال 1 : با توجه به نمایشنامه این جلسه ، آیا موتور براوو بهتر است یا جوب جارو ؟ توضیح دهید .( 5 امتیاز )

پروفسور با توجه به نمايشنامه ي شما بايد بگم موتور بهتره چون:
1.اولا شما با موتور اومدي
2.افراد با مرام اونو تاييد كردن
3.اگر ترمزش درست باشه كه ديگه عاليه!!!

- سوال 2 : مشخصات چوب جاروی استاندارد ؟ ترجیحا ساخت قزوین ( 5 امتیاز )

1.صندلي غيب ندارد و بايد روي چوب بشيني!!!
2.سرعتش بيشتره!!!
3.آيروديناميكتره!!!
4.بزرگتره و چند نفر ميتون روش بشينن!!!

- سوال 3 : ابعاد ، حجم و وزن دقیق کوافل ، اسنیچ و بلوجر ها در کوییدیچ ؟ ( 5 امتیاز )

1_كوافل:30 س قطر دارند و بدون درزند!!
2_بلوجر:20 س قطر از آهن هم است
3_اسنيچ:هم اندازه ي يك گردو است(وزن گردو هم چقدر است اونم همون اندازس)

سوال 4 : انواع چماق هایی که در مسابقات کوییدیچ استفاده میشود ؟ از خار دار گرفته تا دیجیتال ؟ همراه با توضیحات . ( 5 امتیاز )

قبلا از گرز استفاده ميكردن كه ديجيتال نبود...
الانم از چماق سحر اميز تقويت شده استفاده ميكنن جسنشم از چوب تقويت شده است!!!اين ديجيتاله

امديوارم كامل باشه!!!


عشق یعنی وقتی که دستتو میگیرم مطمئنم باشم که از خوشی میمیرم !!!!!

تصویر کوچک شده


Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۱:۲۶ جمعه ۱۶ تیر ۱۳۸۵

بلرویچ


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۱۰ یکشنبه ۷ اسفند ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱:۴۷ پنجشنبه ۲۶ بهمن ۱۳۸۵
از گاراژ ابی تیزی
گروه:
کاربران عضو
پیام: 264
آفلاین
امتیازات جلسه دوم کلاس پرواز و کوییدیچ


گریفیندور :

استرجس پادمور : سوالات 12 ---- نمایشنامه 12 ---- مجموع 24

چارلی ویزلی : سوالات 10 ---- نمایشنامه 10 ---- مجموع 20

جسیکا پاتر : سوالات 12 ---- نمایشنامه 12 ---- مجموع 24

دارن الیور فلامل : سوالات 12 ---- نمایشنامه 12 ---- مجموع 24

سارا اوانز : سوالات 13 ---- نمایشنامه 12 ---- مجموع 25

هدویگ : سوالات 10 ---- نمایشنامه 10 ---- مجموع 20

گلوری گرنجر : سوالات 7 ---- نمایشنامه 0 ---- مجموع 7

اسلیترین :

آنتونی دالاهوف : سوالات 11 ---- نمایشنامه 0 ---- مجموع 11

بلاتریکس لسترنج : سوالات 12 ---- نمایشنامه 12 ---- مجموع 24

سامانتا ولدمورت : سوالات 15 ----نمایشنامه 14 ---- مجموع 29

الیجاه دریک : سوالات 9 ---- نمایشنامه 9 ---- مجموع 18

راونکلاو :

آنیتا دامبلدور : سوالات 12 ---- نمایشنامه 12 ---- مجموع 24

ایوان چمبرز : سوالات 7 ---- نمایشنامه 10 ---- مجموع 17

فلور دلاکور : سوالات 11 ---- نمایشنامه 13 ---- مجموع 24

یونا : سوالات 11 ---- نمایشنامه 10 ---- مجموع 21

هافلپاف :

ارنی مک میلان (شاهزاده خالص) : سوالات 10 ---- نمایشنامه 0 ---- مجموع 10

راهب چاق : سوالات 9 ---- نمایشنامه 9 ---- مجموع 18

ورونیکا ادونکور : سوالات 12 ---- نمایشنامه 13 ---- مجموع 25

مجموع :


گریفیندور :144
اسلیترین :82
راونکلاو :86
هافلپاف :53


دلبستگی من به پیکان جوانان گوجه ایم [size=large][color=000066]و[/color


Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۲۲:۳۷ پنجشنبه ۱۵ تیر ۱۳۸۵

بلرویچ


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۱۰ یکشنبه ۷ اسفند ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱:۴۷ پنجشنبه ۲۶ بهمن ۱۳۸۵
از گاراژ ابی تیزی
گروه:
کاربران عضو
پیام: 264
آفلاین
جلسه سوم : بررسی چوب جارو ، چماغ مدافین و توپهای بازی .


نکات جلسه قبل :

و آنگاه که معلمی شیطان صفت ، ظالم ، و سنگدل برای کم کردن تعداد شاگردان کلاسش ، در قبال گرفتن اسنیپ ، به آنها مژده مبصری داد ....

و شاید ... آنگاه که 2000 شاگرد ، با مغزهای کم حجم و مینی در سرشان ، به طمع مبصری ، به دنبال اسنیچ بی نوا رفتند و یکدیگر را کشتند و پختند و خوردند .

جهان بار دیگر به شیطانی بودن خوی بلرویچ پی برد

------------------------------------------------------------------

قام قام .... قام قام .... ( بلرویچ با موتور براوو وارد میشود )

سامانتا : اه اه اه !!! این مثلا پروفسوره خیر سرش ؟!! چرا با موتور براوو میاد سر کلاس ؟!

شاگردان با فرهنگ و کمالات : ایش ایش اش !!! آره والا ! خیلی بی کلاسه این بلرویچ ... ایش ایش ایش

و اما شاگردان ارزشی و با مرام : ها ... ایول ... به این میگن معلم توپ و اهل حال !! ایول ایول . اصلا معلم باید جوات باشه . ایول ایول پروفسور بلرویچ

بلرویچ از دور دستها ، قام قام کنان وارد حیاط هاگوارتز میشه . در اون لحظه داشت می خندید ، ولی وقتی متوجه شد که ترمز موتورش خراب شده ، به این حالت در اومد

پروفسور بلرویچ : آهای ملت فرار کنین که ترمزش نمیگره ... بوق بوق ... برین کنار ... اگه جونتون رو دوست دارین برین کنار ... بوق بوق

بلرویچ بوق زنان و فریاد کشان به سمت شاگردان کلاس می اومد . اون عده که ارزشی و با مرام بودن ، غرور و فرهنگ رو گذاشتن کنار و این اسب فرار کردن . ولی اون عده از شاگردان با فرهنگ و کمالات ، از جاشون تکون نخوردند و با غرور به بلرویچ زل زدن .

ولی افسوس که بلرویچ ، در مواقعی که استرسش زیاد میشه ، مغزش از کار می افته . برای همین یادش رفت فرمون رو بچرخونه و مستقیم بسمت اون عده از شاگردان با فرهنگ و مغرور کلاس رفت .....

و اینگونه شد که ....

--------------------------------------------------------------

تکالیف این جلسه :

- ادامه نمایشنامه کلاس . ( 10 امتیاز )

- سوال 1 : با توجه به نمایشنامه این جلسه ، آیا موتور براوو بهتر است یا جوب جارو ؟ توضیح دهید .( 5 امتیاز )

- سوال 2 : مشخصات چوب جاروی استاندارد ؟ ترجیحا ساخت قزوین ( 5 امتیاز )

- سوال 3 : ابعاد ، حجم و وزن دقیق کوافل ، اسنیچ و بلوجر ها در کوییدیچ ؟ ( 5 امتیاز )

- سوال 4 : انواع چماق هایی که در مسابقات کوییدیچ استفاده میشود ؟ از خار دار گرفته تا دیجیتال ؟ همراه با توضیحات . ( 5 امتیاز )

------------------------------------------------------

نمرات جلسه قبل به زودی اعلام میشه .


دلبستگی من به پیکان جوانان گوجه ایم [size=large][color=000066]و[/color


Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۱۱:۵۸ پنجشنبه ۱۵ تیر ۱۳۸۵

ورونیکا ادونکورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۱۸ یکشنبه ۴ تیر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۴:۲۲ دوشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۰
گروه:
کاربران عضو
پیام: 404
آفلاین
مقاله:

بلرویچ فریاد زد: آروم تر... آروم تر!
اما دو هزار دانش آموزی که با جاروهایشان در حال پیدا کردن اسنیچ بودند، سخن او را نشنیده گرفتند. هرکدام از آن ها در یک مسیری حرکت می کردند. یکی در مسیر منحنی... دیگری در مسیر مستقیم، بعدی و همین طور بعدی...
هیاهویی ایجاد شده بود، اما نه در زمین بلکه در آسمان. احتمالاً اگر حتی یک ماگل آنجا حضور داشت، از ترس و تعجب سکته می کرد.
دانش آموزان با سرعتی غیر قابل باور تصور به این سو و آن سو پرواز می کردند. گاهی به یکدیگر برخورد می کردند و گاهی هم با فاصله ای بسیار کم از کنار هم می گذشتند. بعضی اوقات هم با تنه زدن به یکدیگر راه را بر هم مسدود می کردند.
دیگر آسمانی آبی دیده نمی شد؛ به این خاطر که دانش آموزان همچون حشرات بزرگ و سیاه رنگی در آسمان به چشم می خوردند.
در این میان یکی از آن ها طوری فریاد کشید که تمام دانش آموزان به طرف او برگشتند، حتی صدایش هم به زمین رسید. نعره ای که کلمات آن بدین صورت بود: اون جاست... پیداش کردم!
اما بعد از ادامه این جملات از کار خود پشیمان شد، با این حال به راه خود ادامه داد و ماٌیوس نشد و از این بابت اطمینان داشت که زودتر از بقیه می رسد. بلرویچ با چشمانش او را دنبال می کرد. هیجان وجودش را فراگرفته بود. در تعجب بود که یک دانش آموز چطوری توانسته آن گوی طلایی کوچک را از میان هزاران دانش آموز ببیند. اما بلرویج با دیدن او که درست به سمت زمین سقوط می کرد، آب دهانش را قورت داد و در حالی که نفسش بند آمده بود، بریده بریده گفت: کجا... میای؟
اما او به حرف استادش اعتنایی نکرد و همان طور به طرف زمین شیرجه رفت؛ چون واقعاً اسنیچ هم در نزدیکی زمین بود. دانش آموز با چشمانش آن را دنبال می کرد و وحشیانه می خندید و مشخص بود که زیر لب چیزی را زمزمه می کند.
دیگر به سمت زمین نزدیک شده بود. اسنیچ هم در همان مکان به چشم می خورد. فاصله ی دانش آموز با اسنیچ؛ به عبارت دیگر با زمین بسیار کم بود... حالا کم تر... کم تر از قبل... نه داشت نزدیک می شد... اما هنوز خوشحال بود. در همان لحظه اسنیچ تغییر مسیر داد و به سمت بالا متمایل داشت.
دانش آموز دیگر فرصت نداشت که عصبانیت خود را ابراز کند؛ چون بعد از آن به طرز فلاکت باری روی زمین افتاد. صدای ناله اش فضا را دربرگرفت. بلرویچ در حالی که اضطرابی ناشی از زخمی شدن یکی از شاگردانش، وجودش را فراگرفته بود، خواست به سویش قدم بردارد که صدایی از آسمان بالای سرش مانع از این کار شد. دختری در بالا ایستاده بود و هر لحظه به پایین نزدیک تر می شد. در میان دستانش جسمی طلایی رنگ که برای رهایی یافتن تقلا می کرد، به چشم می خورد. روی زمین فرود آمد و با خوشحالی به طرف استاد رفت. از چهره ی مغرورش پیدا بود که او برده است. حالا دیگر آن دانش آموز زخمی از جایش برخاسته بود و به اسنیچی که در میان دستان دختر گرفتار شده بود، نگاه می کرد. تمام دانش آموز روی زمین آمده بودند. هیچ کس دیگری در آسمان دیده نمی شد.
دختر دستش را بالا برد و منتظر حرف استاد شد. بلرویچ هم با صدای بلندی اعلام کرد: نماینده ی کلاس انتخاب شد!

سوال اول:

در بازی کوییدیچ زمانی داور می تونه به جای اخراج یک بازیکن از ورد آواداکداورا استفاده کند که اون بازیکن بدون توجه به قوانین بازی به کارش ادامه بده. خطاهای بسیار کنه. دانش آموزان رو از جاروشون بندازه. و بدون کوچک ترین اعتنایی به داور به خطاهای پایان ناپذیر خود ادامه بدهد. در این صورت داور کاری از دستش بر نمیاد جز افسون کردن بازیکن!

سوال دوم:

خب این هم می تونه چند حالت داشته باشد. 1- این که چون در بالا است کار خودش رو انجام بدهد و خجالت نکشد چون هیچ کس نمی بینه. 2- چند لحظه فرود بیاد و بره دستشویی بعد برگرده که البته این در صورتی امکان داره که بازی تموم نشده باشه. 3- گوشه ای بایستد و به خود اعتماد به نفس بده که می تونه طاقت بیاورد. 4- اگر دیگه نمی توانست فشار رو تحمل کنه خودش را از روی جارو پایین بندازه.

سوال سوم:

باز هم چند حالت داره: 1- در کوییدیچ اگر توپ به دست بازیکن حریف افتاد، بازیکنی که در حال باختن است می تونه با حرکت قیچی توپ رو از میان انگشتان بازیکن در بیاورد و خودش اون رو تصاحب کنه. 2- بازیکن می تونه با حرکت هوک و آپارگاد (درست نوشتم؟!... خودم رزمی می رم اسماشون رو بلد نیستم) بزنه تو سر آن فرد تا گیج شه و از روی جارو بیفته پایین. 3- با حرکت آتشین بیاد تو شکم آن فرد تا به جای توپ شوت شه تو دروازه. در این صورت امتیاز می ره برای اون کسی که ضربه رو زده است! ( اسما رو خودم نگفتم ها...!)


ویرایش شده توسط ورونیکا ادونکور در تاریخ ۱۳۸۵/۴/۱۵ ۱۲:۰۱:۰۴

اگر یک فرد انسان، واحد یک بود ، آیا یاز یک با یک برابر بود؟!
[b][s







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.