تکلیف اول: در مورد عجایب هفتگانه و بناهای مهم و تاریخی جهان تحقیق کنید . تحقیق باید بصورت جامع و کلی باشه ، فقط یک بنا یا یکی از عجایب - آی کمرم ! اوووی ! ووووی ! اوووه !
- ای مرض مردکه بوقی ! تو که جنبه نداری بوق میخوری میری از این کارا !
- برو باو تو یکی ! مگه دسته خودم خوب ؟ اصلا به تو چه ربطی داره ؟ اینجا تالار منم هست دوست دارم داد بزنم اویــــــــــــــــــــــــــی !
- که تالاره تو هم هست دیگه ؟
دوست داری بزنم توی تالارت به بوق بدمت ؟
- حالا دیگه گیر نده ، ببینم این تکلیفه ارزشیه ماگل شناسی رو نوشتی بدی منم فتو بزنم ؟!
- نوشتم ولی عمرا بدم !
- دلت میاد ؟
( افکت خر کردن ! )
- خوب بیا بگیر
کاغذ پوستی رو از آلبوس میگیره و با سرعت نور شروع به نوشتن میکنه و توجهی به جوهر هایی که روی تکلیفش جلوه نگاری میکنه نداره . بالاخره بعد از چندین دقیقه تکلیف آلبوس رو با دقت خاصی رو نویسی میکنه و با جوهر سبز اسم خودش رو با دقت بالای برگش مینویسه ؛ کاغذ پوستی آلبوس رو به سمتش میگیره و میگه : واقعا به من لطف کردی آلبوس ، چطوری میتونم برات جبران کنم این کارتو ؟
آلبوس که لبخندی شیطانی روی لب داره در حالی که کاغذ پوستی خودش رو تا میکنه و در گوشه کیفش قرار میده میگه : باب این چه حرفیه عزیزم ... چاکریم باب ... حالا میخوای جبران کنی مانعی نداره ، یه دو ساعت جلسه خصوصی بیا بزاریم همینجا
پرسی که گویا خوشش نیومده از این حرف با ناراحتی میگه : نخیر ، الان کلاس ماگل شناسی دارم
آلبوس لبخندی میزنه و میگه : بدرک خوب ! خودت اصرار کردی جبران کنی
ضمنا ! هر کسی باید تکلیفه خودشو بنویسه ، استاد کراوچ گفته اگر شبیه هم باشه نمره نمیگیرید ! بای
پرسی :
ساعتی بعد - کلاس ماگل شناسی دانش آموزان پشت نیمکت های خودشون نشسته بودند و بدون توجه به استاد که مقابل تخته بال بال میزد ، خیلی هارد مشغول بحث و تبادل نظر بودند ( سانسور به سبک ویدا اسلامیه ) .
- اهم اهم ! خوب امروز جلسه دوم ماگل شناسی ترم ششم تابستانی هاگوارتز هست ، خوشحالم که دوباره ملاقاتتون میکنم ، و رو به اعضای هافلپاف کرد و گفت : همینطور از دیدن شما عزیزان بسیار خوشبختم
خوب قبل از تدریس امروز میخوام که تکالیفتون رو جمع کنم ! چوبدستیش را تکان کوچکی داد و چیزی زیر لب زمزمه کرد و کاغذ های پوستی از درون کیف دانش آموزان ، زیر میز ها ، داخل شلوار ها ، در پیراهن ها و مناطق دیگر ! خارج شدند و با ترتیب خاصی رو میز استاد قرار گرفتند .
- هووم ؟! این پلاستیکه که روی این کاغذ پوستیه هست ماله کیه ؟
آلبوس دامبلدور در حالی که نیشخندی رو لب داشت معذب به سمت میز استاد آمد و آن را برداشت و در جیبش فرو کرد و زمزمه کرد : شرمنده ، حواسم اصلا نبود ، از جلسه دیشب مونده بود تو جیبم
- خوب ! این اولین تکلیف برای کیه ... اممم ... پرسی ویزلی ! پسرم بیا اینجا بخون تحقیقت رو !
پرسی که سعی داشت پسر های هاتی که دور تا دورش را با علاقه خاصی فرا گرفته بودند را پراکنده کند تا راهی باز شود برای رفتن به سوی استاد !
نیم ساعت بعد بالاخره بعد از کشمکش های بسیار موفق شده بود راهی باز کند و به سوی میز استاد حرکت کند !!! لبخندی زد و در حالی که دانش آموزان را از نظر میگذراند شروع به خواندن تحقیقش کرد :
مقدمه چین یکی از کشورهایی که در صادرات انواع پسر های سیفیت پوست به سراسر دنیا نقش بسیار مهم و کلیدی ای از گذشته های دور تا به حال داشته است . این تحقیق در مورد معبد آسمانی چین است که به دلیل حضور انواع پسر های سیفیت پوست ، معبد پسوند آسمانی گرفت ، چون واقعا افرادی که واردش میشدند به فضا میرفتند
متن اصلی معبد آسمانی بزرگ ترین و کامل ترین قربانگان باستانی در چین به حساب می آید. پادشاهان سلسله های مینگ و چینگ ( از سال 1368تا سال 1911) هر سال در این معبد مراسم پرشکوهی برای آسمان و برکت محصولات فراوان بر پا کرده اند . شاه در چین فرزند آسمان نامیده می شده و با این هویت کشور را حکمفرمایی می کرده است . لذا برگزاری مراسم قربانی آسمان اختیار خاص شاه بوده است .
معبد آسمانی در جنوب شهر ممنوعه قرار دارد و مساحت آن 4 برابر شهر ممنوعه است . جنوبی ترین دیوار معبد آسمانی چهار گوشه ؛ نشانه زمین و شمال ترین ضلع دیوار نیم دایره نشانه آسمان است . این طراحی از ایده باستانی چین درباره آسمان گرد و زمین چهار گوشه سر چشمه گرفته است .معبد آسمانی به معبد داخلی و خارجی تقسیم می شود و دو دیوار گرد دوردور آن را فرا گرفته است . ساختمانهای اصلی در یک خط از جنوب تا شما معبد داخلی آرایش یافته است که شامل یوان چیو ؛ "خوان چون یو" و سالن" چی نیان" می باشد ." یوان چیو" یک سکوی سنگی دارای سه طبقه است ؛ قطعات سنگهای پله ای و نرده ها همگی با عدد 9در9 نصب شده است . زایراعدد 9 نماد آسمان ها می باشد سکوی" یوان چیو" محل اصلی برای نیایش آسمانی است .
"خوان چون یو" سالن بزرگ دوار با ترکیبات چوبی است و از دیدنی های شگفت آور این قسمت ؛ شنیدن انعکاس صدای از دیوار سنگی است . اگر دو نفر جداگانه در دو طرف دیوار شرقی و غربی بایستند و به طرف شمال چهره به دیوار صحبت کنند؛ امواج صدای آنان به وضوح و دایما به گوش طرف مقابل می رسد . گویی یکدیگر تلفنی گفتگو می کنند . سالن "چی نیان" با شکوه ترین ساختمان معبد آسمانی است و ارتفاع آن 38متر و قطرآن 32ممیز 72متر است و بر پایه سنگی دوار قرار دارد . پادشاهان هر سال در این سالن مراسم برکت محصولات فراوان را برگزار می کردند.
سال 1998معبد آسمانی در فهرست میراث جهانی به ثبت رسید . کمیته میراث جهانی معبد آسمانی را این طور معرفی کرده است که معبد آسمانی بعنوان بزرگ ترین مجمع ساختمان های باستانی چین برای برگزاری مراسم قربانی با طراحی و ترکیب ؛ تزیینات ساختمانی بی نظیر و زیبا از شهرت جهانی برخوردار است ، معبد آسمانی نه تنها در تاریخ معماری چین دارای جایگاه مهمی است بلکه میراث گرانبهای هنری معماری جهان محسوب می شود .
منبع : فرا آی تی سی !!
بعد از پایان یافتن تحقیق ، پسر ها با شور و شوق خاصی اقدام به دست زدن کردند ! بارتی هم خارج از آن دسته نبود و از تکلیف پرسی استقبال کرد و گفت : عالی بود پسرم! عالی ! تکلیف دومت رو هم پس بخون ! دیگه کس دیگه ای رو برای خوندن تحقیقش نمیارم
پرسی باری دیگر به پسر های انتهای کلاس که جای او را پر کرده بودند و این بار سراغ دامبلدور رفته بودند چشمکی زد و شروع به خواندن چارت دوم تکلیفش شد !
تکلیف دوم:معرفی یک جادوگر دوران قدیم که به ماگل ها کمک می کرد و ارائه کمک هایش ، از تخیل خودتونپرسیوال دامبلدور
پرسیوال اولین بنیان گذار موارد بیناموسی در بین ماگل های سراسر جهان بود که با پایه گذاری این امر کمک های بسیاری که در حال حاضر هم شاهد آن هستیم به ماگل ها کرد و اولین شخصیست که جوامع ماگلی و جادوگری همواره به او مدیون هستند !
او برای اولین بار در سال 1 میلادی ! مردم بسیاری از کشور های دنیا را در یکی از کویر های بزرگ جمع کرد و با دستیارش که ساحره ای جوان بود به آموزش فعالیت های موضعی بیناموسی پرداخت . او اولین شخصی بود که توانست در ده دقیقه یکی از مهمترین چیز ها را به مردم آموزش دهد . لازم به ذکر است که در گذشته مردم بسی خنگ بودند و برای ساده ترین موارد سال ها وقت نیاز داشتند .
همچنین یکی دیگر از کمک های وی که در حال حاضر به شدت توسط جامعه پزشکی مورد استقبال قرار گرفته است کالبد شکافی بدن بود ، او برای اولین بار در سال 10 میلادی یکی از افرادی را که بر اساس ساعت ها انجام امور بیناموسی در گذشته بود را کالبد شکافی کرد و با دیدن شکل روده کوچکش دریافت که وی در نیمه شب به جای استفاده از موارد ایزی بیناموسی از موارد وری هارد استفاده نموده بود که در نهایت به نموده شدن خودش نیز ختم شد .
لازم به ذکر است که در جوامع ماگلی ، به پاس خدمت های گسترده پرسیوال دامبلدور ، تصویری از او را به تعداد زیاد چاپ نمودند و در بخش های مختلف کشورشان قرار دادند . در این تصویر وی کلاهی سیاه رنگ ، با ردایی قهوه ای رنگ و مقادیر بسیار زیادی ریش حضور دارد و جالب اینجاست که مردم وی را با یکی از راهبران کشورشان اشتباه میگیرند .
دانش آموزان :
زنگ پایان کلاس به صدا در میاد و بارتی کراوچ به دختر هایی که صورتشون سفید رنگ شده و پسر هایی که جای رژ لب به وفور روی صورتشون خود نمایی میکنه نگاه میکنه و خارج میشه !