چگونه در امتحان رانندگی مشنگی رد شویم...

1.رادیو رو روشن کنید.وقتی ممتحن خواست اون رو خاموش کنه بزنید رو دستش...
2.با شدت تمام به ماشین گاز بدید،به طرف ممتحن برگردید و با نگاه شیطانی بگید" کمربندتو ببند"
3.تمام مانع هایی که برای امتحان مانور شما گذاشته شده رو بزنید،در وسط امتحان پیاده شید و ببیند که همه رو چپه کردید یا نه!
4.قبل از اینکه ممتحن خواست تو ماشین بشینه، ازش بخواین که یه تیکه پلاستیک دورش بپیچه تا صندلی رو کثیف نکنه!
5.وقتی ممتحن گفت که بیاستید،پاتونو بزارید روی گاز . بگید فکر کردید این ترمزه!
6.سوار ماشین بشید؛به پدال ها نگاه کنید و بگید: خوب این بار گاز کدومه؟
7.وقتی ممتحن سوار ماشین شد، کاپوت ماشین رو بزنید،برید پایین و روغن ماشین رو چک کنید.
8.ماشین خود را از شیشه های مشروب پر کنید.
9.تمام مدت رانندگی در مورد این صحبت کنید که عمه مارچ! چقدر بوی نفتالین میده!
10.در وسط رانندگی دستتون رو دور ممتحن بندازید!
11.به هر کی گیرتون میاد تو خیابون فش بدید.
12.وقتی پشت چراغ وایستادید،گاز رو فشار بدید در حالیکه دائم به چراغ و کسی که بقلتونه نیگاه می کنید.
13.برای هر چیزی بوق بزنید.
14.آینه ماشینتونو بشکونید و به ممتحن بگید براتون نیگر داره!


مطمئن باشید با این روش میرید آب خنک خوری اوین!

مولن سایت 2

کینگزلی خسته از شکست در عشق به سراغ محل زندگی بلاتریکس و آموس میره..

Kingsley: No one understood what I felt for Bella, No one cared until the night she went out walking alone, and never came home… me & my beating heart singing in the dark!

بعد از قتل بلاتریکس..کینگزلی دچار عذاب وجدان میشه و بعد از آشنا شدن با دخترکی با وی ازدواج می کنه و 90 تا بچه هم دارا می شوند.

محصولی از ج.تی.وی سال 83
(لازم به ذکر است که برای فیلم برداری این فیلم..حاج آقا دارکی همه رو به هم محرم کرده بود..)

ببخشید من کجا توهین کردم؟
مطمئنی پیام من رو می گید؟!

نقل قول:
بلاتریکس به بزرگتر خودت احترام بزار در ضمن در قوانین سایت کل کل کردن آزاد ولی فوش وحرف های بد خلاف بود واین کار تو یعنی تحقیر کردن(وکیل وصی مرزلین نیستم اما مدافع حقوقی گریفیندوری ها هستم )

برنامه ي سياسي
با سخنگويي كينگزليه صوراسرافيل
(دوران حكومت فاج)
كينگزلي پشت يه ميز نشسته داره حرف ميزنه...
درود ببيندگان عزيز و با لعنت فرستادن بر فاج شروع ميكنيم
خدا شاهده اگه دور اين مملكتو دونه دونه نيزه بكارن كسي نمياد بگه من بدم...
(داد بيداد)
اي فاج كي ميخواي دست از سر مردم برداري؟چقدر ظلم؟
از اسم مرلين سو استفاده ميكني؟
ميري هاگوارتز تو خوابگاه دانش آموزارو پرت ميكني از بالكن ميگي يا مرلين؟
حكم خدا جاري ميكني؟
ننگ بر تو!
من از همين جا اعلام ميكنم..
مردم چقدر ميخوايد زير بار ظلم اين فاج باشيد...
و اما با تو ام آمبريج كه اسم خودتو گذاشتي سردار سازندگي...
تو خجالت نميكشي؟
برو بيل بزن سيب زميني بكار!
و تو اي فاج پيرپكاجكي تو نبودي كه از جارو يپاده ميشدي؟
ميرفتي صف نون رو نگاه ميكردي؟چرا جوناي مردمو گول ميزني؟
آي مردم بريد تظاهرات ضد فاج...
مگه نديد كه هري پاتر پيرن خوني رونو نگر داشته بود عكس گرفته بود الان چند ساله تو زندانه...
آخه غيرتم خوب چيزيه!
اي بيمار رواني عقب مانده اي فاج و اي كوسه آمبريج!
خجالت بكشيد از وقتي قدم نحستون اومد توي خاك پاك ايران ما بيچاره شديم؟
كي جوابگوست؟
و تو اي دامبلدور نشتي اينجا چي ميگي؟
نه اعلاميه اي نه خبري بي عرضه من بت چي بگم؟
آي مردم بيايد دور اين مملكت نيزه بزاريد.
ارتش جادوگران ما توي جهان چهارم بود...
خائن...اي فاج خجالت بكش!
آي فيلمبردار چرا ريش داري؟
بيا جلو بينم....
بگير كه اومد خائن!

صفحه برفكي ميشه....

اوه مرلین...یادمه به تازگی عکسی از شما در سایت قرار گرفته بود که یک نقاشی بچگونه بود...ایا اون شما در 16 سالگیتون بودید؟ می دونید خیلی بی ریخت بود..
شما امتیاز کم کردید تا بگید من عاشق این کارم..
اایییی ملت..بدانید که ایشون عشق کم کردن امتیاز دارن...

ایا این شما نبودید که به خاطر آتیش گرفتن ریش خود توسط بلاتریکس ..الن رو تهدید به مرگ کردید؟
آیی ملتت.....این خطرناکه...

ببخشید من شما رو توی آزکابان ندیدم؟!
ایشون به خاطر عشق به امتیاز دادن...در تمامی در و دیوار های مشنگی اعدادی رو به نشانه ی امتیاز حک می کردند و به آزکابان محکوم شدند...به دلیل اخلال در حامعه ی مشنگی...

(بعدشم من رقیب نیستم!) من از همه کاندید ها دعوت می کنم به این برنامه بیان...

رقبا سوال فرموده بودند:

ایا این کم کردن قبل از موقع نشان از نداشتن حافظه درست و حسابی نداره؟
خير دقيقا هدف من اين بود كه امتياز كم نشود
ایا شما مرلین پیر هستید که n سالشه؟
بنده مرلين هستم و تنها يك مرلين در تمام دنيا وجود دارد و آن شخص من هستم سن من هم معمولا 16 هست بخاطر زندگي خصوصيم.
ایا شما یادتون میره که کی باید کم کنید کی زیاد؟
براي چي بايد يادم بره من حواسم بيشتر از اين جمع هست و تا اونجا كه ميتونم سعي ميكنم اضاف كنم .
ایا شما توی دستشویی هم می تونید نظارت داشته باشید؟!
اين سوال كاملا بي ربط بود و من فكر ميكنم اين قضيه هيچ ربطي ندارد.

آلو جا دوگر تي وي
_بله بلا هستم تلوريوزنه جادوگران بفرماييد
_من ي ترانه ي در خواستي نه چي اهان! اينا چيه مي فرستيد وسط آهنگ چرا
برنامه نود مياد مي گه امتياز من سخاوتمند هستم و گرنه كم ميكردم از اين جور حرفا (با حالت ذوق) زندهس
_بله شما الان رو اير هستيد
_پس اگه ميشه من ي چاق سلامتي با فاميلمون بكنم
_آلو چرا قطع شدي من كه قطع نكردم اوا بخشيد دستم خورد دوسته عزيز ما سعي مي كنيم دوباره شما رو بگيريم

میخ هایی بر دیوار

پسر بچه ای بود که اخلاق خوبی نداشت. پدرش جعبه ای میخ به او داد و گفت هر بار که عصبانی می شوی باید یه میخ به دیوار بکوبی.
روز اول،پسر بچه 37 میخ به دیوار کوبید. طی چند هفته بعد، همان طور که یاد می گرفت چه طور عصبانیتش را کنترل کند،تعداد میخ های کوبیده شده بر دیوار کمتر می شد. او فهمید که کنترل عصبانیتش آسانتر از کوبیدن میخ ها بر دیوار است...
به پدرش گفت و پدر نیز پیشنهاد داد هر روز که می تواند عصبانیتش را کنترل کند،یکی از میخ ها را از دیوار بیرون بیاورد.
روزها گذشت و پسر بچه بالاخره توانست به پدرش بگوید که تمام میخ ها را از دیوار بیرون آورده است. پدر دست پسر بچه را گرفت و به کنار دیوار برد و گفت: پسرم،تو کار خوبی انجام دادی. اما به سوراخ های دیوار نگاه کن.دیوار دیگر هرگز مثل گذشته نمی شود. وقتی تو در هنگام عصبانیت،حرف هایی می زنی،آن حرف ها هم چنین آثاری بر جای می گذارند. تو می توانی چاقویی در دل انسان فرو کنی و آن را بیرون آوری. اما هزاران بار عذرخواهی فایده ندارد،آن زخم سرجایش است. زخم زبان هم به اندازه ی زخم چاقو دردناک است.

نقل قول:

تاریکی برنامه ی شما مشکوکه و معلوم الحال...به دفتر مدیر شبکه مراجعه کنید...و توضیح بدید