در سال 1884 مسابقه بین دو تیم رومانی و پرتغال برگزار شد. بازی از صبح شروع شد و پس از دوازده هزار بار رد و بدل شدن سرخگون مابین دروازه ها، پس از شش ماه بازی به پایان رسید. اما این مسابقه برنده ای نداشت. زیرا اسنیچ هرگز پیدا نشد.
نظریه هایی در مورد اسنیچی وجود دارند:
1- یک گربه اسنیچ را قورت داده و مرده چون فکر میکرده پرنده است.
2- یک قورباغه آنرا را خورده و مرده چون فکر میکرده سنجاقک است.
3- اسنیچ در اب افتاده و غرق شده و مرده.
4- تیم آلمان که باید با برنده ی این مسابقه بازی میکرده، اسنیچ را دزدیده.
5- تیم آرژانتین که باید با بازنده ی این مسابقه بازی میکرده، آنرا دزدیده.
6- واقعا اسنیچ گم شده بوده.

طبق تحقیقاتی که من انجام دادم ، اعضای فدراسیون کوییدیچ بلغارستان در سال 1884 به درخواست فدراسیون جهانی تصمیم گرفتن توی بازیهای داخلی مدرسه دورمشترانگ از یک اسنیچ جدید استفاده کنند . این طرح بخاطر شکایت های مکرر کوییدیچ بازا پیاده شد . خوشبختانه سازنده اون اسنیچ هنوز زنده است ، ولی نفسهای آخرشو میکشه . بهمین دلیل من سریع رفتم بلغارستان تا یک مصاحبه با " گریگور اسنیچوف " انجام بدم .

- آقای اسنیچوف میشه یک خاطره راجع اون مسابقه که شش ماه طول کشید برامون تعریف کنین .
- چی گفتی پسرم ... بلندتر بگو من گوشام سنگینه .
- مگم ، آقای اسنیچوف میشه یک خاطره راجع اون مسابقه که شش ماه طول کشید برامون تعریف کنین .
- یواش بابا کر شدم . گوشم دیگه اینقدرا سنگین نیست . یادش بخیر سال 1884 بود . اون وقت ها جوون بودم . چیز میز اختراع میکردم . یه روز ایگور داوینچوف ( رییس فیکوی اون زمان ) اومد سراقم گفت یه اسنیچ می خواد گرفتنش طول بکشه . منم قبول کردم . ولی به جون خودم نگفت چقدر طول بکشه تا بگیرنش . منم اسنیچ رو ساختم دادم بهشون . اونام اون رو برای بازی فینال مدرسه دورمشترانگ استفاده کردن . چشت روزه بد نبینه ، مدرسه شش ماه تعطیل بود . بازیکنا شبها میخوابیدن و صبح دوباره شروع می کردن . هر دو ماه یکبارم یه سری به خانوادشون میزدن . ولی نه... فایده نداشت . بعد شش ماه بازی رو تعطیل کردن . البته جوینده هام تقصیر داشتنا . یکی از جوینده ها رو یادمه ، " میشل کرام " ، پدر بزرگه ویکتور کرام بود . از اون به بعد بود دیگه چیزی اختراع نکردم .

خب مادام هوچ امیدوارم از این گزارش خوشتون اومده باشه .

در ضمن گریگور اسنیچوف دو روز پیش مرد .

در سال 1844، ميان تيم هاي دو كشور آلمان و انگليس يه بازي برگزارشد، كه يه بازي رسمي بود و مراحل مقدماتي جام جهاني كوئيديچ بود، و با شور و شوق فراوان ملت دو كشور همراه بود...در ابتداي بازي، آلمان تونست توي دقيقه‌ي 4 و ثانيه‌ي 43 و صدم ثانيه‌ي 24(من چه بدونم آخه...!!!) تونست ده امتياز از ان تيم خودش بكنه...در 15 دقيقه‌ي اول، نتايج به صورت 10 به 30 به نفع آلمان بود، كه در دقيقه‌ي 10، تبديل شد به 70 به 60 به نفع تيم انگليس...اين بازي ، در ابتدا هيجان فراواني به همراه داشت، ولي وقتي يه ساعت هم گذشت و با نتايج 130 به 160 به نفع آلمان، بازي ادامه پيدا كرد، ملت خسته و كسل شدند، و بسياري از اونا ورزشگاه رو ترك كردند...
بعد از دو ساعت، كه نتايج 200 به 200 برابر بود، يه استراحت توسط داور اعلام شد، كه حدود 20 دقيقه طول كشيد...و البته، اين استراحت به درگيري‌هاي ميان كاپيتان تيم انگليس با جستجوگر اون تيم منجر شد...
بعد از استراحت، بازي ادامه پيدا كرد، و بعد از حدود 5 سات كه ديگه استاديوم خالي از تماشاگر شده بود و ساعت حدود 11 شب رو نشون ميداد، هنوز با كمال تعجب ، كسي نتونسته بود اسنيچ رو ببينه...بالاخره، توي ساعت 7م بازي، كه اين بازي كم كم داشت ركورد زمان رو مي شكست، يه بار ديگه داور كه عوض شده بود، اعلام استراحت داد، و توي اون استراحت، درگيري هاي لفظي و بدني شديدي ميان داوران و اعضاي تيم ها در گرفت كه حاكي از اين بود كه چه اتفاقي افتاده و چرا اينجوريه و چرا اونجوريه...!!!
بازم بعد از 50 دقيقه، بازي با نهايت خستگي اعضاي تيم، شروع شد، و حدود 6 ساعت ديگه ادامه پيدا كرد، كه توي آخرش نتيجه به 1240 به 1320 به نفع انگليس رسيد...كم كم سرعت پيشرفت ماتيازا كم مي شد، كه طبق قوانين، بازيكنا مجاز بودن حدود 3 ساعت بخوابن...!
بعد از خواب و بارون و برفشديدي كه در گرفت، توي هواي باروني كه كم كم صبح مي‌شد ولي ديگه خبري از تماشاچيا نبود،‌بازيكناي دو تيم ، در كمال بي انگزگي، به بازيشون ادامه دادن...
بعد از يه هفته پر از استراحت ها و درگيري‌ها، در حالي كه امتيازا به 14570 به 14210 به نفع آلمان دراومده بود، اين خبر تبديل به خبر داغ هفته شد، و بازيكناي دو تيم تعويض شدند...
خلاصه...!!! اين مسابقه ماهها به طول انجاميد، كه بعد از حدود 6 ماه، در حاليكه نتايج به 50420 به 50110 به نفع انگليس(!!!!!!) در اومده بود و چند دوره بازيكن و چند ده دوره داور تعويض شده بود، اين مسابقه مختومه اعلام شد، كه يه سري از افراد تيم هم از كوئيديچ زده شده، از تيم استعفا دادن، و بازي به نفع هيچ كس تموم نشد...!!!
هنوز هم كه هنوزه، اون اسنيچ پيدا نشده، و عده ي زيادي معتقدند كه اون اسنيچ به درون يكي از باتلاقها سقوط كرده يا ميان شاخ و برگ و رشته هاي گياهان عجيب و غريب اون منطقه ي باتلاقي ، گير افتاده...!!!

بازی بین دو تیم اسپانیا و ترکیه در مرحله نیمه نهایی جام جهانی به میزبانی نروژ در سال 1884 بود که فیکو ( فدراسیون بین المللی کوييديچ ) تصمیم گرفت که از توپها جدید برای جستجوگرها استفاده کنه و اسنیچهای مخصوص رو مورد استفاده قرار بدهد .
در مرحله قبل بازيکنان اعتراض داشتند که اسنیچها تنبل هستند و به راحتی گرفته میشوند اما در دو بازی نیمه نهایی از توپهای جدید استفاده شد و در بازی نیمه نهایی دیگر بین آلمان و سنگال ، اسنیچ داخل حلق بازیکن سنگالی شد و مراسم جشن رسیدن به فینال و مرگ اون بازيکن در یک زمان برپا شد اما در بازی دیگر بین اسپانیا و ترکیه اسنیچ به هیچ عنوان قابل مشاهده نبود و سرعت بالایی داشت و دو جستجوگر اصلا اون رو نمیدیدند و تماشاگران این عامل رو ضعف بازيکنان میدونستند و اشاره ای به قدرت اسنیچ نمیکردند .
این بازی به قدری طول کشید که بعد از چهار ساعت و نیم بازيکنان دو تیم دست از بازی کشیدند و منتظر دو جستجوگر شدند و در اون زمان نتیجه بازی 2300 - 3700 به نفع اسپانیا بود و گرفتن صد و پنجاه امتیاز توفیقی نداشت و همه منتظر گرفتن اسنیچ بودند تا بازی تموم بشه و میدونستند که تا زمان گرفته شدن اسنیچ بازی به پایان نخواهد رسید .
دو جستجوگر به دلیل فرا رسیدن شب به رختکن رفتند و یه خواب کوتاهی کردند و با سپیده صبح مجدد عازم یافتن اسنیچ شدند اما خبری از اسنیچ نبود ... شب باران شدیدی باريده بود و کسی نمیدونست که این اسنیچ چه بلایی سرش اومده و تنها اطلاع داشتند که اسنیچ طوری طراحی شده که در مواقع بارانی در سطح پایین پرواز میکند و در ارتفاعات پایین به حرکت خودش ادامه میدهد .
سه روز به همین منوال گذشت و شب سوم بازيکن سنگالی گرفته شد اما هنوز تیم دوم فینالیست مشخص نبود !
دو نفر از کادر اجرایی فدراسیون به کمک رفتند و همراه دو جستجوگر کمی اطراف رو جستجو کردند اما خبری نبود !!
شب هفت بازيکن سنگالی هم گرفته شد اما خبری نبود .
بازيکنان تا پیدا شدن اسنیچ یه بار دیگه دست گرمی کوييدیچ رو ادامه دادند تا اسنیچ پیدا بشه و نتیجه 3810 - 5270 به نفع اسپانیا شد و در میانه راه مربی اسپانیا بازيکنان خودش رو از زمین خارج کرد تا در یک حرکت فیرپلی به مراسم شب چهل بازيکن سنگالی بروند و دو جستجوگر همچنان مشغول بودند .
بعد از سه ماه و نیم که بازی ادامه داشت بالاخره فیکو با اصرار بازيکنان ترکیه که دلشون برای خانوادشون تنگ شده بود بازی رو تموم کرد و اسپانیا برنده بازی شد .
فینال هم با توپهای قدیمی انجام شد که در عرض سیم ثانیه اسپانیا اسنیچ رو گرفت و قهرمان شد و بعدها اسنیچهای متوسط به بازی ها وارد شد .
بعد از چند ماه مشخص شد که اسنیچ در باتلاقهای زياد نروژ گیر کرده و نتونسته فرار کنه .

همه دانش اموزان توجه داشته باشند :
اگر تکالیفتون رو یه کم دیرتر از جلسه مورد نظر من ارائه بدید هیچ اشکالی (از نظر من وجود نداره ) چون کلاس هامون یه کم فشرده شده ..... پس فقط یه لطفی بکنید و شماره ی جلسه رو بنویسد (مثلا : تکالیف جلسه چهارم )
تذکر : همگی فقط تا پایان 19 اسفند مهلت دارند.
با تشکر ... هوچ

و اما امتیازات جلسه چهارم :
پادمور جان جوابت اصلا کامل نبود ولی 5 امتیاز به خاطر تحقیق امتیازی ات بهت میدم
بیلز کارت واقعا عالی بود 15 امتیاز می گیری
فلینت عزیز تو هم 10 امتیاز برای تحقیق امتیازی ات می گیری
واما کوییرل : هردو جوابت خوب بود افرین. 15امتیاز می گیری
وعرض پوزش به خاطر عدم برگزاری کلاس پنجشنبه وباید به اطلاعتون برسونم که: به جز یکشنبه ، سه شنبه و پنجشنبه
هم کلاس داریم لطفا تکالیفتونو هر چه سریع تر ارائه بدهید0

1- ارائه مقاله درباره ی بازی مذکور سال 1884
در سال 1884 بین دو تیم رومانی و پرتغال در منظقه ای به نام باتلاق پادمی بازی صورت گرفت.این بازی یک بازی تدارکاتی برای آزمودن هر دو تیم برای شرکت در مسابقات کوییدیچ جهانی بود.
هر دو تیم تیمهای نسبتا موفق بودند اما در اون بازی نتونستند کاری از پیش ببرند.مدت این بازی که چیزی حدود شش ماه به طول انجامید بدیل بازی ناموفق جستجوگران هر دو تیم بدون نتیجه پایان پافت.در این بازی گلهای زیادی زده شد ولی بدیل اینکه هر دو تیم از بازی دست کشیدند بازی رو بر حسب گلهای زده شده و خورده شده حساب نکردند.
عده ای بر این باورند که بازی توسط جادوگران قدرتمند هر دو تیم جادو شده.البته هر جادوگر برای شکست,تیم حریف جادو کرده و این امکان وجود داره که جادوها بهم برخورد کرده و این باعث ضعیف شدن جستجوگران در پیدا کردن اسنیچ طلایی شده باشه.
در پی مصاحبه ای که بعد از بازی از جستجو گران دو تیم شده بود آنها هر دو بر این عقیده بودند که اصلا اسنیچ طلایی را در این مدت ندیده اند.یکی از مربیان اظهار داشت ممکنه اسنیچ طلایی در همان ابتدای بازی داخل یکی از باتلاقها فرو رفته و کسی متوجه این موضوع نشده.
بعد از گذشت شش ماه از این بازی تمامی بازیکنان که بسیار خسته شده بودند با تفافق هر دو تیم بازی پایان یافت.هنوز از اسنیچ طلایی خبری بدست نیامده اما ساکن آن منطقه بارها گفته اند که شیی کوچک و طلایی رنگ را که به سرعت حرکت میکرد در آن نواحی دیده اند.

جلسه پنجم
سلام
امروز اسنج های طلایی را بهتون درس می دهم. و می خوام کمی هم درباره ی قوانین بازی برایتان توضیح بدم
اسنج های طلایی
اسنج طلایی مانند مرغ طلایی هم اندازه ی یک گردوست ان را طوری جادو کرده اند که در حد امکان از به دام افتادن بگریزد می گویند در سال 1884 در باتلاق پادمین یک اسنج طلایی به مدت شش ماه از به دام افتادن گریخت سرانجام هر دو تیم با ابراز نفرت نسبت به بازی ضعیف جستجو گرهایشان از بازی دست کشیدند0 عده ای از جادوگران کور نوالی که از این ماجرا با خبرند حتی امروزه نیز بر این مطلب پا فشاری می کنند که ان اسنج طلایی بر فراز انباتلاق سر گردان است با این همه هیچ سندی بر تایید این واقعه به دست نیامده است0
قوانین بازی
در بدو تاسیس سازمان ورزش وبازی های جادویی قوانین زیر نوشته شد:
1- هیچ محدودیتی در ارتفاع پرواز بازیکنان در طول مسابقه وجود ندارد اما خروج بازیکنان از حد ومرز محوطه ی بازی مجاز نیست0 در صورتی که بازیکنی از محدوده ی زمین بازی بیرون برود تیم بازیکن خاطی موظف است کوافل را به تیم مفابل تسلیم کند0
2- کاپیتان هر تیمی می تواند با علامت دادن به داور تقاضای وقت استراحت کند0 این تنها زمان در طول یک مسابقه است که پای بازیکنان به زمین میرسد0 اگر مسابقه ای بیش از دوازده ساعت به طول انجامیده باشد مدت زمان استراحت حداکثر به دو ساعت نیز می رسد0 بازنگشتن بازیکنان تیم ملی پس از دوساعت به محوطه ی زمین موجب محرومیت انها از ادامه ی مسابقه خواهد شد0
3- گاهی ممکن است داور برای تیمی ضربه ی پنالتی اعلام کند0 بازیکن مهاجمی که ضربه ی پنالتی را می زند باید از حلقه ی مرکزی زمین به سمت منطقه ی گل زنی پرواز کند0 در هنگام زدن ضربه ی پنالتی همه ی بازیکنان غیر از دروازه بان تیم مقابل باید دور این محوطه باقی بمانن0
4- بازیکنان می توانند کوافل را از دست بازیکنان حریف بقاپند اما در هیچ شرایطی نباید دست بازیکن به بدن بازیکن صاحب کوافل بخورد0
5 - در صورت مصدوم شدن بازیکنان هیچ گونه جایگزینی مجاز نبوده ومسابقه بدون حضور بازیکن مصدوم ادامه می یابد0
6- بازیکنان مجازند چوب دستی خود را در محوطه بازی همراه داشته باشند اما تحت هیچ شرایطی نباید از ان علیه اعضای تیم مقابل یا جاروهایشان،داور،توپ های مسابقه یا جمعیت تماشاگران استفاده کرد0
7- مسابقه ی کوییدیچ فقط در صورت گرفتن اسنیج طلایی یا با توافق کاپیتان دو تیم به پایان می رسد0
واما درباره ی امتیازات:
پادمور جان جوابت اصلا کامل نبود ولی 5 امتیاز به خاطر تحقیق امتیازی ات بهت میدم
فلینت عزیز تو هم 10 امتیاز برای تحقیق امتیازی ات می گیری
واما کوییرل : هردو جوابت خوب بود افرین. 20 امتیاز می گیری
وعرض پوزش به خاطر عدم برگزاری کلاس پنجشنبه وباید به اطلاعتون برسونم که: به جز یکشنبه ، سه شنبه و پنجشنبه
هم کلاس داریم لطفا تکالیفتونو هر چه سریع تر ارائه بدهید0
واما تکلیف :
1- ارائه مقاله درباره ی بازی مذکور سال 1884

با تشکر

1- ارائه مقاله ای در باره ی خسارات بلوچر های سنگی (اجباری)
علاوه بر اینکه این بلوچرهای سنگی بسیار محکم بودند و بارها در مسابقات مختلف شاهد آسیب دیدن بازیکنان بودیم اما بسیار خرد شونده هم بودند طوری که با هر ضربه ای که مدافع به بلوچر میزد تکه هایی از توپ خرد میشد و این تکه ها ممکن بود در بدن و یا حتی چشم بازیکنان نیز برود .برای همین بلوچرهای سنگی جای خود را به سربی و در آخر به بلوچرهای آهنی دادن

2- ارائه مقاله ای در باره ی بازی مذکور سال 1711 (اختیاری ، با امتیاز )
این بازی یکی از زیباترین بازیها و بحث برانگیزترین مسابقات زمان خود بود چون در این بازی به مسائلی پی بردند که باعث تغییر بسیاری از چیزها در کوییدیچ شد.اول از همه بدلیل اینکه هوا در این بازی بارانی بود و کوافل در زمین کل آلود سقوط میکرد داوران نوع آن و رنگ آن را تغییر دادند .همچنین در این مسابقه بود که متوجه شدند باید جنس بلوچرها را عوض کرد تا از آسیبها به بازیکنان جلوگیری شود.