هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





پاسخ به: كلاس نجوم و ستاره شناسي
پیام زده شده در: ۱۶:۵۷ چهارشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۲

رز ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۲۴ پنجشنبه ۱۳ آبان ۱۳۸۹
آخرین ورود:
۲۱:۱۰:۱۱ پنجشنبه ۱۶ آذر ۱۴۰۲
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 1473
آفلاین
1. یک دانشمند و کَشفـَــش را نام ببرید!(6)

دانشمند؟ دانشمند جادوگر بزرگ و معروف، ویلیام نوستراداموس رو میشناسین که!
بله! ایشون داداش اون میشل نوستراداموس بودن که دو سال پیش عین باقالی یه جماعتی رو سر کار گذاشته بود! میشل به داداشش و کشفای بزرگ و هوش سرشارش خیلی حسودی میکرد، این شد که عقده ای شد، اون پیشگویی رو کرد.
چرا حالا این پیشگویی؟ زمان پایان جهان؟ به خاطر کشف مهم داداشش در مورد جایی که دنیا تموم میشه!
ویلیام نوستراداموس، به هر مبحث درسی یه نوک زده و کلی هم فرضیه و نظریه داده ولی معروفترین نظریه ش، نظریه ای در مورد آخر جهانه. از نظر زمانی منظورم نیست. از نظر مکانی. آخر دنیا کجاست؟!
ویلیام نوستراداموس اومد و گفت که وقتی یه مورچه رو میذاری روی یه کاغذ لوله شده، راه میره و میچرخه و میگه دنیای من بی نهایته. چون بعد ارتفاع رو نمیفهمه. پایان جهان باید همچین چیزی باشه واسه انسان! بعد چهارم!
چه کشفی
دمش گرم

2. زنــدگی نــامه یا نحوه رسیدن آن دانشمند به موضوع کشف شده را بنویسید. (14) {نشینین واسه من فوق علمی کار کنین، تخیلتونو آزاد بذارین!}

ویلیام، توی یه خانواده ی جادوگر به دنیا اومد. یه خانواده ی فوق العاده قدرتمند. مامانش استعداد عجیبی داشت توی تغییر شکل. باباش میتونست بدون هیچ طلسمی نامرئی شه. داداشش هم... خب یه استعداد ناچیزی توی پیشگویی داشت!
خود ویلیام علاوه بر علاقه ی زیادی که به نجوم داشت، واقعا خلاق بود.
همیشه به همه چیز از جنبه ای نگاه می کرد که کمتر کسی می دید و همیشه کلی فکر جدید توی مغزش داشت که حالا روایته یه بار واسه سرگرمی یکی از همین ایده هاشو روی داداشش اجرا کرده و میگن که این کارش بی تاثیر نبوده توی عقده ای شدن میشل!
این آدم خلاق، توی یکی از شبایی که همه توی خونه خواب بودن، توی بالکن اتاقش نشسته بود و خیره شده بود به آسمون و فکر میکرد. یهو متوجه یه نقطه ی سیاه شد وسط آسمون! سیاه سیاه! سیاه تر از دور و برش.
یه کم فکر کرد که این نقطه چیه.
یهو باباش ظاهر شد. ویلیام میدونست که باباش زیر نظر گررفته بودتش. ولی داشت فکر میکرد که چرا ظاهر شده! و یهو متوجه شد که یه مورچه با سرعت داره روی بدن باباش راه میره.
سرشو چرخوند و دید یه مورچه دیگه بدون ترس داره از دیوار میره بالا!
یهو توی اون تاریکی یه چراغ بغل سرش ظاهر شد و روشن شد و به این کشف مهم دست یافت!

3. طلسم، روش یا اختراعی بسازید یا پیدا کنید تا بتوانید سر کلاس بدون آن که کسی بفهمد بخوابید!(10) (توضیح دهید چطور ساختید، یا اختراع کردید!)


توی کلاسایی که مقدار نورش کمه، بهترین روش برای خوابیدن اینه که گردنتونو به طرف استاد نگه دارین، طوری که انگار با تمام توجه دارین بهش گوش میدین. بعد آروم آروم چشماتونو ببندین... برای اینکه انقباض ماهیچه های گردن بعد از خواب از بین نره هم میتونین از طلسم "گردنیوس منقبضیوس" استفاده کنین

این یه روش کاملا تجربیه، که امتحانشو پس داده، سر کلاس نجوم نه ها البته! سوتفاهم نشه!

راه دیگه اینه که جایی بشینین که استاد...هاااووم(افکت خمیازه) معمولا پشتشو میکنه به اون طرف... بعدش سرتونو... بذارین... روی دستتونــــ...

سوال امتیازی:
4. هـدف جادوگر خائن چه بود؟ تحریک کننده او برای قرار دادن این اطلاعات در دسترس مشنگ ها چه بود؟


باید اشاره کنم که جادوگر خائن همون میشل نوستراداموس بود. هدفش چی بود؟! هدفش فقط بی ارزش کردن کار برادر خفنزش بود!
تحریک کننده ش چی بود؟!
تحریک کننده ش توجه بیش از حد پدر و مادرش به برادر با استعدادش بود. البته همون طور که گفتم، اون اجرای ایده ی ویلیام هم کم تاثیر نداشته روی قضیه!

_____________________
استاد ^------^



ویرایش شده توسط رز ویزلی در تاریخ ۱۳۹۲/۱۰/۲۵ ۱۷:۲۸:۵۴


ارباب جان، جان جانان اند اصلا!






پاسخ به: كلاس نجوم و ستاره شناسي
پیام زده شده در: ۱۶:۴۷ دوشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۲

گودریک گریفیندورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۲۹ یکشنبه ۱۲ دی ۱۳۸۹
آخرین ورود:
۱۲:۱۹ پنجشنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۹
از تالار گریفندور
گروه:
کاربران عضو
پیام: 976
آفلاین
سلام

1. یک دانشمند و کَشفـَــش را نام ببرید!(6)

دانشمند بزرگ و شریف "زکریای ناراضی" او کشف کرد که ستارگان می توانند با هم ازدواج کنند و در واقع ستاره ها به ستاره ی های مرد و ستاره های زن تقسیم می شوند. همچنین کشف کرد ستاره ها جشن های عروسی خود را در صد کیلو متری خورشید برگزار می کنند.


2. زنــدگی نــامه یا نحوه رسیدن آن دانشمند به موضوع کشف شده را بنویسید. (14) {نشینین واسه من فوق علمی کار کنین، تخیلتونو آزاد بذارین!}

زکریای ناراضی پسری مهربان و خوش قلب بود. او همیشه به پدر و مادر خود عشق می ورزید و از رابطه ی فوق عشقی انها خوشش می امد. یکی از ارزو های او این بود که در وقتی بزرگ شد ، با دختری که عاشقش خواهد شد ، ازدواج کند.

زکریا در همین فکر بود که در دوران بلوغ ، عاشق دختر همسایه شان شد. این دختره ، خوشگله ، دلبره ، چشم عسله و این حرفا اولش به زکریا پا می داد ... ببخشید یعنی ازش خوشش می آمد و با نگاه های نافض ، دل زکریا را می برد. در اوایل مشکل زکریا کم رویی او بود و همین باعث شد دختره از زکریا دل سرد بشه و دیگه چپ چپ هم نگاش نکنه! این اولین شکست عشقی زکریا بود.

زکریا بد از سال ها افسردگی ، به کمک پدر و مادرش به دنیای واقعی بازگشت و وارد محیط گرم و صمیمی داشگاه شد. او در اولین روز دانشگاه عاشق چند دختر شد جوری که نمی توانست بین آنها انتخابی انجام دهد. به این ترتیب سال ها گذشت و زکریا بی شعور ما هنوز نتوانسته بود ، بین ده ها دختری که عاشقشان شده بود ، انتخاب بکند و دانشگاه تمام شد و سبد زکریا ما نیز خالی ماند.

بعد از دانشگاه ، زکریا مشغول بکار شد و علم های جدید زیادی را فرا گرفت و دیگر از فکر دختر بیرون امد تا اینکه در روزی از روز ها یک دختر بسیار خوش صورت برای فراگیری علم نزد زکریا آمد. زکریا در اوایل توجهی به دختره نداشت اما دختره از او خوشش آمده بود. دیری نگذشت که زکریا نیز به دختره عشق ورزید و کلاس های درس آنها از موضوع اصلی خارج شده و حاشیه رفت!

زکریا و دختر خانوم تصمیم گرفتن با هم ازدواج کنند. دختر به زکریا گفته بود که باید مجلس عروسی را در مکانی که او می گوید ، برگزار کند و زکریا نیز قبول کرده بود. در روز عروسی ، دختر به یک باره تبدیل به شئی بزرگ و گرد شد و زکریا را نیز داخل خود کشید. چند ثانیه بعد زکریا از جو خارج شده بود. او در فضا بود. دختر را دوباره در مقابل خود دید و از او پرسید که چه شده است؟

دختر به او گفت که او در واقع یک ستاره است نه یک انسان! برای گشت گذار به زمین آمده بود و در حالی که در قالب انسان خود بود ، عاشق او شده بود. اکنون می توانست زکریا را نیز به یک ستاره ی مرد تبدیل کند تا با یکدیگر تا قیامت ، زندگی خوشی داشته باشند.

زکریا باید بله را می گفت تا تبدیل به یک ستاره ی مرد ، چهار شانه ، خوش هیکل ، قد بلند و پولدار شود اما علم چشم او را کور کرده بود. او به دختره گفت که باید برگردد و به همه بگوید که ستاره نیز از همانند انسان های از زن و مرد تشکیل می شوند. زکریا دیو صیرت و سنگ شده بود و توجهی به عشق نداشت. ستاره ی دختر که قلبش شکسته بود ، با عصبانیت زکریا را شوت کرد و زکریا به زمین برگشت. زکریا خیلی زود همه را از وجود ستاره ی های مذکر و مونث خبر دار کرد.

چند سال بود ، در یک روز پاییزی ، یک شهاب سنگ بزرگ بر روی سر زکریا ناراضی فرو آمد و او را به جهنم فرستاد.

آنسو اسمان ها ، ستاره ی دختر: « مرتیکه کثیف! دل منو می شکونی! اینم تاوانش! »


3. طلسم، روش یا اختراعی بسازید یا پیدا کنید تا بتوانید سر کلاس بدون آن که کسی بفهمد بخوابید!(10) (توضیح دهید چطور ساختید، یا اختراع کردید!)

بنده خودم یکی از بنیان گذاران بودم و سالیان سال در هاگوارتز تدریس می کردم! متاسفانه باید اعلام کنم که خوابیدن در کلاس درس از زمان بنیان گذاری هاگوارتز نیز بوده و اولین کسی که دست به این کار زد ، مرلین بود. (کی گفته اول مرلین بوده بعد بنیان گذاران؟ هان؟ اول ما بودیم! منو و هلگا و روونا و اسلی!)

وقتی بنده مشاهده کردم که این فرد با تمام گستاخی در حال خوابیدن است ، او را سرزنش کردم و از کلاس بیرونش کردم! اما دیری نگذشت که در زمان امتحانات و زمانی که من مراقب بودم تا دانش آموزان در امتحانات تقلب نکنند ، حوصله ام سر می رفت و می خوابیدم! همین باعث قبولی همه دانش آموزان در اولین سال بنیان گذاری هاگوارتز شد!

برای همین بنده شروع به گشت و گذار در طبیعت کردم تا اینکه در کوه پایه های زاگرس با درختی به نام مورد اشنا شدم. برگ این درختان حاوی موادی می باشد که پیاز مو را تقویت کرده و باعث طراوات مو های شما می شود. این خاصیت در شامپو مورد صحت گنجانده شده و می تواند مو های خشک شما را با طراوت کند. بیایید با طبیعت آشتی کنیم!

دیدی معلم! وقتی داشتم این چرت و پرت ها رو می گفتم ، خوابیده بودم! بله این تکنیک را بنده با کمی تمرکز توانستم کشف کنم! کافیست با تمرکز شدید در همه ی نقاط مغز ، 99 درصد مغز خود را در حالت sleep قرار دهید و یک درصد باقی مانده را به چرت و پرت گویی روانه کنید!

به این صورت کسی متوجه خواب شما نمی شود.


4. هـدف جادوگر خائن چه بود؟ تحریک کننده او برای قرار دادن این اطلاعات در دسترس مشنگ ها چه بود؟

قدرت! این جاوگر خائن برای رسیدن به شهرت و ثروت و در نهایت قدرت در بین مشنگ ها دست به این کار زد. در زمان این جادوگر تمام دانشمندان در مجلسی خاص دور هم جمع می شدند و تمام کنترل دنیا دست این گروه بود و آنها بودند که حمکفرمایان را انتخاب می کردند چون با علمی که داشتند ، می توانستند همه را تهدید بکنند.

وقتی جادوگر از وجود این گروه باخبر شد ، با افشای راز هایی ، توانست رئیس این گروه شود و کنترل کننده همه چیز شود.


با تشکر


تصویر کوچک شده


پاسخ به: كلاس نجوم و ستاره شناسي
پیام زده شده در: ۱۲:۳۴ دوشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۲

لینی وارنر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۵۳ شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۱۹:۱۵:۰۶ جمعه ۲۴ فروردین ۱۴۰۳
از رو شونه‌های ارباب!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 5472
آفلاین
1. یک دانشمند و کَشفـَــش را نام ببرید!(6)

آگوستوس میا! این دانشمند بزرگ، کشفای زیادی داشته که به اسم مشنگا ثبت شده، اما ما توی دنیای خودمون، اونو ارج می نهیم و میدونیم که اون کاشف اصلی بوده. من میخوام از یکی از کشفیاتش نام ببرم که خیلیارو شگفت زده کرد.

آگوستوس، تونست کشف کنه که پولوتو که ما مدت ها اونو بعنوان دورترین سیاره از خورشید و نهمین سیاره در منظومه ی شمسی میشناختیم، اصن متعلق به منظومه شمسی نیست.

این کشف اون مدت ها زیر سوال بود و باورش برای بقیه سخت بود، اما بالاخره با ارائه مدارک محکم تونست این حقیقت رو ثابت کنه و واسه همین این سیاره ی کوچیک از جمع سیاره های منظومه ی شمسی خارج شد.

2. زنــدگی نــامه یا نحوه رسیدن آن دانشمند به موضوع کشف شده را بنویسید. (14) {نشینین واسه من فوق علمی کار کنین، تخیلتونو آزاد بذارین!}

یه بار که همراه گروه بزرگی از دانشمندای ستاره شناس جادوگر و ساحره، برای تحقیق به پلوتو و نپتون رفته بودن، این یه تفی رو زمین سیاره نپتون میندازه. از اونجایی که دانشمند بوده و دانشمند جماعت هم فضول تشریف داره، تصمیم میگیره زمان بگیره و ببینه چقد طول میکشه که این تف عزیز یخ ببنده. حالا تعجب نکنین که چرا تفه رو هوا نمونده و رو زمین ریخته و اصلا مگه کلاه سرش نبوده؟ پس چطور تفش وارد فضای بیرون از کلاه شده؟

خب دلیلش واضحه! فیلم مشنگی زیاد دیدین. جادوگرا که کلاه ملاه ندارن. یه ورد ساده تو مدلای اونی که سدریک درست کرده بود و اکسیژن ساخته بود میگن و دور کله شونو با اکسیژن پر میکنن. تفش رو هم با دست هدایت کرده و رو زمین انداختتش! با قصد و هدف. دانشمند بوده دیگه! حالا اینجارو داشته باشین.

در ادامه به سیاره پلوتو میرن و این عطسه ش میگیره. یک عطسه ی خرس مانندی میکنه و هزاران آب دهن از دهنش خارج میشه. اینم اونیش رو که تقریبا هم اندازه تفش رو سیاره نپتون بوده رو میگیره و رو زمین میذارتش. دوباره همون کارارو میکنه و زمان یخ زدنش رو اندازه میگیره.

این ماجرا تموم میشه و همه به سلامت به زمین برمیگردن و اون میره که نتایج آزمایشاتشو چک کنه. این وسط یاد تفش هم میفته و میره که اونارو با هم مقایسه کنه. اوه به نتایج عجیبی میرسه! میبینه که آبی که رو سیاره پلوتو بود دیرتر یخ زد! از خودش میپرسه چطور ممکنه؟ مگه پلوتو سرد تر نیست؟ اینم در نظر بگیرین که طرف دانشمند بوده و کاملا در نظر گرفته که تو شرایط یکسانی با نپتون این آزمایش رو انجام بده.

ولی نتیجه شگفت زده ش میکنه. تا اون زمان همه پلوتو رو سردتر از نپتون میدونستن. کاملا هم طبیعی بود، هرچی فاصله از خورشید بیشتر باشه خب گرماش هم به همون نسبت کمتر میشه و برعکس به سرما افزوده میشه. همین تف باعث میشه که اون به شک بیفته و تحقیقات جدیش رو از سر بگیره.

یه گروه کوچیکو دور خودش جمع میکنه و دوباره میرن نپتون و پلوتو و به طور دقیق از زمینش و سنگاش و کلی چیزای علمی دیگه ش اندازه گیری میکنن و در نهایت واقعا به این نتیجه میرسن که نتایج آزمایش تف ها شانسی نبوده و واقعا پلوتو گرم از نپتونه.

همینجاس که میفهمن چه کلاه بزرگی سرشون رفته و ای دل غافل! اصلا پلوتو مال منظورمه شمسی نیست که! این پلوتوی بدبخت مال یه منظومه دیگه بوده و ما مدت ها اونو دزدیده بودیم و جزو خودمون به حساب آورده بودیمش. اون گرماشو از خورشید نمیگرفته اصن!

تازه بگذریم که بعدش با همون گروه کوچیک میفهمه که اصلا پلوتو دور خورشیدم نمیگرده و توهمات گذشتگان بوده که چون مال منظومه شمسیه پس مثل بقیه هم دور خورشید میگرده. ایشون کشف میکنه که نخیر، مثل سایر سیارات دور خورشید نمیگرده و حرکتش کمی متفاوت از اوناس و دیگه اثبات این یکی رو از ما نخواستین پروفسور. پس سخن تمام شد.

3. طلسم، روش یا اختراعی بسازید یا پیدا کنید تا بتوانید سر کلاس بدون آن که کسی بفهمد بخوابید!(10) (توضیح دهید چطور ساختید، یا اختراع کردید!)

ورد حبابخوابیوس! Hobabkhabious!

عملکرد: یک حباب نامرئی رو دورتون بوجود میاره که به جای اینکه شما که درون حباب به خواب عمیق فرو رفتین رو نشون بده، تصویر دیگه ای از شما که کاملا سرحالین رو نشون میده.

چگونگی اجرای طلسم: اول ورد موویییی Movieeee (دقیقا با همین تعداد e) رو روی خودمون اجرا میکنیم و لحظاتی از خودمون که سرحال سرکلاس نشستیم و با چشمای باز و مشتاق به درس گوش میدیمو فیلم میگیریم. بعدش فیلم رو مثل تفکراتمون که توی قدح اندیشه میریختیم، توی یه چیزی میریزیم. ورد حبابخوابیوسو روی خودمون اجرا میکنیم و فیلم که تو لیوان ریختیمو روی حباب نامرئی میریزیم و همه چیز آماده س! اون فیلم مرتبا برای استاد نمایش داده میشه و در حالیکه ما خوابیم، اوشون تصور میکنه مشتاقانه داریم به درسش گوش میدیم!


چطور ساختم؟ والا اون ورد موویییی رو کس دیگه ای اختراع کرده بود پس هیچی. یاد حباب های محافظتی افتادم، گفتم چی میشه به جا اینکه از جسممون محافظت کنه، از شخصیتمون محافظ کنه خب؟ سرکلاس بخوابی جلو استاد ضایع میشی دیگه.

واسه همین بعد از تلاش های جان گداز به این ورده حبابخوابیوس رسیدم، حباب محافظتی ای که خودت میبینی، اما بقیه نمیبینن. بعد از لونا پرسیدم چی میبینی؟ گفت منو! و من فهمیدم چه ورد چرتی ساختم! گفتم بهم طلسم بزنه، دیدم نفوذ میکنه و بم برخورد میکنه! یعنی حتی محافظ جسم هم نبود.

بعدش لونای دست و پا چلفتی خورد به لیوانی که توش فیلم بود، فیلمه افتاد رو حبابه و جیغ لونا به هوا رفت که ایول! به جا اینکه منو نشون بده داره اون فیلمه رو نشون میده! حل شد! طلسم مربوطه ساخته شد.

سوال امتیازی: 4. هـدف جادوگر خائن چه بود؟ تحریک کننده او برای قرار دادن این اطلاعات در دسترس مشنگ ها چه بود؟

پوووووول! به اونوریا گفت پولم بدین تا اختراعات و اکتشافات بزرگی در زمینه ی نجوم و ستاره شناسی رو در اختیارتون قرار بدم. مشنگا هم که تسترال تشریف دارن، به هر قیمتی حاضرن هرچیزی رو بدست بیارن. با قیافه ای به شکل :( و :| پول هارو تقدیم این فشفشه (و نه جادوگر) کردن و اطلاعات رو بدست آوردن. به جاش از اون طرف تو دنیای خودشون با چهره های :) شکلی نه تنها همون مقدار پول، بلکه ده برابرش رو به خاطر این اختراعات و اکتشافات به جیب مبارکشون برگردوندن.




پاسخ به: كلاس نجوم و ستاره شناسي
پیام زده شده در: ۲۱:۵۰ جمعه ۲۰ دی ۱۳۹۲

فلور دلاکورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۰۴ چهارشنبه ۸ تیر ۱۳۹۰
آخرین ورود:
۸:۰۹ جمعه ۶ دی ۱۳۹۸
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1024
آفلاین
- نــیکــولاس کوپــرنیک جادوگر قــرن، نــیکــو براهه، یوهان کــپــلر... هــمــه و هــمــه کسانی بودند کـه ستاره شناسی را در عصر خود...

فــلـور با آهی روی دکمه ی قرمز وســیــله ی مـشــنگ فشار داد و با روشن کردن مشعل هایی که هر گوشه کلاس قرار داشتند، دانش آمــوزانش که در خواب به سر می بردند را بیدار کرد. البته به دانش آموزانش حق می داد، چه چیزی بیشتر از خوابیدن در کلاس گرم ِ تاریک پـس از آن شام های سنگین هاگوارتز در ساعت ده شب می توانست زندگی را شیــریــن کند؟!

"فــلـــش بک، حدود چهل دقیقه قبل!"

- خــب اگه با علوم مشنگ هارو کمی باهاش آشنا باشین، می فهمین این دستگاه تلویزیونه که توسط دانش اموزان و استاد خوبمون هلگا هافلپاف در اختیار ما قرار گرفته! قراره این جلسه با این وسیه کار کنیم!

و در همین حین دانش آموزان با ذوق و شوق بالش و پتویشان را مرتب می کردند!

"فلش فوروارد!"

فلوربا آهــی بلند تر که صدایش به کهکشان بغلی هم می رسید، گفـت:
-خــب، مثه که خـیلــی فکر بدی بود اوردن این وسیله مشنگی! هلگا که می گفــ کار می کن....ولی مثــ که به درد نخورد! پــس خودم درسو توضیح میدم...

- هــمــونطور که میدونین علم ستاره شناسی، فقط به فضا محدود نمیشه! به جادوگران و بزرگانی که مارو به این جا رسوندن هم مربوط مــیشه! دانشمندان ِ جادوگر بسیاری بودن که پاشونو در عـرصه نجوم گذاشتن و خدمات بسیاری انجام دادند! از جــمــله ی این دانشمندان، گالیله بــو...

بــا قطع شدن صدای ملایم و دلنشین ِ لالایی مانند ِ فلور که چشم ها را می بست و با دسیسه خواب هوشیاری را به سادگی می ربود ؛ اکثریت کلاس از خواب بــیدار شدند، جـز
.
.
آلبوس سوروس پاتر!

فلور به ارامی کنار آلبوس رفت و چوبدستیش را بر شانه های او زد و پــرسیــد:
-خــوابی؟

آلبوس پس از جهشی سه مـتری از روی صندلیش به بالا و برخورد به سقف و بازگشت به پایین، فــلــور را نگاه کرد و به سرعت جواب داد:
- نـه پروفسور، فقط دراز کشیدم!

فلــور:

دانش آمــوزان: :

و اینگونه آلبوس تا آخر کلاس روی یک پایش ایستاده بود که دیگر هوس خوابیدن و دراز کشیـدن به سرش نزند! فلور با لبخند ملیحی گویی هیچ وقفه ای بین سخنانش نیفتاده ادامه داد:
- گــالیــله بود! احتمالا همه شما نیکولاس کوپرینیک و گالــیــلرو می شناسین! شاید براتون حتی جالب باشه بدونین ادوین هابل هم یه جادوگر بوده! کــشــفیات این مردم و حتی منجمان معاصر تـَـر، مـثـل پروفسور سینسترا باعث شده علم ستاره شناسی در رده ی علوم مهم قرار بگیره!

سپس کمی به دانش آموزانش نگاه کرد تا مطمئن شود به خواب نرفته اند و ادامه داد:
- اما کشفیات این مردم در دسترس مشنگ ها قرار نمی گرفت، تا این که جادوگری خائن تمام این کشفیاتو در دسترس مشنگ ها قرار داد! و اینگونه الان تمامی مشنگ ها ادعای منجم بودن می کنن!

لینی، پــیــکسی درس خوان آبی پوش، ناگهان گفت:
-اوووم، پروفسور زنگه ها!

فلور با غم به ساعت نگاه کرد و همانطور که زیر لب درمورد "وسیله مشنگی" و "وقت" غر میزد اعلام کرد:
-تکالیفتون اینه بشینین بنویسین، این دفعه هم به بارم سوالات توجه کنین لطفا!

1. یک دانشمند و کَشفـَــش را نام ببرید!(6)
2. زنــدگی نــامه یا نحوه رسیدن آن دانشمند به موضوع کشف شده را بنویسید. (14) {نشینین واسه من فوق علمی کار کنین، تخیلتونو آزاد بذارین!}
3. طلسم، روش یا اختراعی بسازید یا پیدا کنید تا بتوانید سر کلاس بدون آن که کسی بفهمد بخوابید!(10) (توضیح دهید چطور ساختید، یا اختراع کردید!)

سوال امتیازی:
4. هـدف جادوگر خائن چه بود؟ تحریک کننده او برای قرار دادن این اطلاعات در دسترس مشنگ ها چه بود؟


- خــب دیگه، برین تو تختون بخوابین!


بار دیگر سایتی که دوست می داشتم. :)


پاسخ به: كلاس نجوم و ستاره شناسي
پیام زده شده در: ۲۰:۰۱ جمعه ۲۰ دی ۱۳۹۲

فلور دلاکورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۰۴ چهارشنبه ۸ تیر ۱۳۹۰
آخرین ورود:
۸:۰۹ جمعه ۶ دی ۱۳۹۸
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1024
آفلاین
"نمرات کلاس نجوم و ستاره شناسی"

بیــشــتر کم شدن نمرات بابت این بود که بارم توجه نکردین، آخه فـرزنـدانِ ستاره شناسِ پروانه ایــه مـن! واسه ســوالی که ده نمره داره نشستین دو خط نوشتین واسه سوالی که پنج نمره داره، یــه طومار! از نــظــر محتوا اکثریتتون خیلی خوب نوشته بودین، آیــم پراود او یــو آل! :)

هافلپاف:
بیدل آوازه خوان: 27

هلگا هافلپاف: 27

آلبوس سوروس پاتر: 22

مجموع:26

ریونکلاو:
لینی وانر: 30

آپولین دلاکور: 26
بـعـله مادرمان خوش اومدین، شما هم یکم بارمو نگاه می کردین بد نبود!

پادما پاتیل: 25
پــادما یکم با حوصله تر خواهر من! واست گفتم چه جوری بنویسی بهتره دیگه...

دافنه گرینگراس: 29/5= 30
دافنه احساس نمی کنی بعضی وقتا یکم خارج میزدی؟ O_o

مجموع: 30


گریفندور:

جسیکا پاتر: 21
واسه سوال پونزده نمره ای یه خط؟ آخــه یه خط؟!

آلیس لانگ باتم: 27
مــتــن تدریسو خونده بودی شما؟ O_o

مجموع: 16


پ.ن: ســوال اول همه خوب نوشته بودین! اما اولین کسی که درست جواب داد مادرمان بود! دیـه با تشکر از شرکتتون و جلسه ی بعد منتظرم و همینا...!


ویرایش شده توسط فلور دلاکور در تاریخ ۱۳۹۲/۱۰/۲۰ ۲۰:۲۱:۲۱
ویرایش شده توسط فلور دلاکور در تاریخ ۱۳۹۲/۱۰/۲۰ ۲۱:۵۵:۳۶
ویرایش شده توسط فلور دلاکور در تاریخ ۱۳۹۲/۱۰/۲۱ ۲۱:۴۵:۰۵

بار دیگر سایتی که دوست می داشتم. :)


پاسخ به: كلاس نجوم و ستاره شناسي
پیام زده شده در: ۱۷:۳۹ سه شنبه ۱۷ دی ۱۳۹۲

آليس لانگ باتم


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۵۷ چهارشنبه ۱۳ شهریور ۱۳۹۲
آخرین ورود:
۱۹:۵۲ چهارشنبه ۲ مهر ۱۳۹۳
از پسش برمیام!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 266
آفلاین
1. با توجه به خــط یک تدریس بگویید پروانه چه صدایی از خود در مــی آورد؟ 5 نمره

همم... با توجه به خط یک تدریس؟؟؟ مگه تدریس خطیه؟؟
من یادم نیست شما در خط اخر چه گفتید، حالا چه برسه به خط اول. اما افسوس که جان فدای نمره می کنیم.
ما که ما پروانه ندیده ایم، فقط شنیده ایم و بر شنیده ها نمیتوان اطمینان کرد.
به هر حال تخیلاتمان را به کار می گیریم.
پروانه بوقی نامرئی دارد و صدای بوق زیری در می آورد، که هنگام عصبانیت از این بوق استفاده فراوان می نماید و مخالفانش را به دیوار میخ می کند.

2. بگویید در فـرم چه چیزی نوشتید؟ 15 نمره

نقل قول:
سلام به هرکسی که این اعتراض نامه به دستش می رسد.

اول از همه نسبت به بودجه ای که در اختیار ماست، شکایت دارم. الان این چه کلاسی است در اختیار ما گذاشته اید. اصلا حس ستاره شناسی در ما فعال نمی شود. نه آسمان شبی، نه صور فلکی، نه ماکتی حداقل.
با این وضع کلاس و تدریس، انتظار نداشته باشید فردا برایتان مثل بلبل صور فلکی را بازگوییم و از بخت و اقبال و طالع شما سخن بگوییم.فردا میمون هم نخواهیم توانست به فضا بفرستیم چه برسد به جادوگر و ساحره.
دیگر هیچ


3. مــقــصــر افتضاح بودن وضعیت سازمان نجوم و ستاره شناسی کیست؟ چرا؟ 10 نمره


افتضاح؟ شما به این می گویید افتضاح؟ کاش افتضاح بود.
اگر بخواهم مقصران را جز به جز نام ببرم، هزار و یک شب خواهد شد.
پس خلاصه می کنم.
اول از همه کسانی که صلاحیت کاندیداها را بررسی کردند. اگر چشمانشان را باز می کردند و سابقه گانت ها را بررسی می کردند، شاید فرجی می شد.
خوب حالا می گیم شاید اونا عینکشون خراب بوده و گانت انتخاب شده.
کسانی که رای دادند چی؟
خوب اوناهم لنز نداشتند.
کودتاچیان چی؟ به جای این کارها و هرج و مرج در کشور و بدتر کردن اوضاع، سعی در بهتر کردن اوضاع می کردند. دیگر حرفی ندارم.



تصویر کوچک شده


پاسخ به: كلاس نجوم و ستاره شناسي
پیام زده شده در: ۱:۴۴ دوشنبه ۱۶ دی ۱۳۹۲

جسیکا پاتر old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۱۵ یکشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۲:۱۶ جمعه ۴ اسفند ۱۳۹۶
از تالار قحط النساء گریف!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1540
آفلاین
یاهو



1. با توجه به خــط یک تدریس بگویید پروانه چه صدایی از خود در مــی آورد؟ 5 نمره
همم! اگر نظر ِ کارشناسی ِ ما را بخواهید استاد ؛ این نسل از پروانه ی فوق الذکر نقش عاملِ شورشی علیه آنچه شما را عصبی کرده است ، دارد ! نشان ب آن نشان ک پچ پج های ِ مارموزانه ای را در ایامی نه چندان دور در گوشِ مبارک، سپس مرسی و در آینده تشکر و سایر ماگل هایِ قدرتمند ، کرده اند و آنها بخاطر همین مشورت ها سرنگون شدند ... خخخ ... لاکن نمونه ای از ژن هایِ جهش یافته ِ شان بسیار خفن تر از نمونه های قبلی عمل میکنند ک خودتان دیگر استاتید!

- " صدای ِ ثبت شده ی پروانه ک بیشتر ب صدای ِ مورچه هایِ بدونِ غذا شباهت داشت!" -
- به اون چیزی ک هست و نباید باشه اعتراض کن ! ب دامبل ُ مکتبش ! ب سازمانِ نجوم و بند ُ بساطتش .... به همه چی! :|

2. بگویید در فـرم چه چیزی نوشتید؟ 15 نمره

زنده با مخالف ِ من !

" چیزه دیگه این خاطرم نیومد. " :|

3. مــقــصــر افتضاح بودن وضعیت سازمان نجوم و ستاره شناسی کیست؟ چرا؟ 10 نمره

برای ِ مویی ک سالی یک بار گذرمان اشتباهن حتا ! چه توفیری دارد وضع ُ حال ِ نجوم ؟! مویی ک با گذر شهاب سنگ آرزویمان برآورده شده و نه ماه پیشمانی شده ایم!
اما برای ِ خالی نبودن ِ عریضه و گرفتن ِ نمره هم ک شده سر ب سمتِ این ُ آن کج کرده ایم ک چه؟! ... مقصر را بیابیم! ... خــــــــُـــــــــلاصه ؛ این ساختمان/ آن ساختمان ؛ این مدیر / آن مدیر / این طلسم/ اون طلسم ؛ فهمیدیم ک " عهههه! " ... پروانه ی افسانه ای پروفسور دلاکور بر روی شانه های وزیر گانت نشسته است و علامتِ زشتی را رو ب دوربین شاخک هایش نشان ِ ما میدهد! :|



پاسخ به: كلاس نجوم و ستاره شناسي
پیام زده شده در: ۲۰:۲۱ یکشنبه ۱۵ دی ۱۳۹۲

دافنه گرینگراسold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۴۱ پنجشنبه ۸ تیر ۱۳۹۱
آخرین ورود:
۲۲:۵۴ چهارشنبه ۱۱ فروردین ۱۳۹۵
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 1174
آفلاین
1. با توجه به خــط یک تدریس بگویید پروانه چه صدایی از خود در مــی آورد؟ 5 نمره

من ممکنه گیاه زبون باشم. اما پروانه زبون نیستم که! از کجا باید بدونم؟ ها؟ اما، طبق آزمایشاتی که کردم؛ صدای پروانه ها بسیار آرامش بخشه و باعث لطافت پوست ما می شه و دارای مواد جادوی بسیاری ست. بــــــــعــله! درست شنــــیدید. موادجادویی یا همان "چیز" معروف!

این مواد می تونن در هوا پخش بشن و بسته به گونه پروانه، جهنـــــــم به پـــا کنند یا آنقدر دوســـت داشتنی شوند که دلاکــــور ها بخواهند آن ها را ببوســند.

امــــا چه صدایی این همه خواص جـــادویی داره؟ فقط چند نفـــــر در دنیــــا از این راز خبر دارن و راستش اینه که استاد... من، یکی از اون چند نفر نیستم. پس بیخیال من بشـــین. اما اگه خعلی اصرار دارین؛ باید بگم که پروانه ها معمـــولا صدایی که قابل شنیدن باشه در نمیان.

2. بگویید در فـرم چه چیزی نوشتید؟ 15 نمره


نمی گوییم! خصوصیه عاغا! خصوصی. پونزده نمره؟ خصوصی؟ کی چنین حرفی زده؟

خب، داستان از این قراره: یک روز که توی خونه، تنها شدم من، دیدم توی ظرفی، یک عالمه شیرینی! بعد اونا رو خوردم. چه لذتی که نمی بردم. می رفتم وی دنیای خودمو و هزار تا چیز می دیدم. یه درخت کریسمس، مامان بزرگم که از تو آسمون ها میومد و بخاری برقی. تازه، ماساژور شاندر من رو هم دیدم.

بعد، خلاصه، متوجه شدم که اون شیرینی ها شیرینی نبودن. بلک چیز بودن. ه چند من پشیمون نیستم؛ اما نمی تونم به دولت آزادی و تابستون و پرواز اعتراض کنم.

اگه خیلی نامه دوست دارین پروف، اینو بخونین. اما دعوا موقوف!

نقل قول:
اعتراض نامه- کلاس نجوم دی- دافنه جان!


با سلام و خسته نباشید به روی ماه شما دوستان کار کن و خسته ناپذیر دولت آزادی و پرواز. می خواسستم بگم که ای جان! قربون شما که اینقدر کار می کنید و به فکر ماها هستید و کلا خیلی خفنزید!

دعای خیر من همیشه بالای سرتان بود و همانا که از قدیم گفته اند: دعای خیر دافنه شگون دارد و چه بسا که آن دافنه یک شصخ شصیخ باشد! پس به افتخارش.

اما جان همین وزیرتون یک کاری بکنین که داره یه ستاد دیگه درست می شه به عنوان "سازمان حمایت از حقوق نجومیست ها!" که فلور دلاکور ( منو!) رییسشه و دیگه ما حوصله یک سازمان دیگه رو نداریم. خب، پس یک کاری کنین که این نجوم خون ها بزرگ شدن یه کاره ای بشن و نیوفتن کوچه پس کوچه آواره ِی دنیا بشن. دوباه باز رها بشن و به دل بگن پیششون بمونه و بخونه از دیار کاری که همیشه اون رو تنها گذاشته!

ای قربون اون چیزتون، تابستونتون و آزادیتون. حق این بدبخت بیچاره ها رو هم رعایت کنین یه آبدارچی تلسکوپی رو رزرو کنین تو سازمان براشون.

با تشکر
دافنه گرینگراس
شصخ شصخی دنیای جادوگری




3. مــقــصــر افتضاح بودن وضعیت سازمان نجوم و ستاره شناسی کیست؟ چرا؟ 10 نمره


مقصر؟ مقصر کسی نیست. مقصر هیچ فردی نیست. مقصر این بیگانه ها و غربی ها هستن که می خوان جوون های امروز رو با فتنه گری، شیعه پراکنی، تهاجم فرهنگی و دور کردن از حجاب و عفت آسلامیک و عادی سازی روابط بین دختران و پسران و روونا می دونه هزار تا چیز دیگه گمراه سازن. همین اسم های مستهجن فلور، لودو و پادما هم نشونه ی همین غربی ها هستن. بــــعــــله!

همین چیز! همین مواد مخدر! مگه غیر از نشونه ـی شروع فتنه گری و دولت غرب در ایران، نشونه ی چیز دیگه ای هست؟ همین بانو آمبریج، این امام آمبیری بزرگوار هستن که جلوی این فتنه گری ها رو می خوان بگیرن. اما... مورفین فقط یک دست نشونده ـست. حرف ها رو باور نکنین. همه از زیر سر همون غربی ها بلد می شه. آره!

برای همین ـه که دلوروس آمبریج حکم جهاد داده است! باری همینه که وضع جامعه این قدر افتضاحه! برای همینه که حق نجومی ها رعایت نمی شه! برای همینه...

چرا؟ چون اونا می دونن که وقتی مسلمون ها دور هم جمع بشن فقط برای "حق" می جنگن و تا اون رو نگیرن دست بردار نیستن. برای همینه که هر گونه سستی ما و کوتایون در برابر این دشمن های بیگانه نتایجی نا بخشودنی و غیر قابل بخشش داره. پس دوستان من! بجنگین. با تمام قوا بجنگین!





تنها گیاهِ سیاهِ فتوسنتز کننده ی بدون ریشه ی گرد، با ترشح مواد گازی سیاه از واکوئلش. چرا ایمان نمی آورید؟


پاسخ به: كلاس نجوم و ستاره شناسي
پیام زده شده در: ۲۱:۵۸ سه شنبه ۱۰ دی ۱۳۹۲

پادما پاتیل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۰۱ یکشنبه ۳۰ تیر ۱۳۹۲
آخرین ورود:
۱۷:۱۵ چهارشنبه ۱۹ شهریور ۱۳۹۳
از چادر سرخ پوستى
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 271
آفلاین
1. با توجه به خــط یک تدریس بگویید پروانه چه صدایی از خود در مــی آورد؟ 5 نمره

من شنيدم مى گم يارو صداى بز دربياره واى پروانه، به حق چيز هاى نشنيده.
فكر كنم پروانه هيچ صدايى نداره.
منظورتون اينكه ديگه نمى تونن حرف بزنن چون پروانه ى مرگ بار خوردن.


2. بگویید در فـرم چه چیزی نوشتید؟ 15 نمره

اى بوژ بوژى

اگه سواد دارى نكته دستورى خط بالا رو پيدا كن.

معلومه كه سواد ندارى ، اگه داشتى پول بيشترى توى سازمان ستاره شناسى مى ذاشتى.

كودتاچيان رو راحت بذار تا ما بتوانيم سازمان رو راه بيندازيم

اى بوژ بوژيان اين معلم ما رو راحت بذار و گرنه با چوبدستى من طرفى.

البته اگه قبلش توحلقت پروانه فرو نرفت.

باشد كه به ما پول كافى داده شود تا اين معلم ما ما را كباب پادما با سس مخصوص نكرد.

كودتاچيه نصفه

3. مــقــصــر افتضاح بودن وضعیت سازمان نجوم و ستاره شناسی کیست؟ چرا؟ 10 نمره


البته كه مورفين چيز كش و صد البته قبل از اون هستند. يعنى كلا كسى براى سازمان نجوم و ستاره شناسى ارزش نيست بابا.

بى خودى حرص نخور و گرنه صورت قشنگتون جوش مى زنه.

اصلا چرا براى اين سؤال ده نمره گذاشتى؟

ما رو بيكار گير آوردى ها؟

بيام پدرپدر سوختت رو در بيارم؟

نه نميام.



به ياد قديما


پاسخ به: كلاس نجوم و ستاره شناسي
پیام زده شده در: ۱۳:۳۳ سه شنبه ۱۰ دی ۱۳۹۲

آپولین دلاکور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۴۸ جمعه ۲۹ آذر ۱۳۹۲
آخرین ورود:
۱۹:۲۱ دوشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۳
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 69
آفلاین
1. با توجه به خــط یک تدریس بگویید پروانه چه صدایی از خود در مــی آورد؟ 5 نمره

نقل قول:
اصــن اینا فــکــ کردن کــین؟ بـوقیای بوقــی! بـوق بر آنان... چنین پروانه ای درون حلقشون می کنم که تا آخر عمرشون صدای پروانه در بیــارن... !


برهمه ی ما واضح و مبرهن است که پروانه صدای بسیار ضعیفی دارد, به نحوی که یک پریزاد هم صدای آن را نمیشنود, چه برسد به انسان ها.
و با شناختی که از دخترمان داریم,احتمالا میخواسته بلایی سر آن بوقی ها بیاورد که تا آخر عمر مثل پروانه لال شوند

2. بگویید در فـرم چه چیزی نوشتید؟ 15 نمره


ما این نامه را به بانو آمبریج مینویسیم.زیرا که گانت ملعون سرنگون شده و هیچ اثری از آثار او موجود نیست.

بانو .
همانطور که مستحضرید در زمان گانت چیزکش چیز پرور موتاد هرگز به شایستگی افراد توجه نمیشد و مشاغل را برحسب ارادت به چیز تسخیم میکردند.
بحث ما بیشتر بر روی اداره سنس(سازمان نجوم و ستاره شناسی) است که زمان گانت افراد برجسته ای (مثل پرفسور سینسترا مرحوم) را به جرم نداشتن علاقه به چیز از کار برکنارکردند و به اسم سفر به فضا آن جا را تبدیل به محلی برای کشیدن چیز ملعون کردند.
اکنون از شما تقاضا داریم مدیریت آن دوباره به افراد شایسته بسپارید و با این کار مشتی محکم به دهن استکبار جهانی بزنید.

3. مــقــصــر افتضاح بودن وضعیت سازمان نجوم و ستاره شناسی کیست؟ چرا؟ 10 نمره


مقصراصلی کسی نیست جز گانت ملعون.که با بی توجهی به علم و دانش موجب پدید آمدن این شرایط مسخره شد.به نظر من بهتر است پس از دسگیری گانت به جرم کارهای ضد علمی اش یک تلسکوپ گنده در حلقش کنیم.


تصویر کوچک شده







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.