هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: شکنجه گاه جادوگران سفید
پیام زده شده در: ۱۸:۲۲ سه شنبه ۲۰ مرداد ۱۳۸۳
#42

گیلدروی لاکهارتold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۷:۵۸ چهارشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱۴:۰۶ شنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۸۷
گروه:
کاربران عضو
پیام: 594
آفلاین
نقل قول:
چرا مثل کودکان پاسخ میدید ای ابلهان

کجاش کودکانه یا ابلهانه بود؟ یه چیزی که میگی حداقل یه ثانیه روش فکر کن... همین که میبینی ما یه چیزی نوشتیم پاسخو میزنی، هر چی دم دست و بالت اومد مینویسی! با مزه هم که شدی... عصبانی شدی دو تا شکلک خنده میذاری که بگی عصبانی نیستی؟

نقل قول:
لسترنج هم ادم شده؟

که چی؟ مثلا جوابشو دادی؟ این فقط یعنی اینکه برای هیچ کدوم از حرف هایی که زد، جواب نداشتی! فعلا هم خودت رو اوردی به فحش... یادته میگفتی پیشنهاد میکنم که موقع عصبانیت جواب ندید؟؟؟ برای حرف خودت هم ارزش قائل نمیشی؟ جواب منم به اون پیشنهاد حتما یادته ... اگه یادت رفته دوباره بخون!

نقل قول:
رو اوردید به نمایش نامه نویسی بعد از یه مدت نمیدونم شاید پی بردید که حریف نیستسد

رو اوردیم به نمایشنامه چون عادت نداریم اینجوری دری وری بگیم! فعلا هم که میبینی شما حریف ما نیستید! و به طرز مهیبی کم اوردید که اینجوری جواب میدید!

(الان دوباره بلا میگه که ما دارین پروژه های محرمانه ای را اجرا میکنیم)

اول اینکه بلا کتابی حرف نمیزنه... دوم هم اینکه خوب که چی؟ بخندیم الان؟ الان خودت میای طبق معمول مینویسی من 5 درصد دیگه هم موفق شدم و احساس میکنی این جمله خیلی تاثیر داره! ما دارین هم فرض میکنیم چون میم بغل نونه اشتباه تایپی بوده فقط!

نقل قول:
منتظر حمله ی بعدی ما سفیدا باشید که میخوایم ویرانتون کنیم

این الان حمله بود؟ نه... چی؟ شما نگید! چی بود؟ حمله؟
شما میخواید ما رو ویران کنید؟ شما برو با بزرگترت بیا!
-------------------------------------------------------
چند نکته علمی:
1. وقتی آنلاین میشید، تو قسمت افراد آنلاین میبینیمتون، لازم نیست بدین نحو اظهار وجود کنید!
2. این جنگ روانیه مثلا؟ الان اسمش مزخرف گوییه فقط... فقط داری زور میزنی ما رو عصبانی کنی اونم از راه دری وری گفتن... یه خورده هم فکر نمیکنی!
3. فکر نکن اگه کسی عصبانی شده شاهکار کردی! اگه تونستی از راه درست حسابی عصبانی کنی اون وقت بیا حرف بزن... هر کسی بلده دری وری بگه!



Re: شکنجه گاه جادوگران سفید
پیام زده شده در: ۱۷:۵۰ سه شنبه ۲۰ مرداد ۱۳۸۳
#41

بلاتریکسold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۴۱ پنجشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۹:۴۵ یکشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۲
از لیتل هنگلتون
گروه:
کاربران عضو
پیام: 466
آفلاین
خوبه...اینم از آموس...شکنجه اش تموم شد!
جنگ روانی تموم شد؟!

خوبه...خوبه...لذت بردم! یه چیزی رو شما سفیدا هیچ وقت یاد نمی گیرید...منم نمی گم چیه..ولی در رفتارتون مشهوده...

خوب کس دیگه ای اعتراض داره؟! بیاد جلو...




Re: شکنجه گاه جادوگران سفید
پیام زده شده در: ۱۷:۳۱ سه شنبه ۲۰ مرداد ۱۳۸۳
#40

الکسی فونتانا


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۷:۴۰ شنبه ۱۳ تیر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۹:۵۴ جمعه ۲۹ مهر ۱۴۰۱
گروه:
کاربران عضو
پیام: 85
آفلاین
نقل قول:

بلاتریکس نوشت
هوممم....چی می گی واسه خودت...کی چی رو جواب داده؟!
کجا کی پاسخ داده؟! چر الکی شلوغش می کنی؟ کجا کی عصبانی بوده؟! عصبانی؟! اخه چرا چرت می گی؟!
اصلا خودت حالت خوبه؟!
چرا به خودت فشار میاری؟ کی کودکه!؟ اینجا همه بزرگن...اون کودکه؟! اهان..چرا حالا عصبانی میشی..مسلط باش به خودت...ابله؟! کی ابله؟! نشونش بده؟! اخی...اون که آینه اس...
لسترنج؟! نه یه بار دیگه بگو...چند بار از روش نوشتی تا حفظ شدی؟!
آدم؟! کی ادم شده؟! تو می دونی اصلا ادم یعنی چی؟!
جرا الکی میای نظر میدی؟! چر ااخه؟! مجبورت کردن بیای اینجا یه سری حرفای تکراری تحویل بدی بری؟
رو اوردیم به چی!؟ نمایش نامه نویسی؟! چی؟! کجا ما نمایشنامه نوشتیم!؟
برای چی وقتی نمی دونی حرف می زنی؟! بازم می گم مجبوری!؟نظر بدی؟! حرف نزن..مثه بقیه سفیدا برو تو محفل ققنوس..
حریف چی؟! حریف کی؟! کی اینجا خودشو حریف ما می دونه؟! ما که کسی رو نمی بینیم...حریف!
بلا چیه؟! مگه من عمه اتم می گی بلا...دفعه اخرت باشه..این طوری اسمم رو میگی..با اون دهن کثیفت.
حمله بعدی؟!
کدوم حمله؟!
کی حمله کردید؟!
کی می خاید حمله بکنید؟
ویرانمان کنید؟! اوهوو اوهوو...فعلا که شما ها ویران شدید با 2 تا تاپیک...

من دیگه یک کلمه هم نمینویسم(تا اطلاع ثانوی)
این بلا داره خودشو میکشه از حرص
به جای این کارا (که البت همه متوجه شدن چه حالی داری)
بیا بگو بحث را از جنگ منحرف کن




Re: شکنجه گاه جادوگران سفید
پیام زده شده در: ۱۷:۲۲ سه شنبه ۲۰ مرداد ۱۳۸۳
#39

بلاتریکسold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۴۱ پنجشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۹:۴۵ یکشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۲
از لیتل هنگلتون
گروه:
کاربران عضو
پیام: 466
آفلاین
هوممم....چی می گی واسه خودت...کی چی رو جواب داده؟!
کجا کی پاسخ داده؟! چر الکی شلوغش می کنی؟ کجا کی عصبانی بوده؟! عصبانی؟! اخه چرا چرت می گی؟!
اصلا خودت حالت خوبه؟!
چرا به خودت فشار میاری؟ کی کودکه!؟ اینجا همه بزرگن...اون کودکه؟! اهان..چرا حالا عصبانی میشی..مسلط باش به خودت...ابله؟! کی ابله؟! نشونش بده؟! اخی...اون که آینه اس...
لسترنج؟! نه یه بار دیگه بگو...چند بار از روش نوشتی تا حفظ شدی؟!
آدم؟! کی ادم شده؟! تو می دونی اصلا ادم یعنی چی؟!
جرا الکی میای نظر میدی؟! چر ااخه؟! مجبورت کردن بیای اینجا یه سری حرفای تکراری تحویل بدی بری؟
رو اوردیم به چی!؟ نمایش نامه نویسی؟! چی؟! کجا ما نمایشنامه نوشتیم!؟
برای چی وقتی نمی دونی حرف می زنی؟! بازم می گم مجبوری!؟نظر بدی؟! حرف نزن..مثه بقیه سفیدا برو تو محفل ققنوس..
حریف چی؟! حریف کی؟! کی اینجا خودشو حریف ما می دونه؟! ما که کسی رو نمی بینیم...حریف!
بلا چیه؟! مگه من عمه اتم می گی بلا...دفعه اخرت باشه..این طوری اسمم رو میگی..با اون دهن کثیفت.
حمله بعدی؟!
کدوم حمله؟!
کی حمله کردید؟!
کی می خاید حمله بکنید؟
ویرانمان کنید؟! اوهوو اوهوو...فعلا که شما ها ویران شدید با 2 تا تاپیک...




Re: شکنجه گاه جادوگران سفید
پیام زده شده در: ۱۳:۵۶ سه شنبه ۲۰ مرداد ۱۳۸۳
#38

بلاتریکسold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۴۱ پنجشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۹:۴۵ یکشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۲
از لیتل هنگلتون
گروه:
کاربران عضو
پیام: 466
آفلاین
هومم...سلام سر لوسیوس...هی مردی که س را ش می گویی..پاشو اون فرش قرمزو بنداز زیر پای اقا...

سر لوسیوس...افتخار دادید و به این جا سر زدید...ما پروژه های عظیمی داریم! خودتون هم در جریان هستید...این پایه اش بود...




بدون نام
به نام سالازار کبیر...

خوب تاپیک جالب و خوبیه...باید روش کار بشه.

بنده متاسفانه در قسمتهای دیگه مشغولم و زیاد وارد این مقوله نمی شم.

از اصیل زاده ها تقاضا دارم به بهترین نحو گندزاده ها رو شکنجه داده و به سرنوشت نکبت بارشون نزدیک کنند..

با بهترین آرزوها برای همه.(به غیر از گریفیندوری ها و خون فاسدها و مشنگ ها و ....!)



Re: شکنجه گاه جادوگران سفید
پیام زده شده در: ۱۰:۳۶ سه شنبه ۲۰ مرداد ۱۳۸۳
#36

گیلدروی لاکهارتold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۷:۵۸ چهارشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱۴:۰۶ شنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۸۷
گروه:
کاربران عضو
پیام: 594
آفلاین
گیلدروی: فایر این ده هول... فایر این ده هول... نارنجک انداختن!
گیلدی دوباره بلا رو میذاره رو کولش میره پشت میز...بلا سریع دهنشو میبنده، روشو میکنه اونور
گیلدی: مگه تنفس مصنوعی نمیخوای؟ خوب اشکال نداره!
چوب دستیشو از بالای میز میاره بیرون، شروع میکنه به چرخوندن... دماغ های گراپ پخش میشه تو سالن!
مردی سفید با ریش:
بلا: هوشت... هوشت... گیلدی اونجارو نیگاه کن!
ریش مردی سفید با ریشو نشون میده که تا پشت میز اومده (مردی سفید با ریش بعد از اینکه ریششو تو شکنجه گاه زدن دوباره ریش دراورده)
گیلدی: ایول...بگیر بکشش!
بلا ریش مردی سفید با ریشو میگیره، با تمام زورش میکشه!
بلا: ایشششش....بیا اینا رو بگیر، ریشش موند تو دستم!(ریشای مردی سفید با ریش که مونده بود تو دستشو میده به گیلدروی)
گیلدی: خوب ضرر نداره...شاید به یه دردی خورد! گراپ چرا وایساده اونجا؟؟ خیلی دوره که...
بلا: من میدونم چی کار کنم! ( یه کله ملق میزنه از پشت میز میره کنار )
بلا با تمام سرعت میدوئه طرف گراپ، ازش میره بالا!
بلا در گوش گراپ: اون یارو ریش بلندو رو میبینی؟ اسمش شامه!
گراپ:
مردی سفید با ریش: ای خدا...



Re: شکنجه گاه جادوگران سفید
پیام زده شده در: ۱۰:۳۳ سه شنبه ۲۰ مرداد ۱۳۸۳
#35

بلاتریکسold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۴۱ پنجشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۹:۴۵ یکشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۲
از لیتل هنگلتون
گروه:
کاربران عضو
پیام: 466
آفلاین
بلا از پشت در میاد بیرون..گیلدی رو می بینه که داره با رداش چوب دستیشو پاک می کنه...
بلا:هی سلام گیلدی..شنیدم اینجا جنگ روانیه؟!...
کروشیوووووو
بلا روی زمین میفته...
گیلدی با یه حرکت نمایشی بلا رو میزاره رو کولش میره پشت میز...
یه نفر سفید با ریش:حالت جا اومد بلا!؟
گیلدی که بلا رو سفت بغل کرده بود: خیلی نامردی...مردی سفید با ریش...از پشت هدف میگری؟
بلا دست و پا می زنه
گیلدی:چیه...نمی خاد تشکر کنی...نجاتت دادم..تنفس مصنوعی می خای؟نفس نمی تونی بکشی؟
:bigkiss: :bigkiss: :bigkiss:
بلا:اه..بابا خفه شدم..دهنمو بسته بودی نفس نمی تونستم بکشم...
گیلدی: می دونستم عزیزم..تشکر لازم نیست...
بلا: کی بود منو طلسم کرد؟
بلا از پشت سنگر می پره بیرون...مثه منگنه شروع می کنه به گاز گاز کردن می ره جلو...
مردی سفید با ریش:
بنگگگگگگگ
گراپ:هاگر...هاگر کو؟
گیلدی: منم گراپ جون..مهمات می خام...گراپ خم میشه..گیلدی چوب دستیو میکنه تو دماغ گراپ می چرخونه...در میاره( عجب کشی میاد!)
گیلدی: مرسی گراپ جان همین جا باش..
گیلدی چوب دستیشو دور سرش می چرخونه و از سنگر می پره بیرون...
مردی سفید با ریش می بینه که بلا و گیلدی به طرفش حمله ور شدن...




Re: شکنجه گاه جادوگران سفید
پیام زده شده در: ۱۰:۲۷ سه شنبه ۲۰ مرداد ۱۳۸۳
#34

گیلدروی لاکهارتold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۷:۵۸ چهارشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱۴:۰۶ شنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۸۷
گروه:
کاربران عضو
پیام: 594
آفلاین
سالازار مخش قاتی کرده و معلوم نیست چرا فعلا مخالف ما شده، دست طلسم فرمان تو کاره!
میاد تو میدون جنگ روانی با یه طلسم خفن گیلدی رو از پنجره میندازه بیرون! (البته فکر میکنه که انداخته - میدونشم با کلاس بوده پنجره داشته)
-----------------
گیلدروی که خودش خوش تیپه از تو روشنایی میاد بیرون:
- هوووم... سالازار، فکر کردی به همین راحتیا میتونی منو از اینجا بندازی بیرون؟ اکسپکتوپاترونام...
سالازار:
گیلدروی: إ... خوب چیزه... لوموس!
سالازار:
گیلدروی: به من میخندی؟ ( چوب دستیشو میندازه زمین میدوئه سمت سالازار) بگیر که اومد ( سعی میکنه کف گرگی بزنه، سالازار هولش میده میفته اونور)
گیلدروی: مث اینکه زبون خوش حالیت نمیشه! با یه امضا دست از سرمون برمیداری؟
سالازار: برو بابا دلت خوشه...
گیلدروی: شانس آوردی کسی اینجا نیست که آبروت بره ( میره سمت چوب دستیش، چوب دستیشو از رو زمین ورمیداره)
سالازار:
گیلدروی چوب دستیشو پرت میکنه سمت سالازار
سالازار: آخ... رفت تو دماغم!
گیلدروی: تا تو باشی دیگه به من نخندی! ( میره نزدیک سالازار دستشو میذاره پشت چوب دستی ) ...تکون بخوری چوب دستیرو تا ته میکنم تو دماغت!



Re: شکنجه گاه جادوگران سفید
پیام زده شده در: ۲۲:۰۰ دوشنبه ۱۹ مرداد ۱۳۸۳
#33

ایلیدان


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۱۱ شنبه ۱۰ بهمن ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۹:۱۱ پنجشنبه ۵ شهریور ۱۳۸۸
گروه:
کاربران عضو
پیام: 375
آفلاین
هووووم مثل اینکه یه چشم پزشکی لازم داری
هووم خواستی بمیر نخواستی نمیر
خود در کیری داری به خودت تبریک میگی
ساعت هم مثل اینکه سوات نداری بخونی
یه جک سال هم گفتی بلا عصبانی
مثل اینکه سفید ها رو اوردن به فحش به ما چیز شعر ننویسیم یا گاو هستیم یا نفهم ولی از نظر خودشون مشکل نداره پس فحش نیست
هووم نگاه به یه نفر ادم فحش میده که لیاقت داشته باشه فحش بخوره ولی تو لیاقت اون هم نداری
دستت باز شه چی کار میکنی؟ هووم فوقش استاندار پی جی رو رعایت نمیکنی چهار تا فحش میخوره پیغامت پاک میشه دیگه پس زور نزن


مانده از شب هاي دورادور، بر مسير خامش جنگل، سنگينچيني از اجاقي







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.