ساعت حدود یک خورده بود که بچه ها در برج اختر شناسی (اوا ختر خانم) هاگوارتزج حاضر شده بودند خانم پرفسور اولین کاری که کرد گفت تحقیق ها رو استاد کنید
هم همه توی کلاس افتاد چون هیچکس نمی فهمید وقتی خانم پرفسور در مورد اون زهرماری ngc صحبت کرده بود پس چرا اونا باید می نوشتن من که وگام نفهمیدم چه برسه به بقیه (
)
اسمها رو شروع کرد بخوندن لاوندر براون
لاوندر از جاش پرید وگا گفت نکنه می خوای در مورد اون کفتی چی بود علامت قبلی من مطلب بگی لاوندر براون گفت شاخ نشو می خوام در مورد چیز چیز جوپیتر (بابا مشتری)و اون آپولو (مه مه مه مه مه مه
) وگا گفت آی کیو ماسیاره ای بنام آپولو نداریم شاید منظورت پلوتو باشه (من که کم اوردم)
پرفسور گفت آبجی بشین نمی خواد بیای مطلب بگی
پرفسور دیپت اینبار صدای خانم معلم بلند تر شده بود پرفسور دیپت گفت چیز چیز خانم من هنوز مقالم و تموم نکردم لطفا یک جلسه فرصت بدین پرفسور گفت باشه وگا خفه شو این قدر حرف نزن بیا مقالت و بخون
وگا با افاده احمقانه و ابلهانه خودش وارد کارزار شد و گفت:
الا ای الای سوران سرخ امید به فردای میهن نوید آورید (چه جوی گرفتدش خوب شد گفتم کارزار خیال کر د جنگه)
به پرفسور گفت من مقالم در مورد آسمان شب و رصد اجرام نجومی آخه در مورد اون ngc هیچی نفهمیدم پرفسور گفت باشه اشکال نداره با کسر یک نمره بگو
و وگا شروع کرد:
در آخرین برج از سال 1383 سیارات در شرایط رصدی چندان خوبی نیستند.
عطارد وزهره به جهت نزدیکی به خورشید قابل رصد نیستند
مریخ در صورت فلکی قوس و با قدر )+1) از نیمه های شب قابل مشاهده است .
زحل ومشتری هم بترتیب در صورت فلکی جوزا و سنبله قرار دارند و با قدرهای ،زحل (0) و مشتری (2-) (میزان درخشش اجرام آسماانی را قدر میگویند و هرچه قدری پایین تر باشد پر نور تر است)با تاریک شدن آسمان نور افشانی می کنند .
وقایع آسمان در این برج از شب دوم آغاز میشود که ماه به مقارنه زحل و پلوکس می رسد (مقارنه : یعنی نزدیک دو جرم آسمانی شاخص در کنار یکدیگر در آسمان در اینجا ماه در کنار زحل قرار دارد)
چند شب بعد و در شامگاه نهم اسفند ماه اینبار به مهمانی مشتری و سماک اعزل می رود .اما در سحرگاه شانزدهمین روز برج ماه به سراغ مریخ پیش از طلوع خورشید می رود.
در غروب هنگام بیست و یکم برج ، هلال جوان صفر در ارتفاع 14.5 درجه از سطح افق به سادگی قابل رویت است .
در شامگاه بیست و پنجم برج هم هلال ماه ((صفر)) به نزدیکی خوشه پروین می رسد . در این مقارنه زیبا هلال شب پنجم صفر به فصاله (1) درجه از پروین می رسد.
همه بچه ها کفشون از این همه شروور بریده بود خانم گفت مزخرف وگا راستی از کجا تقلب کردی به ریش مرلین از هیچ جا (عجب ریش بی ارزشی ) پرفسورگفت باشه ولی این بدرد فقط آسمون ایران میخوره ودر هاگوارتز هیچ کاربردی نداره (منظور در روز نهم می تونید مقرانه ماه ومشتری رو در ایران ببینید)
خوب وقت نداریم کلاس تعطیل هرمیون جیغ کشید و گفت ما خانم هنوز وقت هست بزارید ما مقالمونو رو که در مورد جادوگر بزرگ ابول اسحاق ابراهیم ابن یحیی نقاش که از جادوگرای مدرس برج اختر و بچه ها بوده رو بخونم
خانم گفت : نه
بعد صدای جیغ گوش خراش (من چه گیری دادم به این هرمیون) تمام برج را در بر گرفت .................
ادامه دارد