سلام پروفسور يك خواهش دارم. ديشب كامپيوترم خراب بود نتونستم تكاليف جلسه قبل را بنويسم. ميشه قبول كنيد
1- خاور میانه چیست؟به کجا گفته میشود؟
«خاورميانه» واژه كهنى نيست واگر صدسال پيش روزنامه نويسى در نوشته هاى خود اين واژه را به كار مى برد، خواننده نمى دانست منظور نويسنده چيست و در مورد چه منطقه اى صحبت مى كند.
به روايت اسناد وتحقيقات انجام شده اصطلاح «خاورميانه» را براى نخستين بار يك مورخ آمريكايى به نام «آلفرد ماهان» به كار برده است و منظور وى از خاورميانه منطقه اطراف خليج فارس بوده است.وجه تسميه خاورميانه اين است كه چون از قاره اروپا به آسيا نظر افكنيم اين منطقه نه خاور نزديك است ونه خاور دور ؛ لذا «آلفرد ماهان» اين منطقه را «ميدل ايست» Middle - East ناميد ونويسندگان عرب آن واژه را الشرق الاوسط ناميدند و درفارسى «خاورميانه » مصطلح شد.بدين ترتيب اين واژه از اوايل قرن بيستم در مطبوعات و آثار اهل تحقيق به كار برده مى شد ليكن عموميت نداشت تا اينكه جنگ جهانى دوم آغاز شد ونيروهاى دول متفق در مصر وفلسطين وعراق وايران مستقر شدند وستاد كل در شهر قاهره پايتخت مصر تشكيل شد كه ناظر برعمليات جنگى منطقه باشد. اين ستاد كه مقر خاورميانه اى نيروهاى متفقين ناميده مى شد بربخش هاى وسيعى از شمال وشرق آفريقا ،ايران وتركيه نظارت داشت. با تكرار نام اين ستاد در اخبار جنگى و رسانه هاى خبرى متفقين ، اصطلاح خاورميانه جا افتاد و در حال حاضر با اهميتى كه اين منطقه براى صلح جهان دارد هرروز صدها بار واژه «خاورميانه» در رسانه هاى جمعى عنوان مى شود.
پرداختن به تاريخ همواره كارى خطير بوده است، زيرا گرچه تاريخ آينه است، اما هركس از ظن خود در آن مى نگرد. تاريخنگارى همواره امرى خطير بوده است از آنكه نه تنها اشخاص - مورخان و راويان و مفسران - بلكه حتى اسناد و مدارك تاريخى هم هميشه بيطرف و خالى از غرض و تعصب نيستند. مصداق اين مدعا تاريخ خاورميانه است. در جهان غرب، قرن ها ادعا مى شد كه گويا خاستگاه تمدن بشرى غرب است و در ميراث چندين هزار ساله جوامع انسانى، هرچه والا و زيبا و مفيد است، از يونان و رم نشأت گرفته است! اما، هنگامى كه گرد و غبار تاريك ساز گذر زمان، از ميراث تمدنى و فرهنگى مشرق زمين زدوده شد، معلوم گشت كه اين سخن نه تنها گزافه، بلكه دروغى بيش نبوده است. آن دروغ تاريخى - كه از كبر و غرور جامعه صنعتى و استعمارگر غرب نشأت گرفته بود - به همت برخى از تاريخنگاران و پژوهندگان دادگر همان جهان غرب، برملا شد و اكنون اكثريت آنان پذيرفته اند كه گهواره نخستين تمدن هاى بشرى، مشرق زمين و كشورهاى خاورميانه بوده است كه به قول يكى از مورخان غرب «نوع انسان را از مرحله توحش به عالى ترين مرحله تمدن در عهد باستان رسانيد.»
با عنايت به پذيرش جهانى نظريات جديد در زمينه منشأ و خاستگاه تمدن بشرى، ما نيز مى بايد «گزارش هاى خاورميانه» را با اشاره اى كوتاه به تمدن هاى باستانى اين منطقه آغاز كنيم. اما دروغى كه بدان اشاره كرديم، شاخه هاى بسيارى دارد.يكى از آنها هم اين است كه گويا نخستين تمدن هاى خاورميانه - به استثناى مصر - در منطقه محدود «بين النهرين» (عراق كنونى) پديد آمده اند و ديگر اقوام و مردمان خاورميانه، حداكثر ميهمان سفره بين النهرين بوده اند. اين گونه برخورد با تمدن هاى خاورميانه، هنوز هم نظريه حاكم بر تاريخنگارى رسمى و مرسوم است. ببينيم معنى و مفهوم چنين نظريه اى - از نگاه ما ايرانيان - چيست؟
تمدن هاى باستانى بين النهرين
مورخان غربى تمدن هاى باستانى را معمولاً به ترتيب زير مورد بررسى قرار مى دهند:
۱. تمدن مصر؛
۲. تمدن فنيقى و عبرانى (سوريه و فلسطين امروز)؛
۳. تمدن دره دجله و فرات (بين النهرين)، شامل تمدن هاى سومر، اكد، بابل، آشور و برخى از شاخه هاى فرعى آنها.
البته در برخى از كتاب ها از دولت «ايلام» (عيلام) هم سخن مى رود كه در خاك ايران امروزى بود و پايتختش «شوش» بود، اما گويا بنيانگذاران آن از آريايى ها نبودند و مورخان غربى نيز اغلب تمدن ايلام را دنباله رو و پيرو ديگر تمدن هاى بين النهرين به حساب مى آورند.
۴. و سرانجام به تمدن ايران مى پردازند كه به اعتقاد اكثر مورخان غربى گويا بعد از مهاجرت اقوام هند و اروپايى و به دست آريايى ها (شاخه اى از آن اقوام) بنيانگذارى شده است.
۵ . در بيرون از قلمرو خاورميانه نيز به تمدن هاى باستانى هند، چين، يونان و رم مى پردازند كه موضوع بحث ما نيست.
2- سر انجام جادوگرانی که به اروپا امدند.
آنهايي كه از آسيا آمدند با برخورد به تكنولوژي برتر اروپايي ها شكه شدند و تعداد زبادي از آنها به سرزمين خود بازگشتند....تعدادي نيز به اين دليل كه در آسيا با قاليچه پرنده پرواز ميكردند، پس از استفاده از جارو و به دليل نداشتن مهارت لازم بدليل سقوط و يا برخورد با موانع يا به شدت مصدوم شده و يا جان باختند....
آنهايي كه از آفريقا آمده بودند به دليل وفور غذا در اروپا آنقدر خوردند كه آنها نيز كارشان به بيمارستان سنت مانگو كشيد...
آن دسته از جادوگران كه از آمريكا و استراليا آمده بودند نيز تغيير چنداني نكردند و فقط به دليل تغيررات اندك آب و هوايي تا چند روز از خانه هايشان در اروپا بيرون نيامدند.
در حال حاضر تعداد جادوگران اروپايي قابل قياس با تعداد غير اروپايي نيست.... البته آسيا با اختلاف فاحش در رتبه دوم قرار دارد.
3-- نام 10 تن از افراد جادوگر در ایران به جز اون دو فردی که من گفتم.
1: علي بشير كه از شناخته شده ترين آسيايي هاست . به دليل اينكه مي خواست قاليچه هاي پرنده را وارد بريتانيا كند اما با اين كار او هرگز موافقت نشد.
2: حسن مصطفي( با او كاملآ آشنا هستيد)
3: چو چانگ (معروف ترين جادوگر آسيايي در هاگوارتز)
4: پاتال (كه در ايران ميزيست)
5: هيده توشي چانگ (پدر چو)
6: ناتاشي چانگ (مادر چو)
7: نائوهيرو چانگ (پدر بزرگ چو)
8: پراواتي پاتيل (از هندوستان در هاگوارتز)
9: پادما پاتيل (خواهر دو قلوي پراواتي)
و 10: خودم هستم (با اين كه در هاگوارتز درس ميخوانم و اسم خارجي دارم ولي ايراني هستم)
4- خودتون به خودتون امتیاز بدین.انصافا امتیاز بدین تا من هفته دیگه بیام ببینم.به با انصاف ترین فرد 30 امتیاز اضافی داده میشه.
(اميدوارم كه:) 28 امتياز....چون كامل نوشتم!!