Re:بدترين خاطره دادلي.... [تالار اصلی]

سفر از سکوی نه و سه چهارم

اسلیترین

بعنوان گروهی که آزادی عمل زیادی به اعضایش تقدیم می کند، فضای تالارش به گونه‌ای است که امکان فعالیت را برای اعضا راحت می‌کند. زیرا به دور از هر فشار و اجباری سعی می‌کند با سوژه‌ها و برنامه‌های خاص اعضا را به فعالیت تشویق کند. با تاپیک‌های جذاب و سوژه‌هاى متنوعى که هرگز شما را نا امید نخواهد کرد. اسلیترین همواره توانسته نویسنده‌ها و اعضای خوب و فعالی را تقدیم سایت کند.

ریونکلاو

بعنوان پر افتخارترین گروه در کسب جام مدرسه هاگوارتز و کوییدیچ سایت جادوگران، همیشه یکی از مدعیان اصلی قهرمانی رقابت‌ها است. جمعیت کم آن موجب شده است تا اعضا صمیمیت و اتحاد بالایی داشته باشند. ریونکلاو همواره با تاپیک‌های متنوع، فعالیت‌ها و مسابقات درون‌گروهی تالار را گرم نگه می‌دارد و تنها گروهی است که فعالیت‌های بین‌گروهی با دیگر گروه‌ها برگزار کرده است.

هافلپاف

بعنوان گروهی پر افتخار همیشه در مقابل چشم همگان درخشیده است. آن‌ها با تلاش و پشتکار اعضایشان هیچ‌گاه از حضور فعال در مدرسه هاگوارتز و کوییدیچ سایت جادوگران دست نکشیده‌اند و بسیار قوی ظاهر شده‌اند. تالار گرم و صمیمی آن‌ها همواره با فعالیت اعضایی همراه است که به گروهشان عشق می ورزند.

گریفیندور

بعنوان پر افتخارترین گروه در کسب جام کوییدیچ مدرسه هاگوارتز در سایت جادوگران، به دلیل داشتن اعضای پر تلاش و متحد، هر ساله از مدعیان اصلی قهرمانی چه در هاگوارتز و چه در کوییدیچ است. جمعیت بالای این گروه نه تنها باعث نادیده گرفتن شخصی یا کم شدن انسجام در بین آن‌ها نشده است، بلکه اعضای این گروه همانند گله‌ای از شیرها همیشه حامی یکدیگر و افتخاراتشان هستند.

مراحل ورود به ایفای نقش

صفحه‌ی اصلی انجمن‌ها

صفحه اصلی انجمن ها » مطالب هواداران هری پاتر » تالار اصلی » بدترين خاطره دادلي....

در حال دیدن این عنوان: 1 کاربر مهمان

پایین

پیام قبلی

پیام بعدی برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید

« 1 2 3 4 (5) 6 »

Re:بدترين خاطره دادلي....

پیام زده شده در: ۱۹:۵۰ یکشنبه ۱۰ آبان ۱۳۸۳

#16

اگنس روکوود

عضو شده از:
۱۱:۴۳ دوشنبه ۴ اسفند ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۲۱:۱۷ سه شنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۳

از مغز کوچیک ماگل ها و سفیدها نمیتونه تصور کنه

گروه:
کاربران عضو

پیام: 144

برای يه پسر لوس و ننر بدترين خاطرش چی ميتونه باشه؟اين همون فکريه که هری کرد.هری دادلی رو می شناسه اما نه وقتی که اون تنهاست
يعنی اين بدترين خاطره رو کسی ازش خبر نداره و موقعی بوده که دادلی تنها بوده
شايد يه احساس بی امنيتی برای اون که هميشه مامان باباش ازش مراقبت می کردن
يا چيزی رو از دست دادن که خيلی دوستش داشته

Re:بدترين خاطره دادلي....

پیام زده شده در: ۰:۰۳ پنجشنبه ۱۶ مهر ۱۳۸۳

#15

مورگان لی‌فای

عضو شده از:
۱۳:۵۸ یکشنبه ۷ تیر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۶:۱۲ پنجشنبه ۹ خرداد ۱۳۸۷

گروه:
کاربران عضو

پیام: 105

خوب اگه این رو حساب کنیم که هر وقتی یه دیمنتری توسط کسی دیده میشه اون بدترین خاطره ایی که داشته رو میبینه پس نمی تونه دیمنتر ها باشن چون اونها که هنوز خاطره نشده بودن

Re:بدترين خاطره دادلي....

پیام زده شده در: ۱۱:۰۰ یکشنبه ۱۲ مهر ۱۳۸۳

#14

ایلیدان

عضو شده از:
۱۳:۱۱ شنبه ۱۰ بهمن ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۹:۱۱ پنجشنبه ۵ شهریور ۱۳۸۸

گروه:
کاربران عضو

پیام: 375

پاک سازی

ویرایش شده توسط لسترنج در تاریخ ۱۳۸۳/۷/۱۴ ۱۸:۲۰:۲۸

مانده از شب هاي دورادور، بر مسير خامش جنگل، سنگينچيني از اجاقي

Re: بدترين خاطره دادلي....

پیام زده شده در: ۲۰:۳۱ شنبه ۱۱ مهر ۱۳۸۳

#13

کالین کریوی

عضو شده از:
۱:۳۵ چهارشنبه ۴ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۱:۰۵ چهارشنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۸۷

از لندن-یه عکاسی موگلی نزدیک کوچه دیاگون

گروه:
کاربران عضو

پیام: 704

نقل قول:

yasaman نوشت
کالین یادت رفت اون موقه که دادلی تای زبون دراز کنه فرد و جرج رو خورد اون موقه هم فکر نمی کنم اخساسه خوبی داشت مگه نه

یاسمن عزیز فکر میکنم حق با تو باشه این یکی رو یادم رفت پس شد 4 تا مورد1.دم در آوردن2.مار که از کنار پای دادلی رد شد3.کتک خوردن ازدست پدرش4.وقتی زبونش دراز شده بود

هوووم امضاي آفتابه اي بسته!
[b][color=996600]
بينز نامه
بيا يا هم به ريش هم بخنديم...در سايتو واسه خنده ببنديم
بيا تا ريش ها ب

Re: بدترين خاطره دادلي....

پیام زده شده در: ۲۰:۲۳ شنبه ۱۱ مهر ۱۳۸۳

#12

پیتر پتیگرو

عضو شده از:
۱۵:۴۹ شنبه ۱۷ مرداد ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۲:۳۹ دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۸۸

از هرجا

گروه:
کاربران عضو

پیام: 231

یعنی دراز شدن زبون از مواجه شدن با دیوانه ساز ها بدتره ؟

در جنگ سرباز بی طرف وجود ندارد

.....

دامبلدور نمرده

....

Re: بدترين خاطره دادلي....

پیام زده شده در: ۱۶:۰۷ شنبه ۱۱ مهر ۱۳۸۳

#11

گانت

عضو شده از:
۱۲:۵۰ جمعه ۳ مهر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۲:۵۳ سه شنبه ۶ تیر ۱۳۸۵

گروه:
کاربران عضو

پیام: 3

کالین یادت رفت اون موقه که دادلی تای زبون دراز کنه فرد و جرج رو خورد اون موقه هم فکر نمی کنم اخساسه خوبی داشت مگه نه

Re: بدترين خاطره دادلي....

پیام زده شده در: ۱۵:۲۷ شنبه ۱۱ مهر ۱۳۸۳

#10

مایکل گرنجر

عضو شده از:
۱۲:۵۴ پنجشنبه ۲۶ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۲:۲۷ چهارشنبه ۲۳ فروردین ۱۳۸۵

از غرب تهران

گروه:
کاربران عضو

پیام: 143

نقل قول:

gil-galad نوشت

مثلا اينكه
يك روزي يه دختري ضايعش كرده باشه
___________

این زیادم خاطره ی ترس ناکی نیست

Re: بدترين خاطره دادلي....

پیام زده شده در: ۹:۴۲ شنبه ۱۱ مهر ۱۳۸۳

ماندانگاس فلچر

عضو شده از:
۱۲:۰۹ سه شنبه ۱۰ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۴:۳۷ یکشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۸۴

گروه:
کاربران عضو

پیام: 26

صحبت فرد از ديدي كاملا
صحيح است قسمتي از
طنز كتاب بر دوش دادلي است و خوب
اين طنز از
ضايع شدن هاي او شكل مي گيرد يا تا به حال
شكل گرفته
من هم منظورم از باز كردن اين تاپيك همين
بود و رسيدن به اين سوال
كه ايا رولينگ دست از سر دادلي بيچاره
به عنوان دلقك بر مي دارد يا نه....؟

ÙÙ

Re: بدترين خاطره دادلي....

پیام زده شده در: ۱:۳۵ شنبه ۱۱ مهر ۱۳۸۳

فرد ویزلی

عضو شده از:
۱:۳۳ سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۴:۱۲ یکشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۸۷

از کوچه دیاگون - مغازه جیب بر های جادویی ویزلی

گروه:
کاربران عضو

پیام: 185

به نظر من این چیزی که gil-galad عزیز گفت چیزی هست که ما میخوایم اونجوری باشه
منظورم اینه که ما دلمون میخواد دادلی ضایع بشه ولی من دلیلی نمیبینم که با دادلی تو کتاب های بعدی سر و کار داشته باشیم

البته نظر شخصیه و هیچ منظوری نداشتم

Re: بدترين خاطره دادلي....

پیام زده شده در: ۱۸:۵۹ جمعه ۱۰ مهر ۱۳۸۳

ماندانگاس فلچر

عضو شده از:
۱۲:۰۹ سه شنبه ۱۰ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۴:۳۷ یکشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۸۴

گروه:
کاربران عضو

پیام: 26

سلام
من باز هم اصرار مي كنم كه
ما با يكي از اسرار دادلي سرو كار داريم
مثلا اينكه
يك روزي يه دختري ضايعش كرده باشه
منظورم يك چيز شخصي مثل اين بود
بلاخره اونم ادمه بابا
___________

ÙÙ