هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: نمایش دو در دو
پیام زده شده در: ۱۷:۵۵ سه شنبه ۱۸ اسفند ۱۳۸۳
#75

هرمون گرنجر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۰۸ دوشنبه ۲۲ تیر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۹:۴۳ شنبه ۱۵ دی ۱۳۸۶
گروه:
کاربران عضو
پیام: 259
آفلاین
جان شروع میکنه داد زدن : بسسسسسسسسسه خسته شدم .. به اینجام رسوندی (جایی در سه متری بالای سرشو نشون میده) من دیگه نمیخواهم زنده باشم ...
سوسک: جان خودتو کنترل کن !!
نماد روی زانوهاش میفته : والا به خدا منم خسته شدم دیگه از این وضع ...
درپیت: دیگه طاقت ندارم .
آفریده : اینا چشون شده؟
تانک: این چیزی که مردم قبیله ی من بهش میگن تب سفید .همه ی سفیدها بهش مبتلا میشن ....
سوسک: ماگیرداره؟
تانک: نه .. از فشار روحی به وجود میاد ..به محض مشاهده شدن علایم بیماری باید بیمار را به یک نقطه ی آرام منتقل کرد .
جان : عالیه این همون چیزیه که ما داریم نه ؟ .. آرامش .. شما ها چطور اینجا زندگی میکنید ؟
تانک: خوب این خیلی راحته .. در میریم .. بعد یک بشکن میزنه ناپدید میشه بعد از یک مدت دوباره ضاهر میشه
همه : چه طوری این کارو کردی ؟
تانک: خوب این یک جادوی بومیه ..
سوسک : نمیتونی به ما یاد بدی؟
تانک: طلسم سختیه .. ولی خوب .. دستتون را دین به من ..
بعد یک بشکن میزنه
فقط تانک غیب میشه ...
یک دقیقه بعد برمیگرده
تانک: خوب .. مثل اینکه نمیشه ..ولی صبر کن !! بعد یک سنگ برمیداره روش یک طلسم میخونه : خوب .. بچه ها دور این جمع شید .. با شمارش من همتون دستتون را به این سنگ بگیرید ..1 .. 2... 3 :
همه با هم غیب میشوند و در رهکده ظاهر میشند .
نماد .. درپیت جان با هم میفتند زمین .(البته با صورت -مدل غش )
آفریده ,سوسک و تانک به هم نگاه نگران میندازند ...
=====
دو ساعت بعد توی یک کلبه :
نماد , لان جان, درپیت خوابیدند .. تانک و یک خانومه که لباس پرستارا را پوشیده بالا سرشون واستادند ..
جان اولین کسیه که بهوش میاد آروم چشاشو باز میکنه ..
تانک و پرستار (دلا ) را میبینه که بالا سرش واستادند

==================
توضیح : جان و دلا هفت سال بعد با هم ازدواج میکنند ! لطفا" نمایش نامه را در این راستا بنویسید .


world has changed...I feel it in the water...I feel it in the earth...I smell it in the air... much that once was is lost... for none now live to remember it


Re: نمایش دو در دو
پیام زده شده در: ۱۹:۲۰ یکشنبه ۱۶ اسفند ۱۳۸۳
#74

نیکلاس فلامل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۳۹ یکشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۱:۴۹ شنبه ۲۹ بهمن ۱۳۸۴
از hogwarts
گروه:
کاربران عضو
پیام: 227
آفلاین
(زمان 10 دقيقه بعد مكان پاي ابشار}
دربيت : اين كايت خيلي بزرگ است
سوسك : اره هم روش جا مي شوند
نماد : خب همه اماده ايد
همه : بله
دربيت : پرواز ميكنيم
تانك : يو هوووو
افريده : چه سخن بجايي
ان ها در حال پرواز بودند كه باد شديدي وزيد
نماد : لعنت به اين شانس
دربيت : سرعت كايت داره تند تر و تند تر مي شود
سوسك : ما داريم به سمت بالا ميرويم
ان ها به سمت بالا رفتند و ناگهان سرعت كايت كند شد و ان ها درست در كنار يه كوه اتشفشان فعال فرود امدند
نماد : چه زيبا
دربيت : و چه خطر ناك
سوسك : ما چرا يهو اينجا امديم
تانك : اينجا خروشان ترين اتش فشان است
سوسك ؛ واااااااااي
دربيت : بد بخت شديم
تانك : در ضمن اين اتش فشان داراي يك جاذبه ي قوي است به خاطر اين است كه ما به اينجا امده ايم


:bigkiss: dostar
dostar to harry potter 2


Re: نمایش دو در دو
پیام زده شده در: ۱۸:۴۲ یکشنبه ۱۶ اسفند ۱۳۸۳
#73

هرمون گرنجر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۰۸ دوشنبه ۲۲ تیر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۹:۴۳ شنبه ۱۵ دی ۱۳۸۶
گروه:
کاربران عضو
پیام: 259
آفلاین
تانک: خوب با چی میخوایید قایق درست کنید ؟
جان به نماد نگاه میکنه: راست میگه با چی؟
نماد: خوب .. (یک خورده دور و اطراف را نگاه میکنه)
درپیت یک نگاه نا امیدانه به اطراف میندازه :کسی فکر دیگه نداره ؟
سوسک: نمیتونیم بریم تو جنگل پناه بگیریم؟
جان: بین اون گیاها؟
سوسک: نظرم عوض شد..
تانک: مگر اینکه بتونیم پرواز کنیم ..
نماد حسابی میره تو فکر : آره پرواز ..
همه یک نگاه عاقل اندر سفیه بهش میندازن: نو جارو اینجا میبینی؟
نماد : آفریده کلتو بزن به دیوار
آفریده : چرا من؟
تانک: تو از هممون از خود گذشته تری ..
آفریده : جدی ؟؟ باشه ؟؟ولی این کار به چه دردت میخوره ؟
نماد : تو اینکارو بکن ..
آفریده کلشو میزنه به سنگ یک چند تا پرنده دور سرش شروع میکنند به چرخیدن .
نماد با دقت به بال پرنده ها نگاه میکنه یک چیزایی رو زمین میکشه بعد یک ساعت به حالت ایکیو سان رو زمین میشینه : پیدا کردم .. رداهاتونو در بیارین ..
همه : چی؟؟؟
نماد : می خواهید از اینجا بریم یا نه ..
همه رداشونو در میارن.
نماد داره یک چیزی شبیه به کایت امروزی میسازه
===
نماد: درست شد !!!
همه : خوب
نماد : میتونیم پرواز کنیم !!
---------


world has changed...I feel it in the water...I feel it in the earth...I smell it in the air... much that once was is lost... for none now live to remember it


Re: نمایش دو در دو
پیام زده شده در: ۱۸:۱۵ یکشنبه ۱۶ اسفند ۱۳۸۳
#72

پروفسور گودریک گریفندور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۰۹ یکشنبه ۶ دی ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۱:۱۲ جمعه ۲۸ مرداد ۱۳۸۴
از سالن عمومی گریفندور
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 232
آفلاین
///یک ربع بعد بازهم پای آبشار///
سوسک خیلی سریع داره میلرزه...
نماد : یکی بیاد اینو گرم کنه کشت مارو...
تانک : نه دیگه لازم نیست الان دیگه باید برگردیم!!!
درپیت : آخه چرا؟ تازه داشت خوش میگذشتا...
تانک : چون دم بعد از طهر اینجا خطرناکه...
لان جان : یعنی چی که خطرناکه؟
سوسک : وااای!!! سرده!!!
تانک : یعنی آب به شدت بالا میاد و سرعتش تند میشه! باید برگردیم.
نماد : راستی یه سوال!
تانک : چیه؟
نماد : مگه...مگه پل خراب نشد؟ چطوری برگردیم...
سوسک : من که گفتم پام درد میکنه!!!
لان جان : خوب از اون راه میریم نماد.
تانک : ولی...جن ها گفتن تا 24 ساعت اونجا رو بستن...
لان جان : پس...پس چیکار کنیم ... ما که تا 24 ساعت دیگه غذای کافی نداریم!
تانک : وای...حالا چطوری برگردیم؟!
نماد : نصیب گرگ جنگل (!) شدیم!!!
آفریده میره تو حال فکر کردن و 5 دقیقه بعد...میگه:
-و...فقط میمونه یک راه!!!
نماد : کودوم راه؟
آفریده : از راه رود خونه ای که به آبشار میریزه و بعد هم دریا و خونه!
تانک : ولی آب بالا میاد...تازه ما باید در جهت مخالف آب حرکت کنیم و ...
سوسک : قا...قا...قایق چی؟ قایق می...می...میخوایم!
لان جان : تو راه دیگه ای داری سوسک؟! قایق میسازیم! بعد با تمام قوا راه میفتیم...


وه که چه بیرنگ و بینشان که منم...کی ببینم مرا چنان که منم؟!

تصویر کوچک شده


Re: نمایش دو در دو
پیام زده شده در: ۱۵:۵۴ جمعه ۱۴ اسفند ۱۳۸۳
#71

نیکلاس فلامل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۳۹ یکشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۱:۴۹ شنبه ۲۹ بهمن ۱۳۸۴
از hogwarts
گروه:
کاربران عضو
پیام: 227
آفلاین
بعد از فرو رفتن سوسك به داخل اب
در بيت: اه واقعا بد شد خيلي دوست داشتم به كمكش ميرفتم
نماد : من هم همين طور ولي مرد
دربيت : دوست خوبي بود ولي بهتر شد كه مرد
نماد : اره واقعا دست و پا چلفتي بود
تانك : بد پشت سر دوست تان بد ميگوييد
افريده : اه چه صحبت زي با و دل نشيني
همه : اوووووووق
ناگهان چيزي از اب به بيرون پرتاب شد ان چيز سوسك بود
سوسك : من بر گشتم
نماد : چرا اژدها تو رو نخورد
سوسك : راستش ميخاست من را بخورد ولي وقتي من را درون دهانش گذاشت حالش به هم خورد و من رو پرتاب كرد بالا
دربيت : ببين تو چه بد مزه اي هستي كه حتي اژدها هم تو رو نخورد
نماد : اي خدا يعني يروزي مي شه ما از اين سوسك خلاص شويم


:bigkiss: dostar
dostar to harry potter 2


Re: نمایش دو در دو
پیام زده شده در: ۸:۳۴ جمعه ۱۴ اسفند ۱۳۸۳
#70

کریچرold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۰۴ یکشنبه ۸ آذر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۳:۲۰ پنجشنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۲
از خانه ي شماره 12
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1223
آفلاین
مکان: پای آبشار
زمان: 8 ساعت بعد از این که از خواب بیدار شدن

در پیت: فوق العاده اس
نماد: تحسین بر انگیزه
لان جان: چه عظمتی
آفریده: شما رو میگن خانوم تانک
لان جان: من تا قبل از این که ببینمش باور نمیکردم
در پیت: 478 متر
ناگهان یک صدایی می یاد
کمک......کمک.......کمک
همه بر میگردن میبینن سوسک داره غرق میشه
لان جان: مردک ابله نیومده رفتی تو آب چی کار
سوسک یک لحظه از دست و پا زدن دست بر می داره
سوسک: شیطون گولم زد گفتم خیلی وقته حموم نرفتم یک آبتنی بکنم
نماد: در پیت برو این بی عرضه رو بیار بیرون
تانک:" من جای شما بودم این کار رو نمی کردم
نماد: چرا
تانک: خوب یک سری اژدهای ناز بد اخلاق تو دریاچه هستند که دوست ندارن کسی تو دریاچشون پا بگزاره
در پیت: پس چرا این سوسکه هنوز زنده اس
تانک: عجله نکنید الان میان سراغش
ناگهان سوسک به طرز مرموزی به ته آب کشیده میشه


كريچر مرد ؛ زنده باد كريچر


Re: نمایش دو در دو
پیام زده شده در: ۱۴:۳۸ پنجشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۸۳
#69

نیکلاس فلامل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۳۹ یکشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۱:۴۹ شنبه ۲۹ بهمن ۱۳۸۴
از hogwarts
گروه:
کاربران عضو
پیام: 227
آفلاین
نماد : خب تانك مشكل حل شد حا لا برو
تانك: من ..من ...خب سوسك چرا نره
سوسك :چرا من خودت برو
تانك : من اگر نباشم كه بچه ها به مقصد نميرسند تو بايد بري
افريده : كاملا حق با تو عزيزم
همه : اووووق
دربيت : تانك راست ميگه سوسك برو ديگه
سوسك : باشه ميرم
سوسك چشم هايش را ميبنده و با اخرين سرعت از پل مي گذرد به اون ور پل كه رسيد چشم هايش را باز كرد و گفت : بياييد نوبت شماست
دربيت : نماد بيا من و تو هم با هم برويم
ان دو با هم از رو پل گذشتندولي وقتي به ته پل رسيدند پل شكست
نماد: تانك حالا تو چه طوري ميايي اين سمت
تانك : نگران نباش
تانك سبزه اي را به دست ميگيره و به همراه افريده شبيه تارزان ميايد ان ور پل
افريده‌ : تو چه نيرو مندي
همه : اووووووووووق


:bigkiss: dostar
dostar to harry potter 2


Re: نمایش دو در دو
پیام زده شده در: ۱۷:۱۱ سه شنبه ۱۱ اسفند ۱۳۸۳
#68

پروفسور گودریک گریفندور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۰۹ یکشنبه ۶ دی ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۱:۱۲ جمعه ۲۸ مرداد ۱۳۸۴
از سالن عمومی گریفندور
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 232
آفلاین
درپیت : دیگه چه مساله ای؟!
تانک : راستش...اون پل...
لان جان : اون پل چی تانک؟؟؟
تانک : اولین کسی که بعد از دویست سال از پل رد میشه باید جواب یه معما رو بده! من هیچوقت جوابشو نفهمیدم
نماد : حالا اون معما چیه؟
تانک : روی اون تخته سنگ نوشته...
( لان جان به سمت تخته سنگ کنار پل میره و روشو با صدای بلند میخونه)
=== بیابانیست که در آن غاری عریض و طویل وجود دارد ========
لان جان : هی...یه جورایی برام آشناس!
سوسک : برای منم همینطور!
نماد : نوک زبونمه ها....
آفریده در حالی که محو زیبایی تانک شده میگه:
-آری زنها چه زیبا آفریده شدند!
نماد : تو...تو چیگفتی؟!
آفریده : من؟؟؟
نماد : آره یه بار دیگه بگو!
آفریده : ارباب من گفتم « آری زنها...»
نماد : آریـ...آرتـز...
درپیت : آریزونا ! خودشه آریزونا...همونجایی که توش اسیر شدیم!!! اون غار!!!
( ناگهان نوشته تخته سن تغییر میکند)
====ای کسی که به سوال پاسخ گفته ای تو اکنون اول از پل بگذر ولی به پایداریش ایمان نداشته باش که فرو میریزد آنگاه که انتظارش را نداری===
درپیت : بدبخت شدم...ذلیل شدم...


وه که چه بیرنگ و بینشان که منم...کی ببینم مرا چنان که منم؟!

تصویر کوچک شده


Re: نمایش دو در دو
پیام زده شده در: ۱۶:۲۹ سه شنبه ۱۱ اسفند ۱۳۸۳
#67

هرمون گرنجر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۰۸ دوشنبه ۲۲ تیر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۹:۴۳ شنبه ۱۵ دی ۱۳۸۶
گروه:
کاربران عضو
پیام: 259
آفلاین
نماد شروع میکنه به سرفه کردن که خیلی شبیه به : این تانک تا ما را نکشه ول نمیکنه ..
در پیت یک نگاه به پل میندازه .. یک نگاه به عقب : خوب .. حالا باید چه جوری (یک نگاه دیگه به پل میندازه بعد با یک صدای نا مطمئن میگه :) ازش رد شیم؟؟
تانک: هووم ..یک نفر جلو میره .. بعد از اینکه سالم بودن پل اطمینان پیدا کرد به بقیه میگه که برن ..
جان : خوبه تانک .. بعد تو
سوسک : آره خوب خانوما مقدمند ..
تانک: من ؟ ب.. ب .. ب.. برم؟
درپیت : فکری از این بهتر سراغ داری؟
نماد: تانک همه میدونیم که تو چقدر شجاعی .. این قدر فروتنی نکن !!!
تانک: آخه .. چیزه .. یک مسئله ایی که هست ..


world has changed...I feel it in the water...I feel it in the earth...I smell it in the air... much that once was is lost... for none now live to remember it


Re: نمایش دو در دو
پیام زده شده در: ۲۲:۲۳ یکشنبه ۹ اسفند ۱۳۸۳
#66

پروفسور گودریک گریفندور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۰۹ یکشنبه ۶ دی ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۱:۱۲ جمعه ۲۸ مرداد ۱۳۸۴
از سالن عمومی گریفندور
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 232
آفلاین
/// بیست و سه دقیقه ی بعد...20 متر آنطرف تر از دریا///
نماد : هی این پلی که میگفتی کجاس؟
تانک : جلوتره!
لان جان بلک : اینپدیمنتا ! عجب درختایی مجبورم بزنمشون کنار!
تانک : وقتی از پل رد شدیم یه چیز جالب در مورد این درختا بهتون میگم...
درپیت : نکنه اینا درختای آدمخوارن!
سوسک : وای نــــه...من پام درد میکنه...
تانک : نترسین...میخوام سورپرایز باشه!
آفریده : وای سورپرایز !
همه :
همه میرسن روبروی پل...
لان جان : این پله!؟!؟!؟
تانک : راستش...گفتم که...توی دویست سال اخیر هیشکی ازش سالم رد نشده...
درپیت : بیچاره شدیم!
نماد : وایسا ببینم...مگه این پل چند ساله درست شده؟
تانک : حدود 1650 سال پیش از میلاد.
درپیت : ذلیل شدیم!
آفریده : یه فکری دارم...
همه : چی؟
آفریده : من میگم از روش رد شیم...
نماد : مگه راه دیگه ایم داریم؟
سوسک : بله...بر میگردیم پیش جولیوندر!
تانک : نـــــه!!! غولهای دریایی تحمل دارن ببینن یکی از جلوشون رد میشه ولی تا ببینن یکی داره برمیگرده...سریع ....میگیرنش!!!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


وه که چه بیرنگ و بینشان که منم...کی ببینم مرا چنان که منم؟!

تصویر کوچک شده







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.