هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: صحبت درباره نكات مبهم تصویر روی جلد کتاب ششم ((كاور جديد))
پیام زده شده در: ۱۲:۰۵ جمعه ۲۴ تیر ۱۳۸۴



مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۰۷ پنجشنبه ۱۶ تیر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۱:۲۴ یکشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۸۶
از شیراز
گروه:
کاربران عضو
پیام: 33
آفلاین
ببخشید اگر منظورتون من بودم من گفتم با قدح اندیشه کاملا موافقم و فقط خواستم دلیل ردای شب پوشیدن را توجیح کنم



W.T


Re: صحبت درباره نكات مبهم تصویر روی جلد کتاب ششم ((كاور جديد))
پیام زده شده در: ۱۱:۴۲ جمعه ۲۴ تیر ۱۳۸۴

فلور دلاکورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲:۱۴ یکشنبه ۷ تیر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۴:۰۹ یکشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۸
از پاریس
گروه:
کاربران عضو
پیام: 929
آفلاین
راستش کاش یکم صفحه هایه پیش رو می خوندین ! چون نظریه ایی که من دادم مثل نظریه یVoldemort-Lord of Death و اینکه من زودتر اینو گفته بودم! پس برید صفحه هارو بخونید بعد بیایید بگید!


دلبستگي من به جادوگران و اعضاش بيشتر از اون چیزی که فکرشو میکنید


Re: صحبت درباره نكات مبهم تصویر روی جلد کتاب ششم ((كاور جديد))
پیام زده شده در: ۱۱:۴۰ جمعه ۲۴ تیر ۱۳۸۴



مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۰۷ پنجشنبه ۱۶ تیر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۱:۲۴ یکشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۸۶
از شیراز
گروه:
کاربران عضو
پیام: 33
آفلاین
من با قدح اندیشه کاملا موافقم چون ردای هری ردای شب حالا من یک حدس می زنم ممکن هری دوباره خواب ببیند منظورم از اون خوابهایی که افکار ولدمورت را می فهمد ولی این بار یک راست میرود پیش دامبلدور و دامبلدور اون را با خودش به قدح اندیشه می بره نمی دونم خواب کیه ممکن مال خود دامبلدور یا هر کس دیگه ای باشد این جوری میشه دلیل اینکه هری چوب دستی نداره و ردای شب پوشیده توجیح کرد



W.T


Re: صحبت درباره نكات مبهم تصویر روی جلد کتاب ششم ((كاور جديد))
پیام زده شده در: ۱۱:۱۰ جمعه ۲۴ تیر ۱۳۸۴

سدريك ديگوري


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۰۴ شنبه ۲۱ خرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۱:۲۲ جمعه ۲۱ مهر ۱۳۸۵
از لبه ي پرتگاه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 523
آفلاین
خب من با نظر ولدمورت كه میگه اونا تو قدحن موافقم و باید بگم كه توی اون كلبه ولدمورت اما چون اونا توی قدحن تاثیری روی زخم هری نداره.اون شخصی هم كه داره به سمت خونه میره پیتر پتیگرو هستش.در كل همانطور كه قبلا گفتم هیشكی نمیتونه به وسیله كاور كتاب ماجراهای داخل كتاب رو حدس بزنه.
اینها نظرات شخصی من هستش و قصد توهین به هیچ كس رو ندارم.


[size=medium][color=0000FF]غم و اندوه را مي ستايم زيرا همواره همراه من بوده Ø


Re: صحبت درباره نكات مبهم تصویر روی جلد کتاب ششم ((كاور جديد))
پیام زده شده در: ۱۰:۵۳ جمعه ۲۴ تیر ۱۳۸۴

زاخاریاس اسمیت(old)


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۶:۴۷ دوشنبه ۹ خرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۶:۰۱ شنبه ۱۵ دی ۱۳۸۶
از نميگم تا تو خماري بموني ...!!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 138
آفلاین
1.اونی که به خونه میره مودی یا هگرید نیست ( عکس مودی رو دم دست ندارم ولی مودی این طور چاق و قد کوتاه و کت پاره پوش نیست و هگرید هم اصلا" این شکلی نیست )
2.دارم به این نتیجه میرسم که هری و دامبل از طریق قدح اندیشه تو خاطرات یه نفر ( احتمالا" گریفیندور یا اسلایترین ) رفتن و دارن اون صحنه رو میبینن
3.
نقل قول:
جیمز پاتر نوشته :
نقل قول :
نقل قول:

ولدمورت نوشته:
اگه ولدمورت تو خونه باشه باید جای زخم هری سیاه و مشخص باشه

ولدمورت جان، زخم هری که علامت سیاه روی دست مرگ‌خورا نیست که در حضور ولدمورت پررنگ و مشکی بشه که!!!

هوم .. جیمز عزیز اگه یه ذره دقت کنی خوبه ها!!
نقل قول:
کتاب 5 :
هری : دامبلدور فکر میکنه جای زخم من وقتی درد میگیره که ولدمورت نزدیکم باشه یا اینکه ولدمورت احساس عمیقی داشته باشه...

توی کتابای قبلی روی این تاکید شده که در حضور ولدمورت جای زخم هری درد میگیره و پررنگ و واضح میشه .. توی این عکس جای زخم هری کم رنگه ( پر رنگ نیست ) و هری هم هیچ احساس دردی نداره ... پس من این جور نتیجه میگیرم که هرکی تو اون خونه باشه ولدمورت اون تو نیست ...
* البته نظر شما قابل احترامـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه
4.نقل قول:
پ.ر. کوییرل نوشته :
در مورد اینکه این محل کجاست منم میگم فقط میتونه جنگل ممنوع باشه و اونا حوالی شب تو اون جنگل هستن

این عکس نشون میده که روزه و فقط به خاطر زیاد بودن درختاست که یه ذره تاریکه
5.چاقو که فقط یه نماده که نشون میده کتاب 6 چقدر هیجانیه
6.نظریه ی اورجینال من اینه که دامبلی و هری میرن تو قدح اندیشه و توی قدح این ماجرا ها رو میبینن
--------------------------------------------------------------
***نظریه ی جالب دیگه دارم :
ولدمورت شبیه مار میمونه و وارث اسلایترینه
توصیفی که از شخصیت جدید شده هم نشون میده که اون شبیه یه شیره
==========>>> اون شخصیت جدید وارث گریفیندوره ( نتیجه گیری رو حال کردین )

در هر حال کتاب 6 ممکنه یکی از شاهکارهای ادبیات جهان باشه ( البته اگه پر سوتی نباشه )



كسي كه كوههاي شامخ را زير پا ميگذارد ، به همه شدايد اعم از شوخي و جدي ميخندد .


Re: صحبت درباره نكات مبهم تصویر روی جلد کتاب ششم ((كاور جديد))
پیام زده شده در: ۱:۴۷ جمعه ۲۴ تیر ۱۳۸۴

پروفسور کويیرل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۵۲ چهارشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۳:۵۷ چهارشنبه ۲۱ دی ۱۴۰۱
از مدرسه جادوگری هاگوارتز
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 2956 | خلاصه ها: 1
آفلاین
در مورد اینکه این محل کجاست منم میگم فقط میتونه جنگل ممنوع باشه و اونا حوالی شب تو اون جنگل هستن
در مورد شخص سوم فکر میکنم یکی از اعضای محفل باشه که به همراه دامبلدور و هری به جنگل اومدن.ولی چرا داومبلدور اینقدر آرومه و هری کنجکاو و خوشحال بنظر میرسن؟
در مورد کلبه و علامت روی اون به نظر میاد شخص سوم برای یه گفتگو داره به طرف اون خانه میره و دامبلدور منتظر بازگشت اونه.سایه یه مرد یا شایدم زن ممکنه بخاطر انتظار اومدن اون مرد به کلبه در کنار پنجره قرار گرفته باشه و اون چاقو برای نشان دادن خطر بر روی درخت قرار گرفته باشه.
تو کتاب درباره دود سبز رنگی که به دور هری و دامبلدور بود یه چیزی خوندم
نقل قول:
تندیس,هری پاتر و محفل ققنوس,جلد دوم,صفحه 234,پاراگراف یکی مونده به آخر

دامبلدور با عجله به سراغ یکی از ابزاز نقره ای رفت...و با چوبدستیش به آن ضربه زد.وسیله ی نقره ای جرینگ جرینگ صدا کرد وبلافاصله به جنبش در آمد و صداهای تق تق موزونی از آن بلند شد.توده های ابر مانند ظریفی از دود سبز روشنی از لوله ی مینیاتوری نقره ای رنگ بالای آنبیرون زد.دامبلدور در حالیکه به ابروهایش چین انداخته بود با دقت به دود نگاه کرد.پس از چند ثانیهتوده های ابر مانند ظریف بصورت دود غلیظ و یکنواختی در آمدند و در هوا چرخ زدند.از انتهای آنسر یک افعی بیرون آمد که دهانش را کاملا باز کرده بود.هری در کمال تعجب در این فکر بود که آیا آن وسیله حرف او را تائید میکند...

تصویر کوچک شده


ویرایش شده توسط پروفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۴/۴/۲۴ ۲:۴۴:۰۶




Re: صحبت درباره نكات مبهم تصویر روی جلد کتاب ششم ((كاور جديد))
پیام زده شده در: ۱:۳۳ جمعه ۲۴ تیر ۱۳۸۴

جیمز پاتر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۳۶ یکشنبه ۱۴ فروردین ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۰:۲۵ چهارشنبه ۸ شهریور ۱۳۹۱
از مشکوکستان
گروه:
کاربران عضو
پیام: 325
آفلاین
1. اولین مسئله: اون عکس یه تیکه نیست. به هیچ وجه من الوجوه!! دامبلدور و هری نزدیک یه خونه‌ی مشکوک چیکار می‌کنن؟ اونم به دنبال یه مرد غریبه؟؟ امکان نداره یه تیکه باشه. من هیچ کاوری رو ندیدم که یه تیکه باشه، به جز اونی که کتاب معجون سازی روشه.

2. در مورد اون چاقو به نظر من می‌تونه نشانه وجود مرگ‌خوارها در اون نزدیکی باشه. من فکر می‌کنم جایی که دامبلدور و هری هستن با مکانی که اون مرد در حال حرکته، فاصله‌ی کمی داشته باشن. حالا ممکنه اصلاً این دو تیکه از تصویر در زمان‌های جداگونه‌ای اتفاق افتاده باشن، کلاً مشکوکه.

3. دوستان لطفاً از فکر گودریک گریفندور بیاید بیرون! اون مرده و امکان نداره زنده بشه.اونم به شکل یه آدم معمولی! هر جا اسم شیر اومد که به گریفندور مربوط نمی‌شه!!

4. اون مرد مشکوک به نظر من یه شخصیت جدیده. کاملاً هم با توصیفات انجام شده همخوانی داره. از عصاشم مشخصه که لنگ لنگان داره راه می‌ره. فکر نکنم مودی این قدر چاق باشه!!

5. در مورد نشان مار حک شده روی در نظرم منم وجود عده‌ای مرگ‌خوار در اون خونه‌س. ولی اون سایه‌ی پشت پنجره هنوز خیلی مشکوکه. ممکنه مرگ‌خوارها برای حمله به هاگوارتز اونجا سنگر گرفته باشن !!!

6. نقل قول:
ولدمورت نوشته:
اگه ولدمورت تو خونه باشه باید جای زخم هری سیاه و مشخص باشه

ولدمورت جان، زخم هری که علامت سیاه روی دست مرگ‌خورا نیست که در حضور ولدمورت پررنگ و مشکی بشه که!!!

7. در مورد زمان گذشته. به نظر من، نظریه‌ی فلور هوشمندانه بود ولی با گودریک گریفندور بودن اون مخالفم. یه سوال هم پیش میاد که دامبلدور و هری در گذشته به دنبال چه چیزی می‌گردن؟

*. یادش بخیر!! جوونی چه کاراییم می‌کردیما! عجب آماری گرفتم! ایول به خودم !!!
حالا هم اگه می‌خواید کلمه بدید آمار می‌گیرم!!



Re: صحبت درباره نكات مبهم تصویر روی جلد کتاب ششم ((كاور جديد))
پیام زده شده در: ۱۴:۴۹ پنجشنبه ۲۳ تیر ۱۳۸۴

آبرفورث


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۰۹ یکشنبه ۲۷ دی ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۰:۳۴ چهارشنبه ۵ اسفند ۱۳۹۴
از : نا معلوم
گروه:
کاربران عضو
پیام: 280
آفلاین
اين هم يك نظر استادانه است از اونجا كه دامبي خونسرده دو حالت بيشتر نداره يا تصوير يك تكه نيست يا اينكه نظر فلور درسته
ولي بازم ميگم فكر نكنم اون شخص كه داره به سمت كلبه ميره كاركتري كه كتاب باهاش نام گزاري شده باشه يعني شاهزاده دورگه...........


چیزی به نام خوشبختی وجود ندارد زیرا که آرزوی تحقق نیافته باعث رنج می شود و تحقق آن هم جز دل زدگی ثمری ندارد ( شوپنهاور )

هرگØ


Re: صحبت درباره نكات مبهم تصویر روی جلد کتاب ششم ((كاور جديد))
پیام زده شده در: ۱۴:۲۸ پنجشنبه ۲۳ تیر ۱۳۸۴

فلور دلاکورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲:۱۴ یکشنبه ۷ تیر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۴:۰۹ یکشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۸
از پاریس
گروه:
کاربران عضو
پیام: 929
آفلاین
راستش از همون پارسال که یک شخص شیر مانند رو توصیف کردن من و خیلیایه دیگه گفتیم گودریک گریفندوره!
با توجه به اینکه پشت کاور کتاب قدح بوده پس می تونیم بگیم هری و دامبلدور رفتن زمان گذشته و اون شخص گودریکه! و اون شخص تو سالازار! که حتما می خوان درباره ی آینده حرف بزنن مثل شاهزاده ی دورگه!
نمی دونم فکر کنم این حرف آخرم منطقی نیست ولی فکر می کنم روح سالازار در وجود ولدمورت هست! و اینکه برای همین ولدمورت شبیه ماره! وقتی این ولدمورت شبیه ماره پس دو حالت پیش می یاد که شاهزاده نواده ی گودریکه و ممکنه این شخص شیر مانند نواده ی گریفندور باشه!
خب من دوتا نظریه دادم یکی رفتن به گذشته و یکی اینکه نواده ها با هم روبه رو می شن یعنی ولدمورت با نواده ی گودریک روبه رو می شه تو اون جنگل

اگر باز چیز دیگه ای به ذهنم رسید می گم فقط رو نظریه هام فکر کنید


دلبستگي من به جادوگران و اعضاش بيشتر از اون چیزی که فکرشو میکنید


Re: صحبت درباره نكات مبهم تصویر روی جلد کتاب ششم ((كاور جديد))
پیام زده شده در: ۱۳:۵۹ پنجشنبه ۲۳ تیر ۱۳۸۴

تام ریدل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۴۳ دوشنبه ۹ خرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۵:۴۰ جمعه ۱۱ فروردین ۱۳۸۵
گروه:
کاربران عضو
پیام: 560
آفلاین
من فقط در مورد اون مرد بگم

فكر نكنم اون هگريد(يا همون هاگريد خودمون) باشه...من با توجه به پرسپكتيو اون عكسو منتاژ كردم رو در...شايد يه خورده زيادي كوچيك شده باشه...ولي هر چه قدر باشه هگريد دو برابر يك انسان عاديه.....اگر به اون سايه دقت كنين كاملا متوجه ميشين كه اون مرد كه پشت به ما وايساده(يه معذرت هم نخواست) هگريد نيست....چون خيلي كوچيكتر از هگريده

تصویر کوچک شده


در ضمن...ببخشيد كه بد منتاژ كردم..چون حل شده بودم...و شما هم گفتين بجنبين منم جو گرفت تند منتاژ كردم...كه اينجوري در اومد...








شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.