روي هم رفته نيروي هري همون عشقه و برتريش به ولدمورت اينه كه اون فاقد عشقه وگرنه نيروي ديگه اي نيست البته شايد استعداد فرا گرفتن نيرو ها رو داشته باشه

به نظر من هری پاتر هیچ نیروی خاصی نداره و نیروی عشق مادرش به او نیروی که فقط از اون حفاظت کنه و همه جا شانس اورده و گرنه هیچ نیروی نداره

" تو چیزی داری که ولدمورت نداره و اون نیروی عشق است."
هر چی هری داره ولدمورت هم داره به جز " عشق" و همین نیروی عشق برگ برنده هری است.

سلامی به زیبایی فلور دلاکور ، به مهربانی آلبوس دامبلدور ، به قدرت کورماک مک لاگن ، به تمیزی مینروا مک گونگال ، به چاپلوسی دراکو مالفوی ، به تپلی ورنون دورسلی ، به بلندی روبیوس هاگرید و به مهارت ویکتور کرام

اگر منظور شما از نیروی خاص هری پاتر نیروی جادوییش هست باید بگم که بزارید من این مسئله رو از اول توضیح بدم :
به نظر من هری نیروی فوق العاده زیادی داره بیشتر از اون چیزی که فکرش رو بکنید و این مورد میتونه از 3 چیز قدرت بگیره :
1 – ولدمورت با قدرت بی پایان خودش و با طلسم کردن هری با گفتن ورد آواداکداورا 65 % از قدرت خودش بصورت ناب رو در اختیار دشمن واقعیش یعنی هری گذاشت و اون رو خیلی قدرمتند ساخت یکی از نیروهایی که ما شاهدش بودیم مار زبان بودن هری هست که ولدمورت چنین چیزی رو داشت دومین چیزی که از ولدمورت به اصطلاح به ارث برده قدرت آپارات و غیب و ظاهر شدنش هست میدونیم که ولدمورت بهترین آپارات کننده قرن هست حتی بهتر از دامبلدور درسته که هری قبلا در کلاس کمی آموزش دیده بود و با دامبلدور این کار رو انجام داده بود ولی شما فکر میکنید آیا 2 بار غیب شدن توسط شخص دیگه ای میشه به آدم انقدر خوب یاد بده دیدیم که هری در کتاب شش و بعد از بیرون آمدن دامبلدور با اینکه خیلی تضعیف شده بود و خون ازش رفته بود دامبلدور رو بیرون آورد و غیب و ظاهر شد و درست در همون جایی که انتظارش رو داشت به درستی فرود آمد کسی که نه تا حالا این کار رو کرده بود و نه امتحان این کار رو داده بود دیدیم که خیلی ها که بلد نیستن وقتی غیب شدن بصورت تک نفره قسمتهایی از بدنشون جا مونده ولی هری خودش یک نفر دیگه رو همراه برد و موفق شد پس این هم یک نیروی خاص هست . چیز دیگه ای که به ارث برده این هست که ولدمورت خیلی خوب نیروها رو دفع میکرده همینطور جادو ها رو و شاهد هستیم که هری از طلسم فرمان خودش رو آزاد کرد هم در کلاس مد آی مودی و هم در مقابل ولدمورت و مرگ خوارانش کراوچ پسر که این همه قدرت داشت و جادوگر خیلی خیلی بزرگی بود بعد از چندین بار که با طلسم توسط پدرش کنترل میشد بعد تونست خودش رو نجات بده یعنی جادوگری به اون ورزیدگی بعد از کلی تمرین ولی هری به راحتی دفع میکرد . چیز دیگه ای که از لرد سیاه به ارث برده اکلومنسی هست دیدیم که اسنیپ در سال 6 چندین بار به ذهن هری نفوذ کرد و هری تضعیف شد ولی بر خلاف اون یک روز هری وارد ذهن سوروس شد و مقداری از خاطرات بچگی اش را مرور کرد و تا اون موقع سوروس نتونست خودش رو نجات بده . پس دیدید ولدمورت چقدر نیرو به هری داده حتی بیشر از مادرش .
2- مادرش با کشته شدن خودش و قرار دادن خودش در سره راه ولدمورت نیرویی خیلی زیاد از محبت و عشق رو به فرزندش هری پاتر هدیه کرد و این باعث چندین بار از دسته ولدمورت جون سالم در ببره مثلا یک مورد در سال اول که هری وقتی به کوییرل دست زد دست و صورت او ذوب شد و از بین رفت و یک مورد در سال دوم که با نیروی خاصش تونست شمشیر رو از کلاه گروهبندی بیرون بکشه و باسیلیسک روبکشه و اینکه با نیروی خاصش کاری کرد که فوکس اشک شفا بخشش رو روی بازوی هری بریزه و خوبش کنه مسئله بعد اینکه در سال سوم هم وقتی دیوانه سازها به سراغش اومدن جیمز پاتر پدرش به کمکش اومد حتما شما میگید اون که پدرش بود چه ربطی به مادرش داره ولی نه نیروی عشقی که هری از لیلی گرفته پدرش رو به کمکش شتافت . دیگر این که در سال چهارم و هنگام مقابله با لرد ولدمورت باز نیروی عشق به کمکش اومد و جادو ها رو بیرون کشید البته بیرون اومدن اون افراد هیچ ارتباطی با هری نداره و جادوی قبلی پیش اجرا شد ولی اینکه اون روح ها کمکش کردن به نیروش ربط داشت . در سال پنجم وقت مقابله با ولدمورت و بلاتریکس درسته که دامبلدور به کمکش اومد ولی اون نیروی خاصش بهش کمک کرد که جادوی دامبلدور رو قوی تر کنه و باز هم جون سالم به در برد . در سال ششم میشه گفت که اینکه هری سالم از اون غار بیرون اومد و مرگ خوارا هیچ بلایی به سرش نیاوردن هم ربط داشت .
3 – در این مسئله 3 کسان زیادی نقش دارن از جمله : پدرش که اون هم خودش رو جلوی هری نگه داشت و از اون محافظت کرد ، دامبلدور هم خیلی به هری کمک کرد نباید ناگفته بماند ، سیریوس بلک هم به اون شجاعت رو هدیه داد ، دوستانش رون هرمیون جینی نویل لونا و ... خیلی کمکش کردن ، ریموس لوپین آرتور ویزلی مالی ویزلی و ... و مهمترین کسی که کمکش کرد به نظرم سوروس اسنیپ بود البته ناخواسته کمک کرد ولی کمکش خوب بود اسنیپ با کتاب معجون سازیش باعث شد هوراس معجون رو بهش هدیه کنه و فلیکس فلیسیس هم با عث شد تمامی این قدرتها رو دو برابر کند . مثلا قدر غیب و ظاهر شدن هری در غار رو قوی تر و بهتر اجرا کرد .

ببخشید زیاد شد مطمئنم کسی همه رو نمیخونه ولی بدردتون میخوره اگر هم چیزی رو اشتباه گفتم به بزرگی خودتون ببخشید .

هری یه نمونه از اون چیزیه که شاید خیلی از ماها تویه افکارمون به عنوان یه قهرمان ازش یاد میکنیم ...
هری یه قهرمانه پس مطمئنن پر از نیروهایه خاصه ... اما مهمتر از همه اونی که باعث میشه هری برامون خیلی خاص باشه اما وقتی میخوایم بیاریم رو کاغذ شاید نشه همشو بیاریم به این دلیله که به خاطر نثر بسیار نزدیک به زندگی روزمره تمومیه ماها با اون همزاد پنداری میکنیم ..و و چون خیلی اوقات خیلی از خصوصیات هری رو به خودمون شبیه میبینیم از نیروی خاصش نمیتونیم چیزی بگیم .
اما من فکر میکنم نیر.وی اصلی هری و تمومیه انسان ها یه چیزه ... اونم اراده و خواست خودشون مقدم بر همه چیز ... همون اراده ای که آزادی رو به ارمغان میاره ...

نیروی خاص هری پاتر:
1- اونچه که مسلمه، اینه که هری بوسیله ی طلسم باستان که بوسیله مادرش انجام گرفته، تا 17 سالگی یعنی رسیدن به سن قانونی، دارای مصونیت(؟) هست. و باز هم مسلمه که بعد از 17 سالگی این نیرو از بین میره.
2- من فکر میکنم این نیرو هری رو در مقابل همه دشمناش حفظ نمیکنه و فقط در مقابل ولدمورت این توانایی رو داره. می تونیم اینجوری بگیم که چون ولدمورت مادر هری رو می کشه، پس طلسمی که لیلی اجرا کرده، فقط در مقابله با ولدمورت هری رو کمک میکنه. نظر من اینه.
3- وقتی که ولدمورت هری رو می خواد بکشه، طلسم در اون اثر نمیکنه و هری نمی میره اما ولدمورت نابود میشه، البته تقریبا. و اون زخم کوچیک یادگار اون طلسمه. و باید در نظر داشت که کلی از نیروهای ولدمورت در وجود هری هست. یعنی اون مار زبان هست و تازه بعضی وقتها به جای خود ولدمورت هست( در کتاب 5 شاهد بود که ارتور ویزلی رو مار زخمی میکنه).
پس نتیجه میگیریم که هری هم کلی از قدرتهای ولدمورت رو داره و به نحوی اون هم یک جادوگر بزرگه که فقط بلد نیست از نیروهاش استفاده کنه.
4- نکته ی حائز اهمیت اینه که چون کلی از قدرتهای ولدمورت به هری منتقل شده، میشه اون رو نواده ی اسلیترین دونست. البته فقط از نظر قدرت. و از اون طرف هری یک گریفیندوری هست. پس داشتن این دو نیرو با هم دیگه، خیلی بهش کمک میکنه.
5- و نکته ی برتری بخش هری نسبت به ولدمورت، عشق هست که دامبلدور هزاران بار بهش اشاره کرده.
البته من در مورد این نیرو یک نظری دارم:
به نظر من نیروی عشق به هری قدرت خاصی نمیده. یعنی من نظرم اینه که چون هری می تونه احساسات داشته باشه، پس آماده ی فداکاری هست و احتمالا این نکته سبب برتری هری هست. یعنی نیروی عشق، یه عاملی میشه برای واکنشهای بعدی هری در مقابل ولدمورت یا یه همچین چیزی.
6- خوشحال میشم نظرات شما رو هم در مورد قسمت 5 یا کلا نظراتم بدونم.

هری 1 نوجوونه که غرور داره هیجان داره همون عشق و داره(چیری که رقیبه بزرگش از درکشم عاجزه چه برسه به داشتنش) و کم کم اموزش های لازم رو داره می بینه اصلا نیروی خاص معنی نداره ولدمورت هم نیروی انچنان خاصی

من میگم همون اتاق بسته تو سازمان اسرار رو هری تو کتاب هفت باز میکنه و به قدرتهایی میرسه چون دامبلدور گفت هری میتونه اون رو باز کنه

خوب هری نیروی خاصی که داره فکر می کنم همون نیروی وارده از مادرش باشه و دیگه اینکه اون عشق و محبت سرش میشه و اینکه اون ترحم سرش میشه ولی متاسفانه لردی هیچ وقت اینها رو نداشته

نات عزيز اگر هري مي تونست دره رو باز كنه كه تو كتاب 5 توي تالار اسرار باز كرده بود....!به نظر من نيروي خاص هري همون عشق ورزيه......!