هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:  مرلین کبیر   مروپ گانت   الستور مون   ایزابل مک‌دوگال   تلما هلمز    2 کاربر مهمان





Re: خادمان لرد سياه به هم مي پيوندند(در خواست براي عضويت در باند مرگخواران)
پیام زده شده در: ۱۳:۰۰ جمعه ۲۳ تیر ۱۳۸۵
#89

فنریر گری بکold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۵۰ یکشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱۵:۲۳ دوشنبه ۱۱ آبان ۱۳۸۸
از شب تاريك
گروه:
کاربران عضو
پیام: 351
آفلاین
-نام و نام خانوادگي:فنرير گري بك


2-نام گروه در هاگوارتز:اسلايترين


3- سابقه كار با جادوي سياه:جادوي سياه؟نه اما فكر كنم اون سابقه كار با منو داره جفتمون سابقه داريم اصلا ما با هم پيوند داريم تو پيوند مهم اينه تفاهم داشته باشيم.اما يكي دو سه نفرو كشتم البته رنگ طلسم سيز بود

4-طلسمهاي نابخشودني را بلد هستيد؟
نميدونم با اين طلسم كه دو سه نفرو كشتم بخشودني بود يا نابخوشدني اگه بخشودني بود به بزرگي خودتون ببخشيد .نابخشودنيم ياد ميگيرم

5-دامبلدور را در يك جمله تعريف كنيد
دامبل انساني گوشت تلخ است خودم امتحانش كردم هنوز مزه ش زير زبونمه

6-عشق چيست؟و چه كاربردي دارد!
عشق تو گاز گرفتن يه بچه ي معصومه
كاربردشم اينه كه خيلي حال ميكني... اونم گرگينه ميشه


7-به چه كساني بي اعتماد هستيد:
من به هيچكس جز دندونام

8-گندزاده ها را چگونه مبينيد؟
به سختي مي بينم چون چشام يكم ضعيفه در كل من چيزي رو نميبنم ميجشم


9-اگر ارباب لرد ولدمورت دستوري دهد كه به ضرر شخص شما باشد..اجابت ميكنيد؟
اگه بذاره گازش بگيرم با كمال ميل اگه نذاره گازش بگيرم اجابت ميكنم


وقتي به دنيا مي آيم:سياهم
وقتي بزرگ مي شوم:سياهم
وقتي مريض مي شوم:سياهم
ولي تو
وقتي به دنيا مي آيي:صورتي هستي
وقتي بزرگ مي شوي:سفيد
وقتي مري


Re: خادمان لرد سياه به هم مي پيوندند(در خواست براي عضويت در باند مرگخواران)
پیام زده شده در: ۲:۳۶ جمعه ۲۳ تیر ۱۳۸۵
#88

کاترین بلold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۱۷ چهارشنبه ۱۶ آذر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱:۵۲ چهارشنبه ۳ تیر ۱۳۹۴
از ناکجا آباد
گروه:
کاربران عضو
پیام: 400
آفلاین
1-نام و نام خانوادگی:کاترین بل
2-نام گروه در هاگوارتز:گریفیندور
3-سابقه ی کاربا جادوی سیاه(از طفولیت تا بزرگ سالی)توضیح دهید(داستانی لطفا)
من از پنج سالگی به جادوی سیاه علاقه مند شدم.من برای اولین بار توانستم بااستفاده از چوب دستی مادرم برادر بزرگ خودم رو که دائم به اذیت کردن من می پرداخت سرو ته کنم.با قیافه ی ملتمسانه ی برادرم رضایتی از ته دل بدست آوردم.از آن به بعد هر وقت اون می خواست منو اذیت کنه به یاد تجربه ی تلخش می افتاد و سکوت می کرد.این همیشه منو راضی نگه می داشت(چون برادرم یک مشنگ بود)من در 9سالگی با خوندن چند تا طلسم مخفیانه توانستم هم سن و سال هام رو زجر بدم و از این بابت لذت می بردم.تا این که به هاگوارتز آمدم و توانستم نمرات قابل توجهی در درس جادوی سیاه بگیرمو رفته رفته علاقه ام به جادوی سیاه تشدید یافت.تا این که دیگه زندگی ام وابسته به جادوی سیاه شد.
4-طلسم های نابخشودنی را بلدید یا که خیر...
نه متاسفانه به غیر از یکی دوتا زیاد بلد نیستم ولی مشتاقانه حاضر به یادگیری ام.
5-دامبلدور را در یک جمله تعریف کنید:
پیرمردی که یه پاش لب گور و مثل بختک افتاده روی هاگوارتز.(بیاین بلندش کنیم.
6-عشق چیست و چه کاربردی دارد؟
عشق یعنی کاکا!!!!!!!!!!!کاربرد خاصی نداره نیست من تا حالا عاشق نشدم.(اصلا)!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
7-به چه کسانی بی اعتماد هستید؟
اسنیپ.چون واقعا نمی دونم کدوم طرفیه!(نمی دونم بده نمی دونم خوبی؟)
8-گندزاده ها رو چگونه می بینید؟
یه مشت ... که دور هم جمع شدن(البته با اثتسنائ اربابم لرد سیاه از ایشون فاکتر بگیرین!)
9-اگر ارباب لرد ولدمورت دستوری بده که به ضرر شخص شما باشه اجابت می کنین؟حتی اگه در این صورت ممکن باشد از بین بروید:
آره من هر دستوری که لرد سیاه بدن اظاعت می کنم.خطرکردن تفریح منه!من دربست در اختیار اربابم هستم.خطر جزوی از زندگیه حتی اگه به قیمت جون آدم تموم شه.


حتی در مرگ،کاش پیروز باشی!
تصویر کوچک شده


Re: خادمان لرد سياه به هم مي پيوندند(در خواست براي عضويت در باند مرگخواران)
پیام زده شده در: ۱۵:۲۷ پنجشنبه ۲۲ تیر ۱۳۸۵
#87

سرژ تانکیان old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۴۹ جمعه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۰:۰۹ یکشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۶
گروه:
کاربران عضو
پیام: 526
آفلاین
-نام و نام خانوادگي:سرژ و تانكيان


2-نام گروه در هاگوارتز:پيف پاف سايت ، هافلپاف


3- سابقه كار با جادوي سياه:
وقتي نه ما در شكم مادرم زنداني بودم ديگه طاقت نياوردم و با افسون جريوس مكزيمم راه را به بيرون باز كردم ، يادت ميايد ارباب؟ شنيده بودي كه كسي با مشخصات من متولد ميشود و با دوستانش حذب ميزند ؟ شما آمده بوديد آنجا تا مرا بكشيد ولي طلسم اوداكداوراي شما با جانفشاني مادرم بر من اثر نكرد و فقط باعث شد من ريش در بيارم!!

4-طلسمهاي نابخشودني را بلد هستيد؟
من يك بار از پنجره اتاقم به اتاق همسايه روبروي نگاه كردم كه يك ساحره بود توش ، احساس غريبي مرا در بر گرفت و احساس كردم طلسم شدم...آيا اين حركت جز حركات نابخشدوني بود؟طلسمش چطور؟ اگر دو كيلومتر از هر طرف ساحره اي نباشد ، ميتوان تيمم كرد؟

5-دامبلدور را در يك جمله تعريف كنيد
بنده دامبلدور را در فيلم «معصوميت از دست رفته» تعريف كردم و آن را به شما تقديم ميكنم!!

6-عشق چيست؟و چه كاربردي دارد!

عشق مخفف:
ع: عقيم
ش:شفت
ق:قلقلك
يعني عاشق ، شفتي است كه با يك قلقلك، عقيم ميشود!!

7-به چه كساني بي اعتماد هستيد:
من به سرژيا اعتماد دارم و ميدانم كه تا اخر عمر به من خيانت نخواهد كرد!!

8-گندزاده ها را چگونه مبينيد؟


9-اگر ارباب لرد ولدمورت دستوري دهد كه به ضرر شخص شما باشد..اجابت ميكنيد؟حتي اگه در اين دستور ممكن باشد از بين برويد؟

يك خال ريشم براي من با ارزش تر از 12 جان خودم هست ، ودقت كنيد من براي رشد موي اربابم 7 خال از ريشم را كندم!! پس ميدهد:

من براي اربابم 84 بار جان خواهم داد



Re: خادمان لرد سياه به هم مي پيوندند(در خواست براي عضويت در باند مرگخواران)
پیام زده شده در: ۱۲:۰۸ پنجشنبه ۲۲ تیر ۱۳۸۵
#86

سوسک


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۴۲ پنجشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۲:۴۰ پنجشنبه ۲ شهریور ۱۳۹۱
از چاه فاضلاب
گروه:
کاربران عضو
پیام: 93
آفلاین
1-نام و نام خانوادگي: قرچ الله سوسك

2-نام گروه در هاگوارتز: زبونم لال، زبونم لال، اصغر بميره، گريفندور! اما به جون ارباب قول ميدم ترك كنم!

3- سابقه كار با جادوي سياه:
ولله من هم جادو مي كنم! هم سياه مي كنم! هم جادو ميكنم كه سياه بكنم!
بعله ديگه به انواع و اقسام هم جادو مي كنم هم سياه مي كنم! البته فكر بد نكنين يك وقتي! من با سياه ها هيچ كاري ندارم! قسم مي خورم تو عمرم كاري شون نكردم!

4-طلسمهاي نابخشودني را بلد هستيد؟
بعله! يك بار طلسم كچليوس رو روي بابام رفتم هيچ وقت منو نبخشيد ديگه!

5-دامبلدور را در يك جمله تعريف كنيد!
كور و كچل! / بوق بوق! / خنگ و خرفت! / بوق بوق!
ملنگ پلنگ! / بوق بوق! / بشين و بزن! / بوق بوق!
كي رو بزنم؟ / بوق بوق! / دامبلو ديگه! / بوق بوق!
اگه نزنم؟ / بوق بوق! / خودم مي زنم! / بوق بوق!
يك لحظه طبع هنري ام گرفت! پيرمرد كور و كچل، خنگ و خرفت، ملنگ و پلنگ! بوق بوق!

6- عشق چيست؟ و چه كاربردي دارد!
عشق بيان جمله هاي «بريم بغل بغل عزيزم» ، «بريم تنفس مصنوعي عزيزم» و «بريم يه جاي خوب عزيزم» در يك كلمه است!
كاربردش هم كه مشخصه ديگه! وقتي مي خواي با يك نفر بري «بغل بغل» ، «تنفس مصنوعي» و «يه جاي خوب» به طرف ميگي اون هم تو سه سوت خر ميشه! يعني ببخشيد! چيز ميشه... خام ميشه! آره قربونش!

7- به چه كساني بي اعتماد هستيد:
- حميد

8- گندزاده ها را چگونه مي بينيد؟
به سختي!

9- اگر ارباب لرد ولدمورت دستوري دهد كه به ضرر شخص شما باشد اجابت ميكنيد؟ حتي اگه در اين دستور ممكن باشد از بين برويد؟
نه جون دادا! همونجا با لگد مي زنم فكش رو ميارم پايين... يعني چيزه... غلط بكنم اگه نكنم! جانم فداي رهبر!
اي ولدي آزاده! / آماده ايم آماده!
ما اهل محفل نيستيم! / ولدي تنها بماند!
و از همين چيزها ديگه!


پس از هجده سال حبس به سبب ارتکاب جرائم جنسی، به میان شما بازگشته‌ام...


Re: خادمان لرد سياه به هم مي پيوندند(در خواست براي عضويت در باند مرگخواران)
پیام زده شده در: ۲:۴۱ پنجشنبه ۲۲ تیر ۱۳۸۵
#85

ماروولو گانتold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۵۵ سه شنبه ۱۳ تیر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۷:۵۴ چهارشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۸۵
از تالار اسلیترین
گروه:
کاربران عضو
پیام: 9
آفلاین
1 - نام و نام خانوادگي: ماروولو گانت

2 - نام گروه در هاگوارتز: اسلیترین

3 - سابقه كار با جادوي سياه(از طفوليت تا بزرگسالي))..توضيح دهيد(داستاني لطفا (
توی خانواده ی سیاهی متولد شده بودم که همگی از دم جادوگر سیاه بودن . یادمه هر وقت عَموم رو میدیدم ، فرار می کردم ، آخه یک کاری با من کرده بود که همیشه می ترسیدم ازش .... !
سال ها گذشت . پدرم مرد ، مادر غصه می خورد تو خونه و دق دلیش رو سر بچه های همسایه خالی می کرد . طوری که تا دو ماه بعد از مرگ بابام ، هیچ بچه ای توی محله مون نموند و من کلی غصه دار شدم !
یک روز از خونه بیرون زدم و رفتم به سمت جنگلی که همیشه سرد بود و تاریک . اهالی ده می گفتند که این جا طلسم شده و هر کس رفته دیگه برنگشته . کسی جرات نداشت به اون نزدیک بشه .
خواست داخل اونجا بشم که یهویی یک ساحره از پشت سرم گفت :
- آقا شما این جا چی کار می کنین ؟
خلاصه برگشتم و دیدمش و عروسی کردیم و دو تا بچه هم ازش یادگاری برام موند!!
زنم که مرد ، تنها شدم و با این دو تا تنها موندم . یک سری اتفاقات خانوادگی افتاد و من و پسرم ، موفین ، رفتیم آزکابان ! البته رفته بودیم حال و هوایی عوض کنیما !
وقتی برگشتم دیدم دخترم ، مروپ ، با اون ماگل داخل ده فرار کرده و رفته ! کلی نفرینش کردم ! خلاصه روزی از روزها ، پسری از در خونه مون وارد شد و دیدم که چه قدر شبیه تام ریدل ، همون ماگل فراریه . ولی اون اومد و دست انداخت گردن من و گفت : بابابزرگ !
با چنان مهر و عاطفه ای این رو گفت که مهرش به دلم نشست و اصلا مریدش شدم !
فهمیدم که نوه ی من عجب جادوگر بزرگی شده و تصمیم گرفتم که مرگ خوار اون بشم . این داستان در آینده ادامه دارد !


4 - طلسمهاي نابخشودني را بلد هستيد؟يا كه خير((اگه بلد هم نباشيد شخصا به همتون ياد خواهم داد پس نگران جواب به اين سئوال نباشيد((

کمی تا حدودی بلدم ! البته نه همه شون رو ! فقط آواداکداورا رو بلدم و خیلی استفاده می کنم ازش .


5 - دامبلدور را در يك جمله تعريف كنيد!
پیر مردی بیکار و علاف که از اوج بی کاری محفل راه میندازه که لرد رو شکست بده ! کور خونده !


6 - عشق چيست؟و چه كاربردي دارد!

عشق چیز بدی است که فقط سفید ها به آن دچار میشوند . البته دامبلدور بسیار عاشق پیشه بوده و این خودش عاملی است که اعضای محفل را به عاشقی وا می دارد . بالاخره هر کس از رئیسش یاد میگیره !!!!


7 - به چه كساني بي اعتماد هستيد:

تمامی محفلی ها ، ارتش سفید ، مرگ خواران خائن و خائنین به اصل و نسب ها !


8 - گندزاده ها را چگونه مبينيد؟

تا جایی که امکان دارد ، دوست دارم گند زاده ها را نبینم !! کلا در ذهن من گندزاده ها اصلا جایی ندارند و به آن ها فکر نمی کنم !!!

9 - اگر ارباب لرد ولدمورت دستوري دهد كه به ضرر شخص شما باشد..اجابت ميكنيد؟حتي اگه در اين دستور ممكن باشد از بين برويد؟

ای قربونش برم ! نوه ی خودمه ! پس چی ؟ همه کار واسه ش می کنم ! هر کاری بگه ، حتما صلاح هستش و من انجام میدم !!!


در زندگی زخمهایی وجود داره که مثل خوره روح آدم رو می خوره و می تراشه


Re: خادمان لرد سياه به هم مي پيوندند(در خواست براي عضويت در باند مرگخواران)
پیام زده شده در: ۱:۴۷ پنجشنبه ۲۲ تیر ۱۳۸۵
#84

ایگور کارکاروفold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۳ شنبه ۱ بهمن ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۸:۰۶ دوشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۲
از اتاق خون محفل
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 3113
آفلاین
نام:ایگور کارکاروف

نام گروه در هاگوارتز:اسلیترین
سابقه كار با جادوي سياه(از طفوليت تا بزرگسالي))..توضيح دهيد(داستاني لطفا):از بچگی علاقه زیادی به اذیت و ازار مشنگ زاده ها داشتم.تا کسی به نام لرد رو شناختم که با من همگروه در هاگوارتز بود.بعد ها این شخص به من اموزش کامل جادوی سیاه رو یا داد.تا بالاخره من توانستم عضو مرگ خوران بشم.

طلسمهاي نابخشودني را بلد هستيد؟يا كه خير((اگه بلد هم نباشيد شخصا به همتون ياد خواهم داد پس نگران جواب به اين سئوال نباشيد))
بله من معلم درس این طلسم ها در تالار خصوصی هستم.میتونید بیایید و ببینید.

دامبلدور را در يك جمله تعريف كنيد
دامبل سایت:زاخاروف لوووس
دامبل کتاب:تازه فهمیدم که که البوس همون لرد هست و برای سرکار گذاشتن ما اینا رو سر هم کردند.

عشق چيست؟
این سوال بسی مشکوک هست و من به سوالات مشکوک جواب نمیدم.ولی فقط به خاطر شما.
به دام افتادن معنی اصلی عشق
گندزاده ها را چگونه مبينيد؟من اصلا گند زاده ها رو نمیبینم

اگر ارباب لرد ولدمورت دستوري دهد كه به ضرر شخص شما باشد..اجابت ميكنيد؟من بابام بهم یک چیزی بگه که به ضررم باشه اجرا نمیکنم چه برسه به ارباب

لرد:
ایگور:
لرد:
ایگور پشت سر ارباب:


بعضی اوقات نیاز به تغییر هست . برای همین شناسه بعدی منتقل شدم !

شناسه هایی که باهاشون در جادوگران فعالیت داشتم :

1-آلبوس دامبلدور
2-مرلین



Re: خادمان لرد سياه به هم مي پيوندند(در خواست براي عضويت در باند مرگخواران)
پیام زده شده در: ۲۲:۵۷ چهارشنبه ۲۱ تیر ۱۳۸۵
#83

آبرفورث دامبلدور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۳۰ شنبه ۱۰ تیر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۹:۲۶ یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹
گروه:
کاربران عضو
پیام: 805
آفلاین
((لرد سياه سلامت باشد))

1-نام و نام خانوادگي:آمايكيوس گريفيندور

2-نام گروه در هاگوارتز: گريفيندور


3- سابقه كار با جادوي سياه(از طفوليت تا بزرگسالي))..توضيح دهيد(داستاني لطفا)
من در مدرسه هميشه سعي مي كردم جادوي سياه ياد بگيرم ولي كسي نبود كه به من ياد بده پس من رفتم پيش چند نفر از دوستامو با هم به يادگيري و اختراع انواع جادوي سياه و اونارو تست هم مي كرديم ولي روي حيوانات و جانوران و بيشترش هم جواب ميداد

4-طلسمهاي نابخشودني را بلد هستيد؟يا كه خير((اگه بلد هم نباشيد شخصا به همتون ياد خواهم داد پس نگران جواب به اين سئوال نباشيد)) بله توضيح قبلي مشخص مي كنه


5-دامبلدور را در يك جمله تعريف كنيد! ببينيد من نمي تونم بگم جادوگر قدرتمندي نيست ولي در عين حال من به جادوي سياه علاقه بيشتري دارم پس دامبلدور كنار ميره و اون يك جمله
( جادوگري قدرتمند كه آخرشه و وقته راحت شدن از دستشه )

6-عشق چيست؟و چه كاربردي دارد!من اينو نمي تونم انكار كنم كه عشق از عناصر اصلي زندگي و اگر من به شما ( لرد سياه )
عشق نداشتم در خواست نمي دادم
7-به چه كساني بي اعتماد هستيد:من ذهن جوي خوبي هستم و مي فهمم طرفم كيه و همچنين سوالتون واضح نيست

8-گندزاده ها را چگونه مبينيد؟آدمايي كه اصل و نصب ندارن و ورودشون به جامعه ي جادوگري باعث ننگ ماست

9-اگر ارباب لرد ولدمورت دستوري دهد كه به ضرر شخص شما باشد..اجابت ميكنيد؟حتي اگه در اين دستور ممكن باشد از بين برويد؟ بله جانم فداي مقتدر ترين جادوگر تمام اعصار


seems it never ends... the magic of the wizards :)


Re: خادمان لرد سياه به هم مي پيوندند(در خواست براي عضويت در باند مرگخواران)
پیام زده شده در: ۲۲:۵۶ چهارشنبه ۲۱ تیر ۱۳۸۵
#82

مك بون پشمالو


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۳:۳۰ پنجشنبه ۱۱ دی ۱۳۴۸
آخرین ورود:
۱۳:۱۳ سه شنبه ۱۴ مهر ۱۳۸۸
از پيش چو !
گروه:
کاربران عضو
پیام: 198
آفلاین
- نام و نام خانوادگي: مك بون پشمالو !


2- نام گروه در هاگوارتز: ريون كلا !

3- سابقه كار با جادوي سياه(از طفوليت تا بزرگسالي))..توضيح دهيد(داستاني لطفا):

در دوران طفوليت و كودوكي و نوجواني و ميانسالي سفيد بودم ... ولي حالا كه تجربه ام بيشتر شده فهميدم سياه يعني زندگي !
واقعا چرا يه عده اي سياه رو رنگ غم مي دونن .... مگه رنگ پر پرستوي عشق * رو نديدن !!
در ضمن من از بچگي به يه كارگردان علاقه داشتم ... اسمش الان يادم نيست ... ولي يه فيلم اكشن هنگ كنگي داشت به اسم مورتال كمبات !! ... واي چرا هر چي فكر مي كنم اسمش يادم نمياد !
عشق = چند خط پايين تر ميگم يعني چي !



4- طلسمهاي نابخشودني را بلد هستيد؟يا كه خير((اگه بلد هم نباشيد شخصا به همتون ياد خواهم داد پس نگران جواب به اين سئوال نباشيد))
بلد باشم يا نباشم مهم نيست چون من به اون كارگردان معروف خيلي علاقه دارم !!



5- دامبلدور را در يك جمله تعريف كنيد!
آقا موشه شير كاكائوشو بخوره ... اي واي حالا چيكار كنم .... اما ..... هورا ... حالا آقا موشه مث روز اولشه !!
آقا موشه استعاره از دامبلدور !!
اي واي چكار كنم : جمله دامبلدور بعد از شكست از سياهان !
تيكه هاي آخر حاصل توهمات نويسنده اس !!
بهتره عوضش كنيم !!
آقا موشه شير كاكائوشو بخوره ... اي واي حالا چيكار كنم ... اما ... نه ديگه درس نميشه... آقا موشه مرد !!!!
( احتمالا شير كاكائو دامبل مسموم بوده !! )




6-عشق چيست؟و چه كاربردي دارد!
عشق يعني عدالت – شهامت و قدرت ... پس عشق يعني ولدمورت !

7-به چه كساني بي اعتماد هستيد:
من به همه اعتماد دارم .. مخصوصا به اون كارگردان معروفه !


8- گندزاده ها را چگونه مبينيد؟
اول چشامو باز مي كنم ... بعد سرمو بلند مي كنم ... دورو برم رو نگاه مي كنم !

9-اگر ارباب لرد ولدمورت دستوري دهد كه به ضرر شخص شما باشد..اجابت ميكنيد؟حتي اگه در اين دستور ممكن باشد از بين برويد؟
نه ... يه جوري دستورش رو اجرا مي كنم كه نه من ضرري رو متحمل شم نه اون نه اون كارگردان معروفه !!



پويان جان سوال و جواب مال عضو گيري حذبه !!!
مرگخوارا بايد باكلاس تر عضو شن !


ویرایش شده توسط مك بون پشمالو در تاریخ ۱۳۸۵/۴/۲۲ ۱۴:۱۸:۵۳
ویرایش شده توسط مك بون پشمالو در تاریخ ۱۳۸۵/۴/۲۲ ۱۴:۲۱:۳۹


تصویر کوچک شده

رون ويزلي !
___________________


Re: خادمان لرد سياه به هم مي پيوندند(در خواست براي عضويت در باند مرگخواران)
پیام زده شده در: ۱۸:۲۹ چهارشنبه ۲۱ تیر ۱۳۸۵
#81

رولاندا


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۴۴ دوشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۸:۲۶ شنبه ۲۵ آذر ۱۳۸۵
از یه جای گمنام توی سازمان جاسوسی TMM(تاریکی مطلق مرگ)
گروه:
کاربران عضو
پیام: 32
آفلاین
-نام و نام خانوادگي:رولا ندا هوچ


2-نام گروه در هاگوارتز:گریفندور


3- سابقه كار با جادوي سياه(از طفوليت تا بزرگسالي))..توضيح دهيد(داستاني لطفا) من از همان کودکی به کارهای سیاه و بدو..
کلا به جادوی سیاه علاقه داشتم. به گزارش از مادر مادربزرگم اولین رفتار سیاه من(!) در وقتی که دو ماه ودو روز و دوساعت داشتم انجام گرفت. من در هین خواب (خوابگردی) دست مادرم را به شدت مجروح کردم.(دندان) دوران کودکی من به طرز وحشتناکی سپری شد .به طوری که بروبچ بهم لقب شیطان دادند.وقت من با اذیت کردن همسایه ها پدر ومادر ترساندن وکتک زدن بقیه و.... سپری میشد. در نوجوانی ودر هاگوارتز 300 بار توسط مک گوناگل و550 بار توسط فلیچ (ونوریس) به جرم امتحان کردن ورد های بد (!) بر روی دانش اموزان ومعجون های غیر مجاز واذیت کردن معلم ها به طور وحشتناکی وتهدیدو... دستگیرو مجازات شدم .(نصف پروونده های قلعه مال من است نه جیمز!)
در بزرگسالی با کشتن بعضی از خواستگار ها کارنامه خود را کامل کردم. (محل جسد ها در یکی گنجه های دامبلدور) اکنون هم با شکنجهی شو هرم وپدر و مادرش تجدید قوا میکنم( )
4-طلسمهاي نابخشودني را بلد هستيد؟يا كه خير((اگه بلد هم نباشيد شخصا به همتون ياد خواهم داد پس نگران جواب به اين سئوال نباشيد))
کمی تابیش

5-دامبلدور را در يك جمله تعريف كنيد! یک دسته موی دوست دختر دار

6-عشق چيست؟و چه كاربردي دارد! کلمه ایست برای فریب افراد واستفاده از انها

7-به چه كساني بي اعتماد هستيد:به همه به جز مرگخوار ها ولرد سیاه

8-گندزاده ها را چگونه مبينيد؟ وسیله های بازی برای اذیت وبازی که محتاج توجه(کتک) هستند که بعضی وقتها پرو میشوند


9-اگر ارباب لرد ولدمورت دستوري دهد كه به ضرر شخص شما باشد..اجابت ميكنيد؟حتي اگه در اين دستور ممكن باشد از بين برويد؟
ولدی جون(ببخشید ارباب) مهتر است وهدفشان یامن؟ خب ارباب


ما ارباب ها هستیم ما برده ها هستیم ما همه جا هستیم


Re: خادمان لرد سياه به هم مي پيوندند(در خواست براي عضويت در باند مرگخواران)
پیام زده شده در: ۱۷:۱۷ چهارشنبه ۲۱ تیر ۱۳۸۵
#80

زاخاریاس اسمیتold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۰۹ پنجشنبه ۱۵ تیر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۳:۰۱ جمعه ۱۷ شهریور ۱۳۸۵
از اون بالا دختر میایَ !
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 106
آفلاین
به اسم سیاهی ، این تاپیک برای عضو گیری دوبازه باز می شود .

متقاضیان ، باید فرم درخواست زیر را پر کرده و منتظر دستورات ارباب لرد ولدمورت کبیر باشند . کوتاهی در انجام دستورات ، عواقب بدی به همراه داره.... فراموش نکنید !


فرم درخواست مرگخواري!

1-نام و نام خانوادگي:


2-نام گروه در هاگوارتز:


3- سابقه كار با جادوي سياه(از طفوليت تا بزرگسالي))..توضيح دهيد(داستاني لطفا)


4-طلسمهاي نابخشودني را بلد هستيد؟يا كه خير((اگه بلد هم نباشيد شخصا به همتون ياد خواهم داد پس نگران جواب به اين سئوال نباشيد))


5-دامبلدور را در يك جمله تعريف كنيد!

6-عشق چيست؟و چه كاربردي دارد!

7-به چه كساني بي اعتماد هستيد:

8-گندزاده ها را چگونه مبينيد؟


9-اگر ارباب لرد ولدمورت دستوري دهد كه به ضرر شخص شما باشد..اجابت ميكنيد؟حتي اگه در اين دستور ممكن باشد از بين برويد؟


دوستان ِ دوستدار ِ سیاهی ! بشتابید و پست بزنید ! وقت اندکی است !

مدت ثبت نام ، با پست ارباب لرد ولدمورت کبیر به پایان می رسد .

زاخاریاس اسمیت








شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.