در حال دیدن این عنوان:
1 کاربر مهمان
عضو شده از:
۱۳:۱۱ شنبه ۱۰ بهمن ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۹:۱۱ پنجشنبه ۵ شهریور ۱۳۸۸
گروه:
کاربران عضو
به نظر من اون دری که در سازمان اسرار و همیشه قفل یه روزی باز میشه توسط هری
چون دامبلدور اشاره میکنه در این اتاق نیروی وجود داره که در تو به مقدار فراوانی یافت میشه ( تریپ راز بقایی بخونید)
هری اومد همین در با چاقوی سیریوس باز کنه که چاقوش ذوب شد به نظر شما محتوا اتاق چیه و چرا در وجود هری به شدت یافت میشه و در ولدمورت اصلا یافت نمیشه از تمام نیرو ها هم قوی تره
ویرایش شده توسط ایلیدان استروم ریج در تاریخ ۱۳۸۳/۱۲/۱۶ ۷:۰۹:۲۹
مانده از شب هاي دورادور، بر مسير خامش جنگل، سنگينچيني از اجاقي
عضو شده از:
۲۲:۲۸ یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۲۲:۲۰:۵۴ یکشنبه ۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
از شیون آوارگان
گروه:
کاربران عضو
من فکر ميکنم دست آخر ولدمورت ميفهمه که نويلی هم در کاره و با خودش ميگه کشتن نويل ساده تره اون نويلو ميکشه اما هری قبل از اينکه ولدمورت قدرتشو کامل کنه در رو باز ميکنه و قدرتشو پس ميگيره و اونوقت يه دوئل داش مشتی هم بينهری و ولدمورت دو قدرت برتر جهان جادوگری
هرگز نمیتوانی از کسی که تو را رقیب خود نمیداند ببری
عضو شده از:
۱۳:۱۱ شنبه ۱۰ بهمن ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۹:۱۱ پنجشنبه ۵ شهریور ۱۳۸۸
گروه:
کاربران عضو
دارک:والا من فکر می کنم تابلو بازار اونجا قدرت عشق مخفی شده
لرد:منم همینو گفتم ( یعنی دامبلدور همینو گفت)
دارک:ولدمورت فکر می کنه هیچ چیز بالاتر از مرگ نیست
لرد:موافقم
دارک:نویلم بیخوده بابا فک نمی کنم با کشتن نویل قدرتی به دست بیاره
لرد: چه قدر با هم موافقیم
دارک: در ضمن خیلی مسخرس اگه بگه چون هری رو انتخاب کردم با نویل کاری ندارم!
لرد:نگرفتی منظور منو منظورم این بود که هدف اصلی میشه هری نه نویل ولدمورت راه نمیفته دنبالش بکشتش مگر اینکه جلوی روش باشه حالا گرفتی منظورمو؟؟؟؟
مانده از شب هاي دورادور، بر مسير خامش جنگل، سنگينچيني از اجاقي
عضو شده از:
۲۲:۲۴ شنبه ۱۳ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۹:۵۷ چهارشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۵
از پریوت درایو - شماره 4
گروه:
کاربران عضو
طبق معمول اینجا رو هم ندیده بودم
از پیشگویی که بگذریم بهتره
ولی در مورد اون اتاق به این هم فکر کنید که رولینگ شاید خواسته باشه ذهن ها رو از واقعیت منحرف کنه و اون اتاق رو نیروی عشق نشون داده باشه
Sunny, yesterday my life was filled with rain.
Sunny, you smiled at me and really eased the pain.
The dark days are gone, and the bright days are here,
My sunny one shines so sincere.
Sunny one so true, i love you.
Sunny, thank you for the sunshine bouquet.
Sunny, thank you for the love you brought my way.
You gave to me your all and all.
Now i feel ten feet tall.
Sunny one so true, i love you.
Sunny, thank you for the truth you let me see.
Sunny, thank you for the facts from a to c.
My life was torn like a windblown sand,
And the rock was formed when you held my hand.
Sunny one so true, i love you.
عضو شده از:
۱۳:۱۱ شنبه ۱۰ بهمن ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۹:۱۱ پنجشنبه ۵ شهریور ۱۳۸۸
گروه:
کاربران عضو
دور از ذهن نیست رولینگ بخواد ما رو بپیچونه چون قبلا هم از این کار ها زیاد کرده
مانده از شب هاي دورادور، بر مسير خامش جنگل، سنگينچيني از اجاقي
عضو شده از:
۲۱:۵۰ یکشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱۵:۲۳ دوشنبه ۱۱ آبان ۱۳۸۸
از شب تاريك
گروه:
کاربران عضو
عزيزان دل برادر
كتابو كامل دوباره بخونيد بدن نظر بديد اون كسي كه باعث سقوط ارباب تاريكي مي شه ارباب تاريكي علامتي روي اون مي زاره اما بچه ها نفر سوم كي بوده 1 2نويل هري3!!؟هرميون
در مورد اتقم كه تابلوه عشق دوستي تيت خوبو از اين حرفاست
وقتي به دنيا مي آيم:سياهم
وقتي بزرگ مي شوم:سياهم
وقتي مريض مي شوم:سياهم
ولي تو
وقتي به دنيا مي آيي:صورتي هستي
وقتي بزرگ مي شوي:سفيد
وقتي مري
عضو شده از:
۱۳:۱۱ شنبه ۱۰ بهمن ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۹:۱۱ پنجشنبه ۵ شهریور ۱۳۸۸
گروه:
کاربران عضو
نقل قول:
snuffles نوشت
عزيزان دل برادر
كتابو كامل دوباره بخونيد بدن نظر بديد اون كسي كه باعث سقوط ارباب تاريكي مي شه ارباب تاريكي علامتي روي اون مي زاره اما بچه ها نفر سوم كي بوده 1 2نويل هري3!!؟هرميون
در مورد اتقم كه تابلوه عشق دوستي تيت خوبو از اين حرفاست
من نفهمیدم چی گفته اگه
بدن = بعدا
مي زاره = میذاره
تيت خوبو =نیت خوب
1- هری
2- نویل
3-هرمیون تو اتاقه تابلو عشق صفا دوستی محبت
والا من چیزی نفهمیدم از این حرف ها
فقط من کتاب انقدر خوندم بدونم دو تا نفر تو اون ماه به دنیا اومدن پدر مادرشون از دست ولدمورت متواری نه سه نفر
مانده از شب هاي دورادور، بر مسير خامش جنگل، سنگينچيني از اجاقي
عضو شده از:
۲۲:۵۱ سه شنبه ۱۶ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱:۳۷ دوشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۱
از پیش دافای ارزشی
گروه:
کاربران عضو
ای آقا!
بابا چه تعصبی روی کتاب دارین×××!
خوب قبول کنین کم آورده دیگه! هر جا کم میاره می بنده به عشق! این پاترم که خیلی خوش شانسه! همه جا پارتی داره حتی توی این سایت هم پارتی داره!
!ASLAMIOUS Baby!
عضو شده از:
۱۳:۱۱ شنبه ۱۰ بهمن ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۹:۱۱ پنجشنبه ۵ شهریور ۱۳۸۸
گروه:
کاربران عضو
سلام
من با نظر دارک موافقم الکی الکی هری شد ضد ضربه ضذ اتش ضد غرق شدن ضد ظلم و هر چی ضد حالا فقط مادرش یه بار به جای این مرد دویست بار این نجات یافت
نه ؟؟
مانده از شب هاي دورادور، بر مسير خامش جنگل، سنگينچيني از اجاقي
شما می توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوانها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیامهای خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیامهای خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایلها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.