هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: نقد هالی ویزارد
پیام زده شده در: ۲۱:۱۳ پنجشنبه ۶ دی ۱۳۸۶
#18

سرژ تانکیان old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۴۹ جمعه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۰:۰۹ یکشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۶
گروه:
کاربران عضو
پیام: 526
آفلاین
اوه! چه بد شد! من پيام شخصي سوروس اسنيپ عزيز رو ديدم چند مدت پيش كه گفت چون كالين از سايت رفته من بيام فيلم هاي تحت داوريش رو داوري كنم كه ميخواستم اينكارو بكنم كه يادم رفت! گذشت و گذشت تا تازه يادم افتاد! جدا شرمنده از همه! من احساس گيجي مفرط ميكنم

خلاصه اونهاي كه خيال كردند داوري داوري داوري در كار در كار در كار نيست بدونن كه داوري داوري داوري در كار در كار در كار هست الان!

فنگ شكايت ميكند! اثري از ايگور كاركاروف دو هزار و ششصد و سي و دو پسته(جدا اينقدر پست زدي؟ يعني جدي جدي اينهمه پست زدي؟ايول بابا )

فرياد يك منتقد سرگردان: من نگرفتم اين چي بود و چي شد و شايد چي خواهد شد؟!
يك فيلم خيلي كوتاه با هدف نشون دادن قدرت سياه ها يا به عبارت ديگر« ما خيلي خفنيم» و « هركي با ما در بيوفته پدرشو در مياريم»
خب اين چيز خيلي بدي نيست يعني ميشه تحمل كرد اما به شرطي كه فيلمه خوش ساخت باشه!
شخصيت پردازي و و پرداختي كه در كار نبود! ايده داستان هم كهنه و تكراري بود، همين ايده تكراري هم در قالب تكراري پست هاي تاپيك دادگاه شماره 10 بود!
درونمايه؟!
ساختار فني هم كه فيلم به سرعت شروع شد و به سرعت تموم شد يك نتيجه اخلاقي تو مايه هاي«از ما بترسيد...موهاهاها» هم آخرش زده شد و تيتراژي هم كه در كار نبود و ....
اين پست اگر در جادوگر تيوي يا دادگاه شماره 10 زده ميشد خيلي بهتر بود!

1-محتوا و درون مايه:20
2- هدف فيلم:30
3- پرداخت به داستان:30
4- شخصيت پردازي:20
5- ايده( سوژه ) و خلاقيت:30
6-ساختار فني:30
7 امتياز آزاد: ....
امتياز كل:160



پرواز خاطره ها اثري از زنده ياد آرشام!


متاسفانه اين فيلم نبود و كلا جاي نوشته هاي به سبك« كوير لم يرزع»ي توي هالي ويزارد نيست!
البته بعضي جاها شبيه به فيلم هست اما تاثيرش كمه!
والا من نميدونم با يك نوشته به اصطلاح سمبليك خارج از قالب هالي ويزارد چي كار كنم؟! يعني چجوري امتياز بدم
محتوا و درون مايه‌اش خوب اما تكراري بود! يعني يك موضوع تكراري توي جادوگران دوباره نوشته شده اما خب با يك شيوه ديگه!
فيلم هدف مشخصي داشت و به قول اسكي هدفش رو هم بيان كرد!
پرداخت داستان هم كه بايد بگم كلا اين «فيلم» نبود!
سوژه هم سوژه نحوه برخوردي بود يعني نويسنده حرفي كه ممكنه توي نحوه برخورد گفته بشه رو آورد توي فيلم كه البته چيز خيلي بدي نيست! اما اي كاش فيلمي بود و روش بيشتر كار ميشد!
به نظر من اگر اون تيكه اي كه سانسور شده بود رو ور ميداشت فيلم خيلي بهتر ميشد!ميشه گفت نقطه ضعف فيلم بعد از «فيلم نبودن» همين تيكه سانسور شده هست! يه جوراي انگار نويسنده خواست بگه:

اوناي كه تاحالا نفهميدن منظور من چيه اين تيكه رو بخونن تا بفهمن منظورم سيناي نامرده
آخه تا يه جايي نويسنده خيلي سعي كرد با استعاره منظورش رو بگه بعد يهو سينا قنبري پريد وسط داستان بنزين ريخت پايين درخت!

البته خب ميون اين نقطه ضعف يهو يك نكته باحال هست اونم آوردن سيريوس و هدويگ در كنار همه كه يه جوراي تنها نكته جالب پست بود كه امتياز آزاد بهش ميدم
تيتراژ خاصي هم كه در كار نيست!


1-محتوا و درون مايه:50
2- هدف فيلم:50
3- پرداخت به داستان:40
4- شخصيت پردازي:40
5- ايده( سوژه ) و خلاقيت:60
6-ساختار فني:50
7 امتياز آزاد: 40

امتياز كل:330



منافع اثري از گراپ(لرد ولدمورت؟)

اوه ايول! شونصد امتياز! هزار امتياز بخاطر اون شعر آغازين! حد اقل يك تنوعي چيزي بين اين فيلمها بود!
هرچند شعر زياد خوبي نبود اما باز بهتر از هيچي بود!من نزديك بود ديگه جدا خوابم بگيره!
اين حد اقل يك «فيلم» هست! ايول...پرداخت خوبي هم داره!
حتي تيكه هاي كه در مورد نحوه مديريت سايت و هاگوارتز و اينا پرونده هم باحال بوده!
اصلا فيلم خوبي بود! يعني من از ديدنش تقريبا لذت بردم!
حرفهاي نحوه برخوردي رو خيلي خوب در قالب فيلم گنجوند طوري كه توي ذوق بيننده نميزنه! اين يعني يك نويسنده با تجربه!
من از حركت دوربين هم خوشم اومد! كلا خيلي دوربينه فضوليه و داخل شدن هاش خيلي كيف ميده!
فقط اون قسمت سانسور زد كارو خراب كرد! الان من نميدونم فيلم پايان داره؟ چي شد آخرش؟ همين؟
خب اين به نظرم نقطه ضعف هست!
در كل آفرين به گراپ!


1-محتوا و درون مايه:70
2- هدف فيلم:70
3- پرداخت به داستان:90
4- شخصيت پردازي:90
5- ايده( سوژه ) و خلاقيت:75
6-ساختار فني:90
7 امتياز آزاد: 100
امتياز كل:585


يك نكته: انگار اعضا براي پستشون وقت و انرژي كمي ميذارن!
يعني فقط سعي دارن يك حرفي كه تو دلشون مونده رو بگن و برن! اصلا انگار مهم نيست اينجا هالي ويزارده و بايد فيلم ساخت و فيلم يك سري قواعد داره و و و....
از پرداخت يا تيتراژ هاي جذاب كه اصلا خبري نيست!

نميدونم چرا امتياز هاي كه من دادم اينقدر پايين هستن! يا من خيلي سخت گيرم يا فيلم ها ضعيف بودن!
اگر نكات مثبت ديگري در اين فيلمها پيدا كرديد كه باعث بالا رفتن امتياز ميشه حتما به من پيام شخصي بزنيد مطمئنا تاثيرش ميدم!

با آرزوي بهبود وضعيت هالي ويزارد
سرژ



Re: داوری اسکار 2007-2008!
پیام زده شده در: ۱۷:۲۹ یکشنبه ۲۵ آذر ۱۳۸۶
#17

سوروس اسنیپold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۰۲ دوشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۵:۳۱ سه شنبه ۱۶ بهمن ۱۳۸۶
از اينا مي خواي؟!!!!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 115
آفلاین
راز سر به مهر به كارگرداني: تد ريموس لوپين(مالي ويزلي سابق)

فيلمي رو كه ما از تد ديديم يك فيلم بود در ژانر جدي كه در جاهايي كاملا نا به جا از طنز در اون استفاده شده بود كه فيلم رو از اين لحاظ دچار خدشه كرده بود و يك شكستگي در هماهنگي ظاهر كلي فيلم به وجود آورده بود. اولين مورد اين شكستگي در تيتراژ بود:
نقل قول:

با هنر مندی :
محمدرضا گلزار – هری پاتر**رضا کیانیان – پروفسور دامبلدور
مهناز افشار – جینی ویزلی**هدیه تهرانی – بلاتریکس لسترانژ
یونیکو – تک شاخ**سیمرغ شاهنامه – فاکس
ژاله علو – صدای آندرومیدا یونیکورنیکا

و ایرج نوذری در نفش لرد سیاه

نویسنده : مالی ویزلی
تهیه کننده : برادران شایسته :


در ژانر جدي فيلم به نظر من اصلا كار درستي نبود كه از اسم بازيگراي ايراني خودمون استفاده كردي. وقتي چشم آدم به اين چنين تيتراژي مي افته انتظار مقداري طنز رو داره اما به هيچ بر مي خوره!! مخصوصا با اين پارادوكس عجيبي كه درست كردي: ايرج نوذري در نقش لردولدمورت!!! حالا چه شباهتي بين اين دو بوده خدا داند؟! مشكل ديگه اي كه بهتر بود تصحيح مي شد نوشته هاي تيترواري بود كه به كار برده بودي . مي تونستي به جاي اونها از دو جمله ي توصيفي استفاده مي كردي .

هدف فيلمت به نظر من هدف خيلي خوبي بود اما بايد بيشتر نشون داده مي شد. اگه درست فهميده باشم هدف فيلم نشون دادن ضعف انسانها بود. اين كه حتي انساني مثل هري كه نسبتا خوبه مي تونه در يك زمان اشتباه فاحشي رو انجام بده كه اصلا مناسب اون نيست درست مثل كاري كه دامبلدور در 17 سالگي مرتكب اون شد و يا كاري كه جيمز در 15 سالگي مرتكب شد. فكر مي كنم به تصوير كشيدن اين چنين تراژدي اي كار زيبايي بوده اما اگه كمي بيشتر پشيموني هري نمايان مي شد يا تراژدي كمي بزرگ تر مي شد (مثلا هري خون تك شاخ رو مي خورد و سقط مي شد دل من خيلي خنك مي شد) هدفت نمايان تر مي شد و اينقدر احتياج به فكر كردن بيننده نداشت!!!

در پرداختن به داستان مشكلات بيشتر مي شدند، بايد قسمتهايي از داستان با قسمت هاي ديگر جاشون رو عوض مي كردي. بهتر بود قسمت هاي حذف شده رو بيان مي كردي ..مثلا اينكه هري چطور به اون كتاب رسيد البته اينها رو در قالب يك ديالوگ گفته بودي اما خيلي بهتر بود اگه به تصوير مي كشيدي يا اينكه نشون مي دادي جاسوس مورد نظر لرد كي بوده.. بايد داستان رو بيشتر شرح و تفضيل مي دادي مطمئنا جاي زيادي نمي گرفت..


در قسمت شخصيت پردازي ها ضعيف عمل كرده بودي و بهتر بگم امتيازي كه به اين بخش تعلق مي گيره رو بايد به شخصيت پردازي رولينگ بديم. با اينكه شخصيت هايي كه معرفي كردي بودي شخصيت هاي معرفه (‌شناس يا شناخته شده) اي بودند بايد حداقل يك يا دو جمله اونها رو وصف مي كردي دست كم مثل كاري كه براي دامبلدور در اول فيلم انجام دادي. حتي براي آندرومیدا یونیکورنیکا كه شخصيت جديد و ناشناسي بود هم ما شخصيت پردازي زيادي نمي بينيم فقط به ين جملات بسنه مي كني: نقل قول:
من در زمان خود بزرگترین رام کننده تک شاخ بودم. هیچ کس به اندازه من در مورد این موجودات فوق العاده تحقیق نکرد ولی هرگز کشفیات خود را در مورد خواص شاخ، خون و یال این موجودات جایی ثبت ننمودم زیرا نمی خواستم نسل این موجودات منقرض شود

فكر مي كنم روي توصيف شخصيت ها بايد كار مي شد.

خلاقيتت توي انتخاب سوژه خيلي خوب بود سوژه ي مناسبي رو انتخاب كرده بودي و به طرز رمز آلود اونو جلو برده بودي و تقريبا از عهده اش بيرون اومدي ..البته فقط توي لو ندادن سوژه ي اصلي و گرنه بقيه ي موارد رو آشكارا و بدون هيچ محافظه كاري اي فاش كردي و پروندشونو بستي مثل موضوع پيدا شدن دفترچه تو اتاق ضروريات.در كنار اين رمز آلود بودن كمي هم معني گرا بودي و به ضعف انسانها حتي انسانهاي خوب كه من قبلا بهش اشاره كردم به طور غير مستقيم اشاره كردي.. حرص و آز لرد ولدمورت رو در برابر تصاحب قدرت به تصوير كشيدي و ...

از لحاظ ساختار فني در بخش نگارشي مشكل عمده اي نداشتي از علائم به خوبي استفاده كردي بودي و پاراگراف بندي مناسبي داشتي .غلط املايي هم نداشتي. ساختار فني داستان رو هم كه به تفضيل بيان كرديم. حرف نزده اي تقريبا وجود نداره.


امتياز آزاد فيلمت به بخش رازونياز هري و جيني تعلق مي گيره.. هرچه قدر كه اين رازو نياز رو بيشتر توصيف مي كردي امتياز بيشتري بهت مي دادم..اصلا فقط رازو نياز رو تشريح مي كردي بهتر بود ..شوخي كردم اگه اين طوري بود مجبور به سانسور بوديم. من واقعا بهت تبريك مي گم براي يك عضو تازه وارد خيلي خوب بود فيلمت اين رو هم حتما تاثير مي دم.




محتوا و درون مايه: 50
هدف فيلم: 70
پرداخت داستان: 55
شخصيت پردازي: 40
ايده(سوژه) و خلاقيت: 60
ساختار فني: 50
امتياز آزاد:70

كل: : 395


عضو محفل ققنوس

چه چشمايي!!!!

[url=http://www.jadoogaran.org/userinfo.php?uid=11679]ادوارد بونز ! همون شناسه اي كه به خودش �


داوری اسکار 2007-2008!
پیام زده شده در: ۲۳:۵۸ چهارشنبه ۷ آذر ۱۳۸۶
#16

اسکاور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۱۶ پنجشنبه ۱۴ دی ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۸:۱۷ یکشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۹
از کارخانه ی دستمال سازی!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 387
آفلاین
انتخابات وزارت سحر و جادو به کارگردانی پرسی ویزلی

خب اگر بخوایم فیلم "انتخابات وزارت سحر و جادو" رو هم مثل دوتا فیلم قبلی در یک جمله معرفی کنیم، نمیتونیم!
این فیلم در عین هدف دار بودن مشکلات بسیاری رو داره که باعث میشه این فیلم از فیلم بودنِ خودش کاملاً دور بشه...به عبارت دیگر(!) اگه بخوایم این فیلم رو فقط یک پست در نظر بگیریم شاید پستِ خیلی خوبی از آب در بیاد اما هیچ وقت نمیتونه یک فیلمِ به معنای واقعی فیلم باشه...شاید بشه گفت که: به خاطر اینکه جایی برای نوشتن این سوژه ها و این "تیکه انداختن ها" و "سوژه های سایتی" وجود نداشت، به صورت فیلم نوشته شد و در این تاپیک زده شد!

اما ما سعی میکنیم به این مسئله توجه نکنیم و به هفت موردی که باید داوری بشه بپردازیم!

در مورد "محتوا و درون مایه" ی این فیلم ما میتونیم این فیلم رو از دو منظر متفاوت نگاه کنیم: 1-یک داستان 2-یک دستگاه تیکه انداز!!
محتوا و درون مایه ی این فیلم همون طور که مشخصه با "هدف فیلم" کاملاً در ارتباطه و کل فیلم موازی با "هدفِ از قبل تعیین شده" ساخته شده و این هدف چیزیه که در ذهن کارگردانه و شاید اون چیزی که نشون میده نباشه!...اما چیزی که نشون میده اینه که کارگردان قصد داشته "جریانات سایت" رو در قالبِ یک "فیلم" به نمایش بگذاره و در اون فیلم بعضی "دیالوگ های گفته نشده" یا "حرکاتِ انجام نشده" رو بگه یا انجام بده!(به نظر خودم توصیف خوبی شد...هوم؟)
پس میبینیم که هدف فیلم و محتوا و درون مایه ی فیلم بسیار به هم نزدیک هستند و موازی با هم کار شدند و این یعنی اینکه باید ببینیم "آیا فیلم به هدف خودش رسیده یا نه؟!"

اگر بخوایم باز هدف فیلم رو از دیدِ بهتری نگاه کنیم میبینیم که "هدف فهموندن چیزی به کسی نبوده، بلکه هدف نشون دادن این چیزها به بقیه(یا افراد خاصی) بوده!"...که اگر این طور در نظر بگیریم میبینیم که کارگردان به هدف خودش رسیده اما با این کار باعث شده که این فیلم از فیلم بودن فاصله بگیره و این یک ایراد فنی هم محسوب میشه!

اما از نظر من "داستان" یا "فیلم نامه" در این فیلم معنای خیلی خاصی نمیتونه داشته باشه چون فیلم تشکیل شده از یک سری فضاسازی ها و یک سری دیالوگ های هدفدار(که البته این دیالوگ ها حتی بعضی جاها باعث شده کارگردان به اشتباه بیفته و شخصیت هاش(مثل کوییرل) از فیلم حذفِ نصفه نیمه بشن!) و "پرداختن به داستان" در این مورد بسیار میتونه سخت باشه چون چیزی که از بیخ و بن وجود نداره چطوری میشه چیزی بهش اضافه کرد و یا بهش پرداخت!؟
به طور کلی تخفیفی هم برای این مسئله نمیشه قائل شد...فیلم به هیچ عنوان "پایانِ داستان" یا "نقطه ی اوج داستان" نداره و به قولی اگر این نوشته رو یک داستان درون یک کتاب هم در نظر بگیریم اون کتاب خونده نمیشه و طرفداری نخواهد داشت. اما بحث این نیست و میخوام بگم که اگر تخفیف هم برای این مسئله نهایتاً بخوایم قائل بشیم میتونیم بگیم که این بر فرض داستان یک آغاز خوب داشت و به واقع آغاز این فیلم با فضاسازی خوب کار شده بود و به طور کلی از لحاظ فنی هم آغاز نوشته بسیار خوب بود.

و اما میرسیم به شخصیت پردازی...این پست شخصیت پردازی بدی نداشت و تقریبا در اوایل فیلم تونستیم یک مقدار شخصیت های فیلم رو بشناسیم و کارگردان در به کار بردن شکلک ها در یکی دو مورد خیلی خوب کار کرده بود که در شخصیت پردازی خیلی موثر بود. اما در هر صورت شخصیت پردازی خیلی قوی ای نداشت و به قولی کارگردان همه چیز رو به حالت نرمال در نظر گرفته و نمیخواسته که چیزی فراتر از حد انتظار و یا چیزی غیرمعمولی بسازه!

در مورد سوژه سازی یا ایده پردازی و خلاقیت فیلم هم باید گفته بشه که فیلم از روی "سوژه های سایتی" نوشته شده و خلاقیت فیلم میتونه این باشه که کارگردان تونسته سوژه هارو در کنار هم جمع بکنه تا یه فیلم رو بسازه و هدفی برای این "در کنار هم قرار دادن سوژه های سایت" داشته باشه...البته اگر بخوایم واژه ی "خلاقیت" رو در نظر بگیریم میبینیم که "خلاقیت" یعنی یک چیزی که شاید جدید بودنش رو هم به رخ بقیه بکشه!...چیز جدیدی در پست مشاهده نشد اما طولانی بودن دیالوگ ها باعث شد که یه کم متمایز بشه و این میتونه خلاقیتِ بدی نباشه که یه فیلم متمایز بشه!

و اما یکی از قسمت های مورد علاقه ی من در نقد ها همیشه ساختار فنی پست بوده چون خیلی در موردش تحقیقات به عمل آوردم و فکر کردم!
ساختار فنی فیلم به طور کلی اشکالِ عمده ای در خودش نداره و "سبکِ ظاهری" در این پست یک سبکِ خاص هست که افراد زیادی اون رو به کار میبرن و بعد از نوشتن یک فضاسازی یکی دو خطی و بعد از آوردن علامت دو نقطه دیالوگ رو به کار میبرن که البته ممکنه بعضی مواقع خسته کننده بکنه فیلم یا پست رو ولی اینجا بد از آب در نیومد و جالب بود و البته از لحاظ پارگراف بندی هم باید بگم که توی این سبک پارگراف بندی زیاد نمیتونه مهم باشه چون یک سری پارگراف داریم که دیالوگ همراهشونه...فیلم ایرادات ممکنه زیاد داشته باشه که خوشبختانه تو این فیلم دیدیم که ایرادات خاصی در مورد پارگراف بندی نبود.
اما همون طور که قبل تر هم تو نقدم اشاره کردم پست آغاز خوبی داشت اما به هیچ عنوان پایان محکم و خوبی نداشت. به قولی اگر آغاز خوبی نداشت میشد گفت که آغاز و پایانش مثل هم بودن ولی خیلی عجیب بود که کارگردان آغاز رو خوب کار کرده بود ولی پایان رو همین شکلی رو هوا ول کرد و با یک جمله سر و تهش رو هم آورد!...شاید به این دلیل بوده که پست زیاد بوده و نویسنده(کارگردان) از نوشتن خسته شده که نباید این طور بشه و باید همه جای پست یکدست و خوب از آب دربیاد.(البته یکدستی در ظاهر منظورمه چون در باطن پستِ یکدست تعریف دیگه ای داره و باید همیشه نقطه ی اوج داشته باشه!)...و خوب شد یادم اومد که بگم که نقطه ی اوج داستان هم خوب کار نشده بود ولی وجود داشت و اونم بعد از زمانیه که "کسی به حضور کوییرل توجه نکرد" و بیننده میخواست ببینه که کوییرل چه واکنشی نشون میده که البته درست و حسابی چیزی ندیدیم!
به طور کلی شخصیت کوییرل به همون سرعتی که وارد شد از فیلم خارج شد و به غیر از یکی دوتا دیالوگِ معمولی چیزِ خاصی ازش ندیدیم و این خلافِ ورودِ خوبش به داستان بود!

و در آخر در مورد امتیاز آزاد باید بگم که این امتیاز به مواردی مثلِ "هدفِ فیلم" و "فضاسازی خوبِ فیلم" و "تیتراژهای نسبتاً خوبِ فیلم" و یک مورد مهم و اونم "راحت بودنِ بیننده با فیلم" ، تعلق میگیره!



محتوا و درون مايه: 60
هدف فيلم: 70
پرداخت داستان: 40
شخصيت پردازي: 60
ايده(سوژه) و خلاقيت: 60
ساختار فني: 85
امتياز آزاد: 90

امتیاز نهایی: 465


[url=http://godfathers2.persiangig.com/hammers/Pro


داوری اسکار 2007-2008!
پیام زده شده در: ۲۳:۵۶ چهارشنبه ۷ آذر ۱۳۸۶
#15

اسکاور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۱۶ پنجشنبه ۱۴ دی ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۸:۱۷ یکشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۹
از کارخانه ی دستمال سازی!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 387
آفلاین
هافلپاف قدرتمند! به کارگردانی ایگور کارکاروف


یک فیلم هدف دار و کوتاه با اجزای داستانیِ محکم!...این میتونه یه تعریف خوب از فیلم "هافلپاف قدرتمند" به کارگردانی "ایگور کارکاروف" باشه...و اما میخوام دست بذارم روی واژه ی هدفدار!...هدفدار بودن یک فیلم یا به عبارتی هدفدار بودن کارگردان برای نوشتن یک فیلم یعنی پیموندن نصف راه برای نوشتن یک فیلم خوب!
هدف داشتن برای نوشتن یک فیلم در این رول پلیینگ کار سختی نیست اما بچه ها سوژه سازی خودشون رو از دست دادن و "سوژه سازها" بسیار کمتر هستند اما در اینجا میبینیم که ایگور با یک سوژه ی خوب و جالب به ساختن و نوشتن یک فیلم همت ورزید!(البته شاید بهترین کسی که میتونست این فیلم رو داوی کنه من بودم چون سوژه ی هافلپاف میتونه برای من جالب تر باشه تا برای بقیه ی داورها و این یعنی ظهور یک کارگردان خوش شانس به نام "ایگور کارکاروف"!)

وقتی که بخوایم "محتوا و درون مایه" ی یک فیلم هدف دار رو مورد بررسی قرار بدیم صددرصد باید به این نکته توجه کنیم که آیا این فیلم در نهایت به هدف خودش رسید یا نه؟...خب...ما بعد از دیدن(یا خواندن) فیلم کاملاً متوجه میشیم که فیلم نه تنها به هدف خودش رسید بلکه شاید اهداف دیگه ای رو هم باعث شد!...این یعنی خلاقیت کارگردان که باعث میشه بیننده به جاهای مختلفی از ذهنش سرک بکشه و کند و کاو کنه تا به هدف فیلم پی ببره...شاید حتی هدف فیلم سطحی ترین هدفی که نشون میده باشه اما همیشه بیننده رو گول میزنه که "شاید هدف فیلم یک چیزی فراتر و در بطن کار باشه و من به عنوان ببینده باید بهش فکر کنم!" و این یعنی اینکه فیلم بیننده رو به دنبال خودش کشونده و اونو به فکر واداشته!

همون طور که میبینین فیلم عالی کار شده و همون طور که فهمیدین یک فیلم خوب باید همه جاش به هم وصل باشه و همه چیزش از "محتوا و درون مایه" تا "خلاقیت و سوژه پردازیش" باید با هم در ارتباط باشن!

در مورد شخصیت پردازی فیلم هم اگر بخوام توضیح بدم باید بگم که چون فیلمِ مورد نظر یک فیلم کوتاه بود انتظارِ شخصیت پردازی خیلی خیلی قوی ای از فیلم نمیره ولی همین که با شعر خوندن و رقصیدن ماندانگاس میفهمیم که "او یک شخصیت بجوش و شاداب و خندانی دارد" باعث میشه شخصیت ماندانگاس به اندازه ی لازم پرداخته بشه...یا وقتی در این همهمه و جشن لودو به داستانِ ما فکر میکنه نشون میده که "او یک شخصیت متفکر و سطحی میباشد!"(میگم یک شخصیت سطحی داره به خاطر اینکه بر طبق عادت توی فیلم ها دیدیم که یک شخصیت مثل لودو در این داستان در عین حال که شاید شخصیت اول داستان هست اما بهش ظلم میشه و زیاد بهش پرداخته نمیشه...زیاد دیدیم از این فیلم ها و همیشه باعث میشه آدم فکر بکنه که اون شخص در عین متفکر بودن میتونه خیلی سطحی باشه و ذهن و روحش قاطی پاطی نباشه!...همه چیزش رو باشه...از این لحاظ میگم!)(میبینین منِ داور رو تا کجاها پیش برد!!؟)

ساختار فنی این "داستانِ جدی" هم کاملاً عادی و "ساده" کار شده و سادگی یعنی نبودن ایرادات به مقدار زیاد!....اما تیتراژ اولیه ی فیلم از نظر من خیلی جالب کار نشده بود...یا بهتر بگم که با فیلم خیلی هماهنگ نبود و میتونست بسیار آروم تر کار بشه...و اینکه دوربین رو در تیتراژ دخالت داده بودی به فکر بیننده میرسوند که شاید دوربین به مقدار زیاد در فیلم جریان خواهد داشت و "تصویربرداری" در این فیلم خیلی نقش داشته باشه ولی در ادامه دیدیم که اینطور نبود و فیلم خیلی جدی و بدون حضور دوربین کار شده بود.

اما...اما من میخوام یک مقدار ایراد بگیرم از اون سه تا دیالوگِ فیلم!...و ایرادم رو با یک سوال مطرح میکنم و اونم اینه که "نمیشد دیالوگ های بهتری اونجا قرار بگیرن؟!"...اگر بخوام اون سه تا دیالوگِ فیلم رو توصیفشون کنم شاید بتونم از واژه ی "نامتناسب" یا "مسخره" استفاده بکنم!(البته با عرض پوزش از کارگردان فیلم که انصافاً کارگردانی خوبی داشته!)
من میخوام این دیالوگ ها رو در قسمت ساختار فنی قرار بدم چون از نظر من این دیالوگ ها دقیقاً "نقطه ی پستِ فیلم" بودند!...البته من عقیده دارم فیلم نقطه ی اوجِ خاصی نداشت و شاید هدف دار بودنش این نقطه ی اوج نداشتنش رو توجیه بکنه و در حال کلی هم نداشتن نقطه اوجش زیاد به چشم نیومد و مهم هم نبود!(در ضمن بگم که پایان و شروع فیلم بسیار خوب کار شده بود)
در پایانِ بررسی ساختارِ فنی فیلم باید بگم که غلط های املایی ای هم داشت که یه مقدار به چشم میومد که در نظر گرفته میشه!

و اما در آخر باید بگم که امتیاز آزاد این فیلم مربوط میشه به "هدفِ پست" و "ظاهر پست" و "محتوای خوبِ پست در عین کوتاه بودن" و "فضاسازی خوب پست و استفاده ی کم از دیالوگ" و همین!




محتوا و درون مايه: 90
هدف فيلم: 100
پرداخت داستان: 85
شخصيت پردازي: 85
ايده(سوژه) و خلاقيت: 75
ساختار فني: 70
امتياز آزاد: 80

امتیاز نهایی: 585


[url=http://godfathers2.persiangig.com/hammers/Pro


داوری اسکار 2007-2008!
پیام زده شده در: ۲۳:۵۵ چهارشنبه ۷ آذر ۱۳۸۶
#14

اسکاور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۱۶ پنجشنبه ۱۴ دی ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۸:۱۷ یکشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۹
از کارخانه ی دستمال سازی!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 387
آفلاین
دراک و آنیت به کارگردانی رابستن لسترنج


فیلمی که دیدیم فیلمی بود یکدست و سراسر طنز که بیننده(خواننده) رو تا آخر فیلم همراه خودش کشید. اما میخوام از واژه های تیتراژ فیلم چند استفاده ی مهم در نقدم بکنم تا بتونم راحت تر نقد فیلم رو بیان کنم.

ما اگر بخوایم از منظر "تصویربرداری" که در نوشته های رول پلیینگِ سایت جادوگران به واژه ی "فضاسازی" بسیار نزدیکه و میتونیم در تاپیک هالی ویزارد به جای واژه ی فضاسازی از تصویربرداری استفاده بکنیم، به قضیه نگاه کنیم میبینیم که عملا تصویربرداری فیلم در حد صفر و همون حدود بود. اما اینجا ما باید یک چیزی رو در نظر بگیریم و اون هم سبک های مختلف کارگردان های مختلفه که میتونه کاملا در فضاساز بودن و یا نبودن فیلم تاثیر بذاره و این باید کاملاً توسط بیننده دیده بشه!
فیلمی داریم که به فضاسازی زیادی احتیاج نداره و فیلمی داریم که شدیدا به فضاسازی احتیاج داره و این دو کاملاً از هم جدا هستند!...اما فیلمی که دیدیم به دلیلِ اینکه "فیلمِ واقعی" بود(از نظر مدت زمان دارم میگم یعنی اندازه ی فیلم!)، درسته که به فضاسازی بسیار احتیاج داشت(به خاطر کاملاً طنز بودنش) اما با کمی تخفیف میگیم که در سکانس های مختلف فیلم فقط به یه فضاسازی کوچیک در اول سکانس احتیاج داشتن که خب من در بررسی هایی که بر روی سکانس های مختلف فیلم داشتم در بعضی سکانس ها فضاسازی به اندازه و در بعضی سکانس ها بسیار ضعیف کار شده بود. و به طور کلی فیلم از نظر فضاسازی مشکل عمده ای داشت که باعث میشد فیلم از یکدستی خارج بشه اما سراسر طنز بودنِ فیلم به این نکته کمک کرد تا در ظاهر یکدست اما در باطن و از لحاظ فنی غیر یکدست باشه که امتیازهای این موارد رو در پایان به فیلم اضافه یا از آن کم خواهم کرد!(به قولی==>!!)

اما میخوام در مورد یه چیز خیلی کوچیک تو فیلم ها صحبت کنم و اون هم تیتراژ های آغازین و پایانی یک فیلم هست. میخوام بگم که تیتراژها همون طور که اهمیت خیلی خیلی کمی در یک فیلم دارند، بسیار مهمند!!...و این چیزهای کوچیک و ریزه کاری هاست که میتونه یک کارگردان رو دقیق به بیننده معرفی کنه یا یک کارگردان رو سر به هوا!
ما در فیلمِ "دراک و آنیت" دیدیم که تیتراژ اولیه مثل همه ی فیلم هایی که تویه هالی ویزارد نوشته میشن روش بیشتر کار شده بود تا تیتراژ پایانی فیلم که این خیلی طبیعی بود. اما کار کردن بر روی تیتراژ فقط مهم نیست بلکه باید از لحاظ کیفی هم خوب از آب در بیاد!...تیتراژ اولیه ی فیلم درسته که طنز بود و جالب بود اما با حال و هوای اسکار و هالی ویزارد و فیلم بودنِ پست اصلا جور در نمیومد که ما مشکلی زیاد ازش نمیگریم اما تیتراژ پایانی فیلم کجاست؟...و اما اون سانسورهای متعددی که به قولِ کارگردان توسط ناظر(حراست هالی ویزارد!!) انجام شده بود...میخوام بگم که اون سانسورها مخصوصاً سانسوری که برای سکانس قزوین انجام شده بود رو اگر در کنار "تیتراژ پایانی نداشتن" فیلم قرار بدیم میبینیم که یکدست بودن فیلم رو کاملا از بین میبره!...کاملاً!...و این ضعف کارگردانیه که باعث میشه داوری مثل من فیلم رو بسیار زیبا اما از لحاظ فنی غیر یکدست ببینه!...یکدستی ای که در اول نقدم بهش اشاره کردم فقط در ظاهر فیلم بود و بس!...در باطن اصلاً وجود نداره!

اما خلاقیت های خیلی خوبی از کارگردان در فیلم دیدیم. مثل صحنه هایی که دراکو به زبان عربی صحبت میکرد یا تبلیغات وسط فیلم...اما در کنار این خلاقیت ها اشتباهات فردی ای دیدیم. مثل اشتباهات لپی(به جای دراکو از اسم سرژ! استفاده شده بود!) یا در بعضی جاها در نظر گرفته نمیشد که این یه فیلمه و یه پست رول پلیینگ نیست!(مثل اون قسمتی که گفته بود کلیک کنید! یا سانسورها!)

و میخوام در مورد شخصیت پردازی فیلم بگم. متاسفانه یا خوشبختانه رسم بر اینه که در فیلم های طنز شخصیت پردازی بسیار ضعیفه...چه در واقعیت و چه در سایت جادوگران!
توجیه این امر اینه که: ما در یک فیلم طنز احتیاجی به دانستن چیزهایی که در ذهن شخصیت های فیلم میگذره نداریم!...و ما هم این امر رو در داوری در نظر میگریم تا امتیاز زیادی از فیلم کم نشه!(البته باید اینجا بگم که شخصیت آنیتا در این فیلم ضعیف پرداخته شده بود و بالعکس شخصیت فنگ به مقدار کافی(یعنی مقدارِ کم) و جالب پرداخته شده بود!)

امتیازهایی هم که به این فیلم میدم بر این اساس خواهد بود که فیلم در ژآنر طنز میباشد و به هیچ عنوان نباید با فیلم های جدی مقایسه گردد الا در یک چیز و اون هم "محتوا و درون مایه" هستش که باعث میشه همیشه فیلم های طنز در این مورد از فیلم های جدی امتیاز کمتری بگیرند و این طبیعت امره!(یک نکته رو هم در مورد "محتوا و درون مایه" بگم و اونم اینه که همیشه باید در این یک مورد از خودمون بپرسیم "یک فیلم طنز چقدر تونسته بیننده رو بخندونی یا تحریک به خندیدن و لبخند زدن بکنه؟!" یا "یک فیلم جدی چقدر تونسته بیننده رو به درون خودش ببره؟" یا "یک فیلم معناگرا چقدر تونسته بیننده رو به فکر بندازه؟" یا سوالی مثل"یک فیلم چقدر تونسته بیننده رو تا آخر با خودش ببره؟!"....اما در مورد "هدف فیلم" هیچ وقت نباید این سوال ها رو از خودمون بکنیم و فیلم باید ببینیم که فیلم تونسته چیزی رو به ما بفهمونه یا نه!...تونسته خودش یا ما رو به جایی برسونه و چیزی بهمون بفهمونه یا نه؟!)

در آخر هم باید بگم که فیلم از لحاظ ساختار فنی مشکلات بسیاری داشت که زیر بهشون فقط اشاره میکنم و زیاد بازشون نمیکنم:
پارگراف بندی نامناسب، استفاده از شکلک در بعضی جاها بدون در نظر گرفتن اینکه این پست یک فیلمه نه یک پست معمولی، استفاده ی با فاصله از دو نقطه و خط فاصله در دیالوگ ها، ایراد فنی در مورد استفاده از فاصله در داخل پرانتزها(این ایراد و چندتای دیگه به فیلم مربوط نیستن و به پست ربط دارن) و غلط املایی

نکات مهم و خوب ساختار فنی: داشتن نقطه اوج در فیلم(آمدن دراکو به اتاق آنیتا) و شروع و پایان عالی برای فیلم(شروع با فضاسازی و پایان با چهره ی فنگ در قالب شکلک))

امتیاز آزاد این فیلم هم به "رعایت مقدار طنز در فیلمِ طنز" و خلاقیت هایی مثل "عربی صحبت کردن دراکو" و "شخصیت فنگ در فیلم" تعلق میگیره...



محتوا و درون مايه: 70
هدف فيلم: 50
پرداخت داستان: 75
شخصيت پردازي: 80
ايده(سوژه) و خلاقيت: 95
ساختار فني: 70
امتياز آزاد: 95

امتیاز نهایی: 535


ویرایش شده توسط اسکاور در تاریخ ۱۳۸۶/۹/۷ ۲۳:۵۸:۴۲

[url=http://godfathers2.persiangig.com/hammers/Pro


نقد هالی ویزارد
پیام زده شده در: ۱۵:۲۴ یکشنبه ۱ مهر ۱۳۸۶
#13

آراگوکold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۱۰ پنجشنبه ۲۱ تیر ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۱:۴۴ جمعه ۱۸ مرداد ۱۳۸۷
از خوابگاه دختران بنا به دلایلی!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 214
آفلاین
با توجه به نزدیک شدن به اتمام مهلت فیلم نویسی در هالی ویزارد این تاپیک برای نقد و بررسی فیلم های شرکت داده شده زده میشود و در پایان با دیگر تاپیک های نقد نویسی برای هالی ویزارد ادغام خواهد شد.

داوران این دوره :

1.آراگوگ
2.سالازار اسلایترین
3.سوروس اسنیپ
4.آلبوس دامبلدور

با احترام.


وقتی �


Re: نقد هالی ویزارد
پیام زده شده در: ۱۷:۳۶ دوشنبه ۴ تیر ۱۳۸۶
#12

بورگینold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۸:۴۸ دوشنبه ۲۵ دی ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۳:۵۶ چهارشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۸۷
از دژ مرگ
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 518
آفلاین
با سلام!
اگر اجازه بدید من هم یک نقدی بکنم فیلم هدی باند که توسط باب آگدن عزیز زده شده
نکات مثبت فیلم : خب اینکه از شکلک ها درست ، کم و مناسب استفاده کرده بودی ...
فکر کنم همین نکته مثبت پستت بود

مشکلات پست : دو نکته ای که فیلم رو قشنگ میکنه و خواننده رو تشویق میکنه که ادامه داستان رو بخونه یکی اسم مناسب و یکی هم تیتراژ فیلمه که متاسفانه تیتراژ رو ننوشته بودی و اسم مناسبی هم انتخاب نکرده بودی.

پستت دارای نکات مبهمی بود و بعضی موقع ها آدم قاطی میکرد که کدوم دیالوگ مال کدوم شخصه ...
کمی اغراق آمیز بود پستت .
از توصیفات اصلاً خوب استفاده نکرده بودی و این نکته رو بدون که استفاده پشت سرهم از دیالوگ و نیز نداشتن توصیفات صحنه پست رو از زیبایی میندازه.

همچنین اصلاً از حرکات دوربین استفاده نکرده بودی که خب مطمئنم بعد از یکی دو تا فیلم دیگه که بزنی این مشکلات برطرف میشه



Re: نقد هالی ویزارد
پیام زده شده در: ۱۹:۳۰ سه شنبه ۲۲ خرداد ۱۳۸۶
#11

هدویک


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۳:۵۷ شنبه ۱۵ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۱:۲۱ چهارشنبه ۲۱ تیر ۱۳۹۶
از هر جا که کفتر میایَ!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 791
آفلاین
خب ... الیور وود ِ عزیز .

مستندت حال و هوای مستند رو به آدم میداد. جهش های مختلف و نحوه ی نگارش، فضای خوبی به وجود آورده بود.

تعداد سکانسا زیاد بود می تونستی از تعدادشون کم کنی و به جاش یه خورده تاثیر گذارترشون کنی. تقریبا همشون یه هدف داشتن و اونم نشون دادن ِ مبارزه ی جبهه ی سیاه و سفید بود. می تونستی هدف های فرعی هم در میانشون بگنجونی. مثلا توی یه سکانس شرح بدی که چطور مرگخوارا با کشتن ِ ماگلا دارن تفریح می کنن.

یه نکته ی مثبت ِ فیلم شرح ِ حرکات ِ دوربین بود که در خیلی از فیلما شاهدش نیستیم و بعضی از دوستان کلا فراموش کردن که اینجا هالی ویزارده و نمایشنامه نمی نویسیم بلکه فیلم می زنیم.

باقی ِ صحبت ها رم دادلی گفت و من چیز ِ خاص ِ دیگه ای نمی تونم بگم. فقط من از قسمت ِ دره ی گودریک زیاد بدم نیومد. تفاوت حرفام با دادلی در همین حده!

باز هم از این کارا بکن. موفق باشی.

===

و اما فیلم ِ رابستن لسترنج !

یه خورده توی لحن مشکل داشتی، گاهی وقتا جدی و کتابی بود گاهی وقتا نیم شکسته بعضا هم کاملا شکسته. یکدست نبود.

خود ِ داستان هم ضعف داشت. خیلی داستان ِ کوتاهی بود. شاید این داستان خوراک ِ نصف ِ قسمت از یه سریال هم نباشه!

باید بهش شاخ و برگ می دادی. مثلا از نحوه ی دستگیری لوسیوس می نوشتی یا حاشیه های دیگه که بستگی به ذهن ِ نویسنده داره.

باقیشو می سپرم به بقیه ی دوستان که از ما واردترن!

موفق باشی.

پی نوشت مهم : دوستان من احساس خفگی می کنم از بس فیلمای خشک تو هالی ویزارد خورد ... یکی نیست بیاد یه خورده فیلمهای خنده دارتر و طنز یا هجو بزنه؟ ... عاجزانه درخواست داریم اینجور فیلما رو خز نکنید!


ویرایش شده توسط هدویگ در تاریخ ۱۳۸۶/۳/۲۲ ۱۹:۳۴:۲۲



Re: نقد هالی ویزارد
پیام زده شده در: ۲۳:۲۰ دوشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۸۶
#10

دادلی دورسلیold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۹:۲۲ جمعه ۳ فروردین ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۳:۴۲ شنبه ۲۶ خرداد ۱۳۸۶
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 27
آفلاین
نقدي از ديدگاه من در رابطه با فيلم دنياي خاكستري

اول بايد بگم كه فضا سازيت خوب بود اما بازم جاي پيشرفت درش خيلي داري.
خيلي خوبه كه به كتابهاي هري پاتر هنوز پايبندي و در مورد اونا مينويسي چون جديدا بيشتر فيلمايي كه اونجا ميخوره در رابطه با وقايع سايته(خودم من هم يكي از اون نويسنده هايي هستم كه موضوع نوشتهام رويدادهاي جادوگرانه)

يه نوع گسستگي توي نوشتت بود شايد اگه قسمت بندي هاتو يه جوري به هم ربطشون ميدادي بهتر بود.

يا مثلا در اخر فيلم همه ي اينا رو يه جا جمع ميكردي مثلا همه رو به تالار وزارت خونه ميكشوندي.

از بعضي كلمات خيلي استفاده كردي بودي مثلا مثل (جادوگران سفيد)همين باعث شده بود بعضي جملات تكراري به نظر بيان.

در نوع مبارزاتت تنوع نبود فقط به ردو بدل شدن نفرينها اشاره كرده بودي.

شايد چند تا ديالوگ ميتونست نوشته رو جذاب تر كنه.به نظر من قسمت دوم دره گودريك يه كم نچسب بود يعني من فكر كردم اين قسمت كلا از اين فيلم جداست.

اگه در كل بخوايم جمع بندي كنيم فيلم خيلي خوبي بود.

البته مسائلي كه نوشتم فقط نظرات من بود.اميدوارم در اينده نوشته هاي بيشتري ازت ببينم

موفق باشي


در دنيا تنها يك چيز از دست خز شدن رهايي يافت و ان نيز خوردن و اشاميدن است .


Re: نقد هالی ویزارد
پیام زده شده در: ۱۳:۵۶ یکشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۸۶
#9

هدویک


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۳:۵۷ شنبه ۱۵ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۱:۲۱ چهارشنبه ۲۱ تیر ۱۳۹۶
از هر جا که کفتر میایَ!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 791
آفلاین
خب اش توی نقد ِ نحوه ی نگارش و پیدا کردن ِ مشکلاتش خیلی از من بهتره و خوبم کارشو انجام داد. من فقط در مورد ِ محتوای داستانی ِ فیلم یه چیزایی رو بگم.

داستانی که از بدو تولد ِ هری شروع شد و فکر کنم سال هفتم هاگوارتز آخرش بود. سالی که بدون هری، رون و هرمیون شروع شد.

متاسفانه حافظه من یاری نداد و نتونستم بفهمم اون قسمتی که هری زیر درخت گریه می کنه و بچه ها از تموم شدن ِ سال ِ تحصیلی خوشحالن دقیقا کجای داستانه.

یه فقدانی این وسط حس کردم و اونم نبود ِ جام ِ آتش توی فیلم بود. جاش حسابی خالی بود. من وقتی داشتم می خوندم منتظر بودم بعد از قضیه ی سیریوس و دیوانه سازها بتونم قسمتهایی از جام ِ آتش رو بخونم و بیشتر دوست داشتم در مورد ِ دریاچه بخونم و فلور و گابریل و رون و باقی قضایا. اونجا یه حال و هوای خوبی داشت که به فیلم هم می خورد.

سرعت ِ روایت ِ داستان از اول تا قضیه ی دیوانه ساز ها یکنواخت و خوب بود. ولی بعدش نگاهان یه جهش داشت و سرعتش بسیار زیاد شد و فیلم خیلی با عجله به مرگ دامبلدور رسید و اونجا نگهان یه ترمز ِ شدید گرفت و مکث زیادی روی اون قضیه کرد. حدودا نصف فیلم حول سال ششم و هفتم چرخید و باقی فیلم در مورد پنج سال ِ قبل بود. این ها باعث شد فیلم یک دست نباشه و فراز و نشیب داشته باشه و به نظر ِ من یه خورده از کیفیت فیلم کم کرد.
من تا آخرای سال سوم رو که می خوندم یه حس خوبی داشتم و مرور یکنواخت خاطرات یه حس خوبی بهم داده بود ولی این حس به جهش و ترمز فیلم کاملا ازم خارج شد .

یه خورده هم یک دستی لحن نوشته ات مورد داشت که خیلی کم بود و قابل چشم پوشی. البته این قسمتی که نوشتم باید ضمیمه ی صحبتهای اش ویندر می شد و به صحبتهای بالایی اصلا ربطی نداره!

در کل خوب بود ... موفق باشی.









شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.