سلام به همگی
من عماد ، 16 ساله از لاهیجان هستم.
راستی من تو روزنامه ها در موردش خوندم و تو تلویزیون دیدم.
ولی کتاب هری پاتر برای اولین بار تو خانه دوستم خوندم
و با هری پاتر توسط اون آشنا شدم.
من توسط رضا یا راجر دیویس با هری پاتر وسایت آشنا شدم.

:-D

حالا که بحث معرفی است باید بگم که از وقتی اون نامرد.....
نه شوخی کردم
علیرضا هستم 20 روز دیگه میشوم 17 ساله
و باید اضافه کنم که الان سه سال که هری پاتری شدم اول کتاب یک را تا قبل از فصل جنگل ممنوع خوندم بعد یک سفر طولانی پیش آمد نتونستم ادامه بدم سال بعد شروع کردم به خوندن!
رو کتاب ها به شدت تسلط دارم فقط اسم ها را جور دیگه ای می خونم هشت روز دیگه هم میرم و دیگه هیپوگیریف دیدی ندیدی!
داشتم می گفتم اسمم اشکان است و 19 سالمه و ...
اشکان ؟ علیرضا؟ حمید؟ نه نه نه !!!!بیگانه!!!!

واقعآ مایه تآسف هست که من، دیابلو ارباب تاریکی رو به عنوان یه سال اولی نشون میده. اما مسئله ای نیست.
من جزو moderator های اولین گروه طرفداران هری پاتر در ایران، یعنی گروه یاهویی دوستداران ایرانی هری پاتر بودم.
به خاطر فاصله ای که در این بین افتاده باید از اول شروع کنم، اما هیچ وقت دیر نیست !
پس من هم اومدم، یک دارک به دارکها اضافه شد !
و عرض ادب خدمت ناظر بزرگ، دارک لرد !

قانون این تاپیک
هر کی فقط میتونه یک بار اینجا پست بده پست دومش پاک یا تبدیل به یه پست میشه که تا الان شاهدش بودی بعضی ها دو تا دوتا معرفی میکنن اون ها رو یکی کردم بعضی ها رول پلینگ پاک کردم و بعضی ها کل کل کردن اون ها هم همین طور این وسط یه نفر زحمت کش موند به نام دارکی هی پست بی مورد میزد من هم پیف پاف تار مارش میکردم
پارتی بازی هم نداریم هر کی پست دو تا بزنه پاک میشه
ناظر فعلی فروم

خوب حالا که همه دارن خودشونو معرفی می کنن من هم میگم:
من غزاله ام از اصفهان.چون فکر کنم از همتون خیلی کوچیکترم با اجازه سنم رو نمی گم.ولی من یه هری پاتریست واقعی ام که قد سنم کتاباش رو دوره کردم. من اینجوری با هری پاتر اشنا شدم که :من خیلی کتاب میخوندم و هر نمایشگاه کتابی که برگزار می شد حتما با خوهرم میرفتیم که یه بار یه نمایشگاه کتاب های کودک و نوجوان خارجی بر گزار شد که ما هم رفتیم و خواهرم کتاب 1 رو خرید و خوند و به من گفت بخونم خیلی جالبه و با سلیقه ی من میخونه وخلاصه کتاب 1 رو خوندم بعد کتاب ها ی بعدی رو من و خواهرم ساعتی می خوندیم.تنها امید من به زندگی یکیش همین کتاب های هری پاتره.

با سلام
من ایمان هستم14ساله از تهران.
من حدودا 12 سالم بود کتاب سنگ جادو رو خوندم خیلی خوشم اومد بعد آزکابانو خوندم از آزکابان بیشتر خوشم اومد بعد به ترتیب محفل ققنوس,تالار اسرار ,جام آتش
فعلا

phantom(شبح):
شکل صورت:نا معلوم
سن:نا معلوم(99999999999999999999999999999999)
سمت:جادوگر سیاه
نیروی اصلی:جادوی سیاه
دارای سرعت زیاد
کار:نابود کننده جادو گرهای شرور(بخصوص لرد ولدمورت و افراد او)

خوب با اینکه الن سال پنجمم ولی یه بار دیگه خودمو معرفی میکنم

من ویکتورکرام هستم اسطوره کوییدیچ در جهان
در حال حاضر معاون اول وزیر اعظم سحر و جادو میباشم
23 سال سن دارم بدون صغر سن!!!!!!
لیسانسو استاد کردم دارم برای فوق می خونم(یا خر میزنم)
رشتم آماره و امار همه رو دارم مخصوصا تو دانشگاه شهید بهشتی
از سال 77 هری پاتریستم و مانند همه این کتابارو پشت ویترین میدیدم محل نمی ذاشتم تا دیدم 3 تا از این کتابها پشت سر هم رتبه اول فروشو داشتن!!!
کنجکاو شدم و خوندم و دیگه نتونستم ترکش کنم
هی دارم به هرمیون میل میزنم از بلغارستان محل نمی ذاره میگه فقط رون
منم افسردگی گرفتم گفتم حالا که اینطوره از سفیدا متنفرم رفتم جزو سیاها
بههر حال با خیانت به مرلین به کینگزلی پیوستم و کارنامم رو پر بارتر کردم
بیشتر علاقه به طنز نویسی دارم نه فحش نویسی
از همه نوع کتاب خوشممیادو خوندم
دیگه بسته نفسم برید
موفق باشید بای

باعرض سلام خدمت تمام شما جادوگران و ساحره های عزیز. من خیلی وقته که اینجا عضوم اما متاسفانه وقت و حوصله نوشتن نداشتم چون فارسی نوشتنم بی نهایت کند و سخته و برای خودش ستمیه.
خوب همه بهم می گن دی جی، شما هم بگین دی جی. خوبیت نداره بنده 19 سالمه و در تهران زندگی می کنم. اگه بخوام از آشنائی خودم با هری پاتر بگم، چندین سال پیش زندانی آزکابان رو دست یکی از اقوام دیدم و ازش پرسیدم که این کتاب چیه و اون توضیح مختصری داد و من کنجکاو و رفتم و هر چهار جلد رو گرفتم و تا همش تموم نشد زمین نگذاشتمش. بعد هم که کتاب 5 اومد و با چند تا از دوستان مشغول ترجمه شدیم و در وبلاگ دوست خوبم، محمد قرار می دادیم. تا ترجمه خانم اسلامیه بیرون اومد و کار ما هم تعطیل شد. البته خاطره اون 11 فصل ترجمه برای همیشه در ذهن من خواهد ماند.
بعد از اون برای مدتی از دنیای جادوگری دور بودم تا یک گروپ زدم به نیت اینکه تمام عاشقان هری پاتر رو دور هم جمع کنم که به حمد الله تا حدی موفق بودم. لزومی به لینک دادن نمی بینم چون علی جان مدت هاست مارو شرمنده کرده و لینک گروپ رو در صفحه اول و در قسمت دوستان زده.
خوب فکر کنم به اندازه کافی از خودم و تاریخچه آشنائیم با هری پاتر و فعالیت هام در این زمینه گفته باشم.می بخشید که پر چونگی کردم و سرتون رو به درد آوردم اما معرفی نامه همینه دیگه

خوب اشکال نداره من دوباره معرفی می کنم!
من بلا هستم..قبل از اینکه خوشحال باشم بگم که 21 سالمه..دانشجوی سال آخر فیزیک دانشگاه..فلان فلان!تهران هستم.
از حدود آبان پارسال هری پاتری شدم..دوستمو تو دانشگاه مسخره می کردم که بابا پاشو خجالت بکش این بچه بازی ها چیه..بعد منو اغفال کرد..و باعث شد من تا سر امتحانای ترم همه 5 سری رو بخونم..که این کار باعث حذف اضطراری یکی از درس های گرایشیم شد!
بعد توی فرجه های امتحانای ترم جلد 5 رو خوندم! و اون ترم با نمرات درخشان تموم شد...
بعد من در بخش اغفال کردن دانشجویان مشغول به کار شدم و 2 نفر رو خفن هری پاتری کردم!
دیگه...هووووووووم...همینا فکر کنم!
از همه بیشتر هم از اسنیپ خوشم میاد..از آمبریج متنفرم!
دوس دارم پاتر رو هم همچین بزنم تو کله اش که با صورت بخوره زمین! شپپپپپپلخ صدا بده...
مینروا رو دوس دارم گلوشو بگیرم صداش در نیاد!
هوووممم آلبوس رو دوس دارم یه آدامس بچسبونم تو ریشش
هومم هووومم..
تو دانشگاه هم به فرد معروفم!
دوستمم جرجه! و مارو به عنوان دوقلو های دانشگاه هم می شناسن!
پس من بلا هستم خوشحال هستم! :bigkiss: