من نسبت به حذف پست هایم اعتراض دارم ولی ایگور نباید اینقدر بیرحم باشی ولی اشکال نداره من یه نقش کلیدی در آیند خواهم داشت!

مسلما باید همه ی ترجمه ها رو با هم مقایسه کنیم تا به نتیجه برسیم

با تر کیب انها میفهمیم که اونها در مورد یادگارهای تقریبا مقدسی هستن اما مرگ کی؟و چه یادگارهایی؟

قدرت زیادی هری احتمالا ناشی از یه تکه روح از ولدی تو بدن هریه .... ولدی پدرو مادرش رو کشته بود وروحش تکه شده بود از طرفی خودش رو برا ساختن جان پیچ بعدی اماده میکرد نه طلسمش به خودش خورد شاید در این بین یه نکه روح ولدی وارد بدن هری شده و این قدرت عجیب هری و مارزبونی اش رو توجیه میکنه

جواب اول :فکر کنم مرگ هایی که ولدی انجام میداده تا بتونه هورکراسس رو درست کنه که در انصورت تکه روح های ولدی که در نظام خلقت مقدسند میشن یادگارهاش و چون اغلب در وسایل قیمتی حذف شدن میشن میراث گرانبها

جواب دوم :مرگ پدر و مادر هری در اون شب وبه نوعی خود ولدمورت باشه در انصورت یادگار های مرگ میتونن قدرت جادویی عجیب هری باشه اما چرا؟


اون ارتباط غیر عادی با ولدمورت داره که ناشی از روحش تو وجود هری به طوریکه سرنوشتشون به هم گره خوردهوباید یکیشون زنده بمونه

متاسفانه فکر میکنم که هری هورکراسس شده و برای ازبین بردن ولدمورت باید شاهد....کشته شدنش باشیم

برای رفع ابهام : ron_shp2006@yahoo.com
تا اخر هفته جوابتون رو می دم

ر.ا.ب عزیز!اون پستات چون پشت سر هم بود باید پاک میشد تا برای بقیه هم درس عبرتی شود..

از این به بعد برای طرح نظرات و بحث دیگر در اسپویل چیزی ننویسید!به صورت عادی بنویسید!اگر کسی نخواد در این مورد ها چیزی بدونه این تاپیک رو نمیخونه اصلا!

ممکنه اساس راز داوینچی با هری پاتر شباهتی داشته باشه؟!!

خیلی سریع میرم سر اصل موضوع!

1-
همون طور که دیدیم، همه ی ترجمه های اسامی کتابها به یادگاری های مرگ اشاره کرده اند!
همچنین در نسخه دانمارکی به گنجینه های سلطنتی مرگ اشاره شده!

2-
ما همچنین میدونیم که وقتی کسی میمیره، از اون میراثی به جا میمونن! ( یادگاری های مرگ = میراث!!)

3-
در جلد یکی از کتاب ها، ما هری، رون و هرمیون رو میبینم که روی مقدار زیادی طلا و جواهر( یک گنجینه!) هستند!

4-
در کتاب راز داوینچی، داستان حول یک محوری می چرخه که اون" از خاندان سلطنتی بودن حضرت مسیح و مریم مجدلیه" هست!

از 1 و 2 و 3 و4 من نتیجه گرفتم که:

آیا ممکنه این یادگاری های مرگ یا میراث، برای هری باشن، چون هری از یک خاندان با قدرت و با نفوذ جادوگری بوده. یا حتی اینکه خاندان هری، قبلا قدرت دنیای جادویی رو در دست داشتند؟! و قدرتی که هری از اون خاندان به ارث برده، نابود کننده ی ولدمورت میتونه باشه؟! شاید هم با این حرف ما بفهمیم چرا جیمز و لیلی در بدو جوانی، اونهمه پول داشتند!

یا شاید هم نتیجه گیری های دیگه ای بشه کرد!

ببخشید اگه قبلا این نظرها گفته شده، چون من نمتونم این مخفی کنیدها رو ببینم!

کنکور و بحث هری پاتری؟افتخار دادین قربان!

هشدار:


R.A.B1989 !

تمام پستهای شما پاک شد...تا زمانی که میتوانی پستت را ویرایش کنی باید همان کار را بکنی..شما 4 تا پست پشت سر هم زده بودی که توسط من پاک شد..دفعه دیگه به مدیران انجمن گفته میشود.

نویل عزیز:شما هم پستت پاک شد..اگر برای این حرفت دلیلی داری با اون همینجا بیان کن!

موفق باشید!

[SPOILER]من یه نظری دارم اونم در باره ی کتاب 5 هست تویه فصلی که هاگرید تسترال ها رو به بچه ها نشون میده یه سوالایی برام پیش اومده 1-هاگرید وقتی تسترال ها رو به بچه ها نشون میده یعنی خودش هم اونارو میبینه به نظرتون اون مرگ چه کسی یا کسانی رو دیده من یه نظریه دارم با توجه به اینکه در کتاب شش دیدیم که مرگخواران با هاگرید درگیر شدن ولی نتونستن به دلیل پوست سختش به اون اسیب برسونن و با ت.جه به اینکه هاگرید هری رو از گودریک نزد دامبلدور اورد به نظر من کسی که دامبلدور رو از وقایع گودریک هالو با خبر کرده هاگرید بوده یعنی اون شب هاگرید شنل ناورئی میپوشه و به گرودریک هالو میره دامبلدور هم تقریبا مطمئن بوده به دلیل نژاد و پوست سخت هاگرید اگه هاگرید حتی لو بره کسی نمیتونه بهش اسیبی برسونه
2-هاگرید به بچه ها ی سال پنجم یعنی هری و رون و هرماینی و بقیه میگه هاگوارتز یه گله از تسترال ها رو داره ولی کاری خاصتی جز بردن کالسکه ها انجام نمیدن مگر اینکه دامبلدور بخواد باهاشون جایی بره که نتونن اونجا غیب و ظاهر بشن توجه کردین به جمله ی اخر من یه بار هم گفتم بازم میگم عکس موجود روی کاور نسخه ی دولوکس که هری و رون هرماینی رو اون سوارن تسترال هست و اونها دارن باهاش جایی میرن که امکان ظاهر و غیب شدن وجود نداره یا حد اقل اگر وجود داره اونا نمیدونن[/SPOILER]

در مورد نظرات لاوندر براون

[spoiler=ر.ا.ب]خب در كتاب هفتم شايد فصلي داشته باشيم با مضمون ر.ا.ب كه در مورد اين شخصيت توضيح ميده چون يكي از ابهامات كتاب شش همين شخصيت تازه وارد بود[/spoiler]

در مورد نظرات فرهاد پاتر
[spoiler=زامبي]نكته خيلي جالبي بود درسته ممكنه اين كتابم مثل محفل ققنوس به يه گروه اشاره كنه چون اين واژه يعني قديس به معناي پاك و مطهر ميتونه به هري و رون اشاره كنه اما كلمه مرده وار درست نيست اگه نوشته بود قديس هاي مرگبار ميشد گفت اما مرده وار در حقيقت يه چيزي مثل زامبي ها يا دوزخيا هست[/spoiler]

پيرامون hallow
[spoiler=تقديس]اين كلمه معني تقديس كردن و مقدس كردن ميده [/spoiler]

نظرات خودم در رابطه با عنوان مرموز كتاب
[spoiler=جانپيچ]به نظر من اين عنوان به هر چيز اشاره كنه به جان پيچ اشاره نميكنه فقط من يه احتمال ميدم به جان پيچ اشاره كنه اونم اينه كه يكي از دوستان هري يا خود هي جانپيچ باشه به دليل اينكه هري يا دوستانش افراد پاكي هستند و اين جانپيچ اونا را مثل يه ميرده كرده

در غير اين صورت من فكر نكنم كه ربطي داشته باشه به جانپيچها[/spoiler]

با سلام .
دکتر فيلي باستر عزیز . نکته ی جالبی در مورد کتاب ها گفتی که البته حالا دیگه به همه ثابت شده که نام کتاب درباره ی یک شی است .
یک نکته هم که من توی یک تاپیک دیگه بهش برخوردم . نام اخرین فصل کتاب رو یکی از دوستان گفته بود که ,
[spoiler=ادامه ....]امکان دارد نام شخصی باشد . ولی این بسیار بعید به نظر میاد چون همون طوری که توی اون تاپیک گفتم رولینگ نمیاد اخر داستان یک شخصیت رو وارد کنه . اونموقع از دست هری هیچ کاری بر نمیاد .یعنی نه میتونه اونو از بین ببره و نه میتونه از اون برای کاری که کرده برای هری تشکر کنه یاهر چیز دیگری .[/spoiler]

من یک نتیجه گیری کردم و متوجه چیزی شدم که شاید کاملا غلط باشد :

[spoiler=ادامه....]در کتاب 1 : فصلی به نام نیکلاس فلامل داشتیم . که فهمیدیم اون تنها مخترع سنگ کیمیاست و این مطلب باعث شد تا هری و رون و هرمیون معمای سگ و اینا رو حل کنند و هری مانع از دسترسی ولدمورت به سنگ جادو شد . [/spoiler]
[spoiler=کتاب 2 ]کتاب 2 : گیلدوری لاکهارت . میفهمیم که اون هیچ استعدادی نداشته و با کارهای دیگران به شهرت رسیده[/spoiler]
[spoiler=کتاب 3]کتاب 3 : مهتابی , شاخدار , پانمدی و دم باریک در باره ی هرکدوم یک چیزی میفهمیمی مثلا اینکه جیمز شاخدار بوده و چرا شاخدار چون وقتی تغییر شکل میداده تبدیل به گوزن میشده [/spoiler]
[spoiler=کتاب 4]کتاب 4 : مودی چشم باباقوری . اینم که تابلو است [/spoiler]
[spoiler=کتاب 5]کتاب 5 : لونا لاوگود و دلورس امبریج لونا از خیلی جهات به هری شباهت داره و در وزارتخونه هم بوده و پدرش باعث میشه هری حقیقت را به بقیه بگه . امبریج هم که معلومه . [/spoiler]
[spoiler=کتاب 6]کتاب 6 : هوریس اسلاگهورن [/spoiler]
[spoiler=نکته ای درمورد دامبلدور و اسنیپ]چرا دامبلدور به اسنیپ اعتماد کرد و اونو دبیر دفاع در برابر جادو سیاه کرد ؟ چرا دامبلدور اصرار داشت اسلاگهورن وارد مدرسه بشود ؟ چون میخواست خاطره رو از اون بگیره . برای همین هم دامبلدور مجبور شد به اسنیپ اعتماد کند و اونو استاد دفاع در برابر جادوی سیاه کرد تا اسلاگهورن بتونه وارد مدرسه بشه چون اون معلم دفاع در برابر جادو سیاه نبوده , اون استاد معجون سازی بوده. به نظر من دامبلدور اصلا دوست نداشته این کارو بکنه و فقط به خاطر اون خاطره این کارو انجام داده و به نظرم پیدا کردن کتاب شاهزاده هم اتفاقی نبوده ! چون دامبلدور میخواسته هری زودتر خاطره رو گیر بیاره . :[/spoiler]

فرهاد جان خيلي نظرت جالب بود واقعا مرسي فقط يه جيزي اونم اينكه اين ايده به كاور كتاب (كردنبند) زياد مرتبط نيس

دكتر فيلي جان اين نظريه ت يه نموره تكراريه ولي خيلي جالبه

بشير جان :
[spoiler]حفره و سوراخ معني كلمه ي hallow نيست بلكه معني كلمه ي hollow است اينارو قاطي نكنيد لطفا[/spoiler]

[spoiler=باز و بسته شود]من این رو قبلا جایی گفته بودم و بازم میگم:غارتگرانی که همون جیمز سیریوس ریموس و پیتر هستن مگه واقها غارتگر بودن؟اونا اغرار میکردن.فقط یه اسم مستعار بوده.و این سوال مه چه طور ممکنه قدیسان مگه مرگبار هم میشن باید بگم که این همون اغرار غارتگرانه.یعنی هری و دوستان پاک کننده هستن و به اغرار و همچنین به خاطر اینکه اسم مستعاری داشته باشن اسم گروه رو گذاشتن قدیسان مرگبار.[/spoiler]

راستش من به یه نتیجه گیری خیلی جالب در مورد اسم کتابها رسیدم که خیلی خیلی برام جالب بود و ممکنه بشه به نوعی به ضمیر قدیسهای مرگبار هم پی برد :
[spoiler=رمزگشایی اسامی کتابهای هری پاتر از دیدگاه من]
خب براتون ابتدا قسمت دوم نام کتابهای هری پاتر رو مینویسم:
1_سنگ جادو
2_ حفره ی اسرار
3_ زندانی آزکابان
4_جام آتش
5_ محفل ققنوس
6_ شاهزاده ی دورگه
7_قدیسهای مرگبار

حالا به ضمیر این کلمات دقت کنید:
1_سنگ جادو یک شی و وسیلس
2_حفره اسرار آمیز یک مکانه
3_زندانی آزکابان یک شخصیته
4_جام اتش یک شی و وسیلس
5_محفل ققنوس یک مکانه
6_شاهزاده دورگه یک شخصیته

به ترتیب نامگذاری دفت کنید!!!اول شی بعد مکان بعد شخصیت دوباره یک شی و یک مکان و یک شخصیت و بعد از شخصیت دوباره میرسیم به .... شی.

نمیدونم شاید تمام اینها فقط بر حسب تصادف باشه ولی اگه اینطور باشه تصادف عجیبیه ولی با این جود من اینو میزارم به حساب هوش رولینگ با این وجود میگم قدیسهای مرده وار شی یا اشیایی هستند....یه ذره بهتر فکر کنید قدیسهای مرده وار!!!به نظر من قدیسهای مرده وار همون هورکراکسها هستند.
[/spoiler]

نظر ناظر انجمن:

[spoiler=در مورد نظرات دکتر]خب خیلی جالب است...واقعا رولینگ چه رده پایی برای ما گذاشته بود.البته این الان کمک زیادی به ما نمیکند چون با عنوان های مختلف کتاب های دیگر فهمیدیم که عنوان منظور از شی است.ولی اگر به این نکته قبل از انتشار اسامی می اندیشیدیم حتما اون موقع مفید بود برامون!الان هم ازت ممنونم که به چنین رابطه ای دقت کردی و اشاره کردی.در نوع خودش جالب بود و این حاکی از برنامه ریزی بالای رولینگ است![/spoiler]

البته به نظر من احتياجي نيست اين نظرياتو به عنوان متن مخفي به كار ببرم چون كسي كه نميخواد در مورد كتاب بدونه بهتره اصلا به اين تاپيك نياد اما به قانون اين تاپيك احترام ميذارم

[spoiler=پيرامون عنوان] اين دو كلمه يعنيdeathly و hollow معناهاي متعددي ميدن يكي از معناهاي اين دو واژه در كنار هم ميتونه قديس مرگ وار باشه اما ميشه برداشت هاي ديگه هم كرد اگه دقت داشته باشيد عنوان كتاباي ديگه خيلي بي ابهام بود حالا اين فرضيه هم مطرح ميشه كه نكنه جي كي رولينگ داستان اسرار اميز كتاب هفتم را از عنوانش شروع كرده شايد اين جمله اي باشه كه قهرمان هاي كتابم بهش بر بخورن و از مسير اصليشون براي پيدا كردن جانپيچ ها منحرف شن و در اخر كتاب به معناي مورد نظر نويسنده ما دسترسي پيدا كنيم. [/spoiler]


[spoiler=معناي عنوان] deathly hollow را ما ميتونيم را برداشت هاي مختلفي ازش داشته باشيم مثلا گودال تو خالي يا مثلا حفره ي مرگوار(ديدم بعضي دوستان نوشتن قديس مرگ بار كه البته قديس مرگ وار درسته كه يكي از دوستانمونم به اين نكته اشاره كرده بود) .مشكل ما اينه اولين چيزي كه رفته تو ذهنمون رو ول نميكنيم ممكنه عنوان كتاب به هر كدوم از اينها اشاره كنه[/spoiler]

با تشكر