حذب تي وي تقديم ميكند:
ورزش و سلامتی-: به نام خدا. با سلام و عرض احترام خدمت بينندگان عزيز حذب تي وي، بنا بر اين شد كه امروز را به سلامتی بگذرانيم. ورزش، كليد سلامتی ست عزيزان. تن خودتون رو با ورزش زنده كنين
صدايي با لحني شاعرانه: بله، شاعر ميگه به ورزش گراي و سرافراز باش، كه ورزندگي مايهي زندگيست...
-: بله.. واقعا من وقتي صبح بيدار مي شم و اين هواي خنك رو حس مي كنم، يه نفس عميـــق مي كشم و ميگم: امروز روز ورزشه.خب. امروز قراره به جاي اون دوستان هميشگيمون كه حركات رو انجام مي دادن، يه مهمون افتخاري داشته باشيم...
و دوربين سمتي رو نشون ميده كه كرام روي يه تشك آبي رو چمنا نشسته: با سلام خدمت بينندگان عزز، بنده افتخار دادم كه وقت گرانبهاي امروزم رو در اختيار ورزش، اين دوست اعتياد قرار بدم.
-: دشمن اعتياد
كرام: بله، درست مي فرمائيد. اميدوارم كه حضور مبارك من به انجام بهتر حركات صبحگاهي كمكتون كنه.
-: بله، اميدواريم. خب، آغاز مي كنيم، يه آگهي ببينيم بعدا شروع كنيم، با ما باشيد...
»»» دادام راامم دارا رام رااام رارارا«««
شركت چكش سازي سرژ و دايي ، براي تيم ملي حذم تار كبود، آرزوي موفقيت مي كند. كارخانه 7ي چكش سازي سرژ و دايي
»»»دادام راامم دارا رام رااام رارارا«««
-: خب. حركات نرمش امروزمون اختصاص داره به حركات فني كه حسابي بدنو حال مياره و تو حركات يوگا هم پيش زمينهي خوبيه
كرام:
**در خوابگاه مديران**
موناليزاي ريشو و سيبيلو: مــا. كرام چرا رفت آخه؟ من بهش گفتما نره، گوش نداد كه. مي گفت مگه حذب تي ويه؟ گفتم اخه شايد اون باشه. گفت نه دعوتنامه از حزب تي وي بود.
عله: هوووم. مثه اين كه اون طور كه بوش مياد امروز بايد به فكر يه وبمستر ديگه باشم.
ريموس: آخه من نمي دونم اين نمي فهمه اصلا نبايد بره تلويزيون؟ دفعه قبلم قيافه ش رو به اون ريخت در اوردن...
عله: ولش كنين بابا، بشينين نرمشتون رو بكنين.
و همه مي شينن رو زمين
** در پارك سبز مختص نرمش**
مجري مي شينه رو تشك قرمز و صحبت ميكنه: خب عزيزان، حركت اول ما براي آماده شدن براي حركات پيچيده تر، اسمش فيتيله ميخه. پاي چپ مياد پشت گردن و و پاي راست ميره فاصله بين پاي چپ و بدن رو پر مي كنه و سر هم مي ره فاصله زمين و پاي راست رو پر ميكنه.
كرام:
... آقا تو رو خدا ما رو بيخيا شو.
در اين حين مجري همين حركت رو به سادگي انجام داده آروم ميگه: عمو كارت رو بكن آبروت جلوي تماشاچيا ميره ها.
كرام شروع ميكنه به زور مي خواد حركت رو انجام بده. پاي چپ رو مي بره پشت گردن و... قرچ
كرام: آييي... پام، اخ...
و به پشت ولو مي شه رو زمين.
صداي خنده و قهقهه از توي دوربين فيلمبرداري به گوش ميرسه...
كرام: آي... برانكارد بيارين. آخ...
مجري بلند مي شه مي ره بالا سرش و طوري كه توي دوربين ديده نشه يه لگد مي خوابونه تو صورتش...
كرام: آييييييي... وحشيا. همه تون رو حذف كاربر مي كنم. فقط بذارين برنامه تموم شه. آخ... واي.. ننه
مجري: خب.. مثل اين كه فرد مورد نظرمون به مشكل برخورده. شايد با تشويقات شما روحيه بگيره...
صداي تشويق از توي دوربين فيلمبراداري مياد...
كرام پا مي شه مي شينه و ميگه: من متعلق به همه شمام. خب بريم جناب
-: خب. حركت دوم كه يه ذره سخت تره... به رو، يعني روي سينه رو زمين دراز مي كشيم و پاها رو از عقب مياريم قبل مي كنيم دور گردنمون. به اين شكل: ( تصوير رو روي يه وايت برد مي كشه و خودش مي شينه كرام رو تماشا ميكنه)
كرام: آقا خودت برو آخه من ببينم چجوريه.
-: نه.. اين بار مي خوام ملت ببينن كه بدون من هم كارا جلو ميره...
كرام: آقا ما رفتيم. بيخيال ما شو..
-(آروم): بشين سر جات. محبوبيت زياد ميشه...
كرام مي شينه: قورت
دراز مي كشه و آروم شروعع ميكنه به انجام نرمش... آروم آروم انجام ميده و جلو ميره:
قرچ... خرچ قرچ قروچ... قيچ... تاق.. بوم
كرام: آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآاييي... آآآآخ
-: خب بينندگان عزيز، اميدوارم روز سالم و پرشاطي رئ بعد از انجام اين دو حركت آرامش بخش داشته باشين. همه تون رو به خدا مي سپارم. تا ديداري بعد خدانگهدار...
-------------------------
به سراغ من اگر می آیید، نرم و اهسته بیایید، مبادا که ترک بردارد، چینی نازک تنهایی من...