هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: داستانهای سه خطی
پیام زده شده در: ۱۳:۳۱ پنجشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۸۶
#4

پروفسور سینیستراOld


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۲ چهارشنبه ۲۷ دی ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۶:۴۳ یکشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۱
از وقتی ایرانسل اومده!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 256
آفلاین
تاریکی و سکوت شب با صدای تقی شکسته شد.
نوری برای لحظه ای کوچه را روشن کرد و ناگهان مردی ظاهر شد.
مرد با عجله و قدم های بلند به سمت دری حرکت کرد. در زد و...
------------------------------------------------------------------------
و وقتی صدایی گفت: چی از جادو می دانی؟
غریبه که می دانست باید اسم رمز را بگوید گفت: جادو از آن ماست!
در گشوده شد و غریبه بدون توجه به باز کننده در، وارد راهروی تاریک شد.
------------------------------------------------------------------
- لوموس!
حال چهره ی مرد در زیر درخشش آن به وضوح دیده می شد.
پوست صورتش چروکیده بود ، گویی که چندین سال از عمرش می گذرد اما صدایش مانند یک جوان 20 ساله گیرا بود.
- دنبالم بیا !


ـ «خدا را دیدی؟»

ـ «خدا؟… دیوانه شده­ای؟… کجا ست؟»

ـ «همین که می­پرسی «کجاست؟»، یعنی نخواهی دید!… بگذریم!…»


Re: داستانهای سه خطی
پیام زده شده در: ۱۳:۲۰ پنجشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۸۶
#3

لارتن کرپسلی old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۳۲ دوشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۳:۰۲ شنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۲
از یو ویش!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 471
آفلاین
تاریکی و سکوت شب با صدای تقی شکسته شد.
نوری برای لحظه ای کوچه را روشن کرد و ناگهان مردی ظاهر شد.
مرد با عجله و قدم های بلند به سمت دری حرکت کرد. در زد و...
------------------------------------------------------------------------
و وقتی صدایی گفت: چی از جادو می دانی؟
غریبه که می دانست باید اسم رمز را بگوید گفت: جادو از آن ماست!
در گشوده شد و غریبه بدون توجه به باز کننده در، وارد راهروی تاریک شد.


نارنجی رو بخاطر بسپار!

طنز نویسی به موجی از دیوانگی احتیاج داره...

چه کسی بود صدا زد : لارتن!؟


Re: داستانهای سه خطی
پیام زده شده در: ۱۱:۰۳ پنجشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۸۶
#2

باب آگدنold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۵۸ پنجشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۸:۳۹ جمعه ۱۳ آبان ۱۳۹۰
از گروه همیشه پیروز گریفیندور
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 527
آفلاین
سلامی مجدد.
اینم داستان.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تاریکی و سکوت شب با صدای تقی شکسته شد.
نوری برای لحظه ای کوچه را روشن کرد و ناگهان مردی ظاهر شد.
مرد با عجله و قدم های بلند به سمت دری حرکت کرد. در زد و...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
این داستان بوده،لطفا نفر بعد این داستان رو هم در پست خود با استفاده کردن از کپی پیست قرار بده.




داستانهای سه خطی
پیام زده شده در: ۱۰:۵۶ پنجشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۸۶
#1

باب آگدنold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۵۸ پنجشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۸:۳۹ جمعه ۱۳ آبان ۱۳۹۰
از گروه همیشه پیروز گریفیندور
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 527
آفلاین
سلام به همه بروبچ
این تاپیک هم مثل تاپیک های دیگست و باید رول توش زده بشه. با این تفاوت که در تاپیک های دیگه پستها بلند هست و اگر کسی زمان نداشته باشه نمیتونه بپسته.
در این تاپیک من اول سه خط داستان میدم،نفر بعدی با اضافه کردن سه خط دیگر داستان رو ادامه میده.
*داستان در پست بعد.









شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.