خب... خب... خب اینجا چی داریم ؟
من اولین پستم رو مثل تمام بنی بشری که اینجا بودن و هستن و خواهند بود، توی تاپیک "
کارگاه نمایشنامه نویسی " و "
بازی با کلمات (
2)" زدم. برید بخونید.
راستش وقتی خودم رول ها اون شناسه اولیم رو می خونم از ماهیت وجودی خودم، خجالت می کشم، اگر یه روزی من مسئول محفل می شدم و یکی می اومد مثلا پست خانه گریمولد رو می زد، می دونید، اولا انتخاب می کردم چجوری و با چی بکشمش و بعد هم چجوری بندازمش بیرون؟ اردنگی و یا تیپا، شایدم مشت و چک
اینم یک نمونه از شاهکار های ما در دوران جاهلیت یعنی دوسال و نیم قبل و با شناسه مک لاگن :
رول و
رول پستِ دیگه ای هم که با شناسه کینگزلی شکلبوت زدم و کلا اصلا با این شناسه به جز 3-4 تا رول نزدم، پستِ توی خانه گریمولدلند هست و یکی دیگه هم توی
نوزده سال بعد.
خب والمرلین، من یک فاصله ای بین این شناسه و اون شناسم (شکلبوت) افتاد و تو این مدت کم پر کار نبودم. چنجا همینجوری ناظرِ بخش داستان شدم. می دونید وقتی به آدم اعتماد می کنن و بی هیچ شناختی و البته از طرف من بی هیچ سوادی، آدم رو ناظر می کنن، آدم سعی می کنه اون کار رو به خوبی انجام بده.
ما هم هی نقد کردیم و نقد کردیم تا بالاخره یادگرفتیم عاقا داستان نویسی یعنی چی! جالبه اول من نقد کردن رو از خوندن نقد دیگران یادگرفتم بعد داستان نوشتم. ولی باز هم داستان زیاد ننوشتم و مستقیم اومدم جادوگران، یعنی الان دیه.
البته از اواسط اون کینگزلی شکلبوت این جریانات (یعنی ناظر شدنم تو سایت افسانه ها و یادگرفتن داستان نویسی) افتاد که کلا من دیگه خیلی کم میومدم سایت.
توی این اخری ها هم به لطفِ مادر گرام ارباب و خود ارباب و صد البته لن، تونستم کمی رول نویسیم رو بهبود ببخشم و کمی بهتر از قبل بنویسم. نمونه اش هم چون معاصر هست نمی ذارم، توی آخرین ارسال ها موجوده...
این بود سیر تکاملی پست های ما ... با سپاس از مرلین برای معرفی تاپیک
دربرابر شرارت وزیر و مدیر خیانت کار و مفسد و چیزکش جامعه ساکت نمی مانیم ... !
با هم، قدم به قدم، تا پیروزی ...
- - - - - - - - - - - - - - - - -
تا عشق و امیدی هست؟ چه باک از بوسه دیوانه سازان!؟