جلسه اولسلام ! من پروفسور دنيس كريوي هستم و استاد جديد درس پرواز و كوييديچ شما . از آشنايي با شما خوشوقتم !
خب، استاد هاي قبلي اين درس شما، مطالب رو خيلي پراكنده گفتن و زياد اصولي به شما درس ندادن . اشكالي نداره و من سعي ميكنم مطالب نگفته رو به شما بگم و جبران كنم . خيلي خب! قبل از هر چيز لازمه بدونيد كه ما با كتاب كوييديچ در گذر زمان سر و كار داريم ؛ البته زياد نه و كاري زيادي باهاش نداريم . خب شما مي تونيد كه اين كتاب رو از
كتابخونه مدرسه، كرايه كنيد و يا مي تونيد از پدر و مادرتون بخواين كه كتاب رو از
كوچه دياگون تهيه كنن، و با يك جغد براتون بفرستن . فقط يادتون باشه كه داشتن اين كتاب امسال اجباريه .
خيلي خب بدون هيچ حرف ديگه اي ميريم به سراغ درسمون . خب با توجه به پراكندگي درسهايي كه به شما داده شده، من تصميم گرفتم كه درسمون رو با معرفي انواع توپ هاي كوييديچ و كارهاي اون ها، شروع كنيم . خب توپـ ..... بله آقاي لانگ باتم ؟
نويل : پروفسور ما با توپهاي كوييديچ آشنايي داريم و كارهاي اون ها رو به خوبي ميدونيم ..
آقاي لانگ باتم، حرف شما درسته ولي اين درس براي پايه شما مناسبه و من مطمئنم مطالبي رو به شما ها ميگم كه تا بحال چيزي در مورد اونها نشنيدين . از همه شما مي خوام كه وقتي در حال درس دادن هستم دستتون رو بالا نبريد . خيلي خب ! انواع توپهاي كوييديچ، اولين توپي كه ميخوام به شما معرفي كنم، كوافل يا همون سرخگونه .
_ كوافل، توپيه كه مهاجمان بايد اون رو از حلقه در وازه حريف رد كنن و با اين كار اون ها 10 امتياز براي خودشون كسب ميكنن . اولين كوافل ها، چند قطعه چرم بودن كه به هم وصل شده بودن، و صرفا كروي نبودند . در قديم روي كوافل ها جاي انگشت وجود داشت ( مثل توپ بازي بولينگ ماگلي ) و همچنين در قبل از اون، يه نوار به اون وصل بودن كه بازيكن مهاجم كوافل رو به وسيله اون نگه مي داشت .اين كارها براي اين بود كه مهاجمان بتونن اون روي توي دست خودشون نگه دارن . ولي بعدا ديگه نيازي به اين كار نبود، چون كه با كشف افسونهاي گيرشي، توپ بدون هيچ زحمتي توي دست مهاجم مي چسبيد و موجب مي شد كه مهاجم بتونه اون توپ رو توي يك دستش نگه داره . همچنين قطر كوافل ها 30 سانتي متره و اون ها طوري جادو شدن كه بعد از رها شدن از دست مهاجمان، با سرعت آرامي به زمين سقط كنه تا بتونن اون رو دوباره جمع كنن . روي تخته مي تونيد سير توپهاي كوافل رو از قديم تا امروز ببينيد .
_ اسنيچ، يا گوي زرين، توپيه كه جستجو گر تيم وظيفه گرفتن اون رو داره و با گرفتن اون 150 امتياز براي تيم خودش كسب مي كنه . اسنيچ ها با سرعت زيادي در هوا پرواز مي كنن و كار گرفتنشون رو براي جستجو گرها سخت ميكنن . تا حالا ركورد دار گرفتن اسنيچ طلايي رودلف پلامپتون در سال 1921 بوده، كه تونسته اسنيچ رو فقط و فقط طي 3/5 ثانيه توي دست خودش جا بده و اون رو بگيره ! توپ اسنيچ، ساخته شده از روي مرغك زرين بوده و در گذشته، تيم ها از اون بجاي اسنيچ استفاده مي كردن . مرغك زرين بسيار چابك بود و و در عين حال بسيار ظريف و كم طاقت، به طوري كه در 90% موارد، مرغك زرين بعد از گرفته شدن توسط جستجو گر، بر اثر فشار دست جستجو گر له مي شد و مي ميرد . به همين دليل، استفاده از مرغك زرين در مسابقات كوييديچ ممنوع شد و اين زمينه اي براي ايجاد اسنيچ طلايي شد . ( دنيس با سر چوب دستيش ضربه محكمي به تخته كلاس ميزنه ) خيلي خب، اين هم شكل مرغك زرين .
_ بلوجر ها، يا توپهاي باز دارنده، براي منهدم كردن اعضاي تيم مقابل از پرواز هستد . توپ هاي باز دارنده توسط چماقهاي جادويي كه به دست مدافعين هست، به سمت اعضاي تيم مقابل پرتاب ميشن و به دنبال اون ها حركت ميكنن و در صورت بر خورد با اونها اون ها رو از پرواز ناتوان ميكنن . آقاي لانگ باتم اگر يك بار ديگه دست رو بلند كردي سر و كارت با پروفسور مك گونگاله . خب، توپهاي باز دارنده در ابتدا از جنس سنگ بودن، ولي بعضي از مواقع بر اثر ضربه چماق جادويي مدافعين باعث خورد و تكه تكه شدن اون مي شدن . و بعد از اون بعضي از تيم ها از بلوجر هاي فلزي استفاده مي كردن . امروز هم همه بلوجر ها از آهن هستن و قطر اونها 25 سانتي متره . چماق ها جادويي بودن، براي اينكه ممكن بود بر اثر وزن و فشار اون ها بلوجر ها خورد شن . در كل مدافعين نبايد بذارن كه بلوجر ها به سمت بازيكنان خودشون برن، چون اگر اون ها رو ول كنن به سمت نزديك ترين بازيكن حمله ور ميشن .
خيلي خب ! معذرت ميخوام اگر كه خسته تون كردم ! براي جلسه بعدي،
1- چرا كوافل ها به رنگ قرمزن ؟
2- اسم ديگه بلوجر يا همون توپهاي بازدارنده چيه ؟