نقل قول:
به نظر من اینکه این سوتی ها را در کتاب می بینیم به دو دلیل می توانه باشه:
خوب همه می دانن رولینگ زیاد تجربه نوشتن نداره.البته حتما با نوشتن این کتابها پیشرفت کرده اما به خاطر ضعف های زیادش در نوشتن به مسایل مهم توجه نکرده.مثلا همین ذهن خوانی ولدمورت که من هم نفهمیدم این کی می توانه ذهن را بخوانه کی نمی توانه ذهن را بخوانه.
دلیل دومش شاید این باشه که بیشتر قهرمان پیروزیشان را مدیون اشتباهات دشمنانشان هستند.و هری هم از این دایره بیرون نیست.
اما در کل تقریبا همه کتابها مشکلاتی دارند که با کمی توجه می شود انها را پیدا کرد.خوب هری پاتر یک کتاب.
من تمام سعیم رو برای جا انداختن این موضوع کردم و حالا میبینم که هنوز هم این مورد سوال هست !
ببینید ، من اینکه شما گفتید ضعف های زیادی داره در نوشتن رولینگ رو به کلی رد میکنم ، اون یکی از بهترین کتاب های تاریخ رو نوشته ، و دلیل محبوبیتش این نیست که هری پاتره ! دلیلش اینه که طوری نوشته و قدرتی داره توی نوشتن که همه رو جذب میکنه و این از کسی که تجربه زیادی توی نوشتن نداره بعید هست ، چرا که رولینگ قبل از هری پاتر و بعد از اون هم کتاب نوشته !
متاسفانه الان مد شده و هر کسی کتاب رو میخونه و جاییش رو نمیفهمه ، میگه این از اشکالات و سوتی هایی هست که نویسنده میده !
در مورد ذهن خوانی ، در کتاب ذکر شده که ، مثلا زمانی که لرد توی اوج ناراحتی خودش هست و از یه اتفاقی اطمینان داره ، ذهن خوانی نمیکنه ، مثل آخر کتاب هفت که لرد عصبانی هست و متعجب و وقتی نارسیسا میگه که هری مرده بدون ذهن خونی قبول میکنه ، چون اطمینان هم داره !
در مورد ، دلیل دومی هم که اشاره کردی ، باید بگم که این اشکال نیست ، توی کتاب هری پاتر یکسری از مرگ ها مربوط به اشتباهات دشمنا بود و یکسری این طور نبود ، مثل مرگ سیریوس !
خیلی برام عجیبه که کسی ، هنرهای نویسندگی رو سوتی های نویسندگی عنوان کنه !!