1-نمی دونستن رازدار پیتره.
-احتمالا وقتی مطلع شدن فکر کردن که مهمونه، اومده عید دیدنی.بالاخره کریسمس بوده دیگه!
به عنوان آخرین احتمال فکر میکنم اونا از پیشگویی اطلاع داشتن و رو همین حساب فکر کردن که 50-50هری انتخاب میشه و انتظار حمله(اونم موقع کریسمس )رو نداشتن.ضمن اینکه هر طلسم محافظت کننده ای که بذارن،مگه ولدی نمیتونه از بین ببرش؟لابد این کارو کرده دیگه.
در مورد وزارتم احتمالا طلسمش همین جور عمل میکرده که تو گفتی و کسیم منکرش نشد.
1- وزارت برای اینکه بدونه کدوم خونه رو تحت حفاظت قرار بده باید محل خونه رو بدونه و خب ما میدونیم مرگخوارا چقدر تو وزارت نفوذ دارن و پیدا کردن محلشون کار سختی نیست. پس شانس داشتن مخفیگاهو دیگه ندارن.
2- وقتی مخفیگاه پاترها مشخص بشه به طبع اونا هم دیگه نمیتونن خودشونو مخفی کنند و لابد از اون به بعد مرگخواران چشم به انتظار باید منظره پنجرشونو پر کنند.
3- مرگخوارا میدونن برای حمله باید از کجا شروع کنند تا به پاترها برسند.
تد تانکس طوري به سقف نگاه کرد که انگار ميتوانست از خلال آن آسمان بالاي سرشان را ببيند.
-- خوب ما که ميدونيم جادو هاي حفاظتي مون موثره، مگه نه؟ در اين صورت نبايد بتونن از شعاع صد متري اينجا نزديک تر بشن.
تازه هري متوجه شد که چرا ولدمورت ناپديد شده است. درست لحظه اي بوده که متورسيکلت از مانع جادو هاي محفل گذشته بود. فقط اميدوار بود که اين جادو ها همچنان به کار کردن ادامه بدهند: ولدمورت را در ارتفاع يکصد کيلومتري بالاي سرشان مجسم کردکه با ديگران گفتگو ميکرد و به دنبال راهي براي نفوذ در چيزي مي گشت که هري آن را به صورت حباب بزرگ و شفافي مجسم مي كرد.
ولدمورت از اسنيپ پرسيد:
-- اين دفعه ميخوان پسره رو کجا مخفي کنند؟
اسنيپ گفت:
-- توي خونه ي يکي از محفلي ها. بر طبق گفته هاي منبع خبرم، اونجا باتمام روش هايي که در توان محفلي ها و وزارتخونه بوده محافظت ميشه.
سرورم، به نظرم اگه پاش به اونجا برسه ديگه شانس زيادي براي گرفتنش نداريم، البته مگر اين که وزارتخونه تا پيش از شنبه ي آينده سقوط کنه، ودر اين صورت ممکنه فرصتي براي کشف و باطل کردن مقداري کافي از طلسم ها داشته باشيم و بتونيم با غلبه بر بقيه ي طلسم ها راهمون رو باز کيم.
هري و هرميون خود را به ميان جمعيت سراسيمه انداختند. مهمان ها مثل فنر از جا مي جستند و به هرسو پراکنده ميشدند؛ بسياري خود را غيب مي كردند؛ جادو هاي امنيتي پيرامون پناهگاه باطل شده بود.