سوژه جديد_آل سو بهت دستور ميدم با زبون خوش بياي اينجا و يويومو پس بدي !!!
_
عمرا بت پس بدم تو
لوگوي منو خراب كردي .
_آل سو بهت اخطار ميكنم يويوي منو پس بدي !! اگر نه هر چي ديدي از چشم خودت ديدي .
_جدا ميخواي بت پسش بدم ؟ پس بگيرش !!
هوشششششششششت (افكت پرتاب كردن يويو به سمت افق هاي دور )
ال سو:
جيمز : نه !!!!!!! يويو ي عزيزم !! افتاد پشت اين ديوار
ال سو:حقته !! حقته !! غورباقه هم قدته ، مورچه كمر بندته
ال سو همچنان به ريش جيمز داره ميخنده ، كه ناگهان سايه ي تدي رو از دور ميبينه .
ال سو:اي داد بيداد ، هوا پسه ، بهتره هر چه سريعتر گم و گور شم .
فوششششششششت(افكت گم و گور شدن ال سو)
تدي:جيمز ؟! تو اينجايي ؟! چرا داري گريه ميكني ؟! بابا برا رييس محفل افت داره .
جيمز:عررررررررررر عررررررررررررر ... ال سو يويو مو انداخت پشت اين ديواره .
تدي:پشت اين ديوار ؟! فكر كنم حياط وزارت اين پشت باشه !! اين كه گريه نداره الان ميرم برات ميارمش.
جيمز:راست ميگي؟
تدي:دو دقيقه ديگه با يويوت اينجام !!
دم در ورودي وزارت سحر و جادودو تا نگهبان در حد و اندازه هاي گراوپي در حالي كه نيزه هاي خفني در دست دارن جلوي ورودي وزارت ايستادن .
تدي:ببخشيد اين يويو داداش ما افتاده تو اين حياط پشتي ، اگه ميشه اجازه بديد برم دو دقيقه بيارمش.
مامور شماره 1:تست تاييد اصالت دادي ؟!
تدي:بعله ايناهاش ، اينم مدركش جنسم اورجينال اورجيناله !!
مامور شماره 2:عضو جرگه خاصي نيستي ؟!
تدي:تا ديروز نبودم ، اما از امروز به دسته پر افتخار محفل ققنوس پيوستم
دوششششششششششت(افكت شوت شدن تدي توسط يكي از ماموران )
جيمز:چي شده تدي ؟! چرا فكت يه وري شده ؟!
تدي:چيز خاصي نيست فقط نگهبانه گفت الكي نميخواد راهتونو دور كنيد از ديوار بپريد يويو رو ورداريد بريد ديگه !!
جيمز:اخه اين ديواره كه خيلي بلنده !!
تدي:چيزي نيست باو يه قلاب بگير من ميرم اونور ، از ديواراي بلند تر اينم بالا رفتم
جيمز:خجالت نميكشي با اين هيكلت اينجا وايسادي بعد من قلاب بگيرم ، اصلا خودت برا خودت قلاب بگير!!
تدي:اي بابا ، اصلا بيخيال من قلاب ميگيرم تو برو بالا !!
چند دقيقه بعد - حياط وزارت خونهتدي:جيمز رسيدي پايين ؟!
جيمز:اره تدي من الان توي حياط وزارتم ميرم يويومو ور ميدارم بر ميگردم.
جيمز يويوشو ميبينه كه كنار يكي از سطلهاي زباله افتاده ، با خوشحالي به سمت يويو ميره كه صداهاي مشكوكي توجهش رو جلب ميكنه .
صداي مشكوك شماره 1:عجب !! پس لرد سياه امشب براي ديدن من به وزارت خونه ميان؟!
صداي مشكوك شماره 2:بعله جناب وزير ، نزديكاي نيمه شب توي انبار وزارت منتظر شما هستند ، فقط بايد توجه داشته باشيد اين ملاقات بايد كاملا مخفيانه انجام بشه.
جناب وزير:درسته ، ممنون كه خبر دادي !!
جيمز:اي داد بر من ، بايد هر چه سريعتر به محفليا خبر بدم ، اي داد بر من
جيمز يويو رو سريع ور ميداره و به سمت ديوار حركت ميكنه ، در اين لحظه است كه متوجه ميشه با ديواري حدودا چهار برابر قد خودش روبروئه و كسي هم نيست كه براش قلاب بگيره تا از ديوار بالا بره ........
جيمز: