-پس اینجا خونه شخصی هست،نه؟
- بله بله...اینجا خونه شخصی بود.گلگو اینجا خیلی تنها زندگی کرد و زندگی خیلی آرومی هم داشت.
- بعد اون وقت تو خانواده شما این عادیِ که در خونه شخصیتون دم و دستگاهِ دندونپزشکی باشه؟؟
- آقای بازرس شما باید باور کرد که این خیلی عادی بود.پدر گلگو در خونه خود دستگاه ام آر ای داشت. دایی گلگو هم در اتاقک خود دستگاه تشخیص حاملگی داشت.
بازرس عینک خود را بر روی بینی جابجا نمود و سپس با تعجب گفت:
عجب!خیلی جالبه.آقای گلگومات،فعلا اجازه دارین توی این خونه زندگیتونو ادامه بدین.ولی بهتون اخطار میکنم که اگر در این خونه بدون مجوز دولت دندانپزشکی باز کرده باشید خودتون میدونید!
لبخند پهنی بر لبان گلگومات پدیدار شد.گلگومات در ورودی خانه را برای بازرس باز نمود و همان طور که وی را به بیرون راهنمائی میکرد گفت:اقای بازرس نگران نبود.گلگو دیو شریفی بود.گلگو در راه مرلین و افتابش نون خورد.
بازرس بدون گفتن حرفی از خانه خارج شد. گلگومات بعد از رفتن وی نفس راحتی کشید و به آرامی گفت:ملت از اتاق بیرون بریزن.نفر شماره 45 اول بود. سایرین صبر کنن تا گلگو کارش با شماره 45 تموم شد.شماره 45 پولش رو برای پول دندون و پول زور آماده کنه.
بیرون خانه گلگومات،پشت بوته های تمشک.- بازرس من رو برای چی توی این بوتها کشوندی!نمیتونستی بیای دفترم بهم بگی چی شده؟
بازرس همان طور که با دوربین به شیشهای مات خانه گلگومات خیره شده بود،خطاب به وزیر گفت:
جناب وزیر،این دیو بی شاخ و دم مشغول کارهای مشکوکیه.روزانه بیشتر از 100 نفر میرون اون تو.جالب اینه که فقط 50 نفر از اونجا بیرون میان! از این پنجاه نفر که بیرون میاد،25%پولشون نصف شده،15% بی پول شدن و ده در صد دیگه هم روتون بدیوار فقط با لباس زیر از خونه میان بیرون.سایرین هم که دیگه نگو!تنها نکته مثبت اینه که اون کسایی که میرن تو، با دندون درد میرن تو و سلامت از اون تو بیرون میان!
وزیر همان طور که با دست سعی بر شمردن "درصد"ها بود به بازرس گفت:ما هیچ مدرکی نداریم.اگر مدرک پیدا کردی بیا و بهم بگو.
خانه گلگوماتگلگومات مته دندانپزشکی را در دهان شماره 45 فرو کرد و گفت:
- گلگومات بوی خورشت کدو از دهن تو احساس کرد!تو خورشت کدو خورد؟
- اه اوه ببو بام(افکت پر بودن دهان بوسیله مته)
- گلگومات خورشت کدو دوست داشت!گلگومات تورو خورد
- نه بوبو با بوو
گلگومات شماره 45 را در دهان خود گذاشت و سپس،بعد از صدا کردن نفر بعدی از داخل بلندگو گفت:
لطفا بدون پول زور وارد اتاق دکتر گلگو نشوید!
_________________________________________________
سوژه که معلومه...گلگومات که دندونپزشکی بدون مجوز باز کرده و با گرفتن پول زور و خوردن ملت شکم خودشو سیر میکنه و بازرسی که سعی داره دست گلگومات رو رو کنه.
منتظر پست های خوب،با کیفیت و زیبای شما هستیم.
با تشکر از ناظرین محترم