لطفا وقتی شخصی رو دعوت به دوئل می کنین اسم کامل و لینک پروفایلش رو هم بذارین.
_______________
سوژه های دوئل:سوژه دوئل رودولف لسترنج و نارسیسا بلک: بلاتریکس لسترنج!
برای ارسال پستتون در
باشگاه دوئل دو هفته(تا دوازده شب دوشنبه 24 فروردین) فرصت دارید.
سوژه دوئل روبیوس هاگرید و ریتا اسکیتر: مصاحبه!
توضیح:لازم نیست حتما درباره خود مصاحبه بنویسین. می تونین درباره قبلش...بعدش ...عواقب و نتایجش هم بنویسین!
برای ارسال پست در
باشگاه دوئل دو هفته(تا دوازده شب دوشنبه 24 فروردین) فرصت دارید.
جان سالم به در ببرید!
______________
نتایج دوئل ها:نتیجه دوئل الادورا بلک و هرمیون گرینجر:(سوژه: جن خانگی)
امتیاز های داور اول:
الادورا بلک: 27 امتیاز – هرمیون گرنجر:صفر امتیاز
امتیازهای داور دوم:
الادورا بلک: 27 امتیاز – هرمیون گرنجر: صفر امتیاز
امتیاز های داور سوم:
الادورا بلک: 27 امتیاز – هرمیون گرنجر: صفر امتیاز
امتیازهای نهایی:
الادورا بلک:27 امتیاز - هرمیون گرنجر: صفر امتیاز
برنده دوئل: الادورا بلک!-بس کن...تو می تونی. اینجوری آبروت می ره. برو...باهاش حرف بزن. شاید منصرف بشه اصلا...
با صدای بلند حرف می زد.مخاطبش کسی جز تصویر داخل آینه نبود . آه بلندی کشید. حتی قادر نبود خودش را متقاعد کند.
-نمی تونم. اگه قبول نکرد چی؟ دوئل که شوخی نیست. اگه گفت باید دوئل کنیم چی؟ همه فکر می کنن من مهارت زیادی دارم. ولی الادورا بلک رقیب قدرتمندیه...اگه نتونم...
با آشفتگی دستش را لابلای موهایش فرو برد...صدای ضربات متمادی در او را به خود آورد.
-کیه؟ بیا تو!
سعی کرد وحشت واضح صدایش را پنهان کند. ولی موفق نشد.
در باز شد و جن خانگی وحشت زده و لاغر وارد اتاق شد. سینی مسی کوچکی در دست داشت.
-نوشیدنی خنک قربان.
هرمیون سفارش نوشیدنی نداده بود. ولی فورا متوجه شد که گلویش کاملا خشک شده است. همیشه رفتار خوبی با جن های خانگی داشت.ولی این بار اعصابش یاری نمی کرد. اخم هایش را به سختی باز کرد و جام را برداشت.
جن تعظیمی کرد و از اتاق خارج شد.
جام را به لب هایش نزدیک کرد. بی اختیار از پنجره به بیرون خیره شد. آفتاب غروب کرده بود.
-تموم شد...وقتش گذشت.
نوشیدنی خنک را سر کشید. طعمی شیرین...حسی خنک و دوست داشتنی و سرگیجه!
مورد آخر چیزی نبود که انتظارش را داشت.
هرمیون باید می دانست الادورا بلک نفوذ زیادی روی جن های خانگی دارد. حتی در هتلی دور افتاده همچون نوای مرگ!
الادورا روش های زیادی برای کشتن بلد بود. حتی از راه دور!
____________________
نتیجه دوئل ایرما پینس و آرسینوس جیگر:(سوژه: روزی که مرگخوار شدم)
امتیاز های داور اول:
ایرما پینس:26 امتیاز – آرسینوس جیگر:25 امتیاز
امتیاز های داور دوم:
ایرما پینس:25 امتیاز – آرسینوس جیگر: 23 امتیاز
امتیاز های داور سوم:
ایرما پینس:26 امتیاز – آرسینوس جیگر:25 امتیاز
امتیازهای نهایی:
ایرما پینس: 26 امتیاز – آرسینوس جیگر: 24 امتیاز
برنده دوئل: ایرما پینس!-نوبت منه خانم محترم!
ایرما بدون توجه به آرسینوس، از نفر بعدی پرسید:
-بفرمایین؟ گفتین کتابی درباره تاریخچه دورمشترانگ؟ داریم. ولی نمی تونین از کتابخونه خارجش کنین.
آرسینوس صدایش را بالا برد.
-من الان یه ساعته اینجا وایسادما! چرا به کار من رسیدگی نمی کنین؟ کتابی درباره!
-دوئل!ایرما این کلمه را تقریبا فریاد زد. بعد به خودش مسلط شد.
-می دونم...دوئل! شما امروز دوئل دارین و مایلین طلسم های بیشتری یاد بگیرین. اینو می دونم.
آرسینوس پوزخندی زد.
-می دونی...چون دوئلم با خودته! و تو به جای مطالعه و تمرین، مجبوری کار کنی. برای همین کتابی رو که می خوام نمی دی.
ایرما اخم هایش را در هم کشید. حق با آرسینوس بود. ولی مقصر او نبود که نمی توانست مرخصی بگیرد! تنها کتابدار شهر که نمی توانست مرخصی بگیرد. مطالعه هرگز نباید متوقف می شد.
آرسینوس همچنان منتظر بود. دستان ایرما ناخودآگاه به سمت قفسه پایین رفت. کتاب قهوه ای رنگ قطوری را از قفسه برداشت و جلوی آرسینوس گذاشت.
-بگیر! رموز پیروزی در دوئل! ولی مطمئن باش تو محکوم به شکستی آرسینوس!
آرسینوس کتاب را برداشت و به طرف نزدیک ترین صندلی رفت. ایرما نفس عمیقی کشید. حدسش درست بود. آرسینوس چیزی درباره کتاب ها نمی دانست. این یکی را هم نشناخت. کتاب رموز پیروزی در دوئل، رمز های پیروزی را یاد نمی داد...خودش رمز پیروزی بود!
آرسینوس شاد و سرخوش کتاب طلسم شده را می خواند. شاید چند جادوی بی اهمیت یاد می گرفت. ولی با خواندن هر صفحه تمرکزش را بیش از پیش از دست می داد...و تا عصر همان روز که زمان دوئل فرا می رسید کاملا گیج می شد.
همه چیز طبق پیش بینی ایرما پیش رفت. آرسینوس با اعتماد به نفس زیادی در محل دوئل حاضر شد... ولی شکست بی سابقه ای از ایرما خورد.
حق با ایرما بود. کتاب بهترین دوست هر جادوگر و ساحره ای بود!