چند لحظه بعد ...
جرج: من کلا نمیفهمم ... اگر بازی گوی زرین نداشته باشه پس چجوری میفهمیم که کی برده؟
آرتور: هزار بار گفتم! هر کی بیشتر گل بزنه اون میبره ...
فرد: پس اگر این شکلیه گوی زرین چه نقشی داره تو فوتبال؟
آرتور: میگم تو فوتبال گوی زرین نداریم ...
بیل: خب ما هم فهمیدیم گوی زرین نداره فوتبال ولی اونوقت بازی هیچ وقت تموم نمیشه که!
آرتور: گفتم که بازی وقتیه ... بعد یه مدت تموم میشه!
فرد: اونوقت اگر توی این مدت زمان کسی گوی زرین رو پیدا نکرد چی؟
بقیه: هوووم ... آره .. بعدش چی؟
آرتور
جرج: بچه ها راستی بدون چماق چطوری میشه توپو شوت کرد؟
آرتور: با
پا!جرج!!!!!!!!!
رون: بابا اگر فوتبال توپ بازدارنده نداشته باشه پس چجوری میتونیم بازیکنای حریفو مجروح کنیم یا بزنیم سر و صورتشونو بیاریم پایین یا فکشونو جابه جا کنیم یا دستشونو بکشونیم؟
آرتور: تو فوتبال این فوله ... فوووول!
فرد: فول چیه؟
آرتور: یعنی خطا! شما نمیتونید تو فوتبال سر و صورت کسی رو بیارید پایین!
ملت
جینی: همین دیگه ... هری همیشه میگه اونایی که فوتبال بازی میکنن خلو چلن! حالا میفهمم منظورشو ...
آرتور: هری غلط کرد با تو... دختره بی تربیت!!!
چارلی: از نظر منم فوتبال ورزش بی خودیه و قوانینشم ایراد داره ... عجیبه که ماگولا هنوز نفهمیدن بدون کوافل نمیشه بازی کرد و بدون گوی زرین هیچ وقت بازی تموم نمیشه!
آرتور!!!!!!
پرسی: بچه ها فرض کنین بیست و دو نفر همش دنبال یه توپ اونم بدون جارو و چماق رو زمین الکی بدوئن ...
ملت
رون با قیافه متفکر: یکی بره قلم کاغذ بیاره .... به نظر من ، ما باید همین الان یک اصلاحیه به فدراسیون فوتبال ماگولا بدیم و بهشون گوشزد کنیم که قوانین بازیشون ناقصه ...
جینی: اوه حق با رونه ... بیچاره ها دلم براشون میسوزه ... واقعا این ماگولا باید آدمای خیلی خنگ و نفهمی باشن وگرنه تا به حال چیزی رو که ما توی یک لحظه فهمیدیمو فهمیده بودن...
آرتور!!!!!!!
در همون لحظه در باز میشه و مالی در حالی که یک گرم کن ورزشی پوشیده و یک دیگ هم زیر بغلش زده وارد اتاق میشه ...
مالی: بچه ها ... امروز تمرین چطور بود؟
آرتور: خانم تمرین کدومه با این بچه های نابغمون! ما که هنوز پامونو از خونه بیرون نذاشتیم ... همین پنج دقیقه پیش تازه تصمیم گرفتیم تیم فوتبال تشکیل بدیم!
مالی چپ چپ به آرتور خیره میشه: اوه آرتور ... بچه ها رو نگاه کن ... همشون پوست و استخون شدن انقدر ازشون کار کشیدی بخاطر این فوتبال مسخره ... هیچ میدونی در فوتبال آمادگی بدنی و نحوه تغذیه و بدن سازی و ریکاوری مناسب و افزایش روحیه بازیکنان و تامین آینده یک بازیکن برای یک بازی سالم و به دور از حواشی چقدر مهمه؟
آرتور: مااااااااااااااااااااا ...
مالی: من از صبح دارم با مربی ها و باشگاههای بزرگ رایزنی میکنم ... خوشبختانه آلبوس از قدیم با کاپلو کلاس خصوصی داشته و حالا رابط ما با کاپلو شده و کاپلو هم قبول کرده بیاد و مربی گری تیم رو بر عهده بگیره ... مِسی و زلاتان هم قول دادن همین روزا از بارسا بزنن بیرون و به ما بپیوندن ... تازه همین الان عمه موریل و عمو بیلیوسم تو راه باشگاهن ... اونوقت
تووووو! داری به من میگی چی خوبه چی بده؟
آرتور: بله ... ببخشید ... غلط کردم!
مالی: خوبه ... بچه ها از حالا به بعد من مسئول ریکاوری تیمم ... بلند شین سفره رو پهن کنین قرمه سبزی درست کردم بخورین آماده شین که امروز سالن ورزش ماگل ها بازی سختی داریم ...
آرتور: هــــــــن؟ کدوم بازی؟ چه خبر شده؟
همه ویزلی ها گویی سعی دارند مسئله پیشو پا افتاده ای رو به آرتور بفهمونن و آرتور نمیفهمه چشم غره ای بهش میرن و بدون حرف دیگری شروع به زدن قرمه سبزی در رگ های خود میکنن ...
آرتور: آها ... خب منم هم برم دوباره بخوابم ادامه خواب فوتبالمو ببینم ...