هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: اشعار جادویی
پیام زده شده در: ۱۹:۰۸ شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۸۳
#15

Irmtfan


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۴ شنبه ۱۳ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۹:۵۷ چهارشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۵
از پریوت درایو - شماره 4
گروه:
کاربران عضو
پیام: 3125
آفلاین
بازم به نمید:

از باد سراغتو میگیرم همیشه *** قلبت و شیکستم ، نمیدم *، مثل شیشه
چشمام و میبندم تو میای تو نظرم *** تو دلم همش میگم میشه یا نمیشه؟

* منظور نمیدهم نیست بلکه نمید بنده میباشد


Sunny, yesterday my life was filled with rain.
Sunny, you smiled at me and really eased the pain.
The dark days are gone, and the bright days are here,
My sunny one shines so sincere.
Sunny one so true, i love you.

Sunny, thank you for the sunshine bouquet.
Sunny, thank you for the love you brought my way.
You gave to me your all and all.
Now i feel ten feet tall.
Sunny one so true, i love you.

Sunny, thank you for the truth you let me see.
Sunny, thank you for the facts from a to c.
My life was torn like a windblown sand,
And the rock was formed when you held my hand.
Sunny one so true, i love you.


Re: اشعار جادویی
پیام زده شده در: ۱۶:۲۶ شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۸۳
#14

گیلدروی لاکهارتold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۷:۵۸ چهارشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱۴:۰۶ شنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۸۷
گروه:
کاربران عضو
پیام: 594
آفلاین
شعر مبارزه با قلم گیلدروی:

در جوانی تکیه کرده بودم به درختی*** که دیدم پیر ریشو و خرفتی
یقه ام بگرفت و بلندم کرد *** یک کف گرگی نثارم کرد
بر زمین افتادم همی رستگار *** همی یافتم رسم جدید روزگار
همی برخواستم از روی زمین *** عقب عقب رفتم و کردم کمین
ز یک باره مرا پیش آمد فراموشی *** بدو گفتم چند است قیمت یک عدد گوشی
او را ناغافل همی دیدم *** یوزی دراورده و دلش را دریدم



Re: اشعار جادویی
پیام زده شده در: ۱۵:۵۷ شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۸۳
#13

Irmtfan


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۴ شنبه ۱۳ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۹:۵۷ چهارشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۵
از پریوت درایو - شماره 4
گروه:
کاربران عضو
پیام: 3125
آفلاین
اینم برای chatter های پاتری و غیر پاتری :

از صبح login کرده ای و منتظری *** با هر کس و ناکسی که On شد می پری

یک ذره از این نمید و من یاد بگیر *** بازم که داری chat میکنی خیلی خری !!! *

* هری بی قرارم من
ادب مدب ندارم من



Sunny, yesterday my life was filled with rain.
Sunny, you smiled at me and really eased the pain.
The dark days are gone, and the bright days are here,
My sunny one shines so sincere.
Sunny one so true, i love you.

Sunny, thank you for the sunshine bouquet.
Sunny, thank you for the love you brought my way.
You gave to me your all and all.
Now i feel ten feet tall.
Sunny one so true, i love you.

Sunny, thank you for the truth you let me see.
Sunny, thank you for the facts from a to c.
My life was torn like a windblown sand,
And the rock was formed when you held my hand.
Sunny one so true, i love you.


Re: اشعار جادویی
پیام زده شده در: ۱۵:۳۵ شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۸۳
#12

گیلدروی لاکهارتold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۷:۵۸ چهارشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱۴:۰۶ شنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۸۷
گروه:
کاربران عضو
پیام: 594
آفلاین
نقل قول:

هرمیون گرنجر نوشت
این یکی را در شرح حال خودم گفتم که در این سایت فعالیت میکنم:
9 to 5
tumble out of bed
and stumble to my desk
pull myself toward computer
and yawn and stretch and try to come to life
turn un the comp and blood start pumping
there on nets speed starts decreasing
with the girls like me on the site from 9 to 5
typing 9 to 5
what a way to make it funny
its aim getting by is just laughing and joking
they just use your mind and never let u be Hermione
that’s enough to make u adore it if u let it
9 to 5
for typing and for sending
you would think that I would deserve a better ranking
want to move ahead
but Merlin don’t seem to let me
I swear ,sometimes that boy is out to get me


من این شعرو ترجمه میکنم چون به نظرم خیلی شعر جالبیه!فقط قافیه مافیه نداره...یه ترجمه ساده

به سوی 59 سالگی
دامبل(1) از تخت اومده بیرون
و دامبل(2) رفته تو کشوی میز تحریرم قایم شده
منو بکن تو کامپیوتر
و با خمیازه ای به زندگی خاتمه خواهم بخشید
کامپیوترو سریع روشن کنید چون این دوستمون خون ریزی داره و باید ببریمش بیمارستان
حالا همه گیر گیلدروی میفتیم
با دخترهایی مثل من که میخوان از او امضا بگیرن ولی متاسفانه 95 سالشونه
و عجیبه که چطوری با این سن میتونن به این خوبی تایپ کنن
چه راه باحالی برای امضا گرفتن از گیلدی
گیلدی داره با مک گونگال میگه و میخنده و یه گوشه عکسش از جیبش زده بیرون
اونا فقط به امضای گیلدروی چشم دوخته اند و نمیدانند که هرمیون در حصرت آن است
تنها کافی است که مخشو بزنیم
تا 59 ساله بشیم دوباره
و بتونیم سریع تر تایپ کنیم
تو ممکنه فکر کنی که زدن مخ گیلدی کار درست نیست
ولی به تنفس مصنوعیش می ارزه
ولی این مرلین طلابو جمع کرده
و داره میره برای مدیریت صالحین دات کام
و من قسم میخورم که هر جا بری دنبالت میام

----
1 و 2 اشتباه های تایپی بودن
thumble و sthumble به جای Dumble



Re: اشعار جادویی
پیام زده شده در: ۲۰:۴۷ جمعه ۹ مرداد ۱۳۸۳
#11

گیلدروی لاکهارتold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۷:۵۸ چهارشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱۴:۰۶ شنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۸۷
گروه:
کاربران عضو
پیام: 594
آفلاین
در این سایت گه پست ها مهمن، گه نه *** نشو غره به پست هایت که از فردا نهی آگه



Re: اشعار جادویی
پیام زده شده در: ۲۰:۲۵ جمعه ۹ مرداد ۱۳۸۳
#10

مرلین (پیر دانا)old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۸ یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱۱:۲۹ چهارشنبه ۱۵ شهریور ۱۴۰۲
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1286 | خلاصه ها: 1
آفلاین
بگذر زمن اي آشنا با سرنوشتم
ديگر تو هم ديوانه شو با ديگران چون سرنوشتم
هر عشقي ميميرد خاموشي ميگيرد
عشق تو نميميرد
باور كن بعد از تو
ديگري در قلبم جايت را نميگيرد


(با تقديم پست شماره 1350)


امضا چی باشه خوبه؟!


Re: اشعار جادویی
پیام زده شده در: ۱۹:۴۰ جمعه ۹ مرداد ۱۳۸۳
#9

Irmtfan


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۴ شنبه ۱۳ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۹:۵۷ چهارشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۵
از پریوت درایو - شماره 4
گروه:
کاربران عضو
پیام: 3125
آفلاین
در سایت به جز پست در پیت نبود *** در رول پلینگ یک دونه کبریت نبود

آتیش سوزی میشد چقدر حال میداد *** اما یه نفر این وسطا خیط نبود؟

به هرماینی جدید:
راستش تا اونجایی که من میدونم شعر انگلیسی به ندرت بدون قافیه پیدا میشه ممکنه وزن نداشته باشه ولی قافیه رو حتما داره


Sunny, yesterday my life was filled with rain.
Sunny, you smiled at me and really eased the pain.
The dark days are gone, and the bright days are here,
My sunny one shines so sincere.
Sunny one so true, i love you.

Sunny, thank you for the sunshine bouquet.
Sunny, thank you for the love you brought my way.
You gave to me your all and all.
Now i feel ten feet tall.
Sunny one so true, i love you.

Sunny, thank you for the truth you let me see.
Sunny, thank you for the facts from a to c.
My life was torn like a windblown sand,
And the rock was formed when you held my hand.
Sunny one so true, i love you.


Re: اشعار جادویی
پیام زده شده در: ۱۸:۵۴ جمعه ۹ مرداد ۱۳۸۳
#8

گیلدروی لاکهارتold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۷:۵۸ چهارشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱۴:۰۶ شنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۸۷
گروه:
کاربران عضو
پیام: 594
آفلاین
اینم یک شعر نوی مثنوی:

آن شب که دگر ز من نخواستی امضا
شصتم بگرفت و گشت ارضا
همی رنج بردم و خواهانم ز تو
که بر دوش خواهرانم نگذاری وتو
از اسب مشو هرگز پیاده ای جوون
که اسبت خواهد گشت همی حیرون
از من نخواه باز امضایش کنم
آن حقیر را که عکس نامش گزاردی پاره کنم
خسته و بی باک گشتم ز عشق
تنفس مصنوعی را پیشه کردم ز عشق
هرگز نچشیدم مزه درد را
زیرا از خودم پرسیدم و بسی گفتم زیرا
منقلت را بیاور تا دست در دست هم دهیم
زندگی خویش را به فنا دهیم
آن شب که دگر ز من نخواستی امضا
شصتم بگرفت و گشت ارضا
همی رنج بردم و خواهانم ز تو
که بر دوش خواهرانم نگذاری وتو
از اسب مشو هرگز پیاده ای جوون
که اسبت خواهد گشت همی حیرون
از من نخواه باز امضایش کنم
آن حقیر را که عکس نامش گزاردی پاره کنم
خسته و بی باک گشتم ز عشق
تنفس مصنوعی را پیشه کردم ز عشق
هرگز نچشیدم مزه درد را
زیرا از خودم پرسیدم و بسی گفتم زیرا
منقلت را بیاور تا دست در دست هم دهیم
زندگی خویش را به فنا دهیم

بروبچز: دوباره..دوباره...دوباره



Re: اشعار جادویی
پیام زده شده در: ۱۸:۳۸ جمعه ۹ مرداد ۱۳۸۳
#7

Irmtfan


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۴ شنبه ۱۳ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۹:۵۷ چهارشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۵
از پریوت درایو - شماره 4
گروه:
کاربران عضو
پیام: 3125
آفلاین
این شعر رو فقط برای تو گفتم نمیدومن:

در عشق تو ای نمید من سر بازم *** سرهنگ تویی و من ترا سربازم

من چو را فقط برای تو ول کردم *** یک بله بگو بکن تو از سر ، بازم


Sunny, yesterday my life was filled with rain.
Sunny, you smiled at me and really eased the pain.
The dark days are gone, and the bright days are here,
My sunny one shines so sincere.
Sunny one so true, i love you.

Sunny, thank you for the sunshine bouquet.
Sunny, thank you for the love you brought my way.
You gave to me your all and all.
Now i feel ten feet tall.
Sunny one so true, i love you.

Sunny, thank you for the truth you let me see.
Sunny, thank you for the facts from a to c.
My life was torn like a windblown sand,
And the rock was formed when you held my hand.
Sunny one so true, i love you.


Re: اشعار جادویی
پیام زده شده در: ۱۹:۱۴ چهارشنبه ۷ مرداد ۱۳۸۳
#6

Irmtfan


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۴ شنبه ۱۳ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۹:۵۷ چهارشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۵
از پریوت درایو - شماره 4
گروه:
کاربران عضو
پیام: 3125
آفلاین
بر تمام دوستان دارم سلام *** بنده عرضي داشتم در يک کلام
انقده گيزر به سيم من نديد *** سيم سرور هس فقط مال نميد
ميزنم با سيم بر روي بدن *** همچيني يک اپسيلون هستم خفن
می کنم او را شکنجه روز و شب *** حیوونی الان کنارم داره تب
دوست و عشق وفادارم نمید *** با تمام رنجهایی که کشید
الغرض موندم توي کار خودم *** راس راسی من این قدر یعنی بدم؟
هیچ وقت از من نخواست پول و طلا *** شب که ساعت 9بشه میره لالا
بعد از اینکه فهمیدم خوب خوابیده *** خوش خوشک پا میزارم تو میکده
من در این جادوگران مي خورده ام *** آبروي آمبريج را برده ام
گیر میدم فوری به هر کس توی سایت *** can you speak english? so thats right
من به هر کي گير دادم خواست بره *** آمبريج و هرمي و يک ساحره
توبه کردم از گیر دادن به ونوس *** ای خدا از دست دخترهای لوس
خواب هایم سیم و دی ان اس داره *** وقتی دیدم ست نشد دپرس داره
غصه دارم هر زمان سايت دان شده *** جمع ما هم بي سر و سامان شده ( بلا:
واييي سامان )
خب دیگه کم کم برم کاری دارم *** سیم های نو برای server ام
با چنين اوضاع خیط قافيه *** فک کنم اینقد که گفتم کافیه


Sunny, yesterday my life was filled with rain.
Sunny, you smiled at me and really eased the pain.
The dark days are gone, and the bright days are here,
My sunny one shines so sincere.
Sunny one so true, i love you.

Sunny, thank you for the sunshine bouquet.
Sunny, thank you for the love you brought my way.
You gave to me your all and all.
Now i feel ten feet tall.
Sunny one so true, i love you.

Sunny, thank you for the truth you let me see.
Sunny, thank you for the facts from a to c.
My life was torn like a windblown sand,
And the rock was formed when you held my hand.
Sunny one so true, i love you.







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.