هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: شعر
پیام زده شده در: ۱:۵۴ چهارشنبه ۲۶ اسفند ۱۳۸۳
#25

پروفسور گودریک گریفندور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۰۹ یکشنبه ۶ دی ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۱:۱۲ جمعه ۲۸ مرداد ۱۳۸۴
از سالن عمومی گریفندور
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 232
آفلاین
بذار برم !!!
آهنگ : کوجی جادوگر
خواننده : بیگانه ، کرام ، هرماینی ، غریبه و جمعی از دوستان...
ــــــــــــــــــــــــــــ بذار برم ______________________
بیگانه میاد رو سن :
بذار برم نگو نه * نگو بی تو چی میشه
میدونم که میدونــــی * با تو دیگه نمیشه
کرام میپره وسط:
برو بابا که دیره * زنم داره میمیره
بسه بابا سرم رفت * ای خدا این چرا نمیره؟
غریبه و هرماینی دارن صحبت میکنن :
هرماینی :
یخچال که مال ما بود * اینو چرا تو بردی؟
غریبه :
این حرفا بین ما نیست * من خوردم فک کن تو خوردی!
بیگانه :
فدات بشم کرام جون * نامه بده برامون
کرام :
میدم نامه خیلی زود * زندگیمو کردی دود!
موزیک قطع میشه:
بیگانه : چی گفتی؟ یه دفعه دیگه بگو!
ریتم عوض میشه :
کرام :
تو رو به جون عمت قسم
برو منو تنها بذار
به جون بچه ات قسم
برو منو تنها بذار
موزیک قطع میشه...
بیگانه و غریبه :
بچه ها هر بدی دیدین حلال کنین...خداحافظ !
موزیک شروع میشه :
آبرفورث میپره تو سن :
یاران چه غریبانه ، رفتند از این خانه
هم سوخته شمع ما ، هم سوخته پروانه
موزیک عوض میشه :
بیگانه دوباره بر میگرده:
سلام عزیزم ، عزیزم سلام
دوست دارم عاشقتم والسلام
موزیک قطع میشه:
هرماینی : ای خدا !!!!!!!!!
بیگانه : نه شوخی کردم...خدافظ...ایندفعه دیگه واقعا دارم میرم...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
واقعا ما با رفتن بیگانه...یه چیزی کم داریم تو سایت نه؟


وه که چه بیرنگ و بینشان که منم...کی ببینم مرا چنان که منم؟!

تصویر کوچک شده


Re: شعر
پیام زده شده در: ۲۰:۵۰ دوشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۸۳
#24

کینگزلی شکلبوتold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۰۵ شنبه ۲۰ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱۵:۱۶ یکشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۸۷
از فضا
گروه:
کاربران عضو
پیام: 402
آفلاین
تصویر:مرلین داره از اضطراب ریشاشو میبافه....
صحنه ی دوم:جینی داره از دست چندتا آدم نقاب دار فرار میکنه ترس در چهرش دیده میشه
مرلین میگه:ای خدا چی میشه جینی من دوباره سالم بیاد خونه...
تصویر:جینی از دست همشون فرار میکنه میاد پیش مرلین ظاهر میشه...میشینه رو تخت مرلین...
------------------------------------------
شروع آهنگ:ریتم 8/6 قری(ایرونی)
مرلین بلند میشه میخونه...:
باورم نمیشه پیش من نشستی
واسه خاطر من از همه گذشتی
من و این همه خوشبختی محاله محاله!
تورو داشتن مثله خواب و خیاله خیاله

دیرین دیرین دین(جینی شروع میکنه به رقصیدن)
سرو زیبای چمن شرمنده شد از دیدنت
دل من داره میلرزه موقع رقصیدن!

صحنه:کینگزلی داره با دوربین خونه مرلینو نگا میکنه!
کینگزلی:ای خاک تو سر این مرلین زن ذلیل کنن!خداروشکر زن ندارم!خوب شد از هری عبرت گرفتم!

صحنه:ریتم آهنگ عوض میشه
کینگزلی نشسته وسط 20 تا دختر هم دوروبرشن!(بابا مگه نشنیدی هرچی دختر اونم از نوع زیبا!!!!تو کلیپ باشه کلیپ پر فروش تره؟)
کینگزلی:
ای دوست مجرد ای با همه هم درد این قدر نشو دلسرد!
به هر رفاقتم باید به احتیاط نظر کرد و گرنه کل این مسئله منجر شه به سردرد!
دیرین دیرین...
(دخترا بد جور قر میدن!)
ارباب خودت یار خودت باش آزاد به هفتادو ملت

ای دم به تله نداده ها بگو باریکلا
احسنت به تو احسنت به شما بگو باریکلا

من هشصد هزار بار به شما تو صیه کردم
تا بلکه تو دام نیفتید از قول این حرفا

(از سری آهنگای خز هاتف)


یوزر آیدی شماره ی 57.
یکی از اعضای فوت شده،سوخته و خاکستر شده ی جادوگران.


Re: سمج
پیام زده شده در: ۱۴:۲۷ یکشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۸۳
#23

کریچرold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۰۴ یکشنبه ۸ آذر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۳:۲۰ پنجشنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۲
از خانه ي شماره 12
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1223
آفلاین
در وسط شعر یک بیت به صورت ترجیع بند تکرار میشه و که اون قسمت رو حاجی میخونه


دلم برات میسوزه*************** چون که میشی رفوزه
تو امتحان سمج *************** که تاریخش امروزه

به نام آسلام بخون *************** نورممد , جاسم , گراپی جون

اسنیپ نگاهش سرده *************** پی بهونه میگرده
اگه بابات زنده بود *************** کاری میکرد دهنش رو ببنده

آمبرج پر افاده اس *************** امتحانش هم ساده اس
واسه تو که واردی *************** اینها پیش و پا افتاده اس

مگی خیلی سختگریه *************** اما به دل چیزی نمیگیره
از گربه ی ناز دامبل *************** کیه که نمره نگیره

وزغ تو برجش نشسته *************** شیشه ی عینکش شکسته
شاید خطر تو راهه *************** واسه همین ساکش رو بسته

تاریخ اگه ضد حاله *************** نمره هاش همه ایده عاله
بینز پروفسوری کارکشته اس *************** یک استاد 500 ساله


به نام آسلام بخون *************** نورممد , جاسم , گراپی جون

هرمی رو مبل نشسته *************** از درساش شده خسته
از بس نوشابه خورده *************** بیچاره مسته مسته

رون کنارش خوابیده *************** هرمی رو تا حالا اون طور ندیده
کسی که عشقش درسه *************** به حالت اشباع رسیده

خودت دلت پژمرده اس *************** شکسته است و افسرده اس
گریه میکنی نمیگی *************** بقیه میگن چه بچه اس

به نام آسلام بخون *************** نورممد , جاسم , گراپی جون

آخر سر این رو بدون *************** سمج یک سده بچه جون
باید ازش رد بشی *************** گر چه این کار نیست آسون


كريچر مرد ؛ زنده باد كريچر


مشکی رنگ عشقه
پیام زده شده در: ۲۲:۵۹ جمعه ۲۱ اسفند ۱۳۸۳
#22

هرمون گرنجر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۰۸ دوشنبه ۲۲ تیر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۹:۴۳ شنبه ۱۵ دی ۱۳۸۶
گروه:
کاربران عضو
پیام: 259
آفلاین
سائورون ,ولدمورت,کینگزلی و خون آشام روی صحنه واستادند . (مدل دانکی و اون گربهه تو بال آخر شرک 2 )
آهنگ شروع میشه:
ولدمورت: مشکی رنگ عشقه مثل رنگ سیاه پوست کینگزلی (کینگزلی کتشو مرتب میکنه )
خون آشام : مشکی رنگ عشقه مثل شبای خوب قلعه هاربی
سائورون : مشکی رنگ عشقه مثل رنگ سیاه ارتش اورک
ولدمورت: مشکی رنگ عشقه .. مثل شبایی که توطئه داشتیم

کینگزلی: کی میگه رنگ بد سیاهه رنگ خوب سفیدی
خون آشام: کی میگه قرمزه رنگ شجاعت مشکیه رنگ پلیدی
سائورون : چرا یک عده این مشکی ها رو ضعیف میدونند
مگه رنگ بال نزگولای منو ندیدن
مگه رنگ بال نزگولای منو ندیدن
ولدمورت: ستاره با قشنگیاش تو رنگ شب قشنگه (استار اینجا از یک طرف صحنه به حالت همر و دست تکون دادن همراه با ریتم رد میشه)
خون آشام: تمام رنگای دنیا دو رنگند مشکی تا ابد یک رنگه
ولدمورت: واسه نوشن دفتر خاطرات ریدل
(دوربین جینی را نشون میده که دفترچه خاطرات ریدل را ورق میزنه)
ولدمورت: خط یک رنگ و بی دغدغه ی مشکی قشنگه
خط یک رنگ و بی دغدغه ی مشکی قشنگه

خون آشام: مشکی رنگ عشقه
مثل رنگ سیاه پوست کینگزلی
مشکی رنگ عشقه .. مثل شبای خوب قلعه هاربی
کینگلی: من تو رنگ موهای سیاه معاون وزیرم .. چیزی بجز یک رنگی و وفا و مهر ندیدم
ولدمورت: و از تموم مرگخوارای بیدار شبونه
هیچ پلدی از علامت شوم نشنیدم
(اوج آهنگ)
کینگزلی: کی میگه رنگ بد سیاهه رنگ خوب سفیدی
کی میگه سفیده رنگ وزارت مشکیه رنگ پلیدی

سائورون: چرا یک عده این مشکیا رو ضعیف میدونن
مگه رنگ تن دارک اورکای منو ندیدن ؟
مگه رنگ تن دارک اورکای منو ندیدن ؟

ولدمورت: مشکی رنگ عشقه مثل رنگ سیاه ارتش اورک
مشکی رنگ عشقه مثل شبای خوب قلعه هاربی

آهنگ تموم میشه .. صحنه تاریک میشه (ولدمورت کینگزلی خون آشام و سائورون وسایلشون را جمع میکنند .


world has changed...I feel it in the water...I feel it in the earth...I smell it in the air... much that once was is lost... for none now live to remember it


Re: آهای ویزلی عاشق !!!!!!
پیام زده شده در: ۵:۵۲ جمعه ۷ اسفند ۱۳۸۳
#21

اليور هورنبايold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۲۴ سه شنبه ۸ دی ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۸:۴۳ پنجشنبه ۱۵ تیر ۱۳۹۱
از هاگزميد
گروه:
کاربران عضو
پیام: 180
آفلاین
اگه از من تو بپرسي رنگ نارنجي چه رنگه
من ميگم رنگش باحاله مثل موهاي چو قشنگه
تو هموني كه ميگفتي چو منو خيلي دوست داره
چرا تو دروغ گفتي بم اين كه منو دوست نداره

توي خوابم نميديدم كه چو منو دوست نداره
اخه هر شب توي خوابم ديگوري سر درمياره
توي اين يكي دو روزه جاي زخمم هي ميسوزه
من ميدونم بدون چو قلب من خيلي ميسوزه

باور نداره قلبم چو منو نميخواد اصلا
خدايا چيكار كنم من ؟ بي خيالش بشم كلا؟
اخه من نميتونم كه عشق اون توي ردامه
هدويگ بفرستم بش بگم خيلي ميخوامش
.........................................................................
اين متن اون پيامي كه هري داده به هدويگ كه برسونه به چو( بين راه هدويگ بد بخت ميخواد اب بخوره نگو اين ريتاي اشغال دوباره سوسك شده و متن پيام لو ميره....بيچاره هري!

براي نوشتن از چو واژه هاي تازه ميخوام
واسه دلسپردگي هام من چو رو تنهايي ميخوام
براي اين همه احساس يه جايي گوشه ي كلاس
من و چو باهم بمونيم تك و تنها واسه كاراي خيلي خاص

تا كه يك چشمكي چيزي به اين پاتر كردي
با همون چشمك اول منو عاشق كردي
خون تو رگهاي تن من پرشد از وسوسه ي چو
برلبم داغ هوس زد االتهاب بوسه ي چو

واسه پيداكردن چو يه يه ردا نامرئي ميخوام
براي طلوع چشمات يه كلاس خالي ميخوام
تو رو چون پاكيه سيريوس با خودم يگانه ميخوام
قصه اي با اخر توپ تو مايه هاي تايتانيك ميخوام

با تشكر از اندي&چو&هري@و اليور
در ضمن همرو با سبك ترانه هاي اندي بخونين خوشكلتر ميشه!


[img alig


Re:کلیپ ها و ترانه های جادویی!!!
پیام زده شده در: ۱:۱۸ جمعه ۷ اسفند ۱۳۸۳
#20

استرجس پادمور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۵۸ شنبه ۲۱ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۳:۲۹ چهارشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۸۵
از كلفم لبرنم گاردنز
گروه:
کاربران عضو
پیام: 44
آفلاین
رزم ممل و هري 2 :

و اينك ادامه ي ماجرا :

چو شد روز هري بپوشيد گبر / نگهبان تن كرد بر گبر ببر

كمندي به فتراك زين بر ببست / بر آن اسب پيل و قلندر نشست

چو گونگال هري را بدان چهره ديد/ همي رنگ از صورتش بر پريد

بگفتا هري را كه فرزند من / بپرهيز از اين جنگ دلبند من

بياموز و بشنو ز پيران سخن / به جنگ ممل تو نرو جون من

بترس از جهان دار يزدان پاك / مكن سايت را با دل اندر مغاك

هري داد پاسخ كاي مادرم / نباشد مرا باك روئين تنم

من آنم كه در جنگ با لرد دارك ( دارك لرد ) / پك و پوز او را زدم من به خاك

نبيني كه در جنگ من چون شوم / همي باعث ريزش خون شوم

چو گونگال شنيد از هري اين سخن / از آن مرد پرخاشجوي كهن

بگفتش تو بيداد كوشي همي / دو چشم خرد را بپوشي همي

از امروز با من سخن دم نزن / شكستي دل مادرت را پسر

-----------------------------------------------------------------------------
در صحنه ي رزم....

بدو گفت هري كه نام تو چيست ؟ / تن بي سرت را كه خواهد گريست؟

بگو تا بدانم كه بعد از نبر / كه را ريختم خون چو برخاست گرد

ممل اين چنين داد پاسخ كه نام / چه پرسي از اين پس نبيني تو كام

مرا همسرم (ريكو) نام مرگ تو كرد / زمانه مرا پتك سايت تو كرد

سر نيزه و نام من مرگ توست / همي جنگ من بهر آن سايت توست

به گوش تو گر نام من بگذرد / همه سايت و زوپس و دلت بشكند

------------------------------------------------------------------------------
و رزم آغاز ميشود.....

نخستين به نيزه بر آويختند / همي خون ز جوشن فرو ريختند

ز نيروي اسبان و زور ممل / شكسته شد آن نيزه هاي خفن

به شمشير گيلدي ببردند دست / چنان شد كه دست ممل برشكست

چو جنگيدن آن دو بالا گرفت / ممل سخت دست هري گاز گرفت

هري آنچنان نعره زد با خروش / تو گويي بر آمد زمانه به جوش

ممل چون زمان را مناسب شناخت / به سوي هري همچو شيري بتاخت

بزد بيني اش را بگرز گران / جهان تيره شد پيش چشم سران

هري چون بيفتاد از اسب روي زمين / ممل را نگه كرد با چشم كين

چنين اش بگفتا ممل با سرور / چه شد آن همه ادعا و غرور ؟

تو آني كه گفتي كه روئين تنم / ممل را خودم بر زمين ميزنم

هم اكنون به خاك اندر آيد سرت / بسوزد دل مهربان مادرت

به پايان رسيديم ما داستان / به پايان اين قصه ي راستان

چه خوش گفت استرجس پاكزاد / تمام كردم اين را يك بامداد ( ساعت يك نصفه شب )


رزم ممل و هري 1 و 2 حتما حتما بخونيد...


Re:کلیپ ها و ترانه های جادویی!!!
پیام زده شده در: ۰:۵۰ شنبه ۲۴ بهمن ۱۳۸۳
#19

هرمون گرنجر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۰۸ دوشنبه ۲۲ تیر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۹:۴۳ شنبه ۱۵ دی ۱۳۸۶
گروه:
کاربران عضو
پیام: 259
آفلاین
هاگرید داره تو خیابون میخونه:(با آهنگ مادمازل شهرام شب پره بخونید )

یار خوشگلی دارم
خوش آب و گلی دارم
خیلی خشگله یارم
همینه مشگله کارم
گوش نمیده به من (دوربین هاگرید رو نشون میده که داره با مادام ماکسیم تو اهگواترز راه میره سعی میکنه سر صحبت را باز کنه)

گوش نمیده گوش نمیده گوش نمیده به من

(دوربین هاگرید و مادام رو نشون میده که رو صندلی نشستن ..مادام ماکسیم یک هو جوش میاره بلند میشه میره)

یک دل میگه باید تنهاش بگذارم
یک دل میگه باید طاقت بیارم
شاید باید فراموشش کنم من
برم یکی دیگه پیدا کنم من
ولی نه این دلم راضی نمیشه
آخه هیچکی مثل اون پیدا نمیشه
باید بگم یک جمله را خلاصه
نمیخواهد مادام ماکسیم با من آشِنا شه

(دوربین یک تیکه از پیام امروز را نشون میده که یک تیتر گنده زده: نگهبان هاگوارتز ]روبیوس هاگرید یک نیمه غول است )

اگه اون منو لو داده به ریتا
باید دل بکنم ازش من اینبار ..

(دوربین هاگرید و مادام را نشون میده که ددر دفتر داملدور دارن برنامه ی سفرشون را میچینن :

شده یارم و شدم یارش
شدم حالا که گرفتارش
منو کشته با رفتارش
گوش نمیده به من

گوش نمیده گوش نمیده گوش نمیده به من

(دوربین هاگرید و مادام ماکسیم را نشون میده که سوار بر موتور سیریوس دارند میرن ....)


ویرایش شده توسط هرمیون گرنجر در تاریخ ۱۳۸۴/۴/۱۲ ۱۴:۵۵:۱۳

world has changed...I feel it in the water...I feel it in the earth...I smell it in the air... much that once was is lost... for none now live to remember it


Re:کلیپ ها و ترانه های جادویی!!!
پیام زده شده در: ۱۷:۴۰ جمعه ۲۳ بهمن ۱۳۸۳
#18

استرجس پادمور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۵۸ شنبه ۲۱ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۳:۲۹ چهارشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۸۵
از كلفم لبرنم گاردنز
گروه:
کاربران عضو
پیام: 44
آفلاین
رزم ممل و هري 1 :‌

مك گونگال خبر لشكر كشي ممل رو براي تصاحب سايت به فرزندش هري ميدهد....

سواري پديد آمد از پشت تل/ كه وي را بخوانند لرد ممل

جوانست و خوش‌هيكل و شيك‌پوش/ قوي و سريع است و پشتش خموش

يكي پيلتن ديدم و شير جنگ / كه اندر كف اش بود پوست پلنگ

مرا گفت كاي گونگال نيك بخت/ هري را از اين پس بخوان تيره بخت

نبيني كه با لرد دارك (دارك لرد ) آمدست / جوانست و جوياي سايت آمدست

هري چون شنيد اين سخن برفروخت / همي با مگس كش به دستش بكوفت

بگفتا به گونگال كاي مادرم / كرام را بگو تا بيايد برم

بيامد كرام و هري را بگفت / در اين جنگ هستم همي با تو جفت

بگفتا كرام را كه اي ياورم / نباشد مرا باك روئين تنم

چنين گفت كاين جاي جنگ من است / سر نامدارش (ممل) بچنگ من است

تو قلب دمين را به آئين بدار / كه تا من شوم سوي آن كارزار

-----------------------------------------------------------------------------
صحبت هاي ممل با داركي قبل از جنگ :

ممل خيمه زد آن شب اندر سپاه / بخوابيد تا صبح وقت پگاه

چو بيدار شد دارك لرد را بخواست / همان مر جنگ و جدل را بخواست

بگفتش كه اي لرد چاره بجوي / چگونه شوم با هري رو به روي؟

همي داد پاسخ ممل جان شنو / دگرها شنيدستي اين هم شنو

هري پهلوان است و بس سركش است / همانند يك تير در تركش است

كه روئين تن است و همي پهلوان / كه در دست دارد يكي سیم آن هم گران

چو خواهي بر او فائق آيي به جنگ / تو بايد دماغش زني با خدنگ ( دماغ = نقطه ضعف هري )

هر آنگه كه ديدي كم آورد اوي / بزن تير و آنگه تو زودم بجوي ( زود مرا جست و جو كن)


ویرایش شده توسط استرجس پادمور در تاریخ ۱۳۸۳/۱۱/۲۳ ۲۰:۴۹:۵۱
ویرایش شده توسط هرمیون گرنجر در تاریخ ۱۳۸۴/۴/۱۲ ۱۴:۵۴:۰۰

رزم ممل و هري 1 و 2 حتما حتما بخونيد...


Re:کلیپ ها و ترانه های جادویی!!!
پیام زده شده در: ۱۸:۱۹ یکشنبه ۱۸ بهمن ۱۳۸۳
#17

بیگانه


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۳۸ سه شنبه ۱۰ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۷:۵۵ سه شنبه ۱۹ آبان ۱۳۸۸
از بعد از پل, دست راست دومين كوچه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 182
آفلاین
شعر زیبا در وصف پادمور:
تو برام چلچله هستی تو خزون/ تو فقط عشق من هستی تو زمون

من اگر وسوسه ی لواشک هستم / تو بدون, قندک بابا , که فقط بهر تو هستم

تو مث چیک چیک روغن توی کله پاچه هایی/ تو مث بوی گازوئیل توی پمپ بنزینایی

من فدای چش و چار و لب و کام و دهنت / من خراب دل بیمار و غم و دربدرت

تو مث بوسه ی گیلدی تو شبای بی بهونه/ تو مث خنده ی کودک تو کالسکه ی زمونه

تو مث مالش ناخن روی اون تخته سیاهی/ تو مث بالش مرلین زیر پای غول سیاهی

من اگر بیگانه هستم, تو خودت چه خوب می دونی / من خراب جای پاتم, می تونی تو جوب بمونی؟



Re:کلیپ ها و ترانه های جادویی!!!
پیام زده شده در: ۱۵:۰۲ جمعه ۱۶ بهمن ۱۳۸۳
#16

استرجس پادمور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۵۸ شنبه ۲۱ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۳:۲۹ چهارشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۸۵
از كلفم لبرنم گاردنز
گروه:
کاربران عضو
پیام: 44
آفلاین
اين شعر رو در وصف بيگانه سرودم.....


رنگ چشماي تو " داركي " رو به يادم مياره

رنگ موهاي تو " كينگزلي " رو به يادم مياره

وقتي نيستي زندگيم فرقي با ميمون نداره

قهر تو تلخي زيتون رو به يادم مياره

تو بزرگي مثل خرسي كه تو جنگل مي‌خوابه

تو همون پولي كه هر لحظه تو جيب‌هاي منه

تو مثله آب كف جوبي...كثيفي مثل موش

من همونم كه اگه با تو باشه جون مي‌كنه

تو مثله وسوسه‌ي خوردن يك لواشكي

تو مثله شوق رسيدن به يه ظرف دم پختكي

تو هميشه مثله يك بقچه پر از مارمولكي

تو مثله شادي له كردن يك كفشدوزكي

تو قشنگي مثله شكل‌هايي كه ابرها مي‌سازن

كرم هاي باغچه مون از ديدن تو رنگ مي‌بازن

اگه كرم هاي تو باغچه بدونن كه اينجايي

براي ديدن توا به هم شيريني مي‌دادن

با تشكر از فريدون فروغي


رزم ممل و هري 1 و 2 حتما حتما بخونيد...







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.