آقای باود کاملا درست نوشته. تو دینمونم هست. تو زمان حاضر هم جادوگرا وجود دارن. خیلی کم البته. قدرت های عرفانی رو هم درست نوشته بودن، قدرتایی که خیلیامون حکایت هایی ازشون شنیدیم. مثلا شمس که روی آب راه می رفت یا عارف معاصر، رجبعلی خیاط که با ارتباط نزدیکی که با خدا داشت قدرت ها عجیبی بدست آورده بود. (می تونید به کتاب کیمیای محبت هم رجوع کنید.)

اما اشتباهشون تو قدرت های شیطانیه که گفتن با جادو فرق داره.
تا اونجایی که من میدونم جادو همون قدرت هاییه که آقای باود گفتن قدرت شیطانی. چون تو دین اسلام جادوگری صراحتا کفر خوانده شده و حدیث هم داریم:

«السِحرُ کُفر و الساحِرُ کافِر»

حتما دلیلی داشته که این قدر جادو نهی شده.

به نظر من وجود داره اما نه به این صورت که در هری پاتر هست. بنده جوری شدم که می گم تو این دنیا همه چیز امکان داره.

صد درصد هست.

حتی تو خیلی دین ها بهش اشاره شده.

البته جادو با قدرت های عرفانی و شیطانی فرق میکنه.




قدرت های عرفانی

به نظر من در درجه ی اول قدرت های عرفانی هست که از تعالی روح که سه اصل عشق و ایمان و امید هست شاملشه.

این قدرت عالیه چون روح اراده میکنه نه ذهن یا جسم در نتیجه سریع و بی زحمته.

منبع این قدرت از ذهن کیهانی یا همون خدا تأمین میشه.

این قدرت که در کار های خوب استفاده میشه بدون عوارضه.




قدرت های شیطانی

قدرت های شیطانی گاهی نیاز به ارادهی روحی و گاه به جسمی و ذهنی مربوط میشه.

این مورد گاه با جادو پیوند میخوره.

شاید بشه گفت از جادو سخت تر نباشه بد تره. چون بدون عذاب روحی و جسمی غیر ممکنه.

منبع این قدرت در بهترین شرایط از خود شیطانه و گاه از چیزای پوچ و گاه از جادو هست.

این قدرت در مواقعی سریعه و گاه ضعیف.

این قدرت عوارضش از جادو هم بیشتره.




جادو و سحر

این قدرت که از همه ضیعف تره بیشترش به کار های جسمی مربوطه و کمی به ذهنی اما حالت روحی دیده نشده.

این قدرت چندان قوی نیست و معمولا به صورت کند انجام میشه.

این حالت هم ممکنه عذاب داشته باشه.

منبع جادو چندان معلوم نیست. قسمتی از اون به شیطان برمیگرده و گاه گسترش شده.



قدرت های عادی

و مورد آخر قدرت خاصی نیست و همه ی انسان ها دارن فقط فراموش شدهو باید فعال بشه.

این گونه قدرت ها رو افراد عادی هم میتونن داشته باشن.




اگه دنبال یه چیزی واسه خنصی کردن جادو و قدرت های شیطانی میگردین اینه:

أعوذ بالله من الشيطان الرجيم

البته واضحه که باید امید و ایمان کامل گفته بشه نه به صورت های ناجالب.

نمیشه گفت وجود داره یا نداره، چون به نظر من جادو همون علمه؛ فقط ما هنوز نتونستیم کشفش کنیم. در نتیجه درکش نمی کنیم و به نظرمون فقط یه چیزیه توی تخیل آدم. به نظر من اسم دیگه ی جادو " علم ناشناخته " است.

همیشه سعی میکنم از وارد شدن به بحث هایی که مربوط به اعتقادات میشه خودداری کنم!چون کـلاً سازِ مُخالف زَنـم من!

اما قبل از بیان نظریات بهتره که توضیحاتی پیرامون صبحت های کینگزلی شکلبوت عزیز داشته باشـم!

نقل قول:

اینگونه مباحث رو ما میتونیم از سه جنبه مختلف بررسی کنیم.جنبه خرافی،مذهبی و علمی که همیشه منطقی ترین راه دلایل علمیه.مگر بعضی از مسائل که نشه براش دلیل علمی آورد که بازم من مخالفم با اینگونه مسائل مذهبی رفتار کنیم!

نقل قول:

برادر من چرا لقمه رو نه یک بار..بلکه صد بار،دور دهانت می پیچانی؟!وقتی بحث حقیقت میشه یعنی گفتگو پیرامون معانی حقیـقی،نه مجـازی!بحث در رابطه با دنیای مجازی این موضوع تمامی نداره و فقط خودمون رو گیج می کنیم.حتی بحث هم ناتمام باقی میمونه!

قصد نقد جزء به جزء پاراگراف هاتون رو ندارم چون واقعا اینکارو لازم نمیدونم.هرکسی دیدگاه خودش رو داره و من هنوز مخالفتی با دیدگاه شما نکردم.نوشته شما کمی علم رو تحقیر میکنه و به اعتبار مطالب مذهبی افزوده!

جملاتی از بزرگان اسـلام میتونن به عنوان یک منبع برای بررسی با سایر دیدگاه ها استفاده بشن ولی نه اینکه قطعا سخن اونهارو به کرسی بشـونیم.شما گفتید که قصد دارید جادو رو از دو جنبه مختلف توضیح بدید اما هفتاد درصد سخنان شما مذهبیه!

من مشکلی با مذهبی بودن مطلب شما ندارم،اما با کمی غیرمنطقی بودن و پیچیدگیش چرا!

برای اثبات جادو،بررسی یکسری شواهد مستند،آوردن منابع کافی و مدرک میتونه کافی باشه.اما اینکه برای بررسیش تمامی مسائل رو باهم به کار ببریم میتونه خیلی حوصله سربر باشه،گرچه ممکنه بیشتر تاثیرگذار باشه اما مقدار کاردهی مطلب یکسانه!

نقل قول:

خوشحالم از اینکه هر روز به آگاهی مردم اضافه میشه و علاقشون به خرافات کمتر!شکی در این نیست که موجودات افسانه ای که نام بردید،هیچ وجود خارجی ندارند.خیلی هاشون ترکیبی از چند حیوانن و یا افسانه هایی در ادبیات کهن جهان! کلا این موجودات ربطی به جادو ندارن و بیشتر در ژانر اسطوره ای و افسانه ای قرار میگیرن.

گرچه نمیشه گفت کاملا هم بی ربط هستند چون در داستان های تخیلی و به قولی جادویی از اینگونه موجودات استفاده شده ولی ریشه شون کاملا فرق داره!

نقل قول:

در دنیای واقعی از جادو چیزی جزء خرافات یاد نمی کنند.مردم از خرافات استفاده می کنن تا خواسته های خودشون رو به ثبات برسونـن.که اکثر خواسته هاشون مادی هستش.کاملا گفتتون مخالفم!جادو هرگز مذموم و شیطانی نیست البته اگر وجودش اثبات بشه.

اگر اینطوری نتیجه گیری کنیم پس دین و یا هر چیز دیگری که بتونیم ازش استفاده کنیم،شیطانیه!همونطور که از همه ی مسائل هم میشه مثبت و منفی استفاده کرد،در مورد جادو هم این مورد وجود داره.

کل صبحت شما بیان سخنانی پیرامون جادو و توضیحاتی درموردش بود.هیچ نتیجه گیری خاصی در سخنان شما دیده نمیشه.

نقل قول:

در ژانر فانتزی بیشتر از امور تخیلی استفاده شده تا امور ماوراءالطبیعی!چون ما ماوراءالطبیعه همان جن،پری و سایر موجوداتی است که از نظر معتقدان دینی صحت دارند!که اون هم بحثش جداس.اما امور تخیلی یعنی ذهنیات یک نویسنده که میتونن خیلی هاشون حقیقت مادی نداشته باشن.

من با کل محتویات نظرتون مخالف نیستم اما بعضی جاها با یکدیگر همخونی نداره!

بهتر بود منبع مطلبتون رو هم ذکر می کردید تا قانون کپی رایت پایمال نشه!(کابرد Scholar وبسایت دمنتور)

فکر کنم بیشتر به جای اینکه به این سوال پاسخ بدیم،وارد مسائل دینی شدیم و نه صد بار..بلکه هزاران بار (!) لقمه رو دور دهانمون چرخوندیم!گرچه توی منبع اصلی این مطلب با بیان یکسری نظریات دانشمندان تکمیل شده و اعتباری بیشتری بهش بخشیده اما باز هم نامید کننده اس.نه به خاطـر اشتبـاهاتـش بلکه به خاطر پیچیدگی بیش از حد و قاطی کردن همه ی مسائل با هم!

منم جوگیر شدم یه جا کتابی حرف زدم،یه جا عامیانه،نفهمیدم چی شد اصلا!

یکمی خسته شدم..فعلا حرفم رو کوتاه میکنم با وجود اینکه خیلی ناتمومه!

تـا بعد..!

وجود که داره ولی دسترسی بهش خیلی سخته.
فیلم ماورا طبیعه را اگه دیده باشین با تسلط روح به بدن می تونن مرده زنده کنن دیگه حرکت اجسام که چیزی نیست

معلومه که وجود داره پس چی فکرکردین؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!11

بله جادو و سحر وجود دارد.
جادو از زمان پیامبری حضرت سلیمان وجود داره. در اون زمان جنیان با جادو برای حضرت سلیمان کار می کردند. ولی بعد از مدتی گروهی از جن ها از جادو برای کارهای غیر انسانی استفاده کردند که همون جن های کافر هستند.

بعد از مدتی حضرت سلیمان جادو رو به کل منع کردن ولی بازهم عده ای دست از این کار نکشیدن. اون گروه امروزه به کابالا معروف هستند.
کابالا یکی از ادیان یهودیت است که اصول و پایه ی اون بر مبنای جادو و جادوگری بنا شده است. که امروزه این دین سعی برآن دارد که شیطان رو قدرت برتر چهان معرفی کند.

آان ها بر این باورند که حضرت سلیمان در کتابی تمام اصول و مبنای جادو را در آن به قوم یهود آموزش داده و اون کتاب رو در زیر تخت خود در معبد سلیمان دفن کرده است. آن ها در تلاشند که اون کتاب را چپیدا کنند و تا به الآن هم اقداماتی در این باره انجام دادن.

ولی ما در قرآن به وضوح آیه داریم که جادو و جادوگری را حرام اعلام نموده است.

وجود داره
1 از قران
2 از داستان ها
3شعبده بازی
4جادوی رمالان
راستی تا حالا به این فکر کردین شاید اونا هم مثل داستان های هری پاتر وزارت دارن و نمی زارن ما بفهمیم

با درود

در این گونه مباحث، انسان باید با یک مبنای دقیق و مشخص وارد شود. اگر مبنا و معیاری نداشته باشیم، همیشه گیج می زنیم و در مواجهه با هر مسئله ای، خود را بلاتکلیف و متحیّر می یابیم.

مبنای من در این مسئله، علم و دین هستند. یعنی با توجه به گذاره ها و آموزه های این دو، در باره مسئله جادو قضاوت خواهم کرد. چرا که سایر مبناها (البته اگر مبنایی وجود داشته باشد!) برای رسیدن به سرچشمه های حقیقت، اصلا مناسب به نظر نمی رسند.
وقتی علم و دین را معیار قرار دهیم، خود به خود بطلانِ خیلی از باورهای خرفی و افسانه ای که ساخته و پرداخته اذهان مردم مناطق مختلف هستند مشخص می شود.

بحث در مورد جادو با مبنای علم و دین:

اول باید تکلیف خودمان را با معانی حقیقی و مجازی مشخص کنیم. ببینید ما می توانیم جادو را در هزار معنای استعاره ای به کار ببریم! برای نیروی تفکر، نیروی اراده، نیروی تلاش، نیروی عشق و محبت و ... کما این که امروز در کتاب های مختلف روان شناسی و فرا روان شناسی و راز و رمزهای موفقیت و ... به وفور در همین معانی به کار می رود! ولی این ها همه شان معانی مجازی و استعاری جادو هستند و ربطی به معنای اصلی و تحت اللّفطی اش ندارد. و اتفاقا وقتی در سوال پرسیده شده کدام دنیا را ترجیح می دهید؟ دقیقاً منظورش همین معنای اصلی و اصطلاحی جادوست.

جادو چیست؟

قرار شد بنایمان را بر مبنای علم و دین استوار کنیم. در فرهنگ دینی مان (مجموعه آیات و روایات) هم می بینیم که جادو(سِحر) گاهی وقت ها در معانی مجازی و استعاری مانند نیرنگ، حیله، خدعه و ... استعمال شده. اما در اکثر موارد در معنای اصلی اش استفاده شده است. توضیح این معنای اصلی:

جادو هم مثل جفر و رمل، یکی از علوم و فنون غریبه (دانش های ناشناخته) به شمار می آید که در دوره های مختلف زمانی، افراد بسیار کمی به آن آشنا هستند. این علم غریبه، به معنای «تسخیر قوای طبیعی و فوق طبیعی با خواندن افسون و آیین های ویژه و رمزآمیز، و تصرّف در وجودِ اشخاص و اشیاء و امور است.»

در همه متون فقهی ما (از زمان شاگردان امام صادق تا امروز) به مسئله جادو (طبق این معنایی که گفتم) و حکم شرعی اش اشاره شده است: حرمت!

برای مثال، نمونه ای از فتوای حضرت امام (ره) در تعریف و حکم به حرمت جادو را در این جا می آورم:

«جادو کردن و یاد دادن و یاد گرفتن و کسب کردن با آن، حرام می باشد؛ و منظور از جادوگری آن است که با نوشتن یا سخن گفتن یا دود نمودن یا با تصویر یا دمیدن یا گره زدن و مانند این ها انجام می گیرد که در بدن طرف سِحر شده یا قلب او یا عقل او اثر می کند. پس در احضار او یا خواب کردن یا بیهوش کردن یا به دوستی یا دشمنی واداشتن او و مانند این ها اثر می کند. و به خدمت گرفتن فرشتگان و حاضر کردن جن، در اختیار گرفتن آن ها و احضار ارواح و در اختیار گرفتنشان و امثال این ها به جادوگری ملحق است.»
(سید روح الله موسوی خمینی، تحریرالوسیله، جلد 2، مبحث مکاسب محرمه، ص 353)



نظر تمامی مراجع دیگر نیز، بدون استثنا همین است.

باید دقت کنید که ما گاهی وقت ها در تعابیر عرفی و محاوراتی مان به چیزهایی مثل شعبده، هیپنوتیزم، پیش گویی، و ... هم جادو می گوییم، در حالی که از نظر دینی و فقهی، هرکدام از این ها یک مسئله کاملا مستقل هستند و حکم خاص خودشان را دارند. مثلا در متون فقهی، قسمت هایی مخصوص احکام شعبده (حرکت سریع دست، که غیر واقع را واقع نشان می دهد)، کهانت (خبر از آنچه در آینده واقع می شود – همان پیشگویی خودمان)، هیپنوتیزم (به خوابِ مصنوعی بردنِ شخصی بر اثر القاهای خاص که در آن حال شخص، به پرسش هایی که از او می شود، بر مبنای خاطرات گذشته و فراموش شده یا توهمات پاسخ می دهد) و ... وجود دارد. پس حواسمان باشد که این عناوین را با هم قاتی نکنیم.

حالا علم هم این مسئله (وجود جادو) را تأیید می کند. البته علم به خاطر محدودیت های عقل بشری نمی تواند کیفیت جادو را تبیین بکند اما می تواند تشخیص دهد که گاهی وقت ها در این عالم یک سری اتفاقاتی رخ می دهند که با دلایل طبیعی قابل توجیه نیستند، بلکه پای عوامل غیرطبیعی در میان است. این را می گذاریم در کنار توضیحات دین (که بالاتر گفتمشان) و ماهیت و کارکرد جادو را متوجه می شویم.

علم و دین، مسائلی مثل اژدها و دیو سه سر و ... را هم کاملا نفی کنند!! و به نظرم خیلی بدیهی است که این ها اصلاً وجود خارجی ندارند و به قول دوستمان خیلی عجیب است که هنوز در قرن بیست و یکم بعضی ها در این مسئله تردید دارند!


جادو در داستان های فانتزی:

باید دقت کنیم که اگرچه در ظاهر، جادوی آثار فانتزی، همان نمونه اغراق شده و خیالیِ جادو به معنای اصطلاحی اش است، اما در این گونه آثار، جادو اغلب تکامل گرِ ناتوانی های ذهنی و جسمی و محدودیت های زمانی و مکانی بشر است. ما انسان ها محدودیم و در این جهان مادّیِ ماشینی گرفتار شده ایم! این جاست که ذهنمان دوست دارد فارغ از سرخوردگی ها و روزمرّگی های جهان مدرن، دمی بیاساید و مرغ خیالش را پرواز دهد؛ و به عوالم ناشناخته ای سفر کند که نویسندگان خلق کرده اند.

بنابراین من معتقدم که قیاس جادوی هری پاتر با معنای فقهی/دینی جادو (آن چنان که راهبان مسیحی کردند و در نتیجه اش کتاب های اچ پی را به آتش کشیدند) کار بسیار اشتباهی است. چون اصلا این جادو چیز دیگریست و معنا و تمثیل دیگری دارد. لذا می خواهم تاکید کنم که جادو در دنیای واقعی، مذموم و شیطانی است، اما در دنیای فانتزی، وسیله ای است برای بیان نیات نویسنده، که می تواند خوب یا بد باشد. البته این بحث دامنه گسترده ای دارد که باید در مورد آن به تحقیق و پژوهش بیشتری پرداخته شود.
ضمناً فانتزی، گونه ای است که بن مایه هایش امور ماوراءالطبیعی هستند. و خب جادو هم یکی از مهم ترین عناصر و مصداق های ماوراءالطبیعه است. حالا اگر قرار است نویسندگان فانتزی از جادو استفاده نکنند (آنچنان که کاتولیک های متعصب می خواهند) من نمی دانم پس باید از چه استفاده بکنند؟!!


با سپاس
در پناه او