من:به به چه عکسی گرفتی ازمون مازامولا جون دستت درد نکنه ضمنا هیچوقت فرصت عکس گرفتن از هری رو از دست نده
ببخشید اگه سرت درد گرفت
چو:کالین یا من یاهررررری؟
من:
چو عزیزم یه چی میگیها من هری رو یه جور دوست دارم تو رو یه جور دیگه
هری واسه من یه قهرمانه تو واسه من یه عشق
چو:باشه عزیزم
من:
مازامولا:إ چرا اینجوری شدی استاد؟
من:ولکن این پرسشها به شما نیامده خواهر
(اما بماند خجالت کشیدم سنگین بود
)
یهو لاوندر با سیموس درو از پاشنه میکنن میان تو:
-بگیرینش
من:
مامورا میان منو بگیرن
من:مرلین جان به دادم برس
مرلین از توالت میاد بیرون
-إ اینجا چه خبره؟
من:استاد میخوان منو ببرن من بی گناهم
لاوندر:این تا حالا سی گالیون از ما گرفته هنوز ازمون عکس نگرفته
سیموس:راست میگه
مرلین:خوب کالین؟
من:بابا من همون صد سال پیش از شون عکس گرفتم صفحه های قبلو بخونین
مازامولا:راس میگه منم یادمه
مرلین و مامورا اون صفحه ها رو میبینن
من:من از این دو نفر شکایت دارم دکور مغازه منو بهم زدن
سیموس و لاوندر:
من: