هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

پاترمور: داستان «مارج دورسلی»

فرستنده ریگولوس بلکold در تاريخ ۱۳۹۱/۱۰/۲۱ ۱۵:۴۰:۰۰ (1124 بار خوانده شده) خبر های فرستاده شده توسط این شخص پاترمور
پاترمور
در وبسایت پاترمور، اخیرا کتاب سوم یعنی زندانی آزکابان، تا فصل هشتم بازگشایی شده است. در صورت رسیدن به فصل دوم این کتاب تحت عنوان «اشتباه بزرگ عمه مارج» به مطلب اختصاصی و جدیدی از جانب جی.کی.رولینگ در ارتباط با این شخصیت بداخلاق خواهید رسید.
هم اکنون این مطلب را برایتان به فارسی ترجمه کرده ایم.
جهت خواندن آن به ادامه خبر مراجعه نمایید.


«مارج دورسلی»
مطلبی جدید از جانب جی.کی.رولینگ

مارج ایلن دورسلی خواهر بزرگ تر ورنون دورسلی است. با وجود اینکه هیچ ارتباط خونی میان او و هری پاتر وجود ندارد، بر حسب تعلیمات و اجبار دورسلی ها، هری او را « عمه مارج » خطاب می کند.

مارج زن چاق و بدخلقی است که عمده علاقه اش در زندگی پرورش و نگهداری سگ های بولداگ است. او به تنبیه جسمانی و بی پرده صحبت کردن اعتقاد دارد که همان چیزی ست که او آن را رفتار تهاجمی و اهانت آمیز می داند. مارج به طور مخفیانه ارتباط عاشقانه ای با همسایه اش، کلونل فابستر داشت؛ مردی که از سگ های مارج در غیابش مراقبت می کرد. با توجه به شخصیت حقیقی وحشتناک مارج ، او هرگز نمی خواهد که با او ازدواج کند. این اشتیاق مارج دورسلی برای عمل متقابل و تلافی به حدی زیاد است که حس انجام رفتارهای تند و زننده او با مردم دیگر را تحریک می کند.
تصویر کوچک شده
مارج به طور ابلهانه و مسخره ای عاشق دادلی، تنها برادر زاده اش است. او نمی دانست که هری پاتر، پسری که با بستگان او زندگی می کند، یک جادوگر است. او باور داشت که هری فرزند دو آدم بیکار و ولگرد است که پسرشان را به بستگان سخت کوش و پرتلاششان، ورنون و پتونیا، انداخته اند. اگرچه مارج بعدها به حقیقت پی برده بود و به شدت از پیش داوری و پر حرفی اش در رابطه با والدین هری وحشت کرد ولی همچنان در طول تمام آن سالها به عقیده بی اساس گذشته اش در ارتباط با والدین هری و پرورش او در خانه دورسلی ها اصرار داشت. هنگامی که هری از دست عمه مارج به خاطر توهین به پدر و مادرش عصبانی شد، کنترل مهارت های جادوگری اش را از دست داد و مارج را همانند یک بالون نظامی باد کرد. دو نفر از اعضای کمیته رسیدگی به حوادث جادویی برگشت پذیر از وزارت سحر و جادو به پرایوت درایو اعزام شدند تا به این اتفاق رسیدگی کنند و حافظه عمه مارج را به حالت اول بازگرداندند. از آن زمان تا هنگامی که هری پاتر در پرایوت درایو زندگی می کرد، دورسلی ها دیگر مارج را دعوت نکردند تا پیششان بماند و هری نیز دیگر هرگز این زن را ندید.


افکار رولینگ

من خیلی تاسف می خورم که عمه مارج را به عنوان یک شخصیتی ساختم که بولداگ ها را پرورش می دهد و نگهداری می کند، چرا که حالا تازه فهمیدم این سگ ها عملا یک نژاد غیر تهاجمی اند. تصویر کوچک شدهخواهر من یک سگ بولداگ دارد که واقعا دوست داشتنی ترین و مهربان ترین سگی است که شما قطعاً آرزو دارید آنرا ببینید. اما خب به عبارت دیگر این سگ ها قیافه شان را عبوس و بدخلق نشان می دهند و تنها از بُعد ظاهری به نظر می آیند که مناسب عمه مارج باشند !
ارزش: 0.00 (0 رای) - ارزش گذاری این خبر -
صفحه مناسب چاپ برای دوستتون بفرستید از این خبر یک pdf بساز
بی‌شک دیدگاه هر کس نشانه‌ی تفکر اوست، ما در برابر نظر دیگران مسئول نیستیم
فرستنده شاخه
arvin_mn80
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۹۱/۱۰/۲۸ ۲۱:۴۶  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۹۱/۱۰/۲۸ ۲۲:۱۰
عضویت از: ۱۳۹۱/۷/۲۲
از: ناتینگهام شایر پلاک 7
پیام: 11
 پاسخ به داستان «مارج دورسلی»
من درباره ی بولداگ ها با نظر رولینگ موافقم
جالب بید...
Headwig
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۹۱/۱۰/۲۵ ۲۰:۰۱  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۹۲/۲/۲۹ ۱۱:۳۹
عضویت از: ۱۳۹۱/۱۰/۲۱
از: لندن
پیام: 86
 پاسخ به داستان «مارج دورسلی»
ممنون!

هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.