همان طور که ممکنه خیلی از شما بدونید اوایل امسال من بچه دار شدم و نگهداری از بچه وقت و انرژی زیادی رو از من گرفت (واقعا عجیبه که یه انسان به این کم حجمی بتونه این همه وقت و انرژی بگیره)
من نوشتن کتاب 6 رو شروع کردم (هنوز عنوانش معلوم نیست) ولی باید بپذیرم که الان نوشتنم کند پیش میره. تصور میکنم که یه بار دیگه زمان برام تکرار شده. الان درست مثل همون موقعی شده که داشتم کتاب سنگ جادو رو مینوشتم و دخترم جسیکا خیلی کوچیک بود با این فرق که الان مجبورم به هزاران نامه ای که برام میاد هم جواب بدم.
اگه انتظار کتاب 6 براتون طولانی شد میتونید دوباره و دوباره کتاب 5 رو بخونید و در اون دنبال سر نخ هایی بگردید که حوادث کتابهای بعدی رو رقم میزنه (تعداد اینا کمه!)
از همتون به خاطر نوشتن نامه تشکر میکنم. من عاشق اینم که بدونم خواننده های کتابهام چی فکر میکنن و همچنین امیدوارم بتونم یه کمی بیشتر بخوابم تا بتونم وقت بیشتری رو برای نوشتن کتاب هری پاتر و ... (هر چی که هست) بزارم
سایر خبر ها |
---|
۱۳۹۳/۹/۱۹ ۱:۱۲:۳۱ - هدیه کریسمسی پاترمور |
۱۳۹۳/۶/۷ ۱۶:۵۷:۱۲ - عدم دسترسی ارسال |
۱۳۹۳/۵/۹ ۱۴:۵۰:۰۰ - آغاز به کار گاتیفا |
۱۳۹۳/۴/۲۰ ۱:۰۰:۰۰ - ترجمه فارسی داستانک جدید رولینگ درباره ارتش دامبلدور |
۱۳۹۳/۴/۱۸ ۲۳:۰۰:۰۰ - نوشته جدید رولینگ از هری پاتر و دوستانش در جام جهانی کوییدیچ |
فرستنده | شاخه |
---|---|
استرجس-پادمور | فرستادهشده در تاریخ: ۱۳۸۴/۷/۸ ۸:۵۶ به روزشده در تاریخ: ۱۳۸۴/۷/۸ ۸:۵۶ |
عضویت از: ۱۳۸۴/۳/۷ از: یک جایی! پیام: 3574 |
Re: نامه جی کی رولینگ در جواب به ط... خوبه نه..................
|