رولینگ در نیویورک از ازدواج شخصیت ها گفت

تاریخ ۱۳۸۶/۷/۲۸ ۸:۱۰:۰۰ | عنوان: رولینگ

دیروز جمعه رولینگ در ادامه تور آزاد کتاب به دور آمریکا در آخرین نقطه به شهر نیویورک وارد شد. بسیاری از طرفداران در صبح تاریک در حالیکه باران هم میبارید، ایستاده بودند تا هنگام ورود رولینگ به سالن کارنی هال نگاهی به او بیاندازند. اولین عکس های این مراسم در WENN قرار داده شده است.

رولینگ در این مراسم ابتدا بخشی از فصل سوم کتاب یادگار های مرگ جایی که هری از خانواده درسلی جدا میشود را خواند. سپس به سوالات چند دانش آموز نیویورکی که اکثرا بین 9 تا 17 سال بودند و بیشتر در مورد شخصیت ها و سرنوشت آنها بود، پاسخ داد. رولینگ با اشاره به اینکه عشق نوشتن سری هری پاتر را داشته است گفت:
«داستان هایی بهترن که در عمق وجود شما ریشه کنن. میل به جادو یه میل کاملا عمیق و ریشه دار در انسانه. چه شما چوب جادو داشته باشید و چه نداشته باشید طبیعت انسانیتون یه جور میمونه»
یکی از رولینگ پرسید:
«اگه میتونستید با یکی از شخصیت های کتاب ازدواج کنید با کدوم ازدواج میکردید؟»
رولینگ پاسخ داد:
«در حقیقت من با هری ازدواج کردم.شوهرم الان اینجاس. و اگه شما عکسی از شوهرم در اون سنی که هری بودو دیده بودید، فک میکنم خیلی شبیه هری بوده. من با یک مرد واقعا خوب ازدواج کردم و هری یه مرد واقعا خوبه»
رولینگ به دو شخصیت مرد دیگر در داستان رون و دراکو نیز پرداخت. وی با اشاره به محبوبیت دراکو مخصوصا بین دختران در این مورد به شوخی به خوانندگان هشدار داد و گفت:
«من قبلا هم گفتم: لطفا هرگز به دراکو دل نبندید. من این همه شخصیت خوب بهتون دادم.»
همچنین به رون اشاره کرد:
«وقتی نوجوون بودم چند بار با رون قرار گذاشتم.»
همچنین رولینگ پیشنهاد کرد که هری و دادلی احتمالا با فرستادن کارت تبریک کریسمس با هم در ارتباط خواهند بود. و شاید بچه های هری و دادلی زیاد از هم خوششان نیاید.
وی همچنین گفت زخم صاعقه شکل را به دلیل طبیعت قدرتمند و شکل جالبش انتخاب کرده است. و اینکه چقدر برای هری پولدار سخت بوده تا به ویزلی های فقیر کمک مالی کند. و گفت که دامبلدور هری را مثل پسرش دوست داشته است.
سپس وی کتاب های اهدای اسکولاستیک را برای 1600 نفر از دانش آموزان مقاطع مختلف نیویورک امضا کرد.
وی همچنین پریروز نیز در نیو اولینز گفته بود چو با یک ماگل ازدواج میکند.

بعد از این مراسم در شب نیز، هزار نفر از برندگان اصلی انتشارات اسکولاستیک، هر کدام با یک همراه به دیدار رولینگ در سالن کارنی هال نیو یورک رفتند. در این مراسم رولینگ علاوه بر امضای کتاب به سوالات آنها نیز پاسخ داد.
بزرگترین افشا سازی این شب مربوط به دامبلدور بود جایی که رولینگ افشا کرد که دامبلدور گی ( مردی که تمایل به مردان داشته باشد) بوده و عاشق گلرت گریندل والد شده بوده است.
این سخن بدون شک بزرگترین ولوله را بین جمعیت حاضر در سالن انداخت و همه نفس هایشان را تو کشیدند. و رولینگ گفت:
«اگه میدونستم اینقدر از این قضیه خوشحال میشید. خیلی سال پیش اینو بهتون میگفتم»
همچنین وی گفت که در هنگام مطالعه فیلمنامه فیلم ششم به کارگردان آن دیوید یاتس گفته بوده که جمله ای را در آن که اشاره میکرده دامبلدور زمانی به دختری علاقه داشته را از فیلمنامه حذف کند. وی گفت:
«حالا با این حقیقت فن فیکشنا رو تصور کنید»
همچنین وی گفت نویل لانگ باتوم با هانا ابوت هافلپافی ازدواج میکند. و هانا میخانه چی کافه پاتیل درزدار خواهد شد. او این فکر را که نویل در آخر بالای یک میخانه زندگی میکند بسیار جذاب توصیف کرد.
وی همچنین به حرفی که پتونیا نتوانست به هری در زمان ترک خانه بگوید اشاره کرد و گفت او میخواسته برای هری آرزوی موفقیت کند و چنین جمله ای بگوید:
«من میدونم تو در حال مبارزه با چه کسی هستی و امیدوارم همه چی خوب پیش بره»
رولینگ در ادامه به اعضای سابق محفل ققنوس و غارتگران پرداخت. وی در مورد ریموس لوپین گفت او غیر قابل استخدام کردن بوده چون یک گرگینه است. وی همچنین گفت خرج تحصیل ریموس را وقتی محصل بوده جیمز پاتر پرداخت میکرده است. وی همچنین گفت جیمز، سیریوس، ریموس و لیلی عضو تمام وقت محفل ققنوس بوده اند.
در مورد پرتره ها گفت یک نفر در پرتره اش فقط میتواند به پرتره های دیگر در همان ساختمان جا به جا شود یا به پرتره ای در ساختمان دیگر که متعلق به خودش است. وی همچنین گفت پرتره اسنیپ در دفتر مدیر قرار گرفته ولی هری هرگز برای صحبت با آن نرفته است.
رولینگ به سوالات دیگری نیز پاسخ داد. از جمله اینکه هاگرید هرگز ازدواج نکرده است. و جیمز و لیلی مدت کوتاهی بعد از حامله شدن لیلی برای مخفی شدن رفتند.
در آخر رولینگ گفت تمام کردن کتاب اول و هفتم برایش احساس یکسانی داشته و هر دو خیلی سخت بوده است.

ویرایش:
لیکی کالدرون سوالی که رولینگ در جوابش گی بودن دامبلدور را گفته است به طور کامل نوشت:
سوال:
«آیا دامبلدور که این همه معتقد به نیروی عشق بوده، هرگز ئخودشم عاشق شده؟»
جواب رولینگ:
«اگه بخوام با صداقت کامل جواب بدم... من همیشه دامبلدورو یه گی تو نظرم داشتم.( غوغای حضار) دامبلدور عاشق گریندل والد شده بوده. و وقتی گریندوالد اون روی خودشو بهش نشون داد این مساله باعث افزوده شدن وحشتش شد، چون عاشق شدن میتونه ما رو به مدت طولانی کور کنه، دامبلدور با کسی روبرو شده بود که درست به اندازه خودش با استعداد بود. و تقریبا مثل بلاتریکس اونم به طرف این آدم با استعداد کشیده میشد. و وحشتناک و ترسناک اینه که توسط اون به زانو در میاد. بله این اون تصویریه که من همیشه از دامبلدور داشتم. در حقیقت به تازگی فیلمنامه فیلم ششمو خوندم و توش یه جمله ای گذاشته بودن که دامبلدور توش به هری میگفت یه زمانی با دختری آشنا بوده که موهاش ... ( خنده حضار) من مجبور شدم یه یادداشت تو حاشیش بنویسم و برای فیلمنامه نویس بفرستم. اون یادداشت این بود "دامبلدور گیه" ( خنده حضار) اگه میدونستم اینقدر خوشحالتون میکنه سال ها پیش بهتون میگفتمش»
«باید یه چیزی بهتون میدادم که برای ده سال بعدی راجع بهش حرف بزنید. حالا فن فیکشنارو تصور کنید»

Source1: TLC
source2:TLC
source3: TLC



نوشته ای از جادوگران®
https://www.jadoogaran.org

نشانی این صفحه :
https://www.jadoogaran.org/modules/news/article.php?storyid=2901