رولینگ به سوال همگانی خود پاسخ داد

تاریخ ۱۳۸۴/۲/۲۸ ۶:۱۰:۰۰ | عنوان: رولینگ

اهمیت نویل لانگ باتم در پیشگویی، برای بودن شخص دوم که ممکن بود پیشگویی دربارش صدق کند چیست؟

بالاخره دارم جواب سوال همگانی رو می دم! من متاسفم که اینقدر طول کشید ولی بذارید با این حرف شروع کنم که خیلی خوشحالم این سوال بیشترین رای را آورد چون من هم می خواستم که به این سوال بیشتر از بقیه جواب بدم. ممکنه بعضی از شما ها از جوابی که می خواهم بدهم خوشتون نیاد ولی در آخر پاسخم به این مسئله رسیدگی می کنم!

برای یادآوری: ...


برای یادآوری: نویل در 30 جولای به دنیا آمد، یه روز قبل از هری، بنابراین او هم وقتی «ماه هفتم می میرد» به دنیا آمد. والدین او هر دو کارآگاهان مشهوری بودند و آن ها نیز مثل لیلی و جیمز، سه بار ولدمورت را به مبارزه دعوت کرده بودند. دو اختیار بین دو نوزاد پسر، برای ولدمورت مانده بود که پیشگویی در باره هر دو آن ها صدق می کرد. ولی ولدمورت به طور کامل معنای حمله به این پسرها را متوجه نشد چون پیشگویی را به طور کامل نشنیده بود همانطور که دامبلدور گفت:

«اون (جاسوس ولدمورت) فقط اولین قسمتشو شنید که تولد پسری در ماه ژوییه پیشگویی شده که پدر و مادرش سه بار ولدمورت رو به مبارزه دعوت کردن. در نتیجه اون نتونست به ارباش هشدار بده که حمله به تو ممکنه باعث انتقال قدرت به تو بشه... »

در واقع، این پیشگویی دو کاندیدای احتمالی برای انتقام گرفتن به ولدمورت معرفی کرد. درانتخاب این که کدام پسر را به قتل برساند،او همچنین(بدون اینکه بداند) انتخاب میکرد که به کدام حریف خود قدرتی را که هیچ جادوگر دیگری از آن بهره ای نداشت بدهد، جای زخم و قدرتی که این زخم به همراه دارد، یک پنجره جادویی به ذهن ولدمورت.

پس اگر ولدمورت تصمیم می گرفت که یک «خون خالص» خطر بزرگ تری برای او بود تا یک «نیمه خالص(دو رگه)»، چه اتفاقی می افتاد؟ اگر او به جای هری به نویل حمله می کرد چه اتفاقی می افتاد؟ هری در طی کتاب شاهزاده نیمه خالص به این موضوع فکر می کند و به این تتیجه می رسد که ، بله درسته ، جواب این مسئله بستگی به والدین نویل دارد که آیا یکی از آن ها آمادگی لازم یا این میل را داشتند که جان خود را برای نویل فدا کنند یا خیر. همانطور که لیلی جانش را فدای هری کرد. اگر آن ها این آمادگی را نداشتند، نویل بیدرنگ کشته می شد. اما اگر فرانک یا آلیس خودشان را جلوی نویل انداخته بودند طلسم مرگ به خود ولدمورت بر می گشت درست مانند هری و این نویل می بود که با یک زخم صاعقه ای شکل زنده می ماند. این به چه معنایی بود؟ آیا نویل دارای زخم هم می توانست مانند هری در گریختن از دست ولدمورت موفق باشد؟ آیا نویل هم صفاتی که هری را قادر کرده است در طی این همه امتحانات و حوادث سخت محکم و عاقل باشد دارد؟ با اینکه دامبلدور در این مورد زیاد چیزی نمی گوید ولی او چنین چیزی رو باور ندارد. به عقیده دامبلدور، ولدمورت براستی پسری را انتخاب کرد که می تواند او را از قدرت بیندازد چون زنده ماندن هری تا اکنون فقط و به طور کلی به خاطر جای زخمش نبوده.

پس این وسط نویل چه کاره است، پسری که به شاه شدن خیلی نزدیک بود؟ خب، این موضوع هیچ قدرت خاصی یا سرنوشت مرموزی به وی نمی دهد. او یک پسر جادوگر 'معمولی ' باقی میمونه ولو اینکه او هم برای خودش مثل هری گذشته غم انگیزی داشته. همانطور که در «محفل ققنوس» دیدید، نویل بدون قدرت پنهانی خودش هم نیست( به عبارت دیگه، قدرت های پنهانی هم داره).این مساله باقی میمونه که باید دید او چه احساسی خواهد داشت اگر بفهمد که چقدر نزدیک بود او حریف ولدمورت باشد.

برای بعضی از شماها که متقاعد شده بودید این پیشگویی ها یه جوری نویل رو به سرنوشت هری مرتبط می کند، ممکنه این پاسخ من بیخود به نظر برسد. ولی من فکر می کنم که دارم به یک نکته بسیار مهمی در باره هری و ولدمورت اشاره می کنم، همچنین در باره خود پیشگویی هایشان ، در نشان دادن اینکه نویل نیز مثل هری است. اگر هیچ یک از پسر ها قبل از حمله ولدمورت در پیشگویی «پیش-مقدر» نمی شدند که یکی از کاندیدا های احتمالی غلبه بر ولدمورت باشند،در نتیجه پیشگویی در کار نبود ( مثل اون کاری که ساحره ها با مکبث کردن ، اگه کسی این نمایشنامه رو خونده باشه میدونه ) تا به عنوان نقطه آغازی برای همه این اتفاقات عمل کنه و هیچ کدام از این اتفاقات نیز رخ نمی داد. هری بر خلاف میل خودش در این موقعیت وحشتناک قرار گرفته در حالی که نویل "احتمال داشت" که در چنین موقعیتی باشد. برخی به این انتخاب ها که نتیجه غم انگیزی دارند، سرنوشت می گویند. (یا همون دست تقدیری که ما میگیم)

البته هیچ کدام از این ها بدین معنی نیست که نویل نقش مهمی را در دو کتاب باقی مانده و در جنگ با ولدمورت ایفا نمی کند. همانطور که خود پیشگویی هم همچنان مبهم باقی مانده، نه فقط برای خواننده ها بلکه حتی برای شخصیت های کتاب من. پیشگویی ها (به ناستراداموس فکر کنید!) معمولا به روش های مختلفی تعبیر می شوند و این می تواند هم نقطه قوت و هم نقطه ضعف برای آن ها محسوب شود.



نوشته ای از جادوگران®
https://www.jadoogaran.org

نشانی این صفحه :
https://www.jadoogaran.org/modules/news/article.php?storyid=682