شخصی | |
---|---|
تاریخ گرفتن نقش | ۱۳۹۷/۱/۳ ۱۸:۳۰ |
معرفی شخصیت | نام: هوریس نام خانوادگی: اسلاگهورن [در دوران کودکی بین بچه محلا به اسلاگ بوقی معروف بود] فرزند: موریس و حوریه سادات همسر: «ازدواج محدودیت است!» سن: رسیده به پنجاه ... فشار اومده به چند جاه! گروه: اسلیترین چوبدستی: از جنس دستهی تسترال و مغزی کره بادوم زمینی، بیست سانت مفید! جارو: فعلا با آلشپورت قرارداد داریم ولی در صدد فسخیم. پاترونوس: پیپ! (از تیره وزغها) علایق: ساحرههای جوان و مستعد و آینده دار، پارتیهای کلفت، پارتیهای شبانه، عیش و نوش، نوشیدنی کرهای سگی، گوشت! مشخصات ظاهری: قد کوتاه، شکم بزرگ و سر طاس بیماریهای خاص: مبتلا به نقرس، کبد چرب و مرض قند توضیحات بیشتر: پیرمردی با چهره شکسته اما خوش مشرب و خوش پوش و چرب زبان که به خاطر مصرف مداوم گوشت تازه همچنان سرحال و غبراق است واعتقاد داردآدم تا وقتی که گوشت مصرف کند جوان میماند. پیش از ورود وی به هر مکانی، آمیزهای از بوی ادکلن کاپیتان بلک و کرهی سگی خبر از حضورش میدهد. اصولا پسرها متوجه کوچکترین جذابیتی در وی نمیشوند اما جذابیتهای باطنی پرشماراو بر هیچ یک از شاگردان دخترش پوشیده نیست. بیوگرافی کوتاه: هوریس اسلاگهورن در خانوادهای فقیر در جنوب لندن چشم به جهان گشود. پدر وی بوقچی تیم کوییدیچ خونهبهخونه لندن بود و خود او نیز کودکی و نوجوانیش را به بوق زدن و باقالی فروختن در استادیوم سپری کرد. با فروش باشگاه کوییدیچ خونهبهخونه به شیخ عنتر الخلیفی، پول به تمام ارکان این باشگاه سرازیر شد و وضع لیدرها نیز بهبود یافت. این مالک متمول که از جربزه و حاضرجوابی هوریس جوان خوشش آمده بود تصمیم گرفت مخارج تحصیل وی درهاگوارتز را بپردازد. هوریس نیز استعداد شگرفی در معجون سازی از خود بروز داد و درهمان پاتیلی که سالها با آن آش و لوبیا چیتی و باقالی دست مردم میداد، معجونهای جدیدی طبخ کرد که بعضا در مجلات معتبر ثبت شد و در سطوح عالی تدریس شد. هوریس با پایان تحصیلاتش تصمیم گرفت از فضای آکادمیک دور نشود و فورا در هاگوارتز به تدریس معجونسازی مشغول شد. او که از روابط عمومی بالایی بهره میبرد به یکی از محبوب ترین اساتید هاگوارتز مبدل شد به طوری که همه ساله رقابت شدیدی بین او و دامبلدور در نظرسنجی استادبرتر شکل میگرفت. درهمان سالها بود که انجمن اسلاگ را تشکیل داد و مستعدترین شاگردان هاگوارتز را که عموما ساحرههای زیبارو بودند دور خودش جمع کرد. [بد نیست ذکر شود که دامبلدور نیز در آن سالها به تقلید از وی و برای رقابت کردن با او انجمنی مخفی تشکیل داد و سعی کرد مستعدترین شاگردان هاگوارتز را که عموما پسران زیبارو بودند دور خودش جمع کرد] از قضا یکی از همین شاگردان مستعد، تام ریدل جوان بود. هوریس به طرز عجیبی جذب تام شده بود و دوران جوانی خودش را در او میدید و به استعدادهایش ایمان داشت. تام نیز از دریای دانش بیکران هوریس استفاده زیادی کرد و نقشههایش برای جاودانگی را به کمک او عملی نمود. پس از اوج گیری تام ریدل که دیگر با عنوان لرد ولدمورت شناخته میشد، اسلاگهورن نیز مخفیانه به شاگرد خلفش پیوست. شاید کمتر کسی بداند که از عوامل مهم قدرت و موفقیتهای لردسیاه، داشتن مشاور و مباشری چون اسلاگهورن بوده است. |
شناسه نمایشی | هوريس اسلاگهورن |
محل زندگی | می عشق تو چنان مستم، که ندانم که نیست یا هستم |
منطقهی زمانی | (GMT+3:30) تهران |
عضویت از | ۱۳۹۷/۱/۳ ۵:۲۳ |
اجتماعی | |
---|---|
پیامها | 279 |
آخرین ورود | ۱۴۰۰/۴/۲۶ ۰:۳۳ |
امضا | ز خاک من اگر گندم برآید، از آن گر نان پزی مستی فزاید! ![]() ![]() |