شخصی | |
---|---|
تاریخ گرفتن نقش | ۱۳۹۹/۹/۱۶ ۲:۱۰ |
معرفی شخصیت | نام: پتونیا نام خانوادگی: دورسلی گروه: ریونکلا نژاد: صد در صد مشنگ زاده! ویژگی های ظاهری: قبل از توضیح دادن این بخش بذارین مطمئن بشم که یه وقت حسود توی جمعمون نباشه که خدایی نکرده چشم نخورم...آخه می دونین ماه شب چهارده م اصلا! ![]() ![]() ویژگی های اخلاقی: همین الان کبری خانم پشت تلفن داشت بهم می گفت که اقدس خانم، همسایه بغلیمون، داشت پشت تلفن بهش می گفت یه وقت به گوش پتونیا نرسه ها...ولی کلا آدمیه که اخلاق نداره و خیلی فضوله! من که میدونم چرا اینارو در موردم میگه...اینا همش از روی حسادته. ![]() ![]() ![]() توضیحات بیشتر: در خانواده ای بسیار فرهیخته چشم به جهان گشودم. فرزند محبوب خانواده بودم و اصلا هم خواهری به نام لیلی نداشتم که بخواد محبوب قلب ها باشه! تازه این خواهر نداشته م هم اصلا با یه پسر چهار چشمی ازدواج نکرد که بخواد صاحب یه بچه عجیب و غریب مثل خودشون بشه! تمام ماجراهای مربوط به خواهرزاده م رو هم رولیانگ خانم، همسایه رو به روییمون برای زیر سوال بردن آبروی چندین ساله خانواده ما سر هم کرده. ![]() البته بایدم چشم نداشته باشه خوشبختیمو ببینه...به هر حال همه ی اهالی پریوت درایو آرزوی داشتن شوهر فرهیخته ای مثل ورنون رو دارند. هر چی باشه آقامون صاحب معروف ترین شرکت دریل سازی جهانه. نظم و انضباط هم که توی تک تک اعمال و رفتارش مشخصه. تازه ورنون گفته بود جایی نگم ولی جایزه کسالت بار ترین مرد...آم...یعنی جایزه جذاب ترین مرد سال هم بار ها برنده شده. ![]() ![]() ![]() ![]() به هر حال میگن غیبت کار درستی نیست هر چند منم که غیبت نکردم فقط گوشه ای از حقایق رو به زبون آوردم...شما هم که همگی خودی هستین. ![]() راستی شمسی خانم یه پسرم داشت که هر روز میرن از توی جوی آب جمعش می کنن؛ بر خلاف دادلی عزیزم که همیشه از توی کلانتری جمعش...اهم اهم...میریم دنبالش و از کلاس گلدوزی میاریمش. ![]() پسرم آقاست! یه بار ندیدم یه حرف بد از دهنش در بیاد یا دستش روی کسی بلند بشه. یه بار خدمتکار خونه مون که یه پسر عینکیه (داشتن هرگونه نسبتی رو باهاش تکذیب می کنم.) خودزنی کرده بود و انداخته بود گردن دادرز مظلومم! ![]() به قدری پسرم عاقل و با ادبه که مدام توی چشم ملته. یه بار چشمش زدن و بچم مریض شد. منم یه تخم مرغ برداشتم و اسم تمام فک و فامیل رو روش نوشتم. به عمه مارجش که رسیدم شکست...کور بشه دوتا تخم چشم حسودش که چشم دیدن یه دونه پسرمو نداره! معلومه دیگه...نکه خودش بچه نداره و کلی سگ و توله سگ دور خودش جمع کرده به بچه من حسودیش شده. ![]() ولی خداروشکر آخرین بار که کف بین شخصیم ویزتم کرد گفتش توی طالع عزیزکم فقط موفقیت و شادکامی و رسیدن به مدارج بالای کتک زدن خدمتکار خونمونو می بینه. ![]() ببینم نکنه چشم شماها هم شور باشه؟ بدویین بزنین به تخته ببینم! ![]() |
شناسه نمایشی | پتونیا دورسلی |
محل زندگی | دست همسایه های حسود و تنگ نظر! |
منطقهی زمانی | (GMT+3:30) تهران |
عضویت از | ۱۳۹۹/۹/۱۱ ۱:۵۴ |
اجتماعی | |
---|---|
پیامها | 2 |
وفاداری ها | ![]() ریونکلاو |
آخرین ورود | ۱۳۹۹/۱۰/۲۶ ۷:۰۲ |