-پسرش زنده ست. چشماش به مادرش رفته ، دقیقا مثل چشم های اونه ، مطمئنم که رنگ و حالت چشم های لیلی پاترو یادت هست، نه؟ اسنیپ نعره زد: - نگو! اون دیگه رفته...مرده... - این پشیمونیه، سوروس؟ - ای کاش...ای کاش من مرده بودم... دامبلدور به سردی گفت: - مگه فایده ای برای کسی داشت؟ اگه عاشق لی لی اوانز بودی، اگه واقعا عاشقش بودی ، پس کاملا معلومه که چه راهی رو باید در پیش بگیری.
امتیاز به این تصویر (امتیاز در حال حاضر: 4 / 5 با 1 رای)
هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.